بنظرم تنها مشکل OW اینکه حس میکنی داری نسخه ماد شده Fallout: New Vegas رو بازی میکنی. مثل همین Borderlands 3 که تقریبان هیچ تغییری نسبت به شماره اول نداره. گان پلی عالی گرافیک فوق العاده با ستینگ نسل قبل !!.
اینکه هر شماره از zelda یا Mario تمام منتقدین و فن ها رو راضی و هیجان زده میکنه اینکه ایده های جدید ارائه میدن که قبلان دیده نشده یا با این شدت بهش پرداخت نشده.
من تنها امیدم پلی گراند هست که دوست دارم گیمشون اینقدر خوب از اب دریباد که حداقل به مابقی استودیوهای اکس باکس جرات بده خارج از جعبه فکر کنن! و یه خلاقیتی به خرج بدن.
اگه منظورت از شباهت های نیو وگاس و OW ، عمق نقش افرینی و کوئست و ورد دیزاین و سیستم دیالوگ هاست، اتفاقا امیدوارم دقیقا همین سیستم رو تو تمام بازی هاش پیاده کنه چون هیچ اکشن نقش افرینی ای تو دهه اخیر(حتی شاهکار هایی مثل اسکایریم یا ویچر۳) تو این موارد رو دست ابسیدین نیستن.
ولی اتفاقا ابسیدین این سیستم عمیق و بی نقص نقش افرینی رو یه بار تو ستینگ اخر الزمانی و فضای دارک و یه بار تو ستینگ فضایی با لحن کامیک، ارائه داد که این تبحرشون رو میرسونه.
ابسیدین ۲ تا مسئله نیاز داره:
۱-وقت و پول کافی. چون نبود وقت کافی(کثیف کاری بتزدا) باعث شد شاهکار نیو وگاس اونجور پر باگ عرضه شه و حقش خورده شه و نبود پول کافی هم پروداکشن ow رو محدود تر از چیزی کرد که پتانسیلش رو داشت.
که این ۲ مورد الان حل شده ان با خریداری شدن توسط مایکرو.
۲-یه تیم قوی کامبت دیزاینر چون هم فالوت و هم OW ، هرچقدرم دنیای پویایی خلق کردن و سیستم دیالوگ و المان های نقش افرینی و فکشن هارو عمیق و بی نقص طراحی کردن، تو کامبت و شوتینگ واقعا لنگ میزدن.
این یکی رو شاید بد نباشه از استودیو های شوتر محور مایکرو کمک بگیره.(همونطور که بتزدا برا گان پلی فالوت ۴ از اید کمک گرفت و هرچقدرم فالوت ۴ رو سطحی و بدون عمق بدونیم، حداقل همه قبول دارن که گان پلی معرکه ای داشت)
من راجب اینیشیتیو یا تیم دوم پلی گراندم هیجان دارم ولی از اونجا که Open world ARPG اصولا سبک مورد علاقه مه، و از اونجا که همه جوره ابسیدین رو "نقش افرینی" عمیق پیشتاز میدونم، هیجانم برا ابسیدین حتی بیشترم هست.
نمیگم ابسیدین بی نقصه ولی تو نقش افرینی بهترینه.
یه مثال میزنم.
ویچر۳ برای من بهترین بازی عمرمه و از طرفی سایبرپانکم مورد انتظار ترین بازیمه.
ولی این بازیا در واقع اکشن ادونچر هایی هستن که المان های فراوان نقش افرینی تا حد بسیار زیادی توشون گنجونده شدن. تا حدی که خود بازی هم یه جورایی بین نقش افرینی و ادونچر در حرکته.
هیچ ایرادی هم نیست تو این قضیه البته. سازنده با آگاهی این مسیر رو انتخاب کرده و هم دوز ادونچرش عالی بوده و اون المان های نقش افرینی رو به خوبی پیاده کرده.
از طرفی مثلا فالوت ۴ با هدف ارائه یه نقش افرینی عمیق وارد عمل شد ولی جای اینکه دیزاین جهانش و عمق کوئست هاش و دیالوگ هاش رو بالا ببره، بی خود و بی جهت بازی رو وسیع کرد.
مثلا یه سیستم ساخت و ساز شهری بی نهایت کامل تو بازی گزاشت که توش میشد از پایه یه شهر کامل رو با تمام جزییات و سیستم آب رسانی و برق رسانی و خدمات و امنیت و ... ساخت ولی کل این سیستم هیج هدفی رو دنبال نمیکرد و تهس گیمر حس میکرد بتزدا میخواسته سرشو شیره بماله با این امکانات. مشغول این مسایل فرعیش کنه تا دیگه توجه به به جهان سطحی ای که ساخته نکنه.
نتیجه فالوت ۴ شد لوتر شوتری که نه به استاندارد های اون ژانر پای بند بود و نه به استاندارد های ژانر هدف خودش.
ابسدین از طرف دیگه همیشه دنبال ارائه یه نقش افرینی کامل بوده. حتی این بی توجهی به سیستم گان پلی و ... هم از همین ناشی میشه. و به جرئت میگم تو هر چیزی که مرتبط با المان های نقش افرینی یا استاندارد های نقش افرینی هستش، تو دنیا رو دست نداره.
برا همین اگه برای اولین بار پروداکشن بازی هاشونو با خیال راحت گسترش بدن و سیستم کامبت رو هم درست کنن، بازی هاشون میره برا متای +90 .
شک نکن.