این دوستانی که می گن برای اتحاد و همبستگی و پیروزی نیاز به ملی گرایی/ قوم گرایی/ غیره هست یعنی نمی تونن صرفا به عنوان انسان / همنوع ( یا حتی از اون بالاتر به عنوان موجود زنده) و یک موجود آزادیخواه با بقیه احساس همبستگی کنن؟ حتما باید یه تگ ایرانی غیور بخوره روش؟
ببین نظر شخصیمو میگم و واقعا ادعای فکت و فولان ندارم،
مسلما، قطعا، برای یک شهروند در دنیای ازاد یا حداقل نورمال، یعنی برای یک شهروند در درون "مرز" های مثلا عربستان، امارات، حتی عراق، ترکیه، مالزی، المان، استرالیا، کانادا و غیره، قطعا برای این شهروند، بهترین و ساده ترین راه ارتباط برقرار کردن، استفاده از انگشت های دست یا ابزار صوتی برای روشن کردن اینترنت، و بعد دوباره استفاده از انگشت های دست یا ابزار صوتی برای باز کردن اپلیکیشن پیام رسان یا شبکه اجتماعیه، یعنی برای یک شهروند که در درون مرز های سیاسی اجتماعی نورمال و ازاد زندگی میکنه، مثل اب خوردن در طی چند ثانیه میشه از بهترین روش ارتباط برقرار کردن یعنی "تکنولوژی" استفاده کرد،
حالا، برای شهروند خوش شانسی که در دنیای مالیخولیایی EA متولد شده یا زندگی میکنه، در درون "مرز" های EA، دیگه موضوع به این سادگی نیست، این شهروند خوش شانس، باید بین ده ها چیز پی ان، صد ها سرور پراکسی، به مدت ساعت ها بگرده تا بتونه تازه "کانکت و انلاین" بشه، تا شاید بتونه یک پیام متنی رو ارسال کنه، حالا به نظرت عجیبه یک استرالیایی، یک عربستانی، یک کانادایی، در حالی که کنار استخر لم داده و به همراه گرل یا بوی فرندش درینک میزنه، بیاد ایرانی ها رو قضاوت کنه که "
شما هم انگار بیکارین، بابا این همه پروکسی بازی و دی ان اس و فولان چیه، عین ادمیزاد سلولار وای فای رو روشن کنید و کانکت بشید دیگه"
خب قابل درکه که این شهروند دنیای ازاد، حالا چه ازادی با استاندارد عربستان چه کانادا، تعجب کنه از عملکرد خوش شانس های ساکن در بافت EA، تعجب کنه که دانشجو های ساکن EA بعد بسته شدن واتس اپ، گروه های دانشگاهی رو به گروپ چت های PSN یا امثالهم منتقل میکنند که هم راحت تر متصل شند هم از اپ های EA استفاده نکنند، قطعا قابل درکه که این وضعیت برای یک شهروند دنیای ازاد، قابل درک و لمس نباشه، (=>مثل خودت که به دلیل اگاهیت این موضوع برات بدیهیه، اما حواست نیست و توجه نداری که میلیون ها نفر اساسا با تو در این زمینه تفاوت دارند)
اینم به نظرم همینه، میگی بر اساس موجود زنده، ازادی خواهی، چرا بر اساس اینا اتحاد نمیشه؟ سوال خوبیه، من این سوال رو 2 سال پیش تو تاپیک ورسس پرسیدم، که چطور عاشقان ویدئوگیم، به جای اتحاد حول عشق مشترک، فقط دنبال کلکل و جنگ و دعوا هستند؟ ببین خودت حتما بهتر میدونی، ما در مملکتی هستیم، که عده ای هنوز به شدت معتقد هستند که "سگ نجس است"، هنوز فولان گروه فکری/سنتی رو نجس میدونند، خانه شون رو خراب میکنند، ما همین امروز چه وضعیتی داریم؟ این همه شوهر که همسرش رو به دلایل واهی گردن میزنه، پدری که دخترش رو سر میبره، مادری که پسرش رو عقده ای بار میاره، جوونی که گربه رو اتیش میزنه، زنی که صدای واق واق سگ باعث میشه ادعا کنه بچه اش سقط شده، اینا از کجا میاد؟ از دل همین جامعه میاد، حالا تو انتظار داری جمعیتی که منهای ریاضی ابتدایی و نهایتا چهار تا شعر بی فایده، به معنای واقعی سواد نداره، بیاد سر "موجود زنده" همبستگی بسازه؟ با کدوم رشته مشترک که بخواد به هم وصلش کنه؟ با تنفر از حیوانات؟ با تنفر از عقاید مخالف؟
ما جایی هستیم که اگه اندکی اگاهی داشته باشیم، رو هوا، رو هوا به مخالف فکریمون میگیم "دچار خلا هویت" هستی و مثل اب خوردن بین همه ی مخالفانمون تعمیم میدیم و جنرالایز میکنیم، یعنی یک ادم عادی، کافیه فقط ویژگی های منفی اینجارو نداشته باشه، کافیه "عادی باشه" تا از نظر خودش هم فیلسوف باشه، هم روانشناس، هم روان پزشک، هم علوم سیاسی خونده، هم جامعه شناس.. هم حقوق دان... و به همین دلیل به خودش اجازه بده این چنین دیگران رو قضاوت کنه،
ما جایی هستیم، که کافیه از دقیقا حرف کسی انتقاد کنی، دقیقا حرف خودش نه مثلا تفسیر خاصی یا تحریف خاصی، دقیقا و دقیقا حرف خودش، تا اون ادم بگه "داری حمله شخصی میکنی" ،، حالا من نمیدونم چطوریه که اگه دقیقا حرف طرف رو بازگو کنی، میشه حمله شخصی، یعنی اینه (Mirror) اینقدر ترسناکه؟! یعنی همین قدر ظرفیت برای بحث سیاسی وجود داره... خدا رحم کنه به تشکیل دموکراسی با این افراد...
***صد سال پیش در اواخر قاجار، که بیشترین شباهت رو به امروز داشت، زمانی که عده ای روشنفکر (*روشنفکر واقعی، با سواد واقعی، نخبه واقعی، نه ان شاعران دهه چهل و پنجاه شبه باسواد جزوه ای که جز ادبیات، جز فخر فروشی در سایه ی مردم دوستی، علم و هنر دیگری نداشتند و روشنفکری رو در صرفا چپ گرایی و مخالفت با هر چیز دیگری، میدیدند) ان موقع هم دلیل انتخاب "ایران گرایی باستانی" به عنوان راه و روش ساخت ایران نوین، همین بود که "ابزاری جز ملی گرایی تاریخی" در اختیارشون نبود، ان ها وارث یک جمعیت فلاکت زده قاجاری بودند، وضعیتی به شدت شبیه به امروز در بافت معاصر، و وقتی میدیدند که هر کشوری بعد از تکیه به ملی گرایی به توسعه میرسه، خودشون هم ملی گرایی رو انتخاب کردند، قطعا اشتباه هم داشتند، نداشتند که الان وضع ما این نبود، قطعا از نظر "
فکر و اندیشه" نتونستند جامعه رو جلو ببرند و نتیجه اش شد انفجار نور در 50 سال بعد، اما خب حقیقتا راه دیگری نبود، و حقیقتا حداقل
توسعه رو انجام دادند، چیزی که لازمه و زمینه مورد نیاز هر دموکراسی هست، چیزی که امروز در عربستان به بهترین شکل در حال انجامه، دقیقا مخالف بلایی که EA سر ما اورد...
امروز هم، چه ان کسی که در جنوب شرقی با فرهنگ سنتی زندگی میکنه، چه کسی که در شمال غربی با فرهنگ مدرن تر زندگی میکنه، چه کسی که در جنوب غربی با فرهنگ اصیل ایرانی زندگی میکنه، چه کسی که سگ رو نجس میدونه، چه کسی که سگ رو بهترین دوست، چه کسی که به دموکراسی اعتقاد داره چه کسی که مخالفینش رو دچار خلا شخصیت فرض میکنه، همه ی اینا میتونند حول یک محور مشترک، مثل ملیت، یا سنت، جمع بشند، اینا حقیقت های رو زمین هستند(به نظرم) این راهیه که میشه توسطش از سد EA رد شد، متاسفانه EA به شدت از این وضعیت سود میبره، EA جامعه رو طوری عقب نگه داشته که اگر اندکی اگاهی پیدا بشه، این خطر وجود داره که افراد گرفتار خودشیفتگی بشند، مثلا ان شهرنشینی که رفتار اشتباه یک روستایی با سگ رو میبینه، این خطر وجود داره که ناخوداگاه از برتری خودش در ارتباط با حیوانات (=> ادامه یافتن EA) لذت ببره، این خطر وجود داره که به دلیل عدم وجود عزت نفس در جامعه، کمترین "برتری" تبدیل بشه به عامل جبران حفره های احتمالی روانی، مثل کسی که به عناوین مختلف به تفاوت خودش و "اکثریت" اشاره میکنه، خب این ادم تا ابد میتونه از این برتری های پیش پا افتاده خودش در بین ضعیفان، به مانند تک چشمی در شهر کور ها، بهره ببره، حقارت خودش رو جبران کنه، و پیچ و مهره ادامه یافتن EA باشه...
در این اشوب و بلوا، به نظرم "ملی گرایی" بدون اینکه حساسیت جمعی پدید بیاره(یعنی برخلاف کاری که اشاره به سنت/مذهب میکنه) بدون اینکه در بین "ملت" تفاوت قائل بشه، بدون اینکه نقاط حساس بخش های گوناگون جامعه رو لمس کنه، میتونه همبستگی بسازه،
**قطعا در یک جامعه توسعه یافته، که این مراحل رو پشت سر گذاشته، مثلا امریکا، حرف شما بسیار زیبا و متینه، واقعا در ان جامعه، کسی هم هست که عقل داشته باشه و از همبستگی حول "زندگی" به جای ملیت، حمایت نکنه؟ میگن ملی گراها امنیت و بستر میسازند، تا باقی گروه های فکری، فرصت فکر کردن داشته باشند
