TV Center

w239493_.jpg


توییت عجیب ایلان ماسک که چندساعت بعد پاک شده!!! این بشر واقعا یک چیزیش میشه لامصب... مایندهانتر 🥺
فک میکردم تشخیص توئیت فیک راحت تر از این حرفا باشه :-"
 
آخراشه دیگه، 7 قسمت پخش شده.

Atlanta + Barry + Better Call Saul
مثلث آتشین :D
هولی شت من اصلا خبر نداشتم فصل سوم آتلانتا اومده!

فصل جدید Undone رو هم دیشب شروع کردم. بعد از پایان محشر فصل اول اصلا دلم نمی‌خواست ادامه‌ش بدن، ولی فصل جدید حسابی غافلگیرم کرد! فوق‌العاده‌ست این سریال.
 
Undone و Atlanta خیلی خوش موقع اومد، Undone که کامله دو قسمت دیدم مثل فصل اول دوس داشتنیه حیف کمه، Atlanta ـم که داره به آخرش میرسه میشه کامل پشت هم دید.
BCS اینقد در موردش حرف میزنین برنامه داشتم منتظر بمونم کامل بیاد داشتم وسوسه میشدم ببینم خداروشکر این دوتا بالا اومد :D ناموسا همینکه نیمه دومش باز میوفته دو ماه دیگه نمیزاره آدم غرق سریال شه
 
سریال Ozark به بهترین نحو ممکن تموم شد.
متاسفانه از آمار بیننده‌های این سریال نه در ایران و نه در باقی نقاط جهان خبری ندارم اما اگه بهش بی مهری شده شاید به خاطر تبلیغات نادرست و فاصله‌ی زیاد بین فصول باشه!
(بین دوستان خودم هیچ کس این سریال رو ندیده و وقتی خلاصه‌ی داستان رو بهشون میگم، میگن؛ به بریکینگ بد نمیشه! لعنت دو عالم به این بریکینگ بد!)
در چهار فصل، قصه به خوبی شرح داده شد و سوالی رو بی پاسخ نزاشتن. نکته‌ی منفی از دید من می‌تونه شخصیت پردازی بدِ مامور زن سیاه پوست سریال و همون روند پولشویی باشه که متاسفانه من هیچی از این روند نفهمیدم...
جیسون بیتمن چقدر خوب بود.
آرامش، صبر، دلهره، ناچاری و بالاخره خشم رو با بازی صورتش مثل آب خوردن به منِ بیننده منتقل می‌کرد. درود بهش!
کلام آخر این که؛
سریال بی رحمه و میگه بهمون دنیا برای همه‌مون منصفانه نیست!

-شما برنده نمیشید. دنیا این جوری کار نمی‌کنه!
-از کی تا حالا؟!
 
سریال Ozark به بهترین نحو ممکن تموم شد.
متاسفانه از آمار بیننده‌های این سریال نه در ایران و نه در باقی نقاط جهان خبری ندارم اما اگه بهش بی مهری شده شاید به خاطر تبلیغات نادرست و فاصله‌ی زیاد بین فصول باشه!
(بین دوستان خودم هیچ کس این سریال رو ندیده و وقتی خلاصه‌ی داستان رو بهشون میگم، میگن؛ به بریکینگ بد نمیشه! لعنت دو عالم به این بریکینگ بد!)
در چهار فصل، قصه به خوبی شرح داده شد و سوالی رو بی پاسخ نزاشتن. نکته‌ی منفی از دید من می‌تونه شخصیت پردازی بدِ مامور زن سیاه پوست سریال و همون روند پولشویی باشه که متاسفانه من هیچی از این روند نفهمیدم...
جیسون بیتمن چقدر خوب بود.
آرامش، صبر، دلهره، ناچاری و بالاخره خشم رو با بازی صورتش مثل آب خوردن به منِ بیننده منتقل می‌کرد. درود بهش!
کلام آخر این که؛
سریال بی رحمه و میگه بهمون دنیا برای همه‌مون منصفانه نیست!

-شما برنده نمیشید. دنیا این جوری کار نمی‌کنه!
-از کی تا حالا؟!

اوزارک بنابود که «بریکینگ بد» نتفلیکس باشد؛ در حقیقت فصل اول اوزارک پسر کوچک «بریکینگ بد» بود؛ ناگهان روند سریال از فصل دوم تغییر یافت. نمی دانم که جریان اتفاقات هالیوود #می_تو چه تاثیری بر نگرش فیلم نامه نویسان سریال «اوزارک» گذاشت. هرچه که بود چهره سریال تغییر کرد؛ «وندی برد» (لارا لینی) شد شخصیت اصلی و مارتی برد رفت زیر دست وندی؛ حتی در فصل سوم و چهارم آن تحول (Transformation) شخصیتی به وندی تعلق گرفت. رک بگویم که کل مجموعه «اوزارک» شد وندی و نقش زنان در گرداندن یک کسب و کار غیرقانونی که اصالت آن برعهده مردان است. «مارتی» به یک مترسک تبدیل شد که تنها کارش حفظ تعادل و تنش بین اتفاقات رخ داده بود. زوج وندی و مارتی شدند شبیه زوج فرانک و کلیر آندروود House of Cards؛ اوزارک خط مش بی رحمی آنچه که در خانه پوشالی رخ داد را ادامه داد. در مورد پایان هم حرف زیاد است و فقط می توانم بگویم که پایان آن چیزی نبود که ما دیدیم. می شود مانند سوپرانوها در موردش فن تئوری ساخت و من قرار بود این کار را در BC کنم! در مجموع Nihilistic ترین سریال پس از HOC بود؛ بریکینگ بد و ماهیت آن «پوچ گرایی» نبود و به آن هم ختم نشد!
 
ozark به بهترین شکل ممکن تموم شد. پایانی در خور برای سریالی جذاب . به نظرم با این که سریال مدت زیادی طول کشید تا تموم بشه اما ارزش این همه صبر رو داشت. پایان جالبی هم داشت. یک جور هپی اندینگ که در واقع کاملا سیاه و تلخه . اما شخصا با روندی که سریال پیش گرفته بود هرپایانی جز این کمی زورکی و مسخره به نظر می رسید
البته دوست عزیز Origami 2008به درستی به شباهت های تماتیک این سریال با خانه پوشالی اشاره کرده بود . اما برای خود این سریال من رو از نظر درونمایه یاد یکی از کارهای مطری که اخیرا دیدم انداخت.سریال شیلد . در هردوی این سریال ها ما با شخصیت هایی همراه می شدیم که ورای انگیزه های ظاهری خیرخواهانه اشون که همان حمایت از خانواده اشونه در واقع هیولاهای خستگی ناپذیری هستن که برای رسیدن به اهدافشون به هیچ کس رحم نمی کنن و این برای من جذاب بود که هردو سریال بدون تلاش اضافه برای گدایی سمپاتی از بیننده اون رو با کاراکتر اصلی اشون همراه می کردن و حتی پایان هردو سریال هم شباهت تماتیکی باهمدیگه داشت
پایان سریال جالب بود و نکته مثبت اش این بود که این پایان خیلی سوپرمنی و غیر منطقی نبود .در این یکی دو ماهه دیالوگ گل درشت تامی شلبی در اون پایان هندی و زورکی پیکی بلایندرز به عنوان یک دیالوگ تاثیرگذار نقل محافل شده اما شخصا به نظرم میشه از دیالوگ پایانی اوزارک به عنوان یکی از جذاب ترین دیالوگ ها یاد کرد .
مرگ روث کمی غمناک بود .اما غیر قابل انتظار نبود . این حجم از کله خر بازی و حماقت تو این مناسبات نتیجه ای جز این نمی تونه داشته باشه
و این اسپویلر هم برای دوستانیه که هردو اثر نامبرده در متن بنده رو دیدن. پس اگه هنوز ندیدید و می خواهید ببینید این اسپویلر رو باز نکنید

در هردو اثر شخصیت های اصلی به هدفی که داشتن رسیدن و گویا عاقبت به خیر شدن . درحالیکه بیننده به خوبی درک کرده در راه رسیدن به این هدف چه افرادی که قربانی نشدن. هردو اثر رو می توان تا حدی پوچ گرا دونست. چراکه یک خب به چه قیمتی ؟؟ در ذهن بیننده هست. اما این رو به صورتی مطرح می کنه که بیننده در یک تعلیق اخلاقی قرار می گیره . بیننده با شخصیت ها همراه شده و به همین دلیل میان خوشحالی برای پیروز شدنشون یا تنفر به خاطر فرصت طلبی و بی رحمی و نامردی اشون و سیاهی که بوجود آوردن
در کل باید بگم اوزارک یکی از سریال های موفق و مهجور این سال ها بود که اون توجه و احترامی که لایقشه رو دریافت نکرد و شاید در سال های آتی کشف بشه و ارزش هاش نمایان بشه
 
ozark به بهترین شکل ممکن تموم شد. پایانی در خور برای سریالی جذاب . به نظرم با این که سریال مدت زیادی طول کشید تا تموم بشه اما ارزش این همه صبر رو داشت. پایان جالبی هم داشت. یک جور هپی اندینگ که در واقع کاملا سیاه و تلخه . اما شخصا با روندی که سریال پیش گرفته بود هرپایانی جز این کمی زورکی و مسخره به نظر می رسید
البته دوست عزیز Origami 2008به درستی به شباهت های تماتیک این سریال با خانه پوشالی اشاره کرده بود . اما برای خود این سریال من رو از نظر درونمایه یاد یکی از کارهای مطری که اخیرا دیدم انداخت.سریال شیلد . در هردوی این سریال ها ما با شخصیت هایی همراه می شدیم که ورای انگیزه های ظاهری خیرخواهانه اشون که همان حمایت از خانواده اشونه در واقع هیولاهای خستگی ناپذیری هستن که برای رسیدن به اهدافشون به هیچ کس رحم نمی کنن و این برای من جذاب بود که هردو سریال بدون تلاش اضافه برای گدایی سمپاتی از بیننده اون رو با کاراکتر اصلی اشون همراه می کردن و حتی پایان هردو سریال هم شباهت تماتیکی باهمدیگه داشت
پایان سریال جالب بود و نکته مثبت اش این بود که این پایان خیلی سوپرمنی و غیر منطقی نبود .در این یکی دو ماهه دیالوگ گل درشت تامی شلبی در اون پایان هندی و زورکی پیکی بلایندرز به عنوان یک دیالوگ تاثیرگذار نقل محافل شده اما شخصا به نظرم میشه از دیالوگ پایانی اوزارک به عنوان یکی از جذاب ترین دیالوگ ها یاد کرد .
مرگ روث کمی غمناک بود .اما غیر قابل انتظار نبود . این حجم از کله خر بازی و حماقت تو این مناسبات نتیجه ای جز این نمی تونه داشته باشه
و این اسپویلر هم برای دوستانیه که هردو اثر نامبرده در متن بنده رو دیدن. پس اگه هنوز ندیدید و می خواهید ببینید این اسپویلر رو باز نکنید

در هردو اثر شخصیت های اصلی به هدفی که داشتن رسیدن و گویا عاقبت به خیر شدن . درحالیکه بیننده به خوبی درک کرده در راه رسیدن به این هدف چه افرادی که قربانی نشدن. هردو اثر رو می توان تا حدی پوچ گرا دونست. چراکه یک خب به چه قیمتی ؟؟ در ذهن بیننده هست. اما این رو به صورتی مطرح می کنه که بیننده در یک تعلیق اخلاقی قرار می گیره . بیننده با شخصیت ها همراه شده و به همین دلیل میان خوشحالی برای پیروز شدنشون یا تنفر به خاطر فرصت طلبی و بی رحمی و نامردی اشون و سیاهی که بوجود آوردن
در کل باید بگم اوزارک یکی از سریال های موفق و مهجور این سال ها بود که اون توجه و احترامی که لایقشه رو دریافت نکرد و شاید در سال های آتی کشف بشه و ارزش هاش نمایان بشه

لطفا تنها کسانی که سریال را دیده اند، تصمیم به مطالعه ادامه پست کنند.


در مورد پایان بندی سریال اوزارک، چند تئوری مطرح می شود؛ سکانس اول فصل چهارم با یک سکانس تصادف عجیب و سهمگینی آغاز می شود؛ سکانسی که گویا قرار است ارتباط تنگاتنگی با پایان سریال داشته باشد. بیتمن و سازندگان هم تاکید کرده بودند که آن سکانس، نقطه کلیدی اتصال تمام قطعه های پازل اوزارک است. هفت قسمت اول فصل چهارم بی نظیر بود؛ در هفت قسمت دوم کمی قصه در جا می زند؛ مرگ خاوی می توان گفت که اشتباه بزرگ نویسندگان بود؛ این شخصیت که شباهتی به لالو سالامانکای بترکال سال داشت، به طرز مسخره ای کشته می شود؛ چنین شخصیتی این پتانسیل را داشت که به ویلن اصلی سریال اوزارک تبدیل شود. مرگ وی و جایگزین شدن یک زن دیگر، نشان از علاقه نویسندگان به Female Empowerment ستینگ دارد. علاقه و پیگیری خانواده برد از Zeke کلا در نیمفصل دوم فراموش می شود که این نکته برای من عجیب بود؛ چون وندی بی صبرانه دنبال فرصتی بود که Zeke را از چنگ دارلین خارج کند. با تمامی اتفاقات به اپیزود نهایی می رسیم، سکانس تصادف دوباره نشان داده می شود؛ اتفاق بعد از تصادف دو حالت دارد؛ ماشین به طرز وحشتناکی واژگون می شود؛ ماشین هرچقدر هم باکیفیت و ایمن باشد، با چنین تصادفی مرگ افراد بسیار بالاتر از زنده بودنشان است اما همه شان تنها با کمی زخم از ماشین بیرون می آیند. عجیب نیست؟! می شود سکانس تصادف را سکانس پایانی سریال در نظر گرفت و تمامی اتفاقات پس از آن را در حالت اغما و رویا دانست؟ بن پیش از اینکه کشته شود، از تیرانداز می خواهد که خوابی را تعریف کند، آیا می توان گفت که این خواب همان خواب تصادف خانواده برد و مرگ خواهرش به بدترین شکل موجود است (چون وندی کاملا با سر و صورت خونی تر از ماشین بیرون آمد و حتی با کمی تاخیر بهوش آمد!)؟

این از اولین تئوری؛ پایان این سریال طبق تکنیک anticlimactic پیش می رود، کلایمکس را خلق می کند ولی ناگهان با یک برنامه از پیش تعیین شده، میزان هیجان پایان را کاهش می دهد. نمونه آن را در Sopranos, Mr.Inbetween و Bloodline شاهد هستیم. مرگ روث عجیب بود؛ او هم در حالت توهم به سر می برد (!) و مرگش هم با توجه به لباس سفیدی که برتن کرده بود، کاملا مشخص بود که سرنوشت وی چه می شود! دو دقیقه پایانی جایی است که باید خانواده برد به سزای اعمالشان برسند؛ دیالوگ ها بیان می شود ولی منتظر یک شوک هستیم؛ جونا با شات گان منتظر شلیک است؛ لبخند مارتی و وندی نشان می دهد که همه چنان روال زندگی به نفع آن ها پیش می رود؛ چرخه زندگی Byrds با مرگ شروع و با مرگ نیز به پایان می رسد و این چرخه نیز ادامه دارد؛ جونا نیم نگاهی به والدین خود پیش از کشیدن ماشه دارد و سپس فید تو بلک .... صدای شلیک شنیده می شود و دیگر هیچ. حدس و گمان برای ساخت فرضیه دوم مطرح می شود؛ جونا به چه کسی شلیک کرد؟ اگر همان مامور باشد که نشان از پیروزی خانواده برد در پایان سریال است اما Hdh امکان دارد که جونا مادرش را در آن لحظه بکشد؟ بله، پس از مرگ بن، رابطه جونا با مادرش شکراب می شود، او تمام اتفاقات اخیر را از چشم مادرش می داند و حتی از دستورهایش سرپیچی می کند . نقل و مکان او به هتل هم بماند. ممکن است که او شیطان بزرگ را کشته باشد. (فرضیه اول می تواند رد شود چون اگر رویای بن باشد، روث لنگمور قطعا در آن زنده است، با توجه به رابطه عاشقانه که با هم داشته اند و روث برایش اهمیت داشت!)


Ozark دیده شد؛ دو جایزه جولیا گارنر به عنوان بهترین بازیگر زن مکمل، بهترین کارگردانی برای بیتمن در EMMY (با وجود سس ماستی مثل GOT!) و بهترین بازیگر نقش اول مرد برای بیتمن در SAG؛ به نظرم به اوزارک بیشتر از BCS تحویل گرفته شد.
 
آخرین ویرایش:
  • Like
Reactions: TheGodfather
ممنون از barneysawyer و Origami 2008 بخاطر مطالب ارزنده‌ای که نوشتن...
این تئوری که تمام اتفاقاتِ بعد از تصادف فقط یک رویاست(بنا به صحبت‌های دایی بچه‌ها! قبل از قتل) خیلی می‌تونه جالب باشه، اما بیاین این سریال رو در همون حد و حدود خودش نقد کنیم. Ozark اون بچه باهوشه‌ی دنیای مدیا نبوده و نمی‌خواد این جوری خودش رو جلوه بده!
بهتر به شوخی بگیم که قالبش در اون حد نیست که بخواد همچین تئوری پشم ریزونی رو در خودش جا بده!
دایی بچه‌ها! کاملاً از لحاظ روانی نامتعادل بود و افکار و گفتارش کاملاً چرت و پرت بود. ما با GOT که طرف نیستیم! این سریال تا حد ممکن داره زور میزنه به رئالیسم وصل باشه، نه برعکسش...
در مورد این که عرض کردید پایان سریال نهیلیستیه، واقعا نکته‌ی جالبیه و می‌پذیرم و برای منی که به نهیلیست علاقه دارم، فکرش رو بکنید بعد از اتمام چه شعفی داشتم! به قول دوستمون این هپی اندینگِ تلخ چقدر خوب بود!
درسته با تئوری رویای بن مخالفم اما تئوری دوم رو هر چند نمی‌تونم هضم کنم ولی بعد از فید تو بلک؛ چند لحظه با خودم گفتم یعنی امکانش هست جونا به مادرش شلیک کرده باشه؟
به دو دلیل میگم شاید این اتفاق رخ نداده باشه!
اول این که جونا گمان نمی‌کنم این ریسک رو کرده باشه که جون پدرش هم به خطر بی افته، چون پدر و مادر هردو کنار هم بودن و ممکن بود پدر هم صدمه ببینه.
دوم این که بعد از بیان دیالوگی که ظاهرا همه‌مون خوشمون ازش اومده، ما باید بعد از ۴ فصل بفهمیم که همین جونا شبیه پدر و مادرش شده!
جونا کم غلط اضافی نکرده در این مدت! با این که قبول دارم مادرش رو مقصر می‌دونست، اما به هر حال خانواده‌اش براش مهم‌تر از یه غریبه‌ایه که به دنبال بدبخت کردنشونه!
تازه چرا باید بپذیره اون فرد پدر و مادرش رو به خاک سیاه بنشونه؟ بخاطر قتل دایی؟! جونا که می‌دونه داستان چیه!
به نظرم اتفاقاً جونا با شلیکش به مامور؛ هم داره از پدر و مادرش محافظت می‌کنه(همونطوری که رفت ایستگاه پلیس و وثیقه گذاشت به همراه خواهرش) و هم از یادگاری روث که خاکستر داییشه!
در مورد زِک هم می‌تونیم بگیم؛
خانواده بدبختیاشون بیشتر شد! اون قدر بیشتر که حتی بچه‌های خودشون رو هم فراموش کردن!
شاید دلیل حذف zeck همین باشه!
 
  • Like
Reactions: barneysawyer
لطفا تنها کسانی که سریال را دیده اند، تصمیم به مطالعه ادامه پست کنند.


در مورد پایان بندی سریال اوزارک، چند تئوری مطرح می شود؛ سکانس اول فصل چهارم با یک سکانس تصادف عجیب و سهمگینی آغاز می شود؛ سکانسی که گویا قرار است ارتباط تنگاتنگی با پایان سریال داشته باشد. بیتمن و سازندگان هم تاکید کرده بودند که آن سکانس، نقطه کلیدی اتصال تمام قطعه های پازل اوزارک است. هفت قسمت اول فصل چهارم بی نظیر بود؛ در هفت قسمت دوم کمی قصه در جا می زند؛ مرگ خاوی می توان گفت که اشتباه بزرگ نویسندگان بود؛ این شخصیت که شباهتی به لالو سالامانکای بترکال سال داشت، به طرز مسخره ای کشته می شود؛ چنین شخصیتی این پتانسیل را داشت که به ویلن اصلی سریال اوزارک تبدیل شود. مرگ وی و جایگزین شدن یک زن دیگر، نشان از علاقه نویسندگان به Female Empowerment ستینگ دارد. علاقه و پیگیری خانواده برد از Zeke کلا در نیمفصل دوم فراموش می شود که این نکته برای من عجیب بود؛ چون وندی بی صبرانه دنبال فرصتی بود که Zeke را از چنگ دارلین خارج کند. با تمامی اتفاقات به اپیزود نهایی می رسیم، سکانس تصادف دوباره نشان داده می شود؛ اتفاق بعد از تصادف دو حالت دارد؛ ماشین به طرز وحشتناکی واژگون می شود؛ ماشین هرچقدر هم باکیفیت و ایمن باشد، با چنین تصادفی مرگ افراد بسیار بالاتر از زنده بودنشان است اما همه شان تنها با کمی زخم از ماشین بیرون می آیند. عجیب نیست؟! می شود سکانس تصادف را سکانس پایانی سریال در نظر گرفت و تمامی اتفاقات پس از آن را در حالت اغما و رویا دانست؟ بن پیش از اینکه کشته شود، از تیرانداز می خواهد که خوابی را تعریف کند، آیا می توان گفت که این خواب همان خواب تصادف خانواده برد و مرگ خواهرش به بدترین شکل موجود است (چون وندی کاملا با سر و صورت خونی تر از ماشین بیرون آمد و حتی با کمی تاخیر بهوش آمد!)؟

این از اولین تئوری؛ پایان این سریال طبق تکنیک anticlimactic پیش می رود، کلایمکس را خلق می کند ولی ناگهان با یک برنامه از پیش تعیین شده، میزان هیجان پایان را کاهش می دهد. نمونه آن را در Sopranos, Mr.Inbetween و Bloodline شاهد هستیم. مرگ روث عجیب بود؛ او هم در حالت توهم به سر می برد (!) و مرگش هم با توجه به لباس سفیدی که برتن کرده بود، کاملا مشخص بود که سرنوشت وی چه می شود! دو دقیقه پایانی جایی است که باید خانواده برد به سزای اعمالشان برسند؛ دیالوگ ها بیان می شود ولی منتظر یک شوک هستیم؛ جونا با شات گان منتظر شلیک است؛ لبخند مارتی و وندی نشان می دهد که همه چنان روال زندگی به نفع آن ها پیش می رود؛ چرخه زندگی Byrds با مرگ شروع و با مرگ نیز به پایان می رسد و این چرخه نیز ادامه دارد؛ جونا نیم نگاهی به والدین خود پیش از کشیدن ماشه دارد و سپس فید تو بلک .... صدای شلیک شنیده می شود و دیگر هیچ. حدس و گمان برای ساخت فرضیه دوم مطرح می شود؛ جونا به چه کسی شلیک کرد؟ اگر همان مامور باشد که نشان از پیروزی خانواده برد در پایان سریال است اما Hdh امکان دارد که جونا مادرش را در آن لحظه بکشد؟ بله، پس از مرگ بن، رابطه جونا با مادرش شکراب می شود، او تمام اتفاقات اخیر را از چشم مادرش می داند و حتی از دستورهایش سرپیچی می کند . نقل و مکان او به هتل هم بماند. ممکن است که او شیطان بزرگ را کشته باشد. (فرضیه اول می تواند رد شود چون اگر رویای بن باشد، روث لنگمور قطعا در آن زنده است، با توجه به رابطه عاشقانه که با هم داشته اند و روث برایش اهمیت داشت!)


Ozark دیده شد؛ دو جایزه جولیا گارنر به عنوان بهترین بازیگر زن مکمل، بهترین کارگردانی برای بیتمن در EMMY (با وجود سس ماستی مثل GOT!) و بهترین بازیگر نقش اول مرد برای بیتمن در SAG؛ به نظرم به اوزارک بیشتر از BCS تحویل گرفته شد.
از نظریه هایی که مطرح کردید ممنون ام
درباره نیمه دوم فصل آخر باهاتون موافقم. به خصوص بخش بها دادن ناگهانی به کاراکتر های مونث . درباره خاوی نظری ندارم به نظرم مرگش حوادث رو به سمت بهتر و جذاب تری برد اما می تونست بیشتر هم در سریال باشه . درباره زیک هم به نظرم حرفتون هم میتونه درست باشه هم نباشه. از یک طرف ممکنه بی دقتی سازنده ها باشه و از طرف دیگر بر می گرده به این که وندی اون زمان هنوز این قدر درگیر جاه طلبی هاش نشده بود و از طرفی اون بچه هم همون زمان بیشتر یک اهرم قدرت و نمایش نفوذ بین دارلین و وندی بود تا از روی حس مادرانه و عذاب وجدان. وندی در اون شرایط که از یک طرف تلاش می کرد خانواده در حال فروپاشی خودش رو جمع کنه و از طرف دیگر بین منافع خودش و اف بی آی و کارتل تعادل ایجاد کنه طبیعیه که اهمیتی به بچه ای که اصلا معلوم نیست کجاست نده .
درباره نظریات
واقعیت یکم نظریه اول غیر منطقیه . چون سریال کلا روند منطقی و به دور از این معناگرایی ها داشته . عجیبه یکهو در پایان فاز لاست و دارک بگیرن .
اما درباره نظریه دوم کاملا سوالات به جایی مطرح کردید . ممکنه جونا به مادرش شلیک کرده باشه یا حتی به اون کوزه . هرچند به نظر من با توجه به این که جونا دید پدر بزرگش هم واقعا نمی خواد اون رو کنار خودش داشته باشه طبیعیه که حس کنه تنها جایی که براش مونده خانه اشون و خانوادشونه و دست از سرکشی برداشته باشه .
بله اوزارک جایزه هایی برده ولی آیا هنوز به جایگاهی رسیده که مثل سوپرانوز و وایر یا برکینگ بد و ... جزو سریال هایی باشه که تو هر لیست برتری اسمی ازش بیاد یا جزو باید دیده شود ها باشه ؟ جامعه سریال بین ایرانی هم که دیگه از کل دنیا بدتر . من خودم به نظرم اوزارک سریال خوشساختی بود که لایقه جزو این لیست برتر ها باشه . لااقل از خیلی از سریال های نقل محافل و بولد شده بهتر بوده و حس می کنم اون قدر که باید بولد نشده. خیلی از سریال هایی که مهجور حساب میشن یکی دو تا جایزه در مراسم های مختلف بردن .
 
آخرین ویرایش:

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or