خوب دیگه اگه بخوای ماموریت فرعی هارو بری یک 10-11 ساعتی میشه بازی.....من از همه اون ماموریت که زنه سکه هارو میندازه رو زمین مترو میگه پیدا کن خیلی فاز داد
آقا الان من یه جایی گیر کردم کسی هست کمک کنه.
الان توی Hills هستم ولی سر راهم یک ناقوس افتاده که نمیزاره از راهرو رد شم. یکی از Darkness ها رو از زیر ناقوس می فرستم توی محوطه یکسری آدم بودن که همرو کشتم. قلبشون هم خوردم (نوش جونم :cheesygri) حالا این وسط نمی دونم چرا این ماره وقتی تا وسط های راه میره یهو بر می گرده . مثل اینکه نور چشماش کم می شه و بعد از اینکه بر می گرده دوباره نور چشماش زیاد می شه.
من چی کار باید بکنم تا ماره برنگرده. در ضمن توی این مرحله باید یک مردی رو پیدا کنم و اسلحه ازش بگیرم

من دقیقا بعد از این قسمت گیر کردم .اگر از اون قلبها به تعدادی حدود فکر کنم 80 تا خورده باشی یکی از LEVEL های دارکنس ها باز میشه که با دکمه بالا و پایین میتونی اون ها رو عوض کنی یکی از اونا شبیه یک دست هست و وقتی RB رو میزنی به جای اینکه اون دارکنسه راه بیفته اون دسته ضربه میزنه . اگر شما جای اون به قول خودت ناقوسه LB رو نگه داره اون دسته اونو میگیره و شما باید بکشیش بیرون و راهت باز میشه .![]()
بله .behtash bayad ba oon darknesi ke tavanaiie boland kardane ajsame sangin ro dare naghoos ro boland koni darknes ghermeze bazie asoonie

شما وقتي يه تعداد معيني قلب !! بخوري ! :laughing: يه قابليت بهت اضافه ميشه كه ميتوني اين كار رو بكني . براي تغيير وضعيت از دكمه هاي بالا و پايين D-Pad استفاده كن !آقا چیجوری میشه با اون موجودات کنار دستم آدم ها رو خورد؟
و چیجوری میشه ماشین ها و سطل آشغال ها و... بلند کنم و پرت کنم؟
فكر كنم تا الان رفته باشيشمن دقیقا بعد از این قسمت گیر کردم .
من وارد hiils میشم و ماموریتم هم که پیدا کردن اون مرده هست رو انجام میدم .
در اونجا بهم اون دارکنس تفنگی ( Darkness GUN ) داده میشه .
و رو صفحه مینویسه objective update .
و وقتی که دکمه ی > ( back ) رو میزنم و ماموریتم رو میبینم نوشته :
................................................................................................
انگلیسیم خوب نیست . :laughing: :cheesygri فقط یک کلمه ای به نام Anthony میبینم .
حالا خواهشا کمک کنید .
چقدر تا پایان بازی مونده ؟ ( به % )
فكر كنم تا الان رفته باشيش
ولي به هر حال بايد برگردي همون جايي كه اومدي و دوستان جنگ اونجا بودن بعدشم بري جاي همون انتوني كه بهت گفت بري اونجا بعدش يكم حرف ميزنه و باز تورو ميفرسته تو زير زمين و فكر كنم اونجاست كه دوباره به دنيا بر ميگردي .
حالا به دنیا برگشتم .
توی ایستگاه مترو .
باید چی کار کنم ؟ :confused:
