Multi Platform The Blood of Dawnwalker

GD5dwynXsAAvagC.jpg
--------------------------------------------
سازنده: Rebel Wolves
ناشر: Bandai Namco
تاریخ عرضه: نامشخص
پلتفرم: PC, PS5, XSX|S
--------------------​
etelaat.png
  • سبک بازی Fantasy Action RPG.​
  • بازی به رهبری Konrad Tomaszkiewicz کارگردان ویچر 3 و Mateusz Tomaszkiewicz لول دیزاینر ارشد ویچر 3 و سایبرپانک 2077 ساخته میشود.​
  • سازنده گفته تا پایان سال اطلاعات بیشتری از بازی منتشر خواهد کرد.​
  • این بازی نقش‌آفرینی اکشن فانتزی تک‌نفره در دید سوم شخص، ماجرایی حماسی را در جهانی تاریک و اسرارآمیز روایت می‌کند. توسعه این بازی با استفاده از موتور قدرتمند آنریل انجین 5 بیش از دو سال به طول انجامیده است و قرار است نسخه کامل آن با گیم‌پلی جذاب در تابستان 2025 منتشر شود.
  • این پروژه توسط تیمی حرفه‌ای و با تجربه هدایت می‌شود که پیش از این در ساخت بازی‌های تحسین‌شده‌ای مانند The Witcher 3 نقش داشته‌اند. کنراد توماسزکیویچ، کارگردان سابق بازی The Witcher 3، به عنوان کارگردان این بازی فعالیت می‌کند و ماتئوش توماسزکیویچ، مدیر ماموریت سابق بازی‌های The Witcher 3 و سایبرپانک، نیز در طراحی ماموریت‌ها و داستان بازی نقش کلیدی دارد.
  • بازی در دنیایی به نام "دره سانگورا" جریان دارد که در قرن چهاردهم میلادی و در اروپای قرون وسطایی قرار گرفته است. این جهان به دلیل طاعون، قحطی و بی‌نظمی اجتماعی به شدت آسیب دیده و مردم در شرایط سختی زندگی می‌کنند. طراحان بازی با الهام از معماری و فرهنگ غنی کشورهای اروپای شرقی مانند لهستان، اوکراین و بالکان، فضایی تاریک و وهم‌آور را خلق کرده‌اند.
  • در این جهان، خون‌آشام‌ها به صورت مخفیانه زندگی می‌کنند و منتظر فرصتی مناسب برای آشکار شدن و تسلط بر جهان هستند. با توجه به شرایط سخت مردم، خون‌آشام‌ها احساس می‌کنند که زمان مناسبی برای اجرای نقشه‌های شوم خود پیدا کرده‌اند. آنها با استفاده از ضعف و ناامیدی مردم، به تدریج قدرت خود را افزایش می‌دهند و قصد دارند تا بر اربابان فئودال ظالم پیروز شوند.
  • در بازی "The Blood of Dawnwalker"، چرخه شب و روز تأثیر بسیار زیادی بر گیم‌پلی دارد. شب‌ها، خون‌آشام‌ها قدرت بیشتری پیدا می‌کنند و محیط بازی نیز تغییر می‌کند. روستاها و ساختمان‌ها در تاریکی شب، چهره دیگری به خود می‌گیرند و جو ترس و وحشت در هوا پیچیده است.
  • در این بازی، شما در نقش "کوئن" بازی می‌کنید. کوئن یک موجود خاص است که نه انسان است و نه خون‌آشام، بلکه ترکیبی از هر دو است. او توانایی‌های منحصر به فردی دارد و می‌تواند در دنیای انسان‌ها و خون‌آشام‌ها به راحتی حرکت کند. در طول روز، شما با استفاده از شمشیر و سلاح‌های دیگر با دشمنان خود مبارزه می‌کنید و در شب از قدرت‌های خون‌آشامی خود برای کاوش در محیط و انجام ماموریت‌های خاص استفاده می‌کنید.
  • شما تنها 30 روز و 30 شب فرصت دارید تا خانواده خود را نجات دهید. با هر ماموریت که انجام می‌دهید، زمان به جلو حرکت می‌کند و حس فوریت بازی افزایش می‌یابد. با این حال، شما می‌توانید زمان را مدیریت کنید و تصمیم بگیرید که چه زمانی به استراحت بپردازید و چه زمانی به دنبال انجام ماموریت‌ها باشید.
  • در طول بازی با شخصیت‌های مختلفی آشنا می‌شوید که هر کدام اهداف و انگیزه‌های خاص خود را دارند. برخی از این شخصیت‌ها ممکن است به دوستان شما تبدیل شوند و برخی دیگر به دشمنان شما. روابط شما با این شخصیت‌ها بر روند داستان بازی تأثیرگذار خواهد بود.
  • یکی از مکانیک‌های اصلی بازی، "گرسنگی خون" است. شما به عنوان یک خون‌آشام، نیاز به تغذیه از خون دارید. اگر مدت زمان طولانی بدون تغذیه بگذرانید، کنترل خود را از دست می‌دهید و ممکن است به افراد بیگناه حمله کنید. حتی ممکن است به بهترین دوست خود نیز آسیب برسانید.
  • خون‌آشام‌های این بازی ظاهری بسیار ترسناک دارند. دندان‌های آنها به طور مداوم رشد می‌کند و با گذشت زمان بزرگ‌تر می‌شود. خون‌آشام‌های قدیمی دندان‌های بسیار بلندی دارند که در دهانشان پنهان شده است.
  • خون‌آشام‌ها توسط یک رهبر قدرتمند به نام "برنسیس" هدایت می‌شوند. برنسیس یک خون‌آشام بسیار قدیمی است که قصد دارد با استفاده از قدرت خود، جهان را به تصرف خود درآورد. او معتقد است که خون‌آشام‌ها موجوداتی برتر هستند و انسان‌ها شایسته زندگی نیستند.
  • داستان بازی "The Blood of Dawnwalker" بسیار پیچیده و چند لایه است. شخصیت‌های بازی دارای انگیزه‌های مختلفی هستند و روابط بین آنها دائماً در حال تغییر است. شما باید با دقت به دیالوگ‌ها گوش دهید و سرنخ‌ها را پیدا کنید تا بتوانید پازل داستان را حل کنید.
با تشکر از @Farh@d برای برگردان اطلاعات بازی به فارسی.
shakhsiatha.png
Screenshot 2025-01-18 233903.png
کوئن، بزرگ‌ترین فرزند یک خانواده روستایی فقیر، دوران کودکی سختی را گذراند. او از سنین پایین مجبور شد در معادن نقره، همراه پدرش کار کند.
کوئن، کودکی باهوش و کنجکاو بود و آرزو داشت از دره کوچک و محدودشان خارج شود و به ماجراجویی بپردازد. اما او می‌دانست که خانواده‌اش به او وابسته هستند و نمی‌توانست آن‌ها را تنها بگذارد.
به دست آوردن قدرت‌های خون‌آشامی زندگی او را به کلی دگرگون کرد و او را وحشت‌زده ساخت. اما در عین حال، این قدرت‌ها به او فرصتی داد تا از محدودیت‌ها و مسئولیت‌های سنگینی که بر دوشش بود، رها شود.
Screenshot 2025-01-18 233928.png
برنسیس، متولد سال ۱۳۱ میلادی در امپراتوری روم با نام کائسو بورینوس لورنتیوس، از خانواده‌ای نجیب زاده و مالک زمین‌های بزرگ کشاورزی (لاتیفوندیا) بود و سرنوشت بزرگی در انتظار او بود.
او به سنای روم پیوست و به سرعت در بالاترین مقامات رسمی روم صعود کرد و آرزو داشت که نماینده بعدی شود. او در مسیر درست برای رسیدن به این هدف بود... اگر به خون آشام تبدیل نمی‌شد. در یک چشم به هم زدن، او از بالاترین نقطه نردبان اجتماعی به پایین‌ترین نقطه آن سقوط کرد - اما اشتیاق او برای قدرت همچنان باقی ماند.
1000004541.jpg
برخی از انسان‌ها فقط می‌خواهند جهان را در آتش ببینند - و باکیر بی‌شک یکی از آن‌هاست. به عنوان انسان، او دهه‌ها را در دشت‌های خشک آسیای مرکزی گذراند و در حال سوزاندن، لگدمال کردن و تاراج بود.او حتی قبل از تبدیل شدن نیز تشنه خون بود. قرن‌ها در پشت سایه‌هایی پنهان شد که از آن نفرت داشت. دوست دارد مرکز توجه باشد و مردم نام او را بدانند - و هنگام شنیدن اسمش لرزه به تن‌شان بیافتد.
1737574014591.jpeg
Ambrus یک تازه خون آشام است که قصد ثابت کردن خودش به بقیه رو داره.
جاه طلبی اش حدی نداره و برای رسیدن به اهدافش حاظره از تمامی خط قرمزها بگذره.
فریب زره پر زرق و برق و گیسوان بلندش رو نخورید. شاید یک نجیب زاده به نظر برسد ولی در واقع زندگی ای بسیار سخت، پر از فقر، درد و حقارت رو پشت سر گذاشته.
اکنون زمانش رسیده که حقش رو از دنیا پس بگیره.
و با تمام افرادی که در زندگی قبلی طردش کرده بودند تسویه حساب کند.
tasavir.png
 

Attachments

  • 1000004541.jpg
    1000004541.jpg
    460 KB · مشاهده: 0
آخرین ویرایش:
1737574014591.jpeg

Ambrus یک تازه خون آشام است که قصد ثابت کردن خودش به بقیه رو داره.
جاه طلبی اش حدی نداره و برای رسیدن به اهدافش حاظره از تمامی خط قرمزها بگذره.
فریب زره پر زرق و برق و گیسوان بلندش رو نخورید. شاید یک نجیب زاده به نظر برسد ولی در واقع زندگی ای بسیار سخت، پر از فقر، درد و حقارت رو پشت سر گذاشته.
اکنون زمانش رسیده که حقش رو از دنیا پس بگیره.
و با تمام افرادی که در زندگی قبلی طردش کرده بودند تسویه حساب کند.​
 
با عرض معذرت از کسانی که بیو شخصیت ها رو ترجمه کردن، ترجمه درست با لحن متنش انجام دادم که میزارمش


Gh0nAbRWYAA5FMD.jpg
🔲 معرفی شخصیت بکیر

📌(چون از نوع لباسش که به نظر مغول، تلفظ اسمش همینی که نوشتم با یه تغییری میشه بهکیر، اما اگر ریشه ترکی یا عربی باشه میشه باقر)

آدم‌ هایی هستند که فقط دوست دارند دنیا را در آتش ببینند. بکیر یکی از همین آدم‌ ها بود. سال‌ ها مثل یک انسان، با اسبش در دشت‌ های خشک آسیای میانه می‌ تاخت؛ می‌ سوخت، لگدمال میکرد و غارت میکرد. حتی پیش از آنکه به چیزی فراتر از انسان تبدیل شود، تشنه‌ ی خون بود.

قرن‌ ها در سایه‌ ها پنهان شد و از این پنهان‌ کاری به شدت رنج میبرد. بکیر عاشق مرکز توجه بودن بود. میخواست مردم نامش را بشناسند و به محض شنیدنش، از ترس بلرزند.


Gh5nGczWkAEp2kA.jpg
🔲 معرفی شخصیت آمبروس

آمبروس تازه به این روز افتاده بود؛ تازه قدرت یافته بود و حالا چیزی برای اثبات داشت. اشتیاق و هیجان قدرت تازه یافته‌ اش، تمام وجودش را فرا گرفته بود که از هیچ خطری واهمه‌ ای نداشت، از هیچ مرزی عبور نمیکرد.

زره درخشان و موهای مرتب و آراسته‌ اش، آمبروس را شبیه یک نجیب‌ زاده نشان میداد، اما ریشه‌ هایش به خاک فقر و فلاکت گره خورده بود. زندگی بشری‌ اش پر از درد و تحقیر بود. حالا، بیش از هر زمان دیگری آماده بود تا حساب همه را با دنیا و آنهایی که او را طرد کرده بودند، صاف کند.
 
آخرین ویرایش:
با عرض معذرت از کسانی که بیو شخصیت ها رو ترجمه کردن، ترجمه درست با لحن متنش انجام دادم که میزارمش


View attachment 364796
🔲 معرفی شخصیت بکیر

📌(چون از نوع لباسش که به نظر مغول، تلفظ اسمش همینی که نوشتم با یه تغییری میشه بهکیر، اما اگر ریشه ترکی یا عربی باشه میشه باقر)

آدم‌ هایی هستند که فقط دوست دارند دنیا را در آتش ببینند. بکیر یکی از همین آدم‌ ها بود. سال‌ ها مثل یک انسان، با اسبش در دشت‌ های خشک آسیای میانه می‌ تاخت؛ می‌ سوخت، لگدمال میکرد و غارت میکرد. حتی پیش از آنکه به چیزی فراتر از انسان تبدیل شود، تشنه‌ ی خون بود.

قرن‌ ها در سایه‌ ها پنهان شد و از این پنهان‌ کاری به شدت رنج میبرد. بکیر عاشق مرکز توجه بودن بود. میخواست مردم نامش را بشناسند و به محض شنیدنش، از ترس بلرزند.


View attachment 364797
🔲 معرفی شخصیت آمبروس

آمبروس تازه به این روز افتاده بود؛ تازه قدرت یافته بود و حالا چیزی برای اثبات داشت. اشتیاق و هیجان قدرت تازه یافته‌ اش، تمام وجودش را فرا گرفته بود که از هیچ خطری واهمه‌ ای نداشت، از هیچ مرزی عبور نمیکرد.

زره درخشان و موهای مرتب و آراسته‌ اش، آمبروس را شبیه یک نجیب‌ زاده نشان میداد، اما ریشه‌ هایش به خاک فقر و فلاکت گره خورده بود. زندگی بشری‌ اش پر از درد و تحقیر بود. حالا، بیش از هر زمان دیگری آماده بود تا حساب همه را با دنیا و آنهایی که او را طرد کرده بودند، صاف کند. حس انتقام، مثل خاری در جانش فرو رفته بود و حالا می‌ خواست تمام آن خارها را یکی یکی از گوشت و پوستش بیرون بکشد.
آقا ممنون بابت ترجمه ولی اینقدر حساس نباش.
ممنون از وقتی که میزاری ولی همین ترجمه ای هم که گذاشتی هم باگ داره مثل اونجایی که میگی "آمبروس تازه به این روز افتاده بود."
معنی درستش اینه که آمبروس به تازگی تبدیل شده بود (خون آشام شده)

یا جمله آخر که خودت اضافه کردی:
"انتقام، مثل خاری در جانش فرو رفته بود و حالا می‌ خواست تمام آن خارها را یکی یکی از گوشت و پوستش بیرون بکشد."
این تو متن نیست ، مشخصه خواستی خودت توضیح بدی:D

دوباره ممنون بابت وقتی که میزاری اما اینقدر حساس نباش.
خیلی جذابتر میشه که مثل قبل خبرهای جدید ازت ببینیم تا اینکه مطلب تکراری رو تصحیح املایی/نگارشی کنی❤️😘
 
آقا ممنون بابت ترجمه ولی اینقدر حساس نباش.
ممنون از وقتی که میزاری ولی همین ترجمه ای هم که گذاشتی هم باگ داره مثل اونجایی که میگی "آمبروس تازه به این روز افتاده بود."
معنی درستش اینه که آمبروس به تازگی تبدیل شده بود (خون آشام شده)

یا جمله آخر که خودت اضافه کردی:
"انتقام، مثل خاری در جانش فرو رفته بود و حالا می‌ خواست تمام آن خارها را یکی یکی از گوشت و پوستش بیرون بکشد."
این تو متن نیست ، مشخصه خواستی خودت توضیح بدی:D

دوباره ممنون بابت وقتی که میزاری اما اینقدر حساس نباش.
خیلی جذابتر میشه که مثل قبل خبرهای جدید ازت ببینیم تا اینکه مطلب تکراری رو تصحیح املایی/نگارشی کنی❤️😘
"تبدیل شده" رو به دیالوگ تبدیل میکنه، ولی اینجا بیو از گویش یک راوی ( به جایگیری has و that ش دقت کن) ، باید کل متن رو ببینی داره چه لحنی پیاده میکنه کاری به چیزی که کلمه انگلیسی میگه توجه نکن رکن اصلیش اینه که اصطلاح متن چیه، متن داره داستانی با جزییات را به شکلی گیرا و جذاب بازگو میکنه. داستان نویسی رکن اصلی این متن که باید قشنگ با جمله بعدی هم آهنگ داشته باشه.

اون مسئله خار رو با توجه به المان بازی، خودم گذاشتم برای زیبایی گویش راوی بود که داشت بیان میکرد ولی خب حذفش کرده بودم.

خبرهای جدید جای دیگه دارم میزارم اینجا دیگه نمیزارم
 
آخرین ویرایش:
خبرهای جدید جای دیگه دارم میزارم اینجا دیگه نمیزارم
دانته عزیز،
Don’t dish it out if you can’t take it

سپاس از شما که ترجمه موئی و کلمه به کلمه متن ها رو پست کردید. ولی واقعا نیازی نبود.
من میدونم نیت شما پاکه ولی جلوه قشنگی نداره. فقط شما نیستید که انگلیسی و ادبیات بلدید.

برای خیلی از بچه ها هیچ کاری نداره که بیان و ترجمه موئی انجام بدن.

"از نظر من" ترجمه خودمونی اما در عین حال صحیح، نه تنها به چشم خواننده راحت تره بلکه قشنگ تر هم هست.

در آخر هم اینکه برای چی هممون الان اینجاییم؟
تا درباره بازی مورد علاقمون یه مطلبی گذاشته بشه. با هم باشیم، یه گفتگویی شکل بگیره و هایپ بره بالاتر.

لحنو هم آهنگی جملات و غیره جاش تو کلاس ادبیاته.

زیاد جدی نگیر 3>
 
دانته عزیز،
Don’t dish it out if you can’t take it

سپاس از شما که ترجمه موئی و کلمه به کلمه متن ها رو پست کردید. ولی واقعا نیازی نبود.
من میدونم نیت شما پاکه ولی جلوه قشنگی نداره. فقط شما نیستید که انگلیسی و ادبیات بلدید.

برای خیلی از بچه ها هیچ کاری نداره که بیان و ترجمه موئی انجام بدن.

"از نظر من" ترجمه خودمونی اما در عین حال صحیح، نه تنها به چشم خواننده راحت تره بلکه قشنگ تر هم هست.

در آخر هم اینکه برای چی هممون الان اینجاییم؟
تا درباره بازی مورد علاقمون یه مطلبی گذاشته بشه. با هم باشیم، یه گفتگویی شکل بگیره و هایپ بره بالاتر.

لحنو هم آهنگی جملات و غیره جاش تو کلاس ادبیاته.

زیاد جدی نگیر 3>
شرمنده قصد هیچ جسارت و توهینی نداشتم، از شما عذر میخوام که اگه باعث نارحتی شما شدم.

من فقط احترامم نسبت به بازی بود که گیمرهای عزیز بدونن با چه عنوان بزرگی روبرو ان، همون ویدیوی رونمایی ببینی سنگ تموم گذاشتن که به بیننده نشون بدن با یک عنوان ساده روبرو نیستن بلکه با یک عنوانی رورو ان که ریز به ریزش کار شده از همون موسیقی رونمایی بازی، مشخصه که یه غم عجیبی داره گوش بیننده رو نوازش میکنه که داره داستان هزار و یک شب رو تعریف میکنه. وگرنه یه عنوانی مثل Blasphemous بصورت خودمونی ترجمه بشه که نمیشد Blasphemous.
 
1737647156072.jpeg

Xanthe یک خون آشام پیره، حتی پیرتر از آنچه تصور میکنید.
در یک جزیره دورافتاده یونان زمانی priestess بوده که اسمش سال هاست برای او به دست فراموشی سپرده شده.
وضعیت فیزیکی و ذهنی کنونیش گواه بی رحم بودن گذر زمانست.
در نگاه اول شاید یک دیوانه مطلق به نظر برسد.
ولی حقیقت چیز دیگریست.
ذات دنیا بیشتر از هرکس دیگری بر او آشکاراست
و به همین خاطر از اعماق وجودش وحشت زده است.​
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or