هشدار! هشدار! اگه بازی رو تموم نکردین، متن رو نخونین!!!
شروع بازی واقعاً عالی بود و نوید یه تجربه خفن و جذاب از نظر داستان پردازی رو میداد، ولی حیف که بعدش این قضیه به بن بست خورد.
از Quiet خیلی خوشم اومد و کاراکتر جالبی داشت، هرچند این لخت بودنش خیلی مسخره بود، هرچند مثلاً یه بهانه ای هم براش جور کرده بودن. کل بازی به کنار، اون تیکه آب بازی با Big Boss من رو منهدم کرد!!
یکی از ضایع ترین حرکات سری MGS بود، ولی خوشبختانه تعداد این حرکات نسبت به نسخه های قبلی کمتر شده بود.
ولی گذشته از این قضیه، کاراکتر جالبی بود و از اواسط بازی راحت تر میشد باهاش ارتباط برقرار کرد و در نهایت هم نشون داد خانوم بسیار با کمالات و وفاداری هست.
Code Talker هم کاراکتر باحالی بود و فکر کنم سوژه های زیادی برای ملت درست کنه! انقدر که روی یه سری از کلمات مثل Vocal Cord Parasites و Dine و ... تأکید میکرد و توی هر جمله 2،3 بار اینا رو میگفت.
اون بحث های همبرگر هم فوق العاده بود!!!
فکر نمیکردم انقدر از ایشون خوشم بیاد!
Skull Face برخلاف چیزی که توی GZ و اوایل TPP ازش دیدیم، در نهایت تبدیل شد به یه کاراکتر بدبخت و بیچاره که هیچ اثری از یه villain قدرتمند و بزرگ نداشت و بعید میدونم در آینده ملت زیاد ازش اسم ببرن.
Eli یا Liquid در کنار Psycho Mantis، دو تا از کاراکترهای ناامیدکننده بازی برای من بودن. چقدر انتظارات از اینا داشتم. فکر میکردم روابط پیچیده و جالبی بین این دو تا با Big Boss برقرار میشه و نحوه تبدیل اون ها از دشمن به دوست رو می بینیم، ولی آخرش دست در دست همدیگه به دیار غربت رفتن و Sahelanthropus رو هم با خودشون بردن!
انتظارم از کاراکتر Ocelot هم بیشتر از اینا بود. کلاً خودش هم نمیدونست اون وسط چیکار میکنه و کاراکتر مسخره ای داشت توی این بازی. بگذریم از اینکه من تا مدت ها صداش رو با Miller اشتباه میگرفتم!
یادش بخیر چقدر انتظارات از داستان بازی داشتم. جوری که کوجیما بازی رو تبلیغ میکرد، خیلی ها (تقریباً همه) فکر میکردن توی بازی شاهد تغییر رفتار Big Boss هستیم و اینکه چطوری از یه آدم خوب و درستکار تبدیل به یه کاراکتر شیطانی میشه. ولی در نهایت چی شد؟ اصلاً این Big Boss نبود و یه جناب دکتر بی نام و نشان بود که باید 50،60 ساعت باهاش بازی میکردیم تا آخرش مثلاً سورپرایز بشیم و بفهمیم این حسین قلی بوده نه Big Boss! کلاً این بازی گند زد به حسی که نسبت به Big Boss داشتم و این کاراکتر رو برام خراب کرد. آقا برای خودش سوار موتور شد و رفت و یه ملتی رو به امان خدا سپرد.
توی نسخه های قبلی اتفاقات ریز و درشت جالبی می افتاد. MGS1 که پر از حوادث عجیب بود. توی MGS2 کاراکتر اصلی کلهم عوض میشد و سورپرایز عظیمی بود. MGS3 هم لحظات جالب زیادی داشت و پایانش هم به شدت خاطره انگیز بود. MGS4 هم با اون بخش Shadow Moses و پایانش از یادها نمیره. ولی اینجا خبر خاصی از این چیزها نبود و پایانش برای من بیشتر شبیه یه ترول عظیم بود تا سورپرایز. فقط یکی دو تیکه به یاد موندنی داشت مثل صحنه های آخر Quiet توی بیابون و همین طور اونجایی که باید نیروهای خودت رو به خاطر بیماری بکشی، ولی خب اونجا هم تو Big Boss نیستی و بدلش هستی و تأثیر اون بخش هم از بین میره.
بازی از نظر باس هم زیر خط فقر بود. 4 نسخه اول از این نظر فوق العاده بودن و هرکدوم باس هایی داشتن که کسی فراموششون نمیکنه. ولی اینجا چی داشتیم؟ یدونه Quiet بود که با اینکه باس خوبی بود، ولی چیز خیلی جالب توجهی نداشت. یدونه هم Sahelanthropus که به شدت عالی بود و بسی لذت بردم. به جز اینا چیز دیگه ای هم بود که یادم نیست؟!
انتظار داشتم یه باس خفن پایانی داشته باشیم، ولی هیچ... اصلاً از هر زاویه ای به پایان بازی نگاه میکنم، یه حس پوچ و الکی بهم دست میده که انگار ناتمام بوده. در این حد که مثلاً بازی 3 بخش داشته باشه و بعد از GZ و TPP، سال بعد بخش سوم MGSV رو ببینیم! بابا حداقل یه نیمچه تصویری از David یا همون Solid Snake نشون میدادی.
ما رو بگو که توی اون تریلر فکر میکردیم دو تا برادر رو کنار همدیگه دیدیم.
در کل داستان بازی خیلی ناامیدم کرد.
راستی اگه اشتباه نکنم کوجیما گفته بود بازی چیزهای خیلی خفنی داره که طوفان به پا میکنه و تابو محسوب میشه و ...، ولی واقعاً خبری از این چیزا نبود! اگه منظورش اون بچه سربازها بوده که هیچی!
حتی نمیتونستی بهشون شلیک کنی و مأموریت تموم میشد. توی GZ از این نظر چیزهای خیلی فجیع تری دیده بودیم ولی اینجا خبری نبود.
لازم به ذکره که هنوز نوارهایی که بعد از پایان بازی آزاد میشن رو گوش نکردم به جز نوار اول. انقدر اعصابم خورد بود که اومدم بیرون.
در کل بازی از هر نظر عالی باشه، از نظر داستان با انتظارات من فاصله خیلی زیادی داشت و اصلاً اون حسی که سر نسخه های قبلی داشتم رو بهم نداد.
با اینکه خیلی شکایت دارم از داستان بازی، ولی این صحنه خیلی خوب بود.
و البته از طرف دیگه مثل سیلی ای بود که بر صورتم خورد و بهم گفت تمام این 50،60 ساعت داشتی با یه کاراکتر دیگه بازی میکردی، نه Big Boss محبوب MGS3...