PlayStation *SPOILER ALERT* گفتگو در مورد داستان The Last of Us Part II (پست اول با دقت خوانده شود)

  • Thread starter Thread starter Nima
  • تاریخ آغاز تاریخ آغاز
اگر کسی نمیخواد داستان بازی براش اسپویل بشه به هیچ وجه این تاپیک رو دنبال نکنه .
 
View attachment 140230

ندیدم اینجا کسی به این اشاره کنه:D

View attachment 140231
این دوتا وقتی ابی رو میبینن:))

آره اون دیالوگ که یه شوخی هست، اما کاملا مشخصه توی مبارزه تن به تن الی هیچ شانسی در مقابل ابی اداره. بخاطر همین میگم اگر بعد از اون مبارزه آخر بازی الی غافلگیرانه ابی رو بکشه خیلی چیپ هست و کلا فلسفه وجودی کاراکتر رو زیر سوال میبره و هر کاری که برای رشد شخصیت توی طول بازی کردی به هدر می‌ره. این قضیه برای الی بیشتر صدق میکنه اگر آخر بازی بمیره.
 
  • Like
Reactions: Love Console
آره اون دیالوگ که یه شوخی هست، اما کاملا مشخصه توی مبارزه تن به تن الی هیچ شانسی در مقابل ابی اداره. بخاطر همین میگم اگر بعد از اون مبارزه آخر بازی الی غافلگیرانه ابی رو بکشه خیلی چیپ هست و کلا فلسفه وجودی کاراکتر رو زیر سوال میبره و هر کاری که برای رشد شخصیت توی طول بازی کردی به هدر می‌ره. این قضیه برای الی بیشتر صدق میکنه اگر آخر بازی بمیره.
شاید اون مبارزه اخر بازی نباشه :-?
 
  • Like
Reactions: Love Console
دست الی رو شکوند...دیگه مگه تایم اسکیپی چیزی داشته باشیم.
که سالم و سر حال بشه.
هرچی هست هیچکس از اختتامیه بازی خبر نداره.
هرچیزی ممکنه توش باشه.
اخه اونجا که دست الی میشکنه و تیرکمون به زیر کتف دینا میخوره ، بعدا یه ویدیو دیگه هست که دینا با الی صحبت میکنه و روی بدن دینا جای زخم تیرکمون مونده و خوب شده :|
 
شاید اون مبارزه اخر بازی نباشه :-?

آره احتمالش هست، اما بعید می‌دونم بعد از اون مبارزه توی دو تا چپتر باقی مونده به غیر از اپیلوگ دوباره مبارزه و درگیری بزرگی بین الی و ابی در اون حد داشته باشیم.
چون همانطور که گفتم الی دیگه خیلی خوب می‌دونه رو در رو شانسی در مقابل ابی نداره و بهترین راه برای انتقام گرفتن اینه که یه جا تنها گیرش بیاره و از پشت بهش خنجر بزنه.
 
  • Like
Reactions: Love Console
آره احتمالش هست، اما بعید می‌دونم بعد از اون مبارزه توی دو تا چپتر باقی مونده به غیر از اپیلوگ دوباره مبارزه و درگیری بزرگی بین الی و ابی در اون حد داشته باشیم.
چون همانطور که گفتم الی دیگه خیلی خوب می‌دونه رو در رو شانسی در مقابل ابی نداره و بهترین راه برای انتقام گرفتن اینه که یه جا تنها گیرش بیاره و از پشت بهش خنجر بزنه.
از اینکه فقط دو چپتر باقی مونده مطمعنی ؟
طوری که نیل گفت اخر بازی گریه کردم باید خیلی صحنه خفنی باشه :Cheesygrin:
 
دوستان جوری در مورد Joel حرف میزنن انگار Firefly یه گروه از فرشته‌های روی زمین بودن :D اینا یه مشت جنایتکار بودن و به فرض تولید واکسن اصلا مشخص نبود چطور می‌خواستن ازش استفاده کنن. Joel یه قهرمان نبود، ولی یه شخصیت کاملا باورپذیر بود که کارهاش در جهت حفاظت از جون خانواده‌اش بود. ولی Firefly فقط دنبال قدرت بیشتر بود.

قسمت اول بازی الهام زیادی از فیلم Children of Men و کتاب The Road گرفته، تو CoM هم دقیقا یه گروه هستن که اون بچه رو می‌خوان ولی نه برای نجات بشر، بلکه برای قدرت بیشتر خودشون. توی The Road شخصیت اصلی تصمیم‌هایی می‌گیره که دقیقا مثل تصمیمات Joel هست، فقط هم برای حفاظت از فرزندش. حالا اینجا ما واقعا نمی‌دونیم قضیه چیه و فقط یه بخشی از داستان رو می‌دونیم ولی با Joel بیچاره همچین کاری نکنید! :D Joel واقعا باورپذیر بود، ولی نه هیولا بود که با تغییر نحوه روایت ما متوجه ذات خبیثش می‌شدیم و نه چیز دیگه‌ای. یعنی روایت از دید هر شخص دیگه‌ای بود و Joel دقیقا همینی بود که الان هست، بازم یه شخصیت باورپذیر باقی می‌موند.
 
اخه اونجا که دست الی میشکنه و تیرکمون به زیر کتف دینا میخوره ، بعدا یه ویدیو دیگه هست که دینا با الی صحبت میکنه و روی بدن دینا جای زخم تیرکمون مونده و خوب شده :|
حق با شماست...میخواستم باور کنم اون پایانی که در مورد بچه و اینا گفتن چاخان باشه ولی با اون جای تیرکمون یعنی بعد اون جریانه:|
 
  • Like
Reactions: only sony
دوستان جوری در مورد Joel حرف میزنن انگار Firefly یه گروه از فرشته‌های روی زمین بودن :D اینا یه مشت جنایتکار بودن و به فرض تولید واکسن اصلا مشخص نبود چطور می‌خواستن ازش استفاده کنن. Joel یه قهرمان نبود، ولی یه شخصیت کاملا باورپذیر بود که کارهاش در جهت حفاظت از جون خانواده‌اش بود. ولی Firefly فقط دنبال قدرت بیشتر بود.

قسمت اول بازی الهام زیادی از فیلم Children of Men و کتاب The Road گرفته، تو CoM هم دقیقا یه گروه هستن که اون بچه رو می‌خوان ولی نه برای نجات بشر، بلکه برای قدرت بیشتر خودشون. توی The Road شخصیت اصلی تصمیم‌هایی می‌گیره که دقیقا مثل تصمیمات Joel هست، فقط هم برای حفاظت از فرزندش. حالا اینجا ما واقعا نمی‌دونیم قضیه چیه و فقط یه بخشی از داستان رو می‌دونیم ولی با Joel بیچاره همچین کاری نکنید! :D Joel واقعا باورپذیر بود، ولی نه هیولا بود که با تغییر نحوه روایت ما متوجه ذات خبیثش می‌شدیم و نه چیز دیگه‌ای. یعنی روایت از دید هر شخص دیگه‌ای بود و Joel دقیقا همینی بود که الان هست، بازم یه شخصیت باورپذیر باقی می‌موند.
نکته اینه که جوئل نه هیولا بود نه فرشته. معمولا توی هر داستانی ما یه جور همزاد پنداری با شخصیت اصلی داریم و بهمین خاطرم قضاوتمون در موردش خیلی علی وار نیست. بایاس داریم در واقع. ما به جوئل حق میدیم چون دوسش داریم همونجور که مثلا خانواده قاتل نمیتونن بچشون رو مقصر بدونن. از اونطرف جوئل واقعا دلایل منطقی داشت برای کارش. اینه که نمیشه واقعا یه تصمیم نهایی در مورد جوئل گرفت هم حق داشت هم نداشت. از اونطرف ابی هم نگاهش بایاس داره. اونم باباش مرده خون جلو چشمشو گرفته فقط بخش سیاه جوئل رو میبینه که یه قاتل بی رحمه. نمیبینه شایدم نمیخواد ببینه که جوئل یه پدر فداکار هم هست.
حالا همین قضیه در مورد ابی هم هست. ابی یه زن شیطان صفت نیست. دختریه که پدرشو از دست داده و گناهش اینه که نمیتونه تعصبش رو بزاره کنار و قضاوت بیطرفانه داشته باشه. همین قضایا در مورد الی هم صدق میکنه.

در واقع وقتی به داستان نگاه میکنیم کاراکترای اصلی همشون اون خطای تراژیک یا هامارشیا رو دارن. من مخاطب هم با توجه به اینکه از دریچه ی ذهنی کدوم کاراکتر به بازی نگاه میکنم قضاوتم در موردشون فرق میکنه.

اینکه ما قراره در نقش ابی بازی کنیم بنظرم قصدش اینه همینو به ما بگه. تو دنیای لست هیچ شیطان یا فرشته ای ندارییم آدمایین که مثل آدمای تو دنیای واقعی زیر بار مشکلات و احساساتشون میشکنن و کارایی میکنن که با ذاتشون هماهنگی نداره. هم میشه بهشون حق داد هم میشه نداد
 
نکته اینه که جوئل نه هیولا بود نه فرشته. معمولا توی هر داستانی ما یه جور همزاد پنداری با شخصیت اصلی داریم و بهمین خاطرم قضاوتمون در موردش خیلی علی وار نیست. بایاس داریم در واقع. ما به جوئل حق میدیم چون دوسش داریم همونجور که مثلا خانواده قاتل نمیتونن بچشون رو مقصر بدونن. از اونطرف جوئل واقعا دلایل منطقی داشت برای کارش. اینه که نمیشه واقعا یه تصمیم نهایی در مورد جوئل گرفت هم حق داشت هم نداشت. از اونطرف ابی هم نگاهش بایاس داره. اونم باباش مرده خون جلو چشمشو گرفته فقط بخش سیاه جوئل رو میبینه که یه قاتل بی رحمه. نمیبینه شایدم نمیخواد ببینه که جوئل یه پدر فداکار هم هست.
حالا همین قضیه در مورد ابی هم هست. ابی یه زن شیطان صفت نیست. دختریه که پدرشو از دست داده و گناهش اینه که نمیتونه تعصبش رو بزاره کنار و قضاوت بیطرفانه داشته باشه. همین قضایا در مورد الی هم صدق میکنه.

در واقع وقتی به داستان نگاه میکنیم کاراکترای اصلی همشون اون خطای تراژیک یا هامارشیا رو دارن. من مخاطب هم با توجه به اینکه از دریچه ی ذهنی کدوم کاراکتر به بازی نگاه میکنم قضاوتم در موردشون فرق میکنه.

اینکه ما قراره در نقش ابی بازی کنیم بنظرم قصدش اینه همینو به ما بگه. تو دنیای لست هیچ شیطان یا فرشته ای ندارییم آدمایین که مثل آدمای تو دنیای واقعی زیر بار مشکلات و احساساتشون میشکنن و کارایی میکنن که با ذاتشون هماهنگی نداره. هم میشه بهشون حق داد هم میشه نداد
من بیشتر در مورد Joel نظر دادم، وگرنه Abby هم تا بازی نکنیم نمیشه در موردش نظر قطعی داد.‌ ولی فعلا به نظر میاد درون مایه این شخصیت بر پایه «انتقام» بنا شده که خب حتی با قوانین دنیای بازی، نمی‌شه انتقام رو با تلاش برای بقا و از اون بالاتر، نجات خانواده در یه سطح در نظر گرفت. چیزی که مشخص هست گذشته Abby و رنج زیادی که بابت مرگ پدرش کشیده رو می‌بینیم، ولی خب باید بازی بیاد تا متوجه شد آیا واقعا میشه بهش حق داد یا نه.
 
آقا با اجازتون من این تاپیک رو هم ترک میکنم بنظرم دیگه جای موندن نیست. از بحث با همتون لذت بردم بقیه بحث رو هم میزاریم بعد از لانچ خود بازی میایم همه رو میریزیم رو داریه. چاکرم و مخلصمو بقیه این چیزایی که این موقع ها میگن :x
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or