خدا خیرت بده
باعث شدی من بعد از 2-3 سال یه سر به کتابهای دانشگام بزنم
و البته پستت وادارم کرد یه سری تحقیقات در مورد بحث ارزش برند و روش های ارزش گذاری اون انجام بدم.
این لینکی گذاشتی و البته قبلا هم دیده بودم مربوط به یه گروه تحقیقاتی به نام
Kantar Group هست که کارشون تحقیق در خصوص بررسی رسانه های اجتماعی، اثربخشی تبلیغات، رفتار مصرف کننده و خریدار و افکار عمومی و کلا تجزیه و تحلیل داده های این تیپی هست که می شه ازشون جهت ارزش گذاری برندها استفاده کرد.
البته مدلهای مختلفی برای ارزش گذاری برندها وجود داره که شاید معروفترینشون مدل
اینتربرند (یا همون فایننشال ورد) باشه
بر اساس این مدل :
اختلاف میان سودهای یک نام تجاری و سودهایی که اساساً باید آن محصول بدون هیچ نام تجاری مشهوری به دست بیاورد را سودهای خالص خاص نام تجاری گفته می شود. همچنین فایننشال ورد یک ضریب محاسبه شده را با توجه به توانایی نام تجاری به کار گرفت. حاصل ضرب این دو، ارزش نام تجاری است. اینتر برند ارزش نام تجاری را از طریق ضرب تفاوت سودهای نام تجاری در یک ضریب ارزیابی کرد. این ضریب به وسیله تشخیص عامل هایی که طبق نظر اینتربرند توانایی نام تجاری را مشخص می کند، به دست می آید.
اینتربرند ضریبی را با نام "توانایی نام تجاری" جهت برآورد ارزش نام تجاری، محاسبه می کند. این ضریب ترکیبی از هفت عامل زیر است:
1- رهبری: یک نام تجاری بانفوذ، بسیار با ثبات است و ارزش های بسیاری نسبت به نام های تجاری دیگر که سهم بازار کمتری دارند، را داراست.
2- ثبات و پایداری: نام تجاری که در طول زمان از درجه وفاداری بالای خریداران برخوردار هستند، بیشترین نمره را در این فاکتور به دست می آورند.
3- بازار: یک نام تجاری با ثبات، در بازاری که در حال رشد است، با ورود رقبای بسیار، بیشترین امتیاز را داراست.
4- بین المللی: نام های تجاری فعال در بازارهای جهانی ارزش بیشتری را نسبت به نام های تجاری ملی و منطقه ای دارند. البته، تمام نام های تجاری توانایی مواجهه با موانع و حصارهای ملی و فرهنگی را ندارند.
5- روند: توجه نام های تجاری به این که به روز و مناسب برای مصرف کننده باشند ارزش آنها را افزایش می دهد.
6- پشتیبانی و حمایت: نام های تجاری که از پشتیبانی (و به نوعی خدمات پس از فروش) برخوردارند می بایست از آنهایی که فاقد چنین فاکتوری هستند،ارزش بیشتری داشته باشند. البته کمیت و کیفیت این خدمات و پشتیبانی ها نیز باید مد نظر باشد.
6- حفاظت: قدرت و وسعت قوانین حمایتی از نام تجاری (قانون انحصار) یک عامل مهم و حساس در ارزش- گذاری است.
برای کسب اطلاعات بیشتر یه سر به
این لینک مراجعه کنید
حالا گذشته از بحث ارزش برند تا این لحظه 57.4 درصد بازار کنسول ها دست سونی هست (با توجه به فروش 100 میلیون دستگاه PS4) حدود 23 درصد دست مایکروسافت(40 میلیون فروش x1) و 19.6درصد هم دست نینتندو (34 میلیون دستگاه فروش سوئیچ)البته این آمار تقریبی هست و قطعی نیست از طرفی نیتندو سوئیچ کنسول نسل نهمی نیتندو به حساب میاد و ps4 و x1 نسل هشتمی اگه سوئیچ رو از نسل هشتم حذف کنیم آمار تغییر می کنه.از طرف دیگه ps4 حدود 2.5 برابر بیشتر از x1 فروش داشته و طبق آمار
PSN سال گذشته به تنهائی از کل بخش اکس باکس و نیتندو درآمد بیشتری داشته
در حال حاضر برند پلی استیشن سهم بزرگی از بازار رو در اختیار داره و این خودش به بزرگ شدن برند می تونه خیلی کمک کنه اگر پارامترهای مدلی که اینتربرند ازش استفاده می کنه رو هم معیار قرار بدیم به نظر شما برند اکس باکس بزرگتره یا پلی استیشن؟
عذر می خوام من این کامنت شما رو چون در حال نوشتن پست بودم ندیدم