منم موافق باهات. ولی هیچ کدوم از این موضوعات به نتیجه نمیرسه. همهشون به صورت نیمهباز تموم میشن که تحلیل رو بذاره به عهدهی تماشاگر. خب هر فیلمسازی در وهلهی اول قصهگو هستش. یعنی فیلمی که نتونه قصه بگه همون بهتر که ساخته نشه. در وهلهی دوم بحث مفهومی بودن پیش میاد. اتفاقاً به نظر من فرهادی خیلی تلاش میکنه که شخصیتهاش رو از بعد اجتماعی تحلیل کنه. ولی چیزی که نشون میده یک طرفه هست. مثلاً آژانس شیشهای رو که خیلی دوستش دارم و به شدت خوشساخت بود. ولی یه ایراد داشت، همهی مردم رو (به جز اونهایی که به جنگ رفته بودن) بد نشون میداد. همه رو! انگار میخواست حمله کنه به جامعه. فرهادی ولی راهحلی ارائه نمیده، نتیجهگیری هم نمیکنه. فقط نشون میده. خب این کار رو من هم میتونم بکنم. :d
این چیزی که داری میگی به نظر من سلیقه ایه، البته نفهمیدم آژانس شیشه ای رو چرا وسط کشیدی چون فرهادی دیگه کاراکتراش انتهای خاکسترین ولی آژانس شیشه ای تقریبا سیاه و سفید بودن کاراکتراش.
ولی من به هر حال از همین که داستان خوب روایت میشه راضیم
ولی خب این فیلمهایی که گفتی فکر نکنم تو یه بخش بودن با جدایی.
اصلا اون فیلما که مال سال های مختلفن، منظورم این بود که اسکار Best Picture اش رو هم خیلی وقتا خراب میکنه، فیلم خارجی که جای خود دارد
عیار14 به نظر من ارزش بیشتری داشت تا جدایی ولی چرا اون نامزد نشد؟ چون موضوعش مطابق با مد روز نبود.
عیار 14 همونی نیست که یه جا در یک حرکت ترکیبی مخلوطی از زوم و کرین رو به سمت شیشه خالی نوشابه کامبیز دیرباز شیرجه میره؟
من اصلا از این فیلم خوشم نیومد
وقتی تو سن 84 سالگی میاد Saraband رو میسازه دیگه باید تا تهش بری. :d مثل یه سری کارگردان نیستن که تا پولدار شدن برن برجسازی کنن :d خب چند تا قدم اشتباه؟ یکی دوتا. حالا ببینیم فیلم بعدی فرهادی پیشرفت میکنه، اگه 10 تا فیلم خوب ساخت اون موقع خودم میام ازش طرفداری میکنم. :d هیچکاک هم با فیلم اولش هیچکاک نشد، 20 تا فیلم خوب ساخت تا آخرش شد "هیچکاک". فرهادی که اول راهه. چند سال دیگه معلوم میشه. :d
الان دقیقا چطوری شد که بحث مقایسه هیچکاک و فرهادی شد؟
من کل منظورم این بود که نباید گفت "این فیلم کارگردان نسبت به فیلم قبلیش چه چیز جدیدی داره" چون چیزیه که فقط گفتنش راحته
وگرنه من بخوام فیلمای فرهادی از نظر خودم رو به ترتیب بگم:
چهارشنبه سوری - جدایی - درباره الی - گذشته - شهر زیبا - رقص در غبار
یک منتقد زن بود، اسمش رو یادم نمیاد. :d قبولش دارم اون رو. Scott رو هم کم و بیش نقدهاش رو میخونم، اما باز هم هر منتقدی بعضی مواقع میزنه جاده خاکی. قبول داری؟ :d
بهرحال نظرات متفاوته! من تقریبا هیچ کسی رو به اندازه Guy Lodge قبول ندارم ولی بعضی از فیلمایی که میذاره تو لیستای آخر سالش رو حتی نمیتونم نگاه کنم!!
یا مثلا همون راجر ایبرت که خیلی معروفه و اینا، یادمه به این قسمت آخر Mummy سه و نیم ستاره از چهار داده بود
ولی یه زمانی میساخت که، نه؟ حتی همین الانش هم بیشتر فیلمهاش در رابطه با ایران هستن.
احساس میکنم چندان کیارستمی رو دنبال نکردی، دو سه تا فیلم معروفش مثل طعم گیلاس یا "ده" رو دیدی و یکمم پیش خودت قضاوت کردی
من خودم طرفدار کیارستمی نیستم ولی جدای اینکه این دو تا فیلم آخرش که اصلا ربطی به ایران ندارن، تو فیلمای گذشته ش یه سری فیلم خیلی خوب داره که سیاه نمایی ای نمیکنن.
کپی برابر اصل، خانه دوست کجاست، کلوز آپ، باد ما را خواهد برد. حتما این چهار تا فیلم رو ببین از کیارستمی اگه ندیدی، خیلی قضیه شون فرق میکنه با طعم گیلاس.
من هم بلدم بدبختی رو نشون بدم.
مطمئنی؟
من خودم به شخصیه وقتی فیلم میبینم خیلی نظر مولف واسم اهمیت نداره! بیشتر خود فیلم و در مواقع لزوم برداشتی که خودم میکنم
وقتی زن رییسجمهور میاد برنده رو اعلام میکنه تا تهش برو. :d دیگه از این واضحتر؟ چند بار شده بود که تو اسکار یک فرد سیاسی به یک فیلم سیاسی جایزه بده؟
مسئله اینه که اصلا آرگو فیلم جریان سازی نبوده و نیست و پتانسیلش رو هم نداشت که بشه
چرا مثلا الان فون ترایر برنمگیرده بگه اسکار برای من به مانند آب دهان بز بی ارزش است؟
من نمیگم اسکار خیلی مهمه، اما شرایط سیاسی دنیا و ایدئولوژی برگمن تو اون زمانی که برگمن اون حرفو در مورد اسکار زده خیلی تاثیر گذار بوده.
من اگه بخوام اسکارو نقد یا نفی کنم، بیشتر به این استناد میکنم که مثلا وقتی The Social Network وجود داشت، جایزه هاشونو دادن به King's Speech. یا مثلا L.A Confidential و تایتانیک یا هفتصد تا مورد اینطوری