IN A BETTER WORLD
سلام علیکم...
بهشت
اسکار هر چقد که بد و مضخرف باشه ولی به هیچ وجه نمیشه این قسمت فیلمای خارجی زبونشو از دست داد...
امسال هم فیلم
در دنیای بهتر سوزان بیر دانمارکی انتخاب شد...خیلی مشتاق دیدن این فیلم بودم...هم به خاطر اینکه فیلم ایناریتو رو زمین زد و هم به خاطر اسمش...اسم اصلی فیلم به زبان دانمارکی اینه : بهشت...
از اون دسته فیلمایی که جای بحث زیادی داره...
درباره یه خانواده سوئدی الاصلی که به دانمارک مهاجرت کردن که پدر و مادر این خانواده از هم جدا زندگی میکنن و هر دو پزشکن...شوهره ماموریتی میره آفریقا و یه سری داستان هم اونجا داریم...
یه خانواده دیگه هم هست، پدر و پسری که از انگلیس اومدن پیش مادربزرگ پسره...مادر این پسره هم سرطان داشته و مرده...
من شخصا یکی با سینمای کره حال میکنم، یکی هم سینمای اسکاندیناوی به خصوص سوئد...
بازی ها خوبن...کارگردانیش قابل توجهه...ولی فیلمنامه و داستان در حد کارگردانی نیست...یعنی میشه ازش ایراد گرفت...
بازی اون پسره که از لندن اومده یه چیزی تو مایه های بچه گیهای ژوکره ...چقد خوب بازی کرده،تمام بازیگرای حرفه ایی که تو این فیلم بودن رو گذاشته جیب بغلش !!!
اون پسر کوچیکه هم خیلی خوب بود...
کارگردان خیلی خوب از فضاهای که داشته استفاده کرده...لوکیشن ها خیلی عالی بودن...مخصوصا اون خونه تابستونی که پدره اونجا زندگی میکرد با اون دشت کنار دریاچه اش یه حس غریبی داشت...
تم و داستان اصلی فیلم هم این بود که چرا ما آدما اینقد با هم درگیریم...یه تعادل و ارتباط خوب و جالبی هم کارگردان ایجاد کرده بود، بین جنگ ها و خشونت هایی که تو کشور آفریقایی که پدره کار میکرد با دعوا و چاقو کشی بچه اش تو مدرسه تو دانمارک...
اگه بخوام فیلم رو تفسیر کنم خیلی باید مطلب بنویسم...فقط یه دیالوگ میزارم خودتون تا ته اش برین !
پدر(بعد از چاقو کشی پسرش تو مدرسه) : چرا اونو کتک زدی؟؟
پسر : چون اونم منو زد...
پدر : همه جای دنیا اینجوریه ، یکی، یکی رو میزنه، اونم تلافی میکنه بعد جنگ ها شروع میشن...
پسر : تو نمیدونی...اگه یه بار بزنیشون دیگه باهات کاری ندارن...همه مدرسه ها اینجوریه...
یه سری نکات منفی هم داره...
سرطان زن رو مثلا میخواد تصویری نشون بده:مرد عکسای خانوادگی رو یکی یکی نگاه میکنه تا میرسه به عکس زنش که کچل شده و شیمی درمانی کرده...خوب نبود اگه با گفتار میگفت بهتر از این صحنه درمیومد...یا اونجا که دلیل جدایی زن و مرد رو با یه تماس تلفنی میفهمیم، و اون دلیل مسخره که مرد رو با یه زن دیگه دیده بود، خوب در نیومده...و یا پایان خوش الکیش که دوباره زن و مرده با هم زندگی کردن...
و از همه بدتر ،تصویر کلیشه ایی و دور از واقعیتی که از مردم آفریقا و فرهنگش نشون داد...
با اینکه هیچ اسمی از اون کشور آفریقایی تو فیلم برده نمیشه ولی زبان این مردم عربی و اسمها همه اسلامی اند....
با این حال، جو و اتمسفر و حال و هوای فیلم و قابهای که از دشت و دمن دانمارک گرفته بود و اون رنگ غالب زرد مایل به قهوه ایی که همه جای فیلم بود ،منو خیلی گرفت...
نمره : :thumbup: :thumbup: