Rate your last seen movie (قوانین پست اول حتما رعایت شود)

Darkfie1d

Lux Omnia Vincit
Loyal Member
  • اگه خواستید پستی رو نقل قول کنید به جای جواب دادن توی این تاپیک پست رو ببرید داخل تاپیک Movie Center و بزارید پست های اینجا به صورت یک پارچه باقی بمونه. برای این کار گزینه "+ نقل قول" رو پایین سمت چپ پست مورد نظرتون بزنید تا پست انتخاب بشه بعد داخل تاپیک Movie Center از ادیتور گزینه
    1620238607876.png
    رو بزنید و پست مورد نظرتون رو اونجا نقل قول کنید.

  • لطفاً اسم فیلم رو حتماً بنویسید عکس به صورت خالی کافی نیست
  • عکسها رو حتماً به صورت Thumbnail/کم حجم قرار بدید.
  • دوستان لطف کنن به جای شیوه های من درآوردی برای امتیاز دادن ، 10 رو حداکثر قرار بدن و نسبت به اون امتیاز بدن.
  • نوشته هایی که ممکنه بخش خاصی از داستان فیلم رو لو بده، داخل تگ اسپویلر باید گذاشته بشه، در غیر اینصورت برخورد می شه
  • از پست کردن هر گونه مطلبی که به مبحث این تاپیک مربوط نمیشه خودداری کنید

امکان ویرایش قوانین وجود داره .
 


Fear and Loathing in Las Vegas

عالی... واقعا عالی بود.ادم جداً هوس LSD میکنه.... اصلا خوده فیلم به تنهایی ادمو نئشه میکنه...
حتما کتابش هم بخونید.



8 / 10

Strange memories on this nervous night in Las Vegas. Five years later? Six? It seems like a lifetime, or at least a Main Era—the kind of peak that never comes again. San Francisco in the middle sixties was a very special time and place to be a part of. Maybe it meant something. Maybe not, in the long run ...but no explanation, no mix of words or music or memories can touch that sense of knowing that you were there and alive in that corner of time and the world. Whatever it meant ... History is hard to know, because of all the hired bullshit, but even without being sure of "history" it seems entirely reasonable to think that every now and then the energy of a whole generation comes to a head in a long fine flash, for reasons that nobody really understands at the time—and which never explain, in retrospect, what actually happened.
My central memory of that time seems to hang on one or five or maybe forty nights—or very early mornings—when I left the Fillmore half-crazy and, instead of going home, aimed the big 650 Lightning across the Bay Bridge at a hundred miles an hour wearing L. L. Bean shorts and a Butte sheepherder's jacket ...booming through the Treasure Island tunnel at the lights of Oakland and Berkeley and Richmond, not quite sure which turn-off to take when I got to the other end (always stalling at the toll-gate, too twisted to find neutral while I fumbled for change) ... but being absolutely certain that no matter which way I went I would come to a place where people were just as high and wild as I was: No doubt at all about that ...
There was madness in any direction, at any hour. If not across the Bay, then up the Golden Gate or down 101 to Los Altos or La Honda .... You could strike sparks anywhere. There was a fantastic universal sense that whatever we were doing was right, that we were winning ....
And that, I think, was the handle—that sense of inevitable victory over the forces of Old and Evil. Not in any mean or military sense; we didn’t need that. Our energy would simply prevail. There was no point in fighting—on our side or theirs. We had all the momentum; we were riding the crest of a high and beautiful wave ....
So now, less than five years later, you can go up on a steep hill in Las Vegas and look West, and with the right kind of eyes you can almost see the high-water mark —that place where the wave finally broke and rolled back.
 
Fear and Loathing in Las Vegas
بنظرم Fear and Loathing بیشتر بعنوان یه فیلم زمان خودش جالبه تا یجور شاهکار ابدی. دوک خیلی رکه با این حقیقت که خودش و دوستش محصول دهه هفتادن نه شصت. ولی می خوان به دوره ای دسترسی داشته باشن که الان دیگه نیست(دهه 60) برای اینکه درکش کنن یا قسمتی ازش باشن. بعنوان یه فیلم سیاسی و فیلمی که امید داره با جو فکری گذشته ارتباط پیدا کنه بنظرم ناموفقه. البته فکر نمی کنم قصد گیلیام این بوده باشه. کاراکترهای فیلم دنبال امریکن دریم ان. دنبال اون شور و حرارتی که انقلابیون دهه 60 تحت تاثیر دراگ بوجود اورده بودن. ولی چون فیلم آگاهه که امریکن دریم وجود نداره قانعه به اینکه فقط در تصورات تحت تاثیر دراگ و سبک زندگی عجیب غریبشون بغلته. می دونه که چیزی برای پیدا کردن وجود نداره پس عمل فرار کردن رو مزه میکنه.
نقل قولی که فیلم باهاش شروع می شه هم منو یاد فیلم دیگه گیلیام برزیل میندازه که توش پروتاگونیست از دولت توتالیترش فرار می کنه به درون توهم و سرگرمی ممنوع در حالیکه بقیه در اطرافش تغییر انقلابی واقعی رو شروع می کنن. همین داستان هم اینجاست فقط خیلی بدبین تر.
هر دو کاراکتر دهه 70 رو نقطه پستی برای تاریخ آمریکا می دونن ولی گیلیام بنظرم منصفانه تشخیص داده که این درک غلط فقط بخاطر اینه که آمریکاییهای بعد از جنگ جهانی دو چقدر خودنما و لوس شدن. از وقتیکه آمریکاییها بدبختی دست اولی رو تجربه کنن زمان زیادی می گذره که الان فقط در کانتکست پاپ می تونن درکش کنن.
گیلیام رفرنسهایی هم به نیکسون و جنگ و سربازها و ویتنام در طول فیلم اشاره می کنه ولی تاکید می کنه چقدر همش پوچ بنظر می رسه. همش رو تلویزیون کدگذاری شده یا به فرم کارتون, دور, کالاوار, بی معنی.
حالا چیزی که فیلم می گه فقط همینه که دهه 70 نقطه پستی برای فرهنگ آمریکائی بوده نه فقط بخاطر جنگها و کشمکشها بلکه به این خاطر که همه یه سری moron در ناز و نعمت بودن. نمی دونستن رنج واقعی چیه برای اینکه ازش فرار کنن کاراکترها به دراگ رو میارن. حالا چون فیلم, آمریکای کنونی(یعنی دهه 90 که ساخته شده) رو هم همینطوری می بینه در جستجوی فراره با بکار بردن فیلمبرداری دیوانه وار, جلوه های بصری قلمبه سلمبه و حس واقعی از انرزی تحت تاثیر دراگ.
همه اینا کار میکنه تو فیلم, با اینحال هنوزم خیلی فیلم سطحی یکدستی بنظرم میاد. دلیلش شاید به این خاطر باشه که قبل از 11 سپتامبر ساخته شده. اصلا فیلمای دهه 90 همش درباره ناخشنودی طبقه متوسطه(امریکن بیوتی, راشمور,مگنولیا,جان ملکوویچ, فایت کلاب,...) همشون زندگی طبقه متوسط رو انقدر بی دردسر می بینن که به چیزی تبدیل نشده جز یه ملالت احمقانه. مردم برای دلایل پیش پا افتاده رنج می کشیدن. اطلاع نداشتن وحشت واقعی چیه. ولی بعد 11 سپتامبر اومد و یه مرتبه چیزای بزرگتری برای نگرانی هست. فیلمها می شن جنگ دنیاها و کلاورفیلد(البته بنظرم قبل از 11 سپتامبر فیلمایی هم هستن مثه اگزیستنز یا آیز واید شات که نه تو فاز ارتجاعی هالیوود تحت تهدید هیولاهای بیگانه ان(جنگ دنیاها, کلاورفیلد) نه تو فاز واقعی نبودن شبیه سازی سرمایه دار(میتریکس, ترومن شو,... )
البته Fear and Loathing بازم فیلم جالبیه. خیلی فان و پر انرژییه. نریشن نوآر وار جانی دپ مضحکه و فیلم از حقه های سرگرم کننده ای پر شده و فیلمبرداری اغراق آمیز. یجورایی جشن تکنیک فیلمسازی هم هست. گیلیام بالاخره داستانی پیدا کرده که زیاده روی هاش رو توجیه می کنه.
 
آخرین ویرایش:
  • Like
Reactions: ghost
اردلان عزیز چرا هی گیلیام گیلیام میکنی؟ :دی این آقا فقط فیلم رو به صورت احسن کارگردانی کرده، وگرنه فیلمهایی که از یک کتاب خیلی معروف ساخته میشن معمولا اعتبار داستانیش به کارگردان نمیره بلکه اعتبار فنیش میرسه بهش. مثل اینه که فلانی بیاد بینوایان رو فیلم کنه، ما هی بگیم فلانی میخواسته اینجا فلان چیز رو بگه در حالی که فقط رمان هوگو رو فیلم کرده.
 
ما نیز امروز نشستیم از صبح 4 تا فیلم قدیمی دیدیم :دی

لورنس عربستان 9/10

مری پاپینز 10/10: یاد بچگیام افتادم :x

آل کاپون 9/10

بانی وکلاید 7.5/10

همشهری کین برای بار هزارم ولی هنوزم 10/10
 
مگه فیلم چیزی غیر از جشن تکنیکه... همه چیز درباره تکنیک گیلیامه اینجا. البته درسته ایده اثر متعلق به تامسونه ولی ترجمه بصری گیلیام و تعبیرش از کتاب اونقدر تجربه متفاوتی نسبت به کتاب هست که اثر نهایی بیشتر تحت تاثیر تصویرسازیهای افراطی و سورئال گیلیام باشه تا زبان درنده خو کتاب. برای همین برداشت کارگردان اینجا مهمه برام.
اقتباس از کتاب هم چگونگی بتصویر کشیدنش مهمتره بنظرم تا خود داستان. غیر از اینکه در مورد اون کارگردانانی که به عنوان مولف شناخته شدن فیلمنامه صرفا راهنمای اسکلتی یا استخون بندیه با تغییرات رادیکال در صحنه های خاص و دیالوگها و ساختمان نریتیو.
بعد کلا بحث مقایسه کتاب و فیلم می شه خود داستان ملاک مقایسه نباید باشه بنظرم. با اینکه فکر می کنم سینما تا حد زیادی برادر عقب مونده ادبیات شده در حالت خوبش کاملا در مقابلشه. یعنی مصادیق(extension) در مقابل معانی(intension)
در ادبیان ما تعاریف معنایی رو می خونیم و مصداقهایی رو که بهشون اشاره می شه رو تصور می کنیم. در فیلم صرفا چیزها برامون نمایش داده می شه و باید بصورت مصداقی اونا رو با تعاریف معناییمون مچ کنیم. برای همین در دو قطب مخالفن. با ادبیات معانی به ما داده می شه و تصور مصادیق به خودمون واگذار می شه. با فیلم مصادیق به ما داده می شه و فیت کردنش با معانی به خودمون واگذار می شه. این دینامیک خیلی متفاوتی رو بوجود میاره در اینکه دو مدیوم چطور اشاره میکنن vs چطور توضیح می دن. بنظرم فیلم بطور درون زاد بیشتر آزاده بخاطر اینکه آبکتها وجود دارن جدا از اینکه ما براشون تعریف معنایی داشته باشیم یا نه, و آبجکتها رو تجربه میکنیم(همینطور تو زندگی) بدون تعریف اینکه چی هستن یا چه معنی می دن. این ابسترکشن رو در ادبیات نمی شه داشت به این خاطر که کلمات همیشه به چیز ملموس اشاره دارن. با اینحال ادبیات همیشه می تونه از طریق ابهام زبان اشاره کنه یا از طریق ساختار متا سمبولیک روایتش, که همیشه غنی تر از فیلمه بخاطر نداشتن محدودیت در شرح داستان در طول کتاب در مقابل اینکه چقدر درطول فیلم امکان نمایش هست.
 
Apocalypto
apocalypto_poster.jpg


فوق العاده بود . بسیار لذت بردم. شاهکار مل گیبسون . فیلم برداری خیره کننده ای داشت
8/10

Devil
devil_movie_poster.jpg


بدک نبود . حرفی برای گفتن نداشت . از اخرش اصلا خوشم نیومد
5/10
 
خب من این سه تا فیلم Paul Greengrass رو تونستم ببینم پشت سر هم!
کارگردانیه که تا قبل از سال 2000 اکثر کاراش واسه تلویزیون بوده
فیلمای نسبتا خوبی هستن، تقریبا این کارگردان چیز زیادی از شما نمی خواد!

6441

The Bourne Supremacy - 2004
7/10
6442

The Bourne Ultimatum - 2007
7.5/10
اولین بار بود که یه فیلم دیدم که نسبت به نسخه ی قبلش افت نداشت!

6443

Green Zone - 2010
7/10
اونجا آخر فیلم که میلر و اون یکی سروان داشتن دنبال الراوی می دویدن خیلی باحال بود! دو نفر دنبال یک هدف یه دو نیت!!
 
True Grit
4/10
برو بابا. بدترین فیلم کوئنها بعد از اون Burn After Reading.

Stanley Kubrick: A Life in Pictures
6/10
مستند خوبی هست مخصوصا نشون میده شخص کوبریک یک آدم اورریت شده نبوده.
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

  • M4JiD
Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or