خوشم میاد تاپیک داره پربار میشه!
بذار اینطوری بگم...
داری از یه فیلم صحبت میکنی که جارموش ساختتش.پس یک این که مطمعنا دیالوگ تو فیلم از اهمیت بالایی یرخورداره..........
اساسا فیلمای جارموش کالبدی بصری دارن،حالا مرد مرده که توو بطنش بری قابل شناختنه،نه فقط این،از نشونه های قبلی و بعدی جارموش مثه:عجیب تر از بهشت،سقوط قانون،گوست داگ و ... حتی قهوه و سیگار (بصری اینجا منظورم/به نظرم استایل کارگردانی هست...).حالا سوای این قضیه اگه بخوایم منحصرا راجب مرد مرده بحث کنیم،اولین چیزی که یه تماشاگر مدرن از وسترن کلاسیک متوجه میشه الگوی دراماتیک فیلم یعنی تعقیب و گریز توو وسترنه،ولی اولین چیزی که تماشاگر پست مدرن
توو این فیلم متوجه میشه خلاف این قضیه اس و اون تضادیه که با ژانر وسترن ایجاد شده،پس این قضیه نمی تونه دیالوگی یا سماعی باشه،برای این دلیل لازم نیست چاله چوله های وسترن کلاسیک رو ورق بزنیم،کافیه که با استایل وسترنی مثه نابخشوده رو ترازو بذاریم تا متوجه بیان غیر متعارف فیلم بشیم.
حالا اگه بخوایم این ژانر رو تحت الشعاع قرار بدیم، عناصر وسترن کلاسیک و مدرن رو دونه دونه توو فیلم باید ببینیم (نه بشنویم) که کاملا در مقابل این عناصره،از قهرمان داستان توو تغییر شناختی که پیدا می کنه (خلاف ویژگی وسترن کلاسیک) تا شخصیت مکمل با جثه/صورتی عجیب.از ویژگی های شهر صنعتی (خلاف کلاسیک:تگزاس خاک و خوک خورده،با مشغله های گاوداری یا بار الکی توو گرمای مضاعف...) کنش/واکنش های مردم شهر،حکایت از رفتاری ماشینی دارن (سکانس اول فیلم،نمای جانی دپ+قطع به نمای اجزای قطار به تاکید این قضیه اس،و البته با موسیقی نیل یانگ با سبک و سیاقی غیر متعارف که مشهوده...).
حالا اگه بازم بیشتر عملکردارو ببینیم،متوجه وجه کمیک فیلم میشیم که خیلی از صحنه ها/اتفاقات/تعقیب ها/شلیک ها/زد و خوردها،همه دست انداخته میشن (این وجه فیلم مغایرت داره با بوچ کسیدی،منظورم کمدی،کمدی ایه که ناشی از اکشن فیلم باشه نیست،به طور زمختی داره تلنگر میزنه و مثه هجویه اس!) و خیلی چیزای دیگه...
کلا بخوایم جمعش کنیم می بینیم یه جورایی هم دیالوگ زیر سلطه ی تصویر هست(توو این فیلم) و اگه تصویر های فیلم،نماد های فیلم،مثه خشونت های غربی و کشتار های سرد و بی روح و عواملی از وسترن که جارموش به نوعی آشنایی زدایی می کنه،حکایت از پس زدن وسترن، از خشونت سفید پوست تا سرخ پوست میشه...
قبل ازینها، Hay-Code در هالیوود اجازه نمیداد که حتی یک حرف از مسائل جنسی زده بشه. ولی از اول سالهای 60 هِی کود که از سال 1934 ببعد حکومت میکرد بر هالیوود کم کم شروع به ریزش کرد مخصوصا با اکران فیلمهای بریتانیایی کوبریک. Psycho
یه موسسه ای بود تا اواسط دهه 50 که اگه اشتباه نکرده باشم به اسم MPAA،قانون سانسور،شامل مسائل جنسی،زنانگی،مواد مخدر،کلمات رکیک،صحنه های شنیع و خشن و ... که بالاخره توو اواسط 50 فیلم ماه آبی است اون رو شکوند.بعد از اون وایدلر هم خیلی موثر بود برای شکستنش ولی کوبریک خیلی سال ها بعد چیزای جدیدی روو کرد ....
گفتم اشاره کنم:d
دقت کردین که آئورلیتو ملایم تر شده؟!

قبلا همه رو رد می کرد...