Rate your last seen movie (قوانین پست اول حتما رعایت شود)

Darkfie1d

Lux Omnia Vincit
Loyal Member
  • اگه خواستید پستی رو نقل قول کنید به جای جواب دادن توی این تاپیک پست رو ببرید داخل تاپیک Movie Center و بزارید پست های اینجا به صورت یک پارچه باقی بمونه. برای این کار گزینه "+ نقل قول" رو پایین سمت چپ پست مورد نظرتون بزنید تا پست انتخاب بشه بعد داخل تاپیک Movie Center از ادیتور گزینه
    1620238607876.png
    رو بزنید و پست مورد نظرتون رو اونجا نقل قول کنید.

  • لطفاً اسم فیلم رو حتماً بنویسید عکس به صورت خالی کافی نیست
  • عکسها رو حتماً به صورت Thumbnail/کم حجم قرار بدید.
  • دوستان لطف کنن به جای شیوه های من درآوردی برای امتیاز دادن ، 10 رو حداکثر قرار بدن و نسبت به اون امتیاز بدن.
  • نوشته هایی که ممکنه بخش خاصی از داستان فیلم رو لو بده، داخل تگ اسپویلر باید گذاشته بشه، در غیر اینصورت برخورد می شه
  • از پست کردن هر گونه مطلبی که به مبحث این تاپیک مربوط نمیشه خودداری کنید

امکان ویرایش قوانین وجود داره .
 
630e52e1-f4a1-4622-851d-28a4c5751f99.jpg
(2025)Queer
فیلم جدید لوکا گوادانیو اثری است عجیب و غریب که اگر بدون داشتن دانش قبلی درباره اش به دیدنش بشینید قطعا اثری بی سر و ته و گنگ به نظر می رسد. اما با یک سرچ کوتاه در حد ویکیپدیا درباره اثر و منبع اقتباسی اش که داستانی کوتاه از یک نویسنده تاثیر گذار به نام william s burroughs بوده به شناختی می رسید که فیلم رو مفهوم تر می کنه. این اثر بر خلاف اسم و موضوع کلی اش اصلا فیلمی درباره lgbt نیست. بلکه فیلمی درباره سرو کله زدن یک فرد با جهنم درونیشه ‌. فیلمی که در مرز میان واقعیت و ذهن یک معتاد اتفاق می افته و یک اتو بیوگرافی از خود نویسنده است . اما مشکل فیلم همین است که بیش از حد به منابع خارج از فیلم وابسته است و خود فیلم به صورت مستقل تاثیر گذار نیست . کاراکتر پردازی ای انجام نمیشه و درامی هم ایجاد نمیشه یک سری اتفاق پشت هم ردیف میشن که برای یک مخاطب معمولی که هیچ پیش برداشتی از فیلم نداره بیش از حد گنگ و اعصاب خرد کن هست و پایان بندی اثر هم سوالات بیشتری در ذهن ایجاد می کنه . بازی دنیل کریگ فوق العاده است و به خوبی این شخصیت داغون و بیمار رو برای بیننده همدلی بر انگیز می کنه . درو استارکی معمولیه و جیسون شوارتزمن یک جورایی نمک فیلمه . اما فیلم یک نقش آفرینی کوتاه اما فوق العاده از لزلی منویل داره. منویل از اون بازیگرای کارکشته است که پیش از این در phantom thread و سریال disclaimer هم خکش درخشیده بود و این جا هم در زمان حضورش بدوت هیچ گونه اور اکت و حرکت اضافه ای صحنه رو از بازیگرای مقابلش می رباید
. فیلمبرداری و کارگردانی گوادانینو مثل اکثر آثارش عالیست و قاب های زیبایی رو در طول فیلم خلق می کنه .

در کل queer از اون دست آثاری است که دیدنش به هر کس توصیه نمیشه . اما برای افرادی که با دنیای نویسنده منبع اش آشنایی دارن میتونه جذاب باشه
امتیاز ۶ از ۱۰
 
Gladiator 2024

فیلم اکشن حماسی با پروداکشن ولیو خیلی بالا که طبیعیه برا این فرنچایز. عمدا نگفتم تاریخی چون هشتاد درصدش از تخیل نویسنده ها اومده و تاریخی نیست.

ست پیس های اکشن خوبی داره و پروداکشن دیزاین همونطور که انتظار میره خوب بود. با نویسندگی و آرک کاراکتر ها یخرده مشکل داشتم. لوشس تا اواسط فیلم میگه برام مهم نیست رومی هستم و میخوام ننه اون جنرالو چیز کنم. بعد وقتی جنراله کشته میشه چنان واکنشی نشون میده انگار باباشو کشتن، بنظرم طبیعی ترش این بود که نسبت بهش حس متعارضی و گیجی داشته باشه نه اینکه اینطور تماما معترض بشه
 
Sleeper - 1973

photo_2025_01_18_20_07_58.jpg


اَه پسر، چقدر من از دیدن این فیلم لذت بردم و فراتر از هرچیزی موسیقی فیلم من رو گرفت. انتخاب موسیقی و سبک پیاده سازی موزیک روی صحنه ها یه احساس کلاسیک فوق العاده جذاب به فیلم داده بود و آلن رو بخاطر انتخاب این سبک موسیقی و پردازشی که ساندترک داشت تحسین می کنم. بجز اون موضوع فیلم هم واقعا درگیرکننده بود و تفاوت سوژه، فضا و پیاده سازی نوع سناریو در داستان فیلم حتی با مقیاس امروزی هم در نوع خودش خلاقانه بود و اون عنصرهای وودی آلن گوه ای که توی فیلم گنجانده شده بود، چه از نوع دیالوگ گویی، چه چینش صحنه واقعا دلبرانه مخاطب رو جذب خودش می کرد.

نهایتا در این حد فیلم رو دوست داشتم که حتما اون رو جز بهترین آثار وودی آلن قرار می دم و میگم که شاید بعد از فیلم Whatever Works این محبوب ترین فیلمم از وودی آلن بوده باشه. حداقل از لحاظ شخصی خودم بیشتر این فیلم رو پسندیدم و اون رو نزدیک به دلم می دونم. از اون جمله فیلم هاست که دلم می خواد تو آینده بازم بیام و پلیش کنم و فقط با خیال ریلکس همینجوری نگاش کنم. حتی سبک بازیگری آلن هم اینجا خوشایند بود و میشد با کارش ارتباط گرفت.

7/10

----------

Shameless - 2012

232323.jpg


داستان خواهر و برادری که مشکلات بخصوصی توی زندگیشون دارن و ارتباطی که با هم دارن رفته رفته پیچیده تر میشه.

فیلمی بی نهایت معمولی و فاقد اهمیت. چیز خاصی برای ارائه نداشت. من معمولا با دیدن سوژه نامتعارف مشکلی ندارم و بلدم ذهنم رو از فانتزی و حقیقت تفکیک بدم و دچار انزجار و تهوع نشم. ولی بهرحال کیفیت ساخت فیلم و داستان کار فاقد ارزش بود و چیزی برای ارائه نداشت.

3/10

------------

Mikey and Nicky - 1976

photo_2025_01_18_19_52_26.jpg


داستان مردی به اسم نیکی که داره از دست مافیا فرار می کنه و میره سراغش دوستش، مایکی و ...

بعد از دیدن فیلم وقتی دیدم یکی دو جا از این فیلم به عنوان یکی از بهترین فیلم های دهه نام برده بودند واقعا شگفت زده شدم. آخه تحمل این فیلم واقعا سخت بود و من به زحمت تونستم تا آخر ببینمش. بازی ها واقعا روی مخم بودن و داستان بی نهایت معمولی و پیش پا افتاده بود و هیچ چیز خارق العاده ای درون فیلم نبود.

رسما دلم نمیخواست تا انتهای فیلم رو تماشا کنم ولی دیگه از اواسط فیلم به حالت مولتی تسک گفتم بیخیال و گذاشتم پلی بشه و به انتها برسه.

نهایتا واقعا کسل کننده و معمولی بود.

3/10

-------------

Daddio - 2023

photo_2025_01_06_20_43_19.jpg


از جمله سبک فیلم‌هایی که خیلی دوست دارم بیشتر توی هالیوود ببینم. تو دهه های مختلف هم گاهی تکرار میشه و چنین چیزی، فیلمی با یک لوکیشن ساخته میشه. حالا این رو نمیشه لزوما یک لوکیشن دونست ولی خب کلا منظورم متمرکز بودن به یک محیط هست‌. مثلا تو این سبک فیلم موردعلاقه من که اتفاقا توی ۱۰ فیلم برتر عمرم هم هستش، Rope از هیچکاکه که خاصیت تئاترگونه زیبایی درون خودش داره و واقعا از دیدنش به وجد میام.

مکالمات این فیلم هم خوب و لذت بخش بود. از صفر شناختن دو شخصیت و گریز زدن به خاطرات و اتفاقاتی که تو زندگیشون رخ داده دلنشین بود. برای من هم قطعا این فیلم بهترین فیلمی بود که از داکوتا جانسون دیدم. احساس می کنم اینجا تونست وسعت بازیگری خوبی رو از خودش نشون بده و حتی فکر می کنم اگه در آینده انتخاب های مناسبی داشته باشه بازم می‌تونه خودی نشون بده.

فیلم خوب و جالب توجه ای بود.

6.5/10
 
nosferatu-2024-poster.jpg

Nosferatu | 2024

9/10

رابرت اگرز از دل سینمای کلاسیک یکی از شاخص ترین آثار سینمای دههٔ بیست را دوباره زنده کرد. یکی از جنبه های مثبت نوسفراتو وفادری اگرز به نسخه کلاسیک و در عین حال عمق بخشیدن به داستان و شخصیت ها و گنجاندن عناصر مدرن بصری بدون چنگ کشیدن به زیربنا و تار و پود منبع اقتباس است. روایت فیلم به‌گونه ای است که مخاطب عام سینما را هم با خود همراه می‌کند. فیلم با توجه به مدت زمان بالا و بار دراماتیک زیادی که دارد اما از نفس نمی‌افتد و فیلمساز با تدوین عالی و حفظ تعلیق، انسجام و یکپارچگی روایت را تا انتها ادامه می‌دهد. عناصر بصری فیلم بسیار زیبا و در خور اثر است. از رنگبندی بسیار هوشمندانه و طراحی لباس ها گرفته تا مجسمه ها و آثار گوتیک، به‎‌ویژه به تصویر کشیدن قلعه ترانسیلوانیا که بسیار با شکوه و در عین حال خشن و رُعب‌آور است. بازی ها خوب هستند ولی بار اصلی بر دوش "لیلی رز دپ" است که بسیار درخشان شخصیت پیچیده‌ی اِلن که تا مرز فروپاشی روحی و روانی رسیده است را به تصویر می‎‌‎کشد.

فیلم نوسفراتو یکی از بهترین فیلم های اخیر در ژانر وحشت و دارک فانتزی ست.​
 
آخرین ویرایش:
Nosferatu-Banner-3.jpg
Nosferatu
10/10​
مثل کتاب مصور یا یک نمایشنامه زیبا که در عین سادگی با تک تک اجزاش ارتباط برقرار می کنی و تا به خودت میای می بینی درونش غرق شدی، نوسفراتو برام چنین حسی داشت. قابل درکه تصویر ذهنی هر کس از هر نمایشی متفاوته، برای من تک تک قاب ها، سکانس ها، دیالوگ ها، تدوین اوج کار هنری خالق اثر بود، طوری که تصویر مشابهی براش سراغ ندارم و در مدحو ستایشش فقط می شه سر تعظیم فرود آورد
 
All the Bright Places - 2020

g81405_photo_2025-01-25_16-40-53.jpg


اول بلند شم به افتخار ال فانینگ یه کف مرتب بزنم که رسماً تو این نقش و این فیلم محشر ایفای نقش کرده بود و حقیقتا از دیدن بازی اون به وجد اومدم. چقدر عالی، چقدر دوست داشتنی و چقدر پر احساس. البته اینکه از قبل طرفدار پر و پا قرص اون بودم هم بی تاثیر نبود ولی منصفانه بخوام صحبت کنم واقعا تحسین برانگیز ایفای نقش کرده بود. حضورش واقعاً فیلم رو برای من فیلم لذت بخشی کرده بود و از ابراز احساسات، عواطف و نوع به نمایش کشیدن نقشی که بهش سپرده بودند رضایت داشتم.

البته که جاستیس اسمیت هم مکمل خوبی بود و تو شکل گرفتن و بهتر دیده شدن رابطه درون فیلم نقش بسزایی داشت؛ چیزی که ابتدای فیلم فکر نمی کردم از پسش بربیاد و تونست خلاف باور من رو ثابت کنه. و اینکه هرچی فیلم جلوتر می‌رفت با شخصیت فینچ بیشتر میشد ارتباط گرفت و بهتر میشد درکش کرد. حالا درک که کلمه سنگینی در مقابل شخصیت فینچ هستش، ولی حداقل میشد با تلاطماتی که باهاشون درگیر بود بهتر کنار اومد.

بعد از دیدن فیلم وقتی داشتم نظرات رو می خوندم، برام عجیب بود که خیلی ها این فیلم رو حوصله سر بر و بد خونده بودن، در صورتی که من واقعا چنین احساسی از فیلم نگرفتم و راحت تونستم باهاش همراه بشم. حتی دیالوگ ها خیلی کرینج یا نچسب نبودن و نقل قول هایی که گاها از کتاب های مختلف میشد برای من قابل لمس بودند. بهرحال گمونم اینجا واسه من سلیقه ای پیش رفته و تونستم به هر دلیلی هست با این فیلم حس بگیرم.

درباره داستان خیلی دور از انتظارم پیش نرفت و یه جورایی می دونستم قراره به این سمت بریم. با این وجود، باز هم از دیدن مسیر لذت بردم و برام تجربه خوشایندی بود.

7/10

-------------------

Superbad - 2007

i23886_3453453.jpg


فیلم عجق وجق ولی سرگرم کننده‌ای بود. نوع پیشروی داستان و دنبال کردن شخصیت های داستان و اینکه چطور قرار بود به هدف خودشون برسن باحال بود. بازی ها رو هم دوست داشتم، در حد یک فیلم معمولی کافی بود و خیلی بهتر از اینا نمیشد درش آورد. همه همون چیزی که انتظارش می رفت، جونا هیل همون جونای همیشگی، بیل هیدر، ست روگن و ... کلا بازی ها قابل پیش بینی ولی خب حس کمدی خوبی رو القا می کردند.

روی هم رفته واسه سرگرمی بد نبود.

6/10
 
1737831843814.png

Nosferatu 2024

«رابرت ایگرز» با «ویچ» نشان داد که چیزهای تازه‌ای در ژانر وحشت برای گرفتن دارد؛ در «لایت‌هاوس» نشان داد که به بلوغ فیلم‌سازی رسیده است؛ اما در «نورث‌من» بدین نتیجه رسیدم که بلوغ فیلم‌سازی‌اش ادایی است. در «نوسفراتو» من همان ایرادی را می‌گیرم که در فیلم «نورث‌من» ازش گرفتم؛ بی‌وفایی به موقعیت بومی کاراکترها؛ داستانی که در دل آلمان روایت می‌شود؛ اما طیفی از بازیگران با لهجه تماماً بریتانیایی به دیالوگ‌گویی می‌پردازند؛ خب چرا؟ آیا واقعاً ساختن این فیلم با بازیگران آلمانی، با زبان آلمانی و با همان پروداکشن، کار نشدنی است؟! نیمه‌اول فیلم بسیار بد است؛ عملاً فیلم‌نامه برای پرده اول وجود ندارد؛ تنها استوری‌بردها به تصویر تبدیل شده‌اند؛ استوری‌برد به‌تنهایی داستان نمی‌سازد؛ بلکه تنها دیدگاه شخصی کارگردان را به‌زور به مخاطب تحمیل می‌کند؛ اما نیمه‌دوم کمی قصه نظم پیدا می‌کند؛ موقعیت‌سازی حماسی برای نبرد با «نوسفراتو» ایجاد می‌شود؛ اما همه‌چیز به طرز احمقانه‌ای (احمقانه پوئتیک) به پایان می‌رسد؛ آیا این همه هیاهو برای موجود غول‌آسایی سبیل‌کلفت تنها ارضای نیاز جنسی‌اش بوده اسست؟ مسخره است! "رابرت ایگرز عزیز، کمتر کلوزآپ بگیر و بیشتر روی فیلم‌نامه‌هایت تمرکز کن؛" یک نقل‌وقول مشهور بین فیلم‌نامه‌نویسان وجود دارد: قصه‌ات را با دلت بنویس؛ اما بازنویسی را با ذهن و عقل‌ات. در فیلم‌نامه نوسفراتو بازنویسی احساس نمی‌کنم.​

6.5
 
آخرین ویرایش:
orlok-opening-his-eyes-in-nosferatu-2024.jpg
Nosferatu
8/10​
نوسفراتو اثری هست که واقعا در اکثر زمینه ها با موفقیت عمل میکنه. از فیلم برداری و قاب ها بگیر تا بازیگری نقش های اصلی به خصوص لیلی رز دپ که عالی بازی کرده و رفته رفته بد شدن اوضاعش رو مخاطب با تمام وجودش درک میکنه (اوضاعش حالت سینوسی داره. در نوجوانی به اون مشکل میخوره که خیلی هم خوشش میاد (:D) بعد میبینه نه اون چیز ی نبوده که فکر میکرده، بعد با استفاده از ازدواجش تا حدودی از اون وضع خلاص میشه تا اینکه خون آشام داستان دوباره یاد عشق قدیمیش می افته و یک داستان دراماتیک عجیب شکل میگیره) و البته نیکولاس هولت. Ralph Ineson به عنوان پزشک قصه، بیشتر بهش میخورد نخودی قصه باشه. نقش خوبی براش در نظر نگرفته بودن، همچنین دوست داشتم برای معرفی شخصیت ویلیام دفو مقدمه چینی بیشتری انجام بدن و بیشتر رمزآلودش کنن که به لطف نقش نخودی پزشک داستان، نقش دفو هم متاسفانه اونطور که باید خوب جا نمی افته. نیمه اول فیلم به نظرم با چفت و بست بهتری جلو می رفت، اتمسفر گیرا بود و رمز و راز اثر حفظ میشد. میشد نیمه دوم رو هم تا حدودی با تزریق زمان بیشتر و شرح بیشتر اتفاقات و مقدمه چینی و سکانس های بیشتر، خیلی بهتر جلو برد. من منتظر بودم چند تا تعقیب و گریز و تعلیق خالص با استفاده از محیط رعب آور گوتیکی در شب و با فضای مه آلود در سطح شهر اتفاق بیفته و کارگردان آدرنالین رو پایین نیاره اما از محیط ناب فیلم در نیمه دوم آنطور که باید استفاده نشد. اتفاقات، دیالوگ ها و روایت در نیمه دوم یک دفعه از ناکجا سر می رسیدن و عمق کافی رو نداشتن. شاید در نسخه اکستندد بهتر بشه که اونم با 4 دقیقه نمیشه کاری کرد. طراحی صحنه و طراحی لباس هم نیازمند اسکار هستن. هدف خون آشام قصه هم از نظر من بار دراماتیک خوبی داده بود و باعث به وجود آمدن یک مثلث عشقی عجیب و غریب بود که هیچ کس نمیتونست ازش فرار کنه. قرار نیست که همیشه کاراکتر ومپایر از قانون نانوشته همیشگی پیروی کنه (خیلی هم با شخصیت بود و دلایل خودش رو برای کارهاش داشت). در نهایت هر سه شخصیت اصلی از نظر من از دید مخاطب میتونن به عنوان نقش اول فیلم انتخاب بشن که چیز خیلی یونیکی میتونه باشه.
درکل یکی از بهترین های اگرز هست. در آخر اگر یه کم بازیگرا لهجه آلمانی می گرفتن عالی بود. چیزی نبود که نشه و واقعا از نظر من نبودش جای تعجب بسیار زیادی داره و تاثیر منفیش رو گذاشته. شاید یادشون رفته!
 
آخرین ویرایش:
Anora - 2024

m46817_photo_2025-01-26_21-02-34.jpg


فیلم خوب و درگیرکننده ای بود و همه چیز تا انتهای کار داشت خوب پیش می‌رفت تا اینکه به پایان بندی رسیدیم. من خیلی طرفدار شکل پایان بندی نبودم و می دونم میشه به هزار شکل توجیه کرد و کارگردان خواسته فلان چیز رو نشون بده، فلان حس و فلان تاثیر رو بذاره ولی نهایتا به نظرم یکم احساس پوچی و بی فرجام موندن وضعیت انورا ضدحال بود. و البته که شاید این هم همون علت این شکلی تموم شده داستان بوده باشه که اتفاقاتی که افتاد سنگین تر دیده بشه و اینکه چطور یک زندگی می تونه به این راحتی بازیچه دست افرادی بشه که براشون اون تغییر هیچ اهمیتی نداره ولی بازم به مقدار نه چندان جذابی نچسب بود و راضی نبودم.


جدا از اون روند فیلم، شروع و ادامه و اتفاقات و آشوب ها و ورود شخصیت ها به داستان و صد البته نقش های فرعی روس رو خیلی دوست داشتم. نوع بیان دیالوگ مایکی مدیسون و کلا حس و حال فیلم بسیار سینمایی و مشغول کننده بود. می شد حسابی خودت رو توی فضای فیلم غرق کنی و از هر جا و هر فکر دیگه ای دور بشی که این نکته فوق العاده خوبی بود. نمی دونم در آینده بازم چیزی از مایکی مدیسون می شنویم یا نه ولی تو این فیلم واقعاً خوب عمل کرده بود و من بعد از دیدن فیلم سراغ اینستاگرامش رفتم و حتماً در آینده بازم کاراش رو دنبال می کنم. امیدوارم انتخاب های خوبی داشته باشه.

6.9/10

-------

z71403_photo_2025-01-27_18-31-05.jpg


Emilia Pérez (2024)
به مقیاس قرون وسطایی بخوام بگم، دیدن این فیلم بدتر از 10 سال شکنجه توی بدترین سیاهچال های متعفن بهمراه انواع و اقسام شکنجه های هولناک بود. واقعاً نمی فهمم و هیچوقت درک نخواهم کرد که چرا این فیلم اصلاً سر زبون ها افتاده و حتی به عنوان یک طرفدار پر و پا قرص ژانر موزیکال، باید بگم که سکانس های موزیکالش لکه ننگی برای این ژانر محسوب میشن. حقیقتاً از وقتی که پای این فیلم گذاشتم شرمنده هستم و خیلی متاسفم که سراغش رفتم.

1/10

Wicked (2024)
یه مقدار کسل کننده ولی به مراتب بهتر از هیچی بود و گرچه یه سری عنصرهای همیشگی زورکی توی فیلم گنجونده بودند و استریوتایپ جاری رو پیاده ساخته بودند، ولی وقتی از پای یه فیلم مزخرف سراغ این فیلم بیاید، می فهمید که می تونید این یکی رو تحمل کنید.

پ ن : Bowen Yang یکی از بدترین بازیگرهای SNL تو تمام سال هایی هست که این سری رو دنبال کردم. اینجا هم تحملش واقعاً سخت بود.

3/10
 
Gladiator II
عجب سمی بود این فیلم :| شدت سم بودنش داشت خفم میکرد، 2 دقیقه اپنینگ نسخه اول میارزید به کل این، نه شخصیت پردازی درست و حسابی داشت، نه موسیقی درست و حسابی نه داستان و نه روایت خوبی:| قشنگ اب قطعه براش کلی زحمت کشیدم تا نسخه بلوری رو دانلود کردم نقد و بررسی های طرفدار LGBT هم همش دروغ میگن:|
 
1738092511253.png

«پنجم سپتامبر» یک چاشنی جذاب برای افرادی‌ست که می‌خواهند از لنز دوربین ژورنالیستی، موضوع حمله «تروریستی 1972 المپیک مونیخ» را متوجه شوند؛ همچنین این فیلم می‌تواند بیننده را ترغیب کند تا یکی از تک‌ماندگارترین فیلم‌های اخیر اسپیلبرگ - مونیخ (2005) - را تماشا کند. فیلمِ «پنجم سپتامبر» آن نیروی محرکه تیز و تُندی دارد که ما در «اسپات‌لایت» شاهد نبودیم؛ شاید قصه به‌اندازه «اسپات‌لایت» عمیق و چندبعدی نباشد؛ اما در همان مقیاس 90 دقیقه‌ای، فضای به‌شدت کلاسترفوبیایی را در استودیو ضبط برنامه به‌وجود می‌آورد؛ قدرت تدوین دوباره تأکید می‌کند که رکن موفقیت در چینش درست داستان است (ادغام ویدئوهای آرشیویی با تصاویر مدرن بی‌نظیر است) و قصه‌ای آن‌چنان تپنده در بین کارکنان استودیو پراکنده می‌شود که گویا احساس می‌کنیم که خودمان جز یکی از افراد پوشش‌دهنده بزرگ‌ترین حادثه تروریستی قرن بیستم هستیم. به قول گیمرها؛ «پنجم سپتامبر» حکم یک VR کامل برای سینه‌فیلیاها دارد. نه زیاد پروپاگاندایی می‌زند و نه تب‌وتاب سیاسی به روایت می‌دهد. این فیلم لایق بلامنازع اسکار امسال در بخش «بهترین فیلم» و «بهترین تدوین» بود.​


8.5/10
 
1716993784_youloveit_com_moana_2_hd_pictures5.jpeg

Moana 2

بلاخره بعد از ۸ سال انتظار ادامه ی موآنا هم اومد ، طبیعتا برا من که فن دیزنی ام نوشتن نقد و نمره دادن به این اثر تحت تاثیر علاقه ی شدیدم قرار میگیره و نمیشه معیار قرار بدید برای دیدن یا ندیدنش و صرفا تجربه ی شخص خودم رو خیلی کوتاه می نویسم.
موآنا ۲ بشدت پایبند و وفادار به نسخه ی اصلیه و برای کسی که نسخه اول رو بارها دیده ، کلی ایستر اگ پیدا و پنهان و اشارات به نسخه اورجینال داره که بشدت لذت بخشه و مدام باعث میشه خاطراتمون رو مرور کنیم و با خودمون بگیم چه زود ۸ سال گذشت .
موآنا تو این نسخه سفری پر خطر تر و هیجان انگیز تر از قبل رو قراره تجربه کنه و اینبار با نالو یکی از قدرتمندترین خدایان پلینیزی در میوفته که اتفاقی عجیب و غیر قابل انتظار میوفته و نوید یه ادامه خیلی هیجان انگیز تر رو میده ، قطعا نالو آنتاگونیستی نیست که تو یه ساعت و نیم بشه معرفی کرد و پرونده ش رو بست
موسیقی و آهنگ های موآنا هم که نیازی به تعریف نداره و اگه قطعاتی مثل How far I'll go و You're welcome رو دوست داشتید قطعا با Beyond و Can I get a chee hoo هم حال می کنید.
گرافیک انیمیشن هم که تو اوج خودش قرار داره و لحظه ای چشم از این همه رنگ و جلوه بصری خسته نمی شه ، هر چی نباشه دیزنی خدای رنگ و لعابه
در آخر دومین ماجراجویی موآنا و نیمه خدای دوست داشتنی مائویی هم تمام شد و قطعا دلم براشون تنگ میشه و شدیدا منتظر ادامه ی داستان هستم .
دیزنی قبلا هم با ساختن Sequel های دیگه ثابت کرده بود که استاد ساختن دنباله هستش و تو آثار اصلی که توسط Disney Animation Studios ساخته میشن کیفیت رو فدای هیچی نمی کنه
پس با خیال راحت انیمیشن رو پلی کنید و یک ساعت و نیم لذت خالص رو تجربه کنید
و یادمون باشه که :
When life gets tough
if you wanna get through it , you just gotta CHEE HOOO it
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

  • تبلیغات متنی

    Top
    رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
    اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
    or