Rate your last seen movie (قوانین پست اول حتما رعایت شود)

Darkfie1d

Lux Omnia Vincit
Loyal Member
Sep 25, 2005
3,040
نام
Gwynbleidd Darkfield
  • اگه خواستید پستی رو نقل قول کنید به جای جواب دادن توی این تاپیک پست رو ببرید داخل تاپیک Movie Center و بزارید پست های اینجا به صورت یک پارچه باقی بمونه. برای این کار گزینه "+ نقل قول" رو پایین سمت چپ پست مورد نظرتون بزنید تا پست انتخاب بشه بعد داخل تاپیک Movie Center از ادیتور گزینه
    1620238607876.png
    رو بزنید و پست مورد نظرتون رو اونجا نقل قول کنید.

  • لطفاً اسم فیلم رو حتماً بنویسید عکس به صورت خالی کافی نیست
  • عکسها رو حتماً به صورت Thumbnail/کم حجم قرار بدید.
  • دوستان لطف کنن به جای شیوه های من درآوردی برای امتیاز دادن ، 10 رو حداکثر قرار بدن و نسبت به اون امتیاز بدن.
  • نوشته هایی که ممکنه بخش خاصی از داستان فیلم رو لو بده، داخل تگ اسپویلر باید گذاشته بشه، در غیر اینصورت برخورد می شه
  • از پست کردن هر گونه مطلبی که به مبحث این تاپیک مربوط نمیشه خودداری کنید

امکان ویرایش قوانین وجود داره .
 

barneysawyer

کاربر سایت
Feb 28, 2012
1,728
نام
nucky thompson
those who wish me dead
جدید ترین اثر تیلور شریدان کارگردان و فیلم نامه نویس با استعداد که قبلا آثار خوبی مثل hell or high water و wind river رو ساخته بود و فیلم نامه های قوی ای مثل سیکاریو رو در کارنامه اش داره . با تیمی از بازیگران جذاب که البته در جلب رضایت منتقدان موفقیت کارهای قبلی کارگردانش رو جلب نکرد . اما فیلمی است جذاب . اولین نکته درباره فیلم اینه که داستان اش کلیشه ایه .که دیگه باید قبول کرد ایده پردازی در هالیوود به ته رسیده اما خب از اون کلیشه ای ها که با روایت درست می تونه قابل قبول باشه که این فیلم جز اون دسته قابل قبول هاست. بر خلاف اثار قبلی کارگردانش که کاراکتر پردازی حرف اول رو میزد این فیلم کمی تو عمق بخشیدن به شخصیت ها ضعیف عمل میکنه. ما با کاراکتر های اصلی و داستان همراه میشیم ولی شخصیت ها تک بعدی ان . جز کاراکتر اصلی بقیه پرداخت خوبی ندارن و فقط قراره دیالوگ هاشون رو بگن و نقششون تو ماجرا و حوادث رو ایفا کنند و از کادر خارج بشن . در راس شخصیت پردازی ضعیف دو کاراکتر منفی قصه هستند. در حالیکه شریدان تو آثار قبلی اش به هر دو قطب ماجرا به خوبی پرداخته بود.به طور مثال کاراکتر کلانتر و همکارش در hell or که نقطه مقابل شخصیت های اصلی قصه بودن و یا سیکاریو که به خصوص در قسمت دوم اش به خوبی تلاش شده بود روایت بین دو قطب قاچاقچی ها و پلیس ها تقسیم بشه . اما این مشکل حادی نیست چرا که داستان کشش لازم رو داره . نکته ی مثبت دیگه فیلم اینه که داستان تا حد زیادی طبق منطق جلو میره و جان ویک بازی توش نیست . بازی ها یکی از مهم ترین عامل سرو پا نگه داشتن فیلم هستن . بازگشت انجلینا جولی بعد مدت ها به یک فیلم جنایی که توش پرده سبز و سرمایه گذاری رو یک داستان قدیمی تکراری مهم ترین رکن اش نیستن قابل قبوله و در نقش اصلی می درخشه . بقیه ولی خیلی جای کار نداشتن . سکانس های درگیری فیلم قابل قبوله . ایده ی سازنده ها برای فضاسازی و خلق اتمسفر مد نظرشون خیلی خوبه

یک سکانس هم تو آخرای فیلم هست که ادای دین جذابیه به توم ریدر و این که در دوران قدیم بانو نقش لارا کرافت رو بازی کرده بود . انصافا اگه یک نسخه با سبک و سیاق داستان گویی ریمیک توم ریدر با بازی جولی بسازن بدک از آب در نمیاد

در کل فیم آن هایی که آرزوی مرگم رو دارن شاید یک فیلم عالی و متفاوت نباشه . ولی فیلمیه که ارزش یک بار دیدن رو داره
امتیاز 8 از 10
 
آخرین ویرایش:

rabin88

کاربر سایت
Dec 18, 2018
701
nomadland
با کلی انتظار و هیجان نشستم فیلم برنده ی اسکار رو ببینم و مستقیم خورد تو ذوقم!!!
جدی به این فیلم اسکار دادن؟
یه فیلم که هیچ هدف و فیلمنامه ای تقریبا نداشت.و از همه عجیب تر چجوری این فیلم اسکار بهترین بازیگر زن رو برد؟؟؟چه بازی خاصی کرد؟
وسطای فیلم واقعا خوابم گرفت و هیچ حرفی فیلم برای گفتن نداشت.
5/10
 

ash|ae|ash

کاربر سایت
Jul 22, 2013
94
Rifftrax Live Sharknado

مایک نلسن،‌ کوین مرفی و بیل کوبرت برای بار هزارم زندگی سخیف و غمناک منو تبدیل کردن به یک کارنیوال رنگارنگ با جوکهای به موقعشون، ریفرنسهای دقیقشون و کمدی مدرنشون. این سه نفر سالهاست از زمان MST3K که دارن ریف میکنن. و باید بگم این هنر رو به پرفکشن رسوندن!

۱۰/۱۰

و به خود فیلم...

۳/۱۰
 
  • Like
Reactions: Need4Speed

Sir Daniel

کاربر سایت
Mar 22, 2017
1,103
House of Sand and Fog

House of Sand and Fog (2003) (1080p BluRay x265 HEVC 10bit AAC 5.1 Silence).mkv_snapshot_00.53...png

چند وقتی بود داشتم فیلمایی که جنیفر کانلی (چون خیـــلی دوستش دارم :x) توش بازی کرده و من ندیدم رو دانلود میکردم که رسیدم به این فیلم!
خیلی راجع به خود فیلم اطلاعی نداشتم و همون اوایلش که توی مراسم عروسی دیدم اندی اومده فارسی می خونه شوکه شدم :D
به طور خلاصه داستان فیلم راجع به یک سرهنگ رده بالای زمان شاهه به اسم امیر مسعود بهرانی (با بازی بن کینگزلی!!!) و خانواده ش که بعد از انقلاب به دلیل ارتباطشون با ساواک ناچار به فرار از ایران و مهاجرت به آمریکا میشن. از سمت دیگه کتی (جنیفر کانلی) که از شوهرش جدا شده و سابقه اعتیاد الکلی هم داره، شغل درست حسابیم نداره و ظاهرا وضعیت روحی داغونی هم داره در خانه ای که از پدرش بهش رسیده زندگی میکنه. داستان اصلی ازینجا شروع میشه که کتی زحمت باز کردن هیچ کدوم از نامه هایی هشدار مالیاتی که براش پست میشه رو به خودش نمیده تا جایی که یک روز مامورین میریزن و به دلیل عدم پرداخت مالیات، خونه رو از کتی مصادره میکنن (که البته بعدا معلوم میشه که اشتباه شده!!!) و به حراج میذارن! یکی از مامورین به نام لستر که خودش درگیر مسائل خانوادگیه در همون نگاه اول عاشق کتی میشه و .... از طرف دیگه آقای بهرانی هم که به دلیل مخارج دانشگاه بچه ش و زندگی نسبتا اشرافی که با هزار بدبختی در آمریکا برای خودشون فراهم میکنن به شدت پول لازمن که با دیدن آگهی حراج خونه کتی وسوسه خرید این خونه به سرش میزنه تا بعدا بتونه 4 برابر قیمت خریدش خونه رو بفروشه و یک سود کلانی این وسطه ببره (ماشالا به ایرانی ها که در همه جای دنیا در اینطور مسائل معروفیم!!) درگیری و ارتباط این چند نفر با هم سر این خونه محور اصلی فیلمه.

اولین نکته منفی که توی فیلم به چشمم اومد (البته به عنوان یه بیننده ایرانی) بازیگر نقش امیر مسعود بهرانی بود که صد البته استاد بن کینگزلی بازی خیلی خوبی رو در نقش یه فرد نظامی ارائه میده اما کاملا تابلوعه که اصلا فارسی بلد نیست و به طور مسخره ای با همسر و بچه ش توی خلوت خودشون هم انگلیسی حرف میزنه! فقط گهگاهی یه کلمات فارسی هم لابه لاش میگه که واقعا قابل قبول نیست (این در حالیه که همسرش زیاد انگلیسی متوجه نمیشه!!). در مقابل همسرش (شهره آغداشلو) و پسرش هر دو بازیگرای ایرانی-آمرکایی هستن که خیلی خوبم فارسی حرف میزنن و از عهده نقششون برمیان.
فیلم هر چقدر به انتهاش نزدیک شده بیشتر از ریل خارج شد و انگار فقط دنبال یک روایت دراماتیک تا بیننده رو هر طور شده تحت تاثیر قرار بده که من تقریبا از یه جاهایی دیگه احساس کردم دارم یه فیلم ایرانی میبینم!
مثلا اون صحنه انتهایی که پسر امیر مسعود اسلحه رو میگیره سمت پلیس که بهش تیراندازی میکنن واقعا غیرقابل باور بود که این بچه انقدر ابله باشه که توی اون شرایط که هیچ خطری وجود نداشت همچین حماقتی کنه!
یا مثلا اگر کتی انقدر بی تفاوت نبود که لااقل یه دونه ازون نامه های هشدار مالیات رو باز میکرد و پیگیری میکرد اصلا هیچ کدوم از وقایع داستانی فیلم اتفاق نمی افتاد!
یا شخصیت لستر به عنوان یه افسر پلیس آروم و منطقی با کارایی که بعدا انجام میده تا خونه کتی رو پس بگیره ابدا همخوانی نداره و خیلی موارد دیگه

در کل من احساس کردم که فیلم از هر ابزاری به هر قیمتی استفاده کرد تا یک روایت کاملا ملودارام بسازه که اگه خیلی به جزئیات اهمیت ندید و فقط با جریان خود فیلم همراه بشید (با توجه به بازی های خوب و وجود یک ساب پلات ایرانی!) احتمالا بتونید از تماشای فیلم لذت ببرید.

The Grand Budapest Hotel

Ralph-FiennesGBH.jpg

برای بار دوم پای تماشای این فیلم نشستم و حتی از دفعه قبل هم بیشتر ازین فیلم لذت بردم
داستان فیلم در واقع شامل چندین روایت تو در تو در سال های مختلف میشه: ابتدا دختری که کتابی رو با نام The Grand Budapest Hotel باز میکنه (زمان حال) که ما رو به زمانی می فرسته که نویسنده کتاب رو می نوشته (سال 1985) و اونجا هم نویسنده خاطرات اقامت خودش رو در این هتل گرند بوداپست بازگویی میکنه (سال 1968) که طی اون با هتل دار اون زمان (زیرو مصطفی!) گفتگویی داره که طی این گفتگوها هم به زمان قبل تری (1932) میریم که مصطفی فقط یه Lobby Boy (نمیدونم معادل فارسیش چیه، یه جور خدمتکار!) تحت نظارت هتل دار قبلی (موسیو گوستاو که شخصیت جالبی داره!) بوده رو میبینیم!!
وس اندرسن برای هر کدوم ازین زمان ها به دقت از یک Aspect Ratio متفاوت که در زمان خودش رایج بوده استفاده میکنه مثلا برای نمایش وقایع دهه 30 از نسبت 4:3 که اون زمان رایج بوده استفاده میکنه.
اگر کارای قبلی وس اندرسون رو دیده باشید احتمالا دیگه باید استایل منحصر بفرد این کارگردان آشنا باشید:
مثلا استفاده از ست های مینیاتوری و دست ساخت، میزانس های با دقت طراحی شده و متقارن و استفاده از رنگ های اشباع (رسما خیلی از قاب هاش یک کلاس درسه و میشه فیلمو متوقف کرد و به دقت جزئیات فوق العاده شو نگاه کرد)، کاراکترهای عجیب و روایت داستانی خاص خودش. فیلمای وس اندرسون مثال بارزی از میزان اهمیت کارگردان در ساخت یک فیلمه، من شخصا به حدی از استایل کارگردانی وس اندرسون لذت می برم که اصلا برام محتوای فیلماش مهم نیست و حتی اگه یه داستان چرت و پرتم توی این فرم تحویلم بده ازش لذت می برم! خیلیا اندرسون رو به عنوان مصداق یک کارگردان مولف امروزی (هر چند از کارگردان های زیادی الهام گرفته) در نظر میگیرن.
توصیه میکنم اگر به سینما و کارگردانی علاقه مندید حتما حتما این فیلم (که جزو بهترین کاراشه) و بقیه کارای اندرسونو روی یک صفحه بزرگ (نه گوشی و لپ تاپ) و با دقت زیاد ببینید و لذت ببرید!
 
آخرین ویرایش:

Origami 2008

عضو تحریریه
Oct 2, 2014
5,485
نام
سپهر

1621238822541.png
The Woman in the Window 2021
4/10

آیا جو رایت قصد داشته با ساخت فیلم «زنی پشت پنجره»، ادای دینی به سینمای هیچکاک داشته باشد یا به طور غیرمستقیم، بازسازی مدرن فیلم «پنجره عقبی» محسوب می شود؟ با این که وقت خواندن یک صفحه از یک رمان را ندارم و هرگز هم به این بنا نیست که فرد منتقد یا شبه کارشناس پیرامون بررسی یک اثر نمایشی اقتباس شده، حتما باید با رمان آشنا باشد، تصویری که در ذهن فیلم ساز و نویسنده در جهت خلق این اثر سینمایی به وجود آمده، همان تصاویر فیلم پنجره عقبی است. می توان به نوعی گفت یک کپی دسته چندم از فیلم هیچکاک است که پس از تماشای اثر جو رایت، علاقه ام به فیلم پنجره عقبی و یکتابودن آن بیشتر شد. شخصیتی که به اگورافیبا مبتلا است، فیلم ساز سعی می کند به جای بروز بیماری در مقدمه (پریمایز) و پرده اول، به سراغ نمایش تصاویر کلیشه ای مقابله با بیماری می رود. خوردن قرص، رفتار دوستانه با دیگران و حواس پرتی که گویا طرف با دیدن فیلم های روان شناسانه و گاهی آزاردهنده هیچکاک (طلسم شده و پنجره عقبی) تصاویری هستند که شخصیت دارد تلاش می کند که از بیماری اش فرار کند. البته از دید من فیلم ساز در پرده دوم و سوم بهتر عمل می کند. تدوین بهتر می شود (در پرده اول ان قدر زیاد کات می خورد که نمی فهمیم شخصیت الان دارد با که و چه حرف می زند و فکر می کند) اما فیلم نامه و وقوع حادثه کپی بسیار نزدیک به پنجره عقبی است. دیگر آن موقعی که آنا فاکس دوربین عکاسی را برای شکار لحظه استفاده می کند، مخاطب متوجه می شود که فیلم ساز در تنوع سازی روند درگیری کاراکتر با قتل غریب است و تنها سعی دارد که پنجره عقبی را مدرنیزه کند. قاتل معرفی می شود اما انگیزه قاتل از انجام این قتل ها هرگز به طور شفاف بیان نمی شود. این ضربه اساسی به کل فیلم نامه می زند. سپس فیلم دیگر وارد حال و هوای آثار شبه اسلشر می شود که شخصیت با چاقو قصد شکار شخصیت را دارد. متاسفانه سکانس درگیری به شدت بد فیلمبرداری شده است. برای چنین فیلم هایی که بیشتر لحظات تعلیق در خانه اتفاق می افتد، جغرافیای خانه بسیار مهم تلقی می شود. آن قدر نورپردازی تاریک و سیاه است که به ندرت مخاطب با حال و هوای عمارت آنا انس می گیرد. جمع شدن تعدادی از بازیگران مطرح در چند پلان مخاطب را ارضا نمی کند. امی آدامز بازیگری است که یک فیلم بد را حداقل قابل تحمل جلوه دهد اما من تنها کسی هستم که فکر می کنم وی همان پرسوناژ آشفته ای را ایفا می کند که پیش تر در سریال «اشیاهای تیز» دیده بودم؟!


پ.ن: کلا انتظاری از فیلم های Hell in Released نمیشه داشت. سناریوی تاخیرهای این اثر به خاطر برآورده نکردن کیفیت لازم از سوی استودیو، شبیه همان فیلم ابرقهرمانی New Mutants است.
پ.ن 2: فکر کنم قرن بیستم بدون عقد قراردادی و کلا فیری، فیلم رو به نتفلیکس فروخته. نتفلیکس به پخش هر نوع فیلمی نه نمیگه. دیگه سر پخش فیلم سافت - پ*رن 365 روز هم نه نگفت!​
 
Last edited by a moderator:

Irisviel Ackerman

کاربر سایت
Aug 26, 2011
3,338
نام
امیر
MV5BOTFjNDE0NzgtYTYzOS00YzVjLTljZjYtMDE5NDExNzI5YTFlXkEyXkFqcGdeQXVyMTM5NzM0Njc@._V1_.jpg


The Mad Hatter
1/10
همین یک نمره هم از سرش زیاده ، از بس بیخود و بی کیفیت بود این فیلم .
جلوه های ویژه ضعیف و ساده ، داستان بی هدف و بی معنی ، کلا همه چی در پائینترین سطح ممکن بود! :|
هدف کارگردان از ساختن این فیلم چی بود رو نمی‌دونم ، یعنی کسی هم پیدا می‌شه با دیدن این فیلم بترسه؟ :)
 

TWO-FACE2

کاربر سایت
Jun 21, 2013
165
Army of the dead
3/10
زک بهتره بره کارگردانی و بزاره کنار فیلم بازم مشکلات همیشگی فیلمای زک رو داره اما ایندفعه صحنه های اکشن که تو بقیه فیلماش خوب بود اینم خراب کرده جدیدا هم که علاقه پیدا کرده نصف فیلم رو آهسته کنه
 

AMIR-R

کاربر سایت
Mar 15, 2020
836
Wrath of Man 2021
1621967052941.jpeg
در یک کلام عالی !
یکی از بهترین فیلم های اکشن این دو سال اخیر بود. روایت به سبک همیشگی گای ریچی + فیلم برداری عالی + جیسون استتام که زاده شده برای همچین نقش هایی :):) (پیر نشو لعنتی که جایگزینی در حدت نیست:|:-")

8.5/10
 

.::PUИK::.

کاربر سایت
Mar 28, 2014
8,546
Bodied.png


Bodied 2017

5/10
Bodied (2017) - IMDb
امتیاز فیلم از دید بقیه بالا بالا بوده ولی به شخصه با فیلم ارتباط برقرار نکردم . طوری بود که میزدم جلو
چیزی که من دیدم یه فیلم طنز در مورد رپ و بتل رپ که شاید نویسنده تمایل به سخره گرفتن به بتل رپ و فضای سمی بتل رپ داره
جای که شخصیت طرف مقابل رو به هر نحوی خورد کنی از توهین جنسیتی , نژادی , جایگاه طبقاتی و هر چیزی که باعث بشه طرف مقابل تخریب شخصیتی بشه
مثله این که Eminem هم جزو تهیه کننده های فیلم بوده
بعضی تیکه کلاماش بد نبود ولی بیشتر مناسب فرهنگ غرب و اصطلاحات اون فرهنگه و شاید خیلی جا ها برای ما غیر قابل درک باشه (مثله این که من برم به یه امریکای بگم "نوش دارو پس از مرگ سهراب" طرف نمیفمه من چی میگم یا با لحنی بگم " اه علیه علی")
به جز این که تو زیرنویس گفته باشن که مدام باید pause کنین
فیلم شبیه CG های بین ماموریت بازی NFS بود بیشتر مناسب افراد زیر 20 سال یا عشقه رپه
میخواستم امتیاز 2-3 بدم ولی اصلا با امتیازات پایین همخونی نداره

image_2021-05-26_000324.png
کلا باب سلیقه من نبود شاید یکی ببینه خوشش بیاد.
 

Origami 2008

عضو تحریریه
Oct 2, 2014
5,485
نام
سپهر
1622195936296.png
Song to Song 2017
6/10

در طول فیلم احساس می شود که کارگردان (ترنس مالیک) روی زمین نیست و در هوا پرسه می زند، فردی که با چنین لفظی تعبیر می شود، معمولا زمان و مکان برایش غریب است و مانند یک روح سرگردان می ماند. روحی سرگردان که آدم های قصه اش را انتخاب می کند و با آگاهی از وجدان، حرف ذهن و اعمال پنهانی شان، تصویر می سازد. اگر بر اساس این پرسپکتیو فیلم مذکور را نگاه کنیم، شاید به مرحله ای از درک فضا و قصه ی فیلم برسیم ولی اگر چنین دیدگاهی نداشته باشید، به قطع پس از تماشای دو دقیقه از فیلم، شما آن را پس خواهید زد. علت اصلی پس زدن شما از این اثر به کات های سریع و بی مفهوم بودن رفتارهای آدم هایش مربوط می شود. به نحوی که احساس می کنید فیلم نامه ای در کار نبوده است.

پ.ن: با اینکه منتقد سرسخت فیلم The Thin Red Line بودم، با Song to Song دیدگاه مثبت تری به سینماتوگرافی مالیک پیدا کردم.

پ.ن 2: فیلم قرار بود که مدت زمان معادل 4 ساعت داشته باشد و کارگردان سکانس های بازی بنسیو دل تورو، کریستین بیل، جول کینامن، بویدهولدبوک و ... را در نسخه نهایی حذف کرد.
 
آخرین ویرایش:

peyman_eun

کاربر سایت
Mar 18, 2020
108
Capture.JPG


The Fall - 2006

سقوط فیلمی نمادین و هدفمند هست که از هر عنصری همچون رنگ، طبیعت، نژادهای مختلف، حیوانات، معماری خانه‌ها و ... استفاده میکند تا مفاهیم خود را منتقل کند. این فیلم هنری به طور همزمان، واقعیت و خیال و همینطور جهان امروزی و تاریخ رو با سینما پیوند میزنه و نشون میده چطور با داستان‌سرایی میشه احساسات انسان‌ها رو برانگیخت، چطور میشه با داستان‌سرایی افکار انسان‌ها رو تغییر داد... چطور با داستان‌سرایی میشه به انسان‌ها زندگی بخشید یا زندگی رو از انسان‌ها گرفت! و حتی شاید چطور با داستان‌سرایی میشه تاریخ رو تحریف کرد و تغییر داد! فیلم عجیبی بود و از نظر لوکیشن و جلوه‌های بصری هم حرف نداشت. موسیقی متن فیلم جذاب و حرفه‌ای بود و بازیگری‌ها هم در سطح بالایی بودن. کارگردانی پرفکت و فیلم‌برداری خیلی خوبی هم داشت. طراحی لباس و صحنه هم عالی بود. به عبارت دیگر، یه فیلم همه چی تموم بود.
ایده جالب این فیلم شخصیت راوی اصلی داستان ("روی") یا بهتره بگم داستان‌سرای فیلم هست که در زندگی واقعی بدلکاری بود که میخواست نقش یک قهرمان را ایفا کنه! اما حادثه‌ای برای او رخ داده‌ و از ناحیه کمر آسیب جدی دیده. اون یک آدم شکست خورده و ناتوان هست اما اکنون در داستان خودش میخواد یک قهرمان نقابدار به نام اسکندر باشه که انتقام خون برادرش رو بگیره. مورد جالب‌تر این پیوند زدن‌های داستان زندگی واقعی با تاریخ گذشته و داستانی که راویان داستان می‌سرایند هست ("الکساندرا" هم یک راوی هست که میخواد داستان رو تغییر بده. یه جورایی تاریخ اسکندر رو تغییر بده! راوی "روی" نماد ناامیدی و سقوط و راوی "الکساندرا" نماد امید و زندگی هست) که همین مطلب لول فیلم رو چند درجه بالا برده.
به نظرم این فیلم بیشتر در ستایش نویسندگی و فیلم‌نامه‌نویسی و همینطور پیوندش با سینما هست.
این یکی از هنری‌ترین و پرمعناترین فیلم‌های فانتزی تاریخ سینما هست! دیدن این فیلم رو توصیه میکنم.

امتیاز من: 8.4/10​
 

peyman_eun

کاربر سایت
Mar 18, 2020
108
Capture.JPG


Cruella - 2021

چیزی که دیدن کروئلا رو برای من دوست داشتنی میکنه، ارائه یک داستان غافلگیرکننده در قالب دنیای تاریک کروئلا بود. هرچند گاهی جلوه‌های ویژه فیلم حالت تصنعی پیدا میکرد و برخی سکانس‌ها شبیه طراحی بازی‌های کامپیوتری بود! اما جهان تاریکی که دیزنی به تصویر کشیده مخاطب رو پس نمیزنه و تا انتها درگیر میکنه. چیزی که در این فیلم مورد توجه هست همذات‌پنداری با شخصیت‌های منفور هست! این فیلم قصد داره کاری کنه که مخاطب با کروئلا که شخصیتی شیطانی هست همذات‌پنداری کنه و شخصیت‌پردازی کروئلا هم به طور نسبتأ مناسب صورت گرفته.
طبیعتأ با توجه به سبک این فیلم، نباید از اون انتظار انتقال مفهوم خاصی به مخاطب داشت اما به جرأت میتوان گفت که داستان جذابی داشت و مهم این هست که فیلم کروئلا برای یک مخاطب ساده لذت‌بخش بود. ایده‌های داستانی خیلی جذاب بودن. فیل کروئلا شاید تنها مفهومی که داشت این بود که حتی در مورد آدم‌های منفور (مثل کروئلا) هم قضاوت نکنیم چون شاید اونا هم گذشته تاریک و دردناکی داشتن که به این اعمال دست میزنن. در مورد بازیگری‌ها هم به نظرم اما استون و اما تامپسون هر دو به خوبی از عهده نقش‌هاشون براومدن. اصلأ انگار اما تامپسون زاده شده برای نقش‌های منفی.
فضای فیلم، فیلمبرداری و تدوین فیلم رو دوست داشتم. از نظر فضا یه چیزی توی مایه‌های ترکیبی از Maleficent و Snow White (و اون سوال معروف که: "کی از همه زیباتره تو دنیا؟") و 101Dalmatians (صد و یک سگ خالدار) بود. عجیبه یکم فضای دارک فیلم، غربت کروئلا و عمارت بارونس منو یاد فضای فیلم The Great Gatsby هم میانداخت! هرچند کروئلا علاوه بر سبک‌های جنایی و کمدی خودش یک فیلم فانتزی هم محسوب میشه ولی گاهی فضاش خیلی تصنعی میشد. یکی دو تا از موسیقی‌های فیلم (اونایی که نسبتأ آروم بودن یا آروم شروع میشدن و بعد اوج میگرفتن) رو هم خیلی دوست داشتم. در کل موسیقی و صداگذاری اوکی بود. صادقانه بگم نیمه دوم فیلم برای من جذاب‌تر بود و در کل بخاطر داستان غافلگیرکننده‌اش و جلوه‌های گرافیکی فیلمش به نظرم ارزش یک بار دیدن رو داشت و مفرح بود.

امتیاز من: 7.2/10​
 
آخرین ویرایش:

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر