خوب با اجازه من شروع میکنم ...
فعلا 100 قسمت اول رو یه مرور دوباره ای کردم یه سری صحنه و سکانسای بیادموندنیش رو از نظر خودم میگم ... هر چند وان پیس واقعا همش خاطرست و انتخاب چند سکانس محدود کار خیلی سختیه ولی خوب بهر حال اینا بعضی از خاطره ساز ترین لحظات انیمه و مانگا هست که مطمئنا هممون باهاش کلی خاطره داریم .... تعداد سکانسای اپیک فوق العاده زیاده و قابل شمارش نیست!:d ، به دلیل کمبود وقت مجبور شدم از خیر خیلی هاش بگذرم! ....
100 قسمت بعدی رو هم بعدا میزارم .... :d
از همون چپتر اول مانگا (اپیزود چهار انیمه) با کارکتر شنکس مو قرمز آشنا میشیم ... با اینکه چیز زیادی ازش نمیدونیم ولی عاشق اخلاق و رفتار و حرکاتش میشیم!:d کسی که مشوق و الگوی اصلی لوفی در راه دزد دریایی شدن هست ... سکانسی که بخاطر نجات لوفی دست چپش رو از دست میده واقعا شوکه کننده و تأثیرگذاره! ... اهدای کلاهِ حصیری توسط شنکس به لوفی و قولی که از لوفی میگیره :
یه روزی ، به عنوان یک دزد دریایی بزرگ.. این کلاهو به من برگردون .....
اولین رویارویی کلاه حصیریا با میهاک چشم شاهینی واقعا فوق العادست... برای اولین بار یک نمونه از قدرتهای فوق خفن گراند لاین به نمایش گزاشته میشه ، قویترین شمشیر زن دنیا که صرفا چون حوصلش سر رفته بوده برا سرگرمی کشتی دون کریک رو تا آبهای شرقی دنبال کرده بوده با زورو و لوفی روبرو میشه... ، ولی قبلش تنها با یک ضربه شمشیر بزرگترین کشتی دون کریگ رو به دو نیم تقسیم میکنه!!! ، این سکانس واقعا فوق العاده بود!:d
مبارزه زورو در برابر میهاوک بسیار سورپرایز کننده بود!:d ... زورو که تمام زندگیش رو برای شکست میهاوک تمرین کرده بود و منتظر رسیدن این لحظه بود در کامل ناباوری در برابر کوچکترین چاقوی ممکن متوقف میشه!!!:d
قویترین ضربه زورو هم شکست میخوره..... توی راه رسم شمشیر زنا حمله از پشت مایه شرمه!:d
لوفی... صدامو میشنوی ؟
شرمنده که نگرانت کردم... اگه من قوی ترین شمشیر زن دنیا نشم سرخورده میشی مگه نه ؟ .....
من ... من هرگز ...... دوباره نمیبازم ..... مشکلی داری با این؟پادشاه دزدای دریایی؟؟
کلا نحوه عضویت تک تک ناکاماها به گروه خیلی جالبه!:d سانجی هم ازین قاعده مستثنا نیست! ... موقع خداحافظی سانجی و زف و باقی آشپزا خیلی سعی میکنن جلوی خودشون رو بگیرن و احساساتی نشن:d ... تا اینکه بالاخره بغض گلوی سانجی میترکه و جلوی زف سر تعظیم فرود میاره .....
همه این مدت، ..... خیلی خیلی به شما بدهکارم!
کلا با آرلونگ پارک و فلش بکای نامی خیلی خاطره دارم ... از قشنگ ترین لحظه ها اونجایی بود که نامی در کمال نا امیدی و داغونی از لوفی تقاضای کمک میکنه .... لوفی هیچی نمیگه فقط کلاه حصیریش رو بر میداره (گنجینه ارزشمند خودش رو) و میزاره سر نامی ..... چند قدم به جلو بر میداره ، یک نفس عمیق میکشه و رو به آسمون فریاد میزنه :
Atarimae Daaaaaaaaaaaaaaaaaa
یکی از اپیک ترین صحنه های کل انیمه وان پیس اونجاییه که لوفی - زورو - سانجی - اوسوپ دارن قدم زنان به سمت آرلونگ پارک میرن ... با اون موزیکی که اونجا برای اولین بار نواخته میشه آدم به اوج اُبهت ناکاماها پی میبره و تا مغز استخونش رسوخ میکنه!!!:d
مبارزه لوفی و آرلونگ هم خیلی دیدنیه ... مخصوصا اونجایی که در خلال مبارزه وارد اتاق کار نامی شدن و لوفی همه نقشه ها و زحمتایی رو که آرلونگ ازون به بیگاری کشیده رو میبینه و به خشم میاد و همه اتاق و نقشه ها و وسایل تحریر رو نابود میکنه تا نامی رو ازون زندگی و سختی هاش آزاد کنه .... و در آخر هم بعد اینکه کل آلونگ پارک رو روی سر آرلونگ خراب میکنه با ابهت خاصی از زیر آوار بیرون میاد! :d
قبل از ورود به گراند لاین ناکاماها دور هم جمع میشن پاهاشون رو روی یه بشکه میکوبن و هر کدوم از آرزوهایی که دارن میگن ... لحظه خیلی قشنگیه
ورود چوپر به گروه و فلشبکش هم عالیه .... عکس خودش گویای همه چیزه!:d