SNAKE 2007
کاربر سایت
اینجا رو یادم اومد فکر کنم باید با یک حرکت بپری اونور چون هنوز طبقه بالا تر هم هست و بعدش باید با یک سلاح خاصی که یادم نیست یک جای هست که حالت شیشه ای داره بزنی خرابش کنی یک راه جدید باز میشه
مهدی جان پل رو رد کردم و توی مرحله 7 یک دریه که باز میشه و 3 تا راه هستش که همشون به یک جا میخوره
و راه پیدا نیستش ، قبلش هم وارد کلیسا شدم، فکر کنم 3 نفر رو میکشی ... بعدش توی خود کلیسا یک در کوچیک هستش که وقتی وارد میشی و یکم میری جلو 4 تا کتاب تقریبا چشمک میزنه و همشون رو برمیدارم
و میرم طبقه بالاش یک مقدار شیشه هایی هستش که توشون یک چیزی تو مایه های خون و.... هستش .. حالا نمیدونم باید کدوم ور برم ، چون هر چقدر میگردم دنبال راه پیدا نیستش؟؟!!![]()
اینجا رو یادم اومد فکر کنم باید با یک حرکت بپری اونور چون هنوز طبقه بالا تر هم هست و بعدش باید با یک سلاح خاصی که یادم نیست یک جای هست که حالت شیشه ای داره بزنی خرابش کنی یک راه جدید باز میشه


مهدی جان اون شمشیر کوچیک که مثل بمب هستش رو برداشتم و در رو شسکتم و 3 چهار تایی رو کشتم و در بعدی رو باز کردم و 3 تا از جعبه های قرمز که در اطراف بود رو باز کردم (خون و امثال این بود ).. بعد یک در دیگه هم
بود که رفتم توش یک دریچه ای مثل گاو صندوق داره که باید بچرخونی تا فکر کنم در بغلیش باز بشه .... باید چطوری این صندوق رو بچرخونم تا در بغلش باز بشه !!!! خیلی سعی کردم ولی فقط یکی از چراغهای همین
گاو صندوق روشن شد .... چی کار کنم ؟؟؟ فقط باید با R1 و L1 بچرخونی فکر کنم تا درست بشه ودر بغلی باز بشه ...
حالا چی کنم داش مهدی![]()
مهدی جان وقتی روی کتاب مربع میزنم اینها رو مینویسه :
: A diary writeen by a mork
it is the 27th day of the 12th month . i have received the book of the eons as a brithday gift from his majesty the emperor .it is a great honor i shall place it in the safe so that
no one will take it . at the end of the entry .there are notes readiny
left , right , right , left
هر کاری کردم فقط یکی از چراغهای همون گاو صندوق روشن شد ....
چیکار کنم مهدی جان؟؟؟
ببسن باید در جهت برعکس اون عدد بزنی فهمیدی ؟
اقا من توی مرحله 12 گیر کردم 3 تا جا هر کدوم که میرم راه نداره همونجای ام که یه مجسمس داره اب ازش میریزه؟
چی جوری برگردم هرچی میخوام از دیوار برم بالا فایده ندارد
مهدی جان گاو صندوق رو باز کردم و یک کتاب گرفتم و اونو بردم پایین کلیسا گذاشتم در اون جایی که مشخص کرده بودن .... بعدش اون سنگه کنار رفت و یک در باز شد پریدم توش و یک دیوار شیشه ای بود بهش از این
بمها زدم و یک سنگ گنده افتاد پشتم و منم به سرعت اونجا رو رد کردم و اومدم پایین که یک راه پیچی هستش و خیلی طولانیه و یک چیزی شبیه اسکلت افتاده همونجا ..... کلا 4 تا در داره هرچقدر گشتم
و این راهها رو رفتم چیز دیگری پیدا نکردم ... نمیدونم دیگه باید کدوم قسمت برم؟؟؟
