منم با شهرام موافقم.دوران اوج سینمای ایران این چیزی نیست که الان هست.هر دفعه با یه انقلاب موضوعی سینما به اوج رسیده.چه شروع موج نو(گاو و قیضر و آقای پستچی و سوته دلان و...)چه سالایاول بعد انقلاب(مدرسه ای که میرفتیم و مرگ یزدگرد و چریکه تارا و هامون و دلشدگان و خانه ی دوست کجاست و...)یکی هم بعد آزاد شدن نسبی سینمای ایران از قید و بند که میشه همین فیلمای که خودت گفتی(هر چند من از دو زن خوشم نیومد). وقتی میخوای فیلمای بی محتوای سینما(از نظر معنایی)رو با هم مقایسه کنی مشخصا میری طرف کینگ کونگ تا آکواریوم!نه؟ولی فکر نکنم اگه کینگ کونگ رو با گاو به عنوان مثال بذارن جلوت بری کینگ کونگ رو نگاه کنی.تو ایران به طور میانگین از هر 50 تا فیلم 10 تاش بار معنایی داره(که فیلمای ایرانی مهم ترین نکته شون که میتونه مثبت باشه همینجاس).فکر نکنم آمار هالیوود پایین تر از این باشه.مورد دوم هم اینه که تو ایران به دلیل قید و بندای زیاد اجازه ی کار داده نمیشه.چرا کارگردانی مث بهرام بیضایی 5 ساله فیلمی نداره و تا اونجایی که من میدونم دیگه فیلم نمی سازه؟چرا فیلم سربازای جمعه کیمایی تو اکران عمومی اونقدر سانسور میشه که هیچی ازش نمی فهمی؟چرا یک بوس کوچولو با زدن حدود یه ربع از فیلمش طرفداراشو از دست میده؟(چون من از چند نفری که تو بدون سانسور این فیلمو دیده بودن پرسیدم همشون گفتن که فیلم خیلی خوبیه ولی از هر کی که اکران عمومی دیده پرسیدم گفتن که خوششون نیومده چون دقیقا منظور فیلم بهشون نرسیده).البته من نمیخوام بحث سیاسی و این جور چیزا بکنم ولی باید قبول بکنیم که هر چه قدر قید و بند تو هنر بیشتر شه کمتر اثرای خوب میبینیم.چه فیلم و چه موسیقی(شکایت های استاد شجرین از سختی کنسرت گذاشتن تو ایران(اونم برای مردی با این اعتبار!!))و این چیزیه که فکر نکنم با حمایت مردمم درست شه.