Movie Center

منم با شهرام موافقم.دوران اوج سینمای ایران این چیزی نیست که الان هست.هر دفعه با یه انقلاب موضوعی سینما به اوج رسیده.چه شروع موج نو(گاو و قیضر و آقای پستچی و سوته دلان و...)چه سالایاول بعد انقلاب(مدرسه ای که میرفتیم و مرگ یزدگرد و چریکه تارا و هامون و دلشدگان و خانه ی دوست کجاست و...)یکی هم بعد آزاد شدن نسبی سینمای ایران از قید و بند که میشه همین فیلمای که خودت گفتی(هر چند من از دو زن خوشم نیومد). وقتی میخوای فیلمای بی محتوای سینما(از نظر معنایی)رو با هم مقایسه کنی مشخصا میری طرف کینگ کونگ تا آکواریوم!نه؟ولی فکر نکنم اگه کینگ کونگ رو با گاو به عنوان مثال بذارن جلوت بری کینگ کونگ رو نگاه کنی.تو ایران به طور میانگین از هر 50 تا فیلم 10 تاش بار معنایی داره(که فیلمای ایرانی مهم ترین نکته شون که میتونه مثبت باشه همینجاس).فکر نکنم آمار هالیوود پایین تر از این باشه.مورد دوم هم اینه که تو ایران به دلیل قید و بندای زیاد اجازه ی کار داده نمیشه.چرا کارگردانی مث بهرام بیضایی 5 ساله فیلمی نداره و تا اونجایی که من میدونم دیگه فیلم نمی سازه؟چرا فیلم سربازای جمعه کیمایی تو اکران عمومی اونقدر سانسور میشه که هیچی ازش نمی فهمی؟چرا یک بوس کوچولو با زدن حدود یه ربع از فیلمش طرفداراشو از دست میده؟(چون من از چند نفری که تو بدون سانسور این فیلمو دیده بودن پرسیدم همشون گفتن که فیلم خیلی خوبیه ولی از هر کی که اکران عمومی دیده پرسیدم گفتن که خوششون نیومده چون دقیقا منظور فیلم بهشون نرسیده).البته من نمیخوام بحث سیاسی و این جور چیزا بکنم ولی باید قبول بکنیم که هر چه قدر قید و بند تو هنر بیشتر شه کمتر اثرای خوب میبینیم.چه فیلم و چه موسیقی(شکایت های استاد شجرین از سختی کنسرت گذاشتن تو ایران(اونم برای مردی با این اعتبار!!))و این چیزیه که فکر نکنم با حمایت مردمم درست شه.
 
این لیست گولدن گلاب و دیدم ، چه فیلمهای بیخودی.

بعضیاش ندیده مشخصه چی هست .

فکر نکنم اسکار لیستش اینطوری باشه چون فکر میکنم اسکار خوبی داشته باشیم
و اگر اینطوری باشه کلا برعکس میشه.

از چیزهای عجیب این ساخته آنگ لیه - یکدفه زده تو یه فاز دیگه !
Brokeback Mountain
------------------------------------
فیلم وودی آلن (Match Point (2005))فکر کنم فیلم قشنگی باشه . داستانش که اینطوری بنظر میاد.

فیلم جرج کلونی هم که بیشتر یه فیلمیه راجع به تاریخ آمریکا و سالهای دهه 50. رادیو و تلوزیون و مسایل دیگه...

-----------------------------
این Walk the Line (2005) هم زندگینامه Johnny Cash یکی از بزرگان موسیقی کانتری هست
قابل توجه بر و بچ اهل موسیقی
---------------------------------

و در اخر این گلدن گلاب کلا از فیلم خارجی چیزی نبفهمه
هیچی نوفهمه
 
سلام

ببخشيد يهو وسط بحثتون پريدم....ولي گفتنش خالي از لطف نيست

امشب 24 دسامبر ساعت 22:30 از شبكه Adjara TV فيلم مرد عنكبوتي 2 پخش ميشه

مي دونم از خانم و آقاي اسميت هم خوشتون نمي ياد برا همين هم اينو نمي گم كي اين شبكه مي خواد بذاره
 
امروز کینگ کونگ رو دونلود کردم تا الان داشتم نگاه میکردم ...واقعا تحت تاثیر قرار داد منو...اکثر فیلمهایی که اخیرا اومده بود رو گرفته بودم اما این یه چیز دیگه بود تو خود Imdb هم به جزییات نمره هایی که دادن توجه کنید 48 درصد 10 دادن به این فیلم

در کل یا با فیلم حال میکنید یا نمی کنید ...اگر حال کنید خیلی حال میکنید اگر هم حال نکنید نکردید دیگه
 
نوشته شده توسط 789:
دوستان لطفا نیم نگاهی داشته باشید.
------------------------------------
اين فيلم محصول سال 1995 و به كارگرداني مل گيبسون هست.داستان فيلم هم مربوط به اتفاقات قرن سيزدهم و تصميم فردي به نام ويليام والاس براي ايستادن در مقابل قوانين استعمارگرايانه و سركوب كننده انگليسيها در منطقه زندگيش هست.فيلم محصول كشور امريكا با مدت زمان 177 دقيقه هست كه اتفاقا استقبال بسيار خوبي هم تا به امروز از اون شده.اين فيلم برنده 5 اسكار در سال 1996 شد كه مهمترينشون در رشته كارگرداني بود .همچنين در همون سال در 5 رشته ديگه اسكار نامزد بود كه موفق به در يافت اسكار در اون رشته ها نشد.از مهمترين جوايز ديگه اين فيلم مي تونم به انتخاب به عنوان بهترين كارگر داني در جشنواره گلدن گلاب در سال 1996 اشاره كنم.
 
سلام
خوب با توجه به حرفایه من و شهرام و عماد به این نتیجه میرسیم که ما 3 نفر با هم موافقیم .
از بقیه بچه ها هم میخوام که بیان نظراتشون رو بگن .
=====
راستی کسی بلانسبت فیلمی رو که تحت عنوان هالو از تلویزیون پخش شد رو دید ؟
واقعا که شورش رو دراورده بودن با اون سانسورهاشون .
اگر چنتا از اون اپیزدهای " والاس و گرومیت " رو پخش کرده بودن به جاش خیلی سنگینتر بودن .
 
آخرین ویرایش:
نوشته شده توسط Saman:
اينكه من با فيلم هاي خارجي زياد ميونه ي خوبي ندارم درسته.ولي به نظرم طبيعي هست.من از يه چيزي به شدت رنج مي برم!
اينكه رابطه ي ما با مخاطبان به خصوص مخاطبان عام خارجي يكطرفه هست .يعني ما تو ايران تمام آهنگ هاي اونا رو گوش مي ديم،فيلم هاشونو نگاه ميكنيم و در كل از فرهنگشون و همه ي زندگيشون تاثير ميگيريم.اما تلخ ترين جاي ماجرا اينه كه اونا به ندرت با فرهنگ ما آشنا هستند و به ندرت موسيقي مارو گوش ميكنند وفيلم هاي مارو نگاه ميكنند.

من اصلا نميگم اين تاثيرات بده.مثه هر چيزه ديگه اي خيلي هم ميتونه مفيد باشه.خيلي هم ميتونه مضر باشه.

البته تقصير اونا نيست.تقصير ماست كه جهان سوميم و قدرت تاثير گذاري رو نداريم.
...............................


والا اقا سامان من چون چيزي از سينماي ايران نمي فهمم به خودم اجازه نظر نمي دونم كل فيلمهاي ايراني كه ديدم به 6 تا نميرسه نان عشق موتور هزار و مامولك و 2 تا ديگه فقط ديدم ولي مي دونين فكر كنم خيلي اشتباهه چنين لقب هايي رو سينماي هاليوود ميزارين پس مطمئنن 1 دونه از شاهكارا سينما رو هم نديدين فيلمهايي مثل اسپايدر من هالك ايكس من فيلم نيستند ساخته شدن براي فروش نسبت به طرفدارايي كه در كميك بوك هاشون دارن فروش مي كنن.......

مطمئن باشيد كه اصلا سينماي ايران رو با هاليوود اصلا نميشه مقايسه كرد چون تو يك سطح نيستند در طول سال چند فيلم درست ايراني اكران ميشه چند فيلمه درست هاليوودي اكران ميشه اصلا سطح ازادي در سينماي ايران چقدره در سينماي امريكا چقدره و..... ( نظر هاي منو در مورد ايران رو باد هوا حساب كنين چون چيزي از سينماي كشورم نمي فهمم !!! )

بچه ها Walk the Line من چون جاني كش رو نميشناسم نگاش درست نكردم ولي بابام خيلي خوشش امد......... و كينگ كونگ رو ديدم خيلي محشر بود اخرش هم همون طور كه فكر مي كردم تموم شد نوامي واتس خيلي خوب بازي ميكرد توش كينگ كونگ رو يه جوري ساخته بودن .....
در مورد فروشش هم بايد بگم افتضاح خيلي بده اين هفته هم فيلم جديد استيو مارتين و جيم كري اكران ميشه واويلا....... ولي چند تا از منتقدان هاليوود نيوز گفتن كه كينگ كونگ تو تاپ 10 پوست كلفت باز در مياره بايد ديد ...................

کسی میتونه لینک دانلود موزیکهای EvaneScence رو بزاه ؟

من 2 تا آلبوم ازش دارم اگه ميخواين مي تونم بتون بدم ولي اگه لينك مي خواين بايد به اقو داوود بدين كه اونم فكر كنم فعلا درگير باشه نتونه بياد اگه بخواين لينك تورنتش رو مي تونم بتون بدم...

-----------
---------------------
اقا پرهام فكر كنم دارين عصباني ميشين چشم قول شرف مي دم تو پست بعديم حتما خلاصه داستان روو بگم.....:neutral:
 
آخرین ویرایش:


ادیسن Edison

نویسنده و کارگردان: دیوید جی. برک. موسیقی: Machine Head، اچ. اسکات سالیناس. مدیر فیلمبرداری: فرانسیس کنی. تدوین: تریشا هکشاو، کیسی اٌ. روهرز. طراح صحنه: کاترینا کیت. بازیگران: کوین اسپیسی(کارآگاه والاس)، مورگان فریمن(اشفورد)، جاستین تیمبرلیک(جاشوآ پولاک)، ال ال کول جی(دید)، دیلن مک درموت(لازاروف)، جان هیرد(تیلمن). ٩٧ دقیقه. محصول ٢٪٪٥ آمریکا.

بعد از کشته شدن یک مواد فروش سیاه پوست به هنگام دستگیری توسط پلیس ، خبرنگاری جوان به نام جاشوآ پولاک کشف می کند که مرگ وی یک حادثه نبوده و عمداً توسط لازارف، یکی از اعضای گروه ویژه پلیس شهر ادیسن معروف به F.R.A.T ، کشته شده است. تحقیقات جاشوآ و تلاش هایش برای افشای خلاف کاری های لازارف و همکارانش سبب می شود تا خود و دوست دخترش از سوی لازارف و دیگر اعضای F.R.A.T به شدت دچار مضرب شود. جاشوآ از اشفورد، سردبیر روزنامه محلی ادیسن، تقاضای کمک می کند. اشفورد او را به کارآگاه والاس از امور داخلی معرفی می کند. اما شاهدان اصلی ماجرا در زندان کشته می شوند و طرح آنها برای به دام انداختن لازاروف و دیگران ناکام می ماند. تنها شانس آنها وادار کردن دید به همکاری است. کاری که به نظر می رسد چندان هم ساده نیست.

چرا باید دید؟

فیلمی خوش ساخت با بودجه ای ٢٥ میلیون دلاری و شباهت هایی به محرمانه : لس آنجلس، امور داخلی و شهرک پلیس که دو بازیگر اسکاری و جاستین تیمبرلیک خواننده را در کنار هم قرار می دهد. دیوید جی. برک از تلویزیون می آید و برای قسمت هایی از سریال Wiseguy جایزه ادگار آلن پو را گرفته و نامزد دریافت جایزه امی- اسکار تلویزیونی- بوده است. ادیسن بعد از آخرین رقص فرانکی دومین فیلم بلند سینمایی او به شمار می رود و بیش از آن که فیلمی کارآگاهی باشد، محصولی در ادامه سنت خبرنگار جسور و آزاد آمریکایی است که می کوشد به رسالت اجتماعی خود در پالودن جامعه ای که در آن زندگی می کند، بپردازد. نمونه سیاسی و موفق دهه هفتادی این گونه تمام مردان رئیس جمهور است که بر اساس ماجرای واترگیت ساخته شده بود و باعث قدرت گرفتن این اسطوره شد. با این حال شخصیت های اصلی فیلم ترجیح می دهند تا حدودی عدالت اجرا شود و محافظه و ترس بر آنان غلبه می کند. در پایان فیلم نیروی ویژه پلیس منحل می شود ، اما سرمایه داران و سیاستمداران آسیبی نمی بینند. باز هم جای شکرش باقی است، چون در جهان سوم نه جسارت انجام چنین کارهایی وجود دارد و نه جرات ساختن فیلمی درباره فساد در دستگاه های دولتی! پس عجالتاً حس عدالت خواهی خود را با دیدن ادیسن ارضاء کنید.



زهر Venom

کارگردان: جیم جیلسپای. فیلمنامه: فلینت دیلی، جان زور پلاتن، برندان بویس. موسیقی: جیمز ال. ون ایبل. مدیر فیلمبرداری: استیو میسون. تدوین: پل مارتین اسمیت. طراح صحنه: مونرو کلی. بازیگران: آگنس بروکنر(ایدن)، جاناتان جکسن(اریک)، لورا رمزی(ریچل)، دی. جی. کاترونا(شون)، ریک کریمر(ری)، مگان گود(سسی)، بیژو فیلیپس(تامی). ٨٥ دقیقه. محصول ٢٪٪٥ آمریکا.

یکی از بومیان مرداب های لوئیزیانا که به جادوی سیاه- وودو- اشتغال دارد ، صندوقی محتوی سیزده روح شریر را از زیر خاک بیرون می آورد. اما هنگام انتقال آن در اثر تصادف رانندگی صندوق باز شده و ارواح شریر تن یک راننده جرثقیل به نام ری را تسخیر می کنند. ری که تبدیل به مرده ای زنده شد، قصد دارد تا با کشتن چند نفر و استفاده از اجساد آنان زمینه را برای تجسد ارواح شریر فراهم کند. چند جوان محلی به نام های ایدن، اریک، ریچل و شون شکارهای او هستند. اما ایدن پس از یافتن سسی ، دختر جادوگر متوفی، قصد دارد تا جان خود و دوستانش را نجات دهد.

چرا باید دید؟

زهر توسط جیم جیلسپای، یکی از خالقین جیغ و کارگردان می دانم تابستان گذشته چه کرده ای، بر اساس یک بازی کامپیوتری محبوب ساخته شده و مانند محصولات مشابه خود چیز تازه ای برای عرضه کردن ندارد. جیلسپای سه سال بعد از فیلم ناموفق D-Tox با شرکت استالونه ، این بار با بازیگرانی بی نام و نشان سعی کرده تا توفیق فیلم ترسناک قبلی خود را تکرار کند. اما ظاهراً بخت از او روی برگردانده و کلیشه های موفق پیشین دیگر در تماشاگر پا به سن گذاشته و حتی جوان کارگر نمی افتد. با این حال تماشای زهر برای نوجوانان شیفته فیلم های ترسناک که هنوز با کلیشه های این نوع اخت نشده اند ، خالی از تفریح نیست.



ماچوکا Machuca

کارگردان: آندرس وود.فیلمنامه: الیزیو آلتوناگا، روبرتو برادسکی، مامون حسن، آندرس وود. موسیقی: میگوئل میراندا، خوزه میگوئل توبار. مدیر فیلمبرداری: میگوئل خوآن لیتین. تدوین: فرناندو پاردو، ولیداد سالفیت. طراح صحنه: رودریگو بازیس، آلخاندرو گونزالز. بازیگران: ماتیاس کیوئر(گونزالو اینفانته)، آریل ماته لونا(پدرو ماچوکا)، مانوئلا مارتلی(سیلوانا)، ارنستو مالبارن(پدر مک انرو)، الین کوپنهایم(ماریا لوئیزا اینفانته)، فرانسیس ره ییس(پاتریشیا اینفانته)، لوئیس دوبو(اسماعیل ماچوکا).١٢١ دقیقه. محصول ٢٪٪٤ شیلی، اسپانیا، فرانسه.

برنده جایزه بهترین فیلم از جشنواره بوگوتا، جایزه ژرژ دلرو برای موسیقی، جایزه بهترین فیلم از جشنواره لیما، جایزه ویژه بهترین فیلم لاتینی از جشنواره مکزیکو، جایزه تماشاگران جشنواره فیلادلفیا، جایزه بهترین فیلم جشنواره والدیویا، بهترین فیلم مردم پسند از جشنواره ونکوور، جایزه بزرگ جشنواره وینا دل مار.

شیلی، ١٩٧٣. گونزالو اینفانته و پدرو ماچوکا دو پسر یازده ساله در سانتیاگو زندگی می کنند. اولی فرزند خانواده ای مرفه و دومی پسر خانواده فقیر و حاشیه نشین است. آنها به در دو دنیای متفاوت تعلق دارند و دیواری نامرئی میان شان وجود دارد. اما به حکومت رسیدن سالوادور آلنده سبب شده تا مدرسه مذهبی سنت پاتریک که توسط پدر مک انرو اداره می شود، پسران خانواده های فقیر را نیز به شاگردی بپذیرد. پدرو و گونزالو به زودی با هم دوست می شوند و در آستانه اعتصاب کامیونداران و کودتای پینوشه جهان پیرامون خود، کودتا، مرگ، خشونت و جنسیت را از نزدیک تجربه می کنند.

چرا باید دید؟

آندرس وود متولد ١٩٦٥ شیلی است که در نیویورک تحصیل کرده و در بازگشت به کشورش با اولین فیلم داستانی خود به نام تاریخ فوتبال توانسته رکوردی در تاریخ سینمای کشور خود به جای بگذارد. ماچوکا پنجمین فیلم بلند او و به نوعی چهار صد ضربه سینمای شیلی است که تا امروز موفق شده انبوهی از جوایز بین المللی را به چنگ آورد. فیلمی زیبا و غمگنانه درباره حکومتی که خیلی زود و توسط امپریالیسم سرنگون شد. چون آمریکا تحمل یک حکومت سوسیالیستی را در حیاط خلوت خود نداشت. اما آندرس و ماچوکا به ما این امید را می دهد که خوشبختانه سوسیالیسم هنوز زنده و سر حال است و تا زمانی که اختلافات طبقاتی در هر جامعه ای وجود داشته باشد، احتمال بروز انقلاب ها یا حکومت هایی هم چون حکومت کوتاه سالوادور آلنده وجود دارد. ماچوکا با بودجه ای یک و نیم میلیون دلاری تا امروز موفق شده تا تماشاگران بسیاری را در شیلی و کشورهای اسپانیایی زبان به سینما ها بکشاند. برخورد اروپایی ها نیز دست کمی از لاتینی ها نداشته و از بذل جایزه نیز فر گذاری نکرده اند. درباره این فیلم به شکل مفصل خواهیم نوشت و سعی خواهیم کرد تا مصاحبه ای با کارگردان آن داشته باشیم. عجالتاً تا آن روز فرصت را غنیمت دانسته و خود فیلم را تماشا کنید.



میلا اهل مریخ Мила от Марс/Mila From Mars

نویسنده و کارگردان: سوفیا زورنیتسا. موسیقی: رومین تاسکوف. مدیر فیلمبرداری: الکساندر کروموف، رومین واسیلوف. بازیگران: وسیلا کازاکووا(میلا)، آسن بلاتچیکی(مدیر مدرسه)، لیوبومیر پوپوف(الکس). ٩١ دقیقه. محصول ٢٪٪٥ بلغارستان. برنده جایزه هیئت داوارن کلیساهای جهان از جشنواره مانهایم و جایزه ویژه فاسبیندر برای سوفیا زورنیتسا، برنده جایزه هیئت داواران جشواره ساریووا.

دختری شانزده ساله به نام میلا در یک توقفگاه بین راه از دست مردی خشن و خطرناک به نام الکس می گریزد. میلا با کمک یک راننده کامیون به دهکده ای مرزی وارد شده و تصمیم می گیرد تا در آنجا مخفی شود. چون الکس تهدید کرده او را یافته و خواهد کشت. میلا به زودی در می یابد که فقط پیرمردها و پیرزن ها در ده سکونت دارند و با پرورش ماری جوآنا زندگی خود را می گذرانند. اهالی برای میلا خانه ای تهیه دیده و از او می خواهند تا دردهکده بماند، اما مشکل کوچکی بر سر راه او قرار دارد: الکس مشتری اصلی ماری جوآنایی است که اهالی دهکده تولید می کنند و هر از چند گاه برای تحویل گرفتن جنس به آنجا می آید.

چرا باید دید؟

سوفیا زورنیتسا در ١٩٩٦ از آکادمی ملی هنرهای زیبای صوفیه فارغ التحصیل شده و میلا اهل مریخ فیلم پایان نامه اوست که به دلیل کیفیت ویژه اش به جشنواره های متعددی راه یافته و نمایش عمومی یافته است. برای کسانی که از سینمای بلغارستان تاکنون فیلمی ندیده اند، میلا اهل مریخ بهترین فرصت برای آشنایی با سینمای این کشور است. یک فیلم مینی مالیستی فوق العاده که بازی حیرت انگیز نا بازیگران مسن اش در جشنواره های مختلف تحسین و جایزه یادبودی هم به آن تعلق گرفته است. زورنیستا که با اولین فیلمش تبدیل به یکی از امیدهای سینمای اروپای شرقی شده ، هم اکنون در حال اتمام فیلم دومش مرگ و همه راه های بازگشت است.



هفت شمشیر Qi jian/Seven Swords

کارگردان: تسویی هارک. فیلمنامه: چی سینگ چیونگ، تین نام چون، تسویی هارک بر اساس داستان هفت شمشیرزن از کوهستان تیان نوشته لیانگ یوشنگ. موسیقی: کنجی کاوایی. مدیر فیلمبرداری: کووک مان کیونگ، وینیوس کیونگ. تدوین: آنجی لام. طراح صحنه: ادی وونگ. بازیگران: لیون لای( یانگ یون چونگ)، چارلی یئونگ(وو یوآن یین)، دانی ین(چو ژائو نان)، لیوو دای(زین لونگ زی)، سو یئون کیم(لوژو)، دانکان لای(مولانگ)، چیا لیانگ لیو(فو کینگ ژو)، یی لو(هان ژِ بن).١٥٣ دقیقه. محصول ٢٪٪٥ کره جنوبی، هنک کنگ، چین.

در سالهای ١٩٪٪ منچوری تحت اشغال چین قرار دارد و فرمانی صادر شده که هر کس از فنون جنگ آوری سر رشته ای داشته و از تحویل سلاح خودداری کند ، کشته خواهد شد. این فرمان راه را برای شکارچیان سر انسان باز کرده، چون در این فرمان برای هر سر سی سکه طلا جایزه تعیین شده است. گروهی به سرکردگی مردی ملقب به باد آتشین به هر دهکده ای که می رسند ، دست به قتل عام اهالی می زنند، تا با جمع آوری سرهای آنان به ثروت دست یابند. اما مردی که خود قبلاً در دستگاه حکومتی صاحب شغلی بوده، در برابر آنها می ایستد. او با کمک دختری روستایی گروهی شمشیرزن را به دور خود جمع کرده و تصمیم دارد تا باد آتشین و افرادش را از میان بردارد و به زودی جنگی نابرابر میان هفت شمشیرزن و افراد وحشی باد آتشین در می گیرد.

چرا باید دید؟

فیلم افتتاحیه جشنواره ونیز امسال و ادای دینی به هفت سامورایی که توسط تسویی هارک، یکی از مشهورترین نام ها در سینمای آسیا و چین، با صرف بودجه ای هنگفت ساخته شده است. تسویی هارک به نوعی همزاد جان وو است که در هالیوود نیز فیلم ساخته- کشتن و تیم دونفره هر دو با شرکت ژان کلود وندام- است.هارک از سیزده سالگی با ساختن فیلم های تجربی سوپر هشت شروع کرد و سپس در دانشگاه آستین تگزاس در زمینه سینما به تحصیل پرداخت. در ١٩٧٧ به هنک گنگ رفت و شروع به کار در تلویزیون کرد. یک سال بعد هارک اولین فیلم بلند سینمایی خود را به نام جنایت های پروانه ساخت. هارک از پرکارترین فیلمسازان آسیایی- به خصوص در زمینه فیلم های رزمی- است و تاکنون دوبار جایزه بهترین کارگردان هنگ کنگ را برای فیلم های روزی روزگاری در چین و فردای بهتر و جایزه دستاورد تکنیکی جشنواره ونیز را برای فیلم Time and Tide گرفته است. هفت شمشیر آخرین فیلم او به نوعی ادای احترام به فیلم های مجلل رزمی اخیر مانند ببر کمین کرده ؛ اژدهای پنهان، خانه خنجره های پرنده و قهرمان است و تجربه تماشای آن برای بسیاری لذت بخش خواهد بود.



اسطوره San wa/The Myth

کارگردان: استنلی تونگ. فیلمنامه: های شو لی، استنلی تونگ، هوی لینگ ونگ. موسیقی: گری چیس، ناتان ونگ. مدیر فیلمبرداری: وینگ هیونگ وونگ. تدوین: چی وای یائو. طراح صحنه: الیور وونگ. بازیگران: جکی چان(جک/ژنرال منگ یئی)، هی سیون کیم(اٌک سوو)، تونی لیونگ کا فای(ویلیام)، مالیکا شراوات(شاهزاده هندی). ١١٨ دقیقه. محصول ٢٪٪٥ چین، هنگ کنگ.

جک باستان شناسی ماجراجو است که مرتب رویایی درباره یک ژنرال منگ یئی افسانه ای و شاهزاده خانمی کهن به نام اٌک سوو می بیند. کار مشترک او و دوست نزدیکش ویلیام در باره دستبرد به یک مقبره مقدس هندی باعث می شود که رویای او نمودی عینی یافته و با شاهزاده خانم اٌک سوو روبرو شود. شاهزاده خانم که اکسیر جوانی را نوشیده، زنده مانده تا روز ژنرال محبوبش به سوی او بازگردد. او با دیدن جک می پندارد که سرانجام به وصال محبوب خود رسیده، اما روند حوادث سرنوشت دیگری برای هر دو نفر رقم زده است.

چرا باید دید؟

استنلی تونگ با بدل کاری به سینما راه یافته و اکنون از موفق ترین کارگردان های آسیایی در زمینه فیلم های مردم پسند است. اسطوره آخرین فیلم او فیلمی حماسی رزمی است که با هزینه ١٥ میلیون دلار ساخته شده و تا امروز فقط در کشور خود توانسته درآمدی معادل ٧٪ میلیون دلار هنک کنگ نصیب سازندگان خود کند. تونگ از ١٩٨٣ شروع به کارگردانی کرد و شش سال بعد کمپانی خود ، گلدن کیت، را تاسیس کرد. همکاری نزدیک او با جکی چان تا امروز، از جمله در غوغا در برانکس، از نظر مادی برای هر دو طرف بسیار رضایت بخش بوده و توانسته جایزه اسب طلایی- اسکار چینی- را برای وی به ارمغان بیاورد. اسطوره برای جکی چان و طرفدارانش حیطه تازه ای فراهم می کند و آن دست اندازی به افسانه های کهن آسیایی است تا این باستر کیتون آسیا در ٥١ سالگی بتواند محملی تازه برای شیرین کاری های خود و دوستان بدل کارش بیابد. البته همین امر دلیلی برای جذب مخاطبان تازه و دوستداران قدیمی چان است که از فرمول موفق اما تکراری فیلم های او دلزده شده بودند. تماشای ایندیاناجونز آسیایی را در کنار مالیکا شراوات- زیباروی هندی- به عموم دوستداران جکی چان و فیلم های رزمی به شدت توصیه می کنیم!



همراه عروسی The Wedding Date

کارگردان: کلر کیلنر. فیلمنامه: دانا فاکس بر اساس داستانی از الیزابت یانگ. موسیقی: بلیک نیلی. مدیر فیلمبرداری: الیور کرتیس. تدوین: مری فینلای. طراح صحنه: تام برتون. بازیگران: دبرا مسینگ(کیت الیس)، درموت مالرونی(نیک مرسر)، امی آدامز(امی)، جک داونپورت(ادوارد فلچر ووتون)، سارا پریش(تی جی)، جرمی شفیلد(جفری)، پیتر ایگان(ویکتور الیس)، هولاند تیلر(بانی).٩٪ دقیقه. محصول ٢٪٪٥ آمریکا.

کیت الیس انگلیسی تبار که در نیویورک زندگی می کند، سال هاست منتظر مرد مناسبی است تا با وی ازدواج کند. اما به دلیل طولانی بودن لیست انتظارات او از مرد محبوبش تاکنون موفق به یافتن فرد دلخواه نشده است. از طرف دیگر خواهر لوس او که هر چه خواسته به آن دسترسی داشته، در حال ازدواج است و از او دعوت کرده تا برای عروسی به لندن برود. اما مشکل کوچکی وجود دارد، ساقدوش عروس جف محبوب پیشین کیت است. کیت مجبور است تا در کوتاه ترین زمان ممکن مرد مناسبی برای همراهی خود در عروسی پیدا کند. از این رو دست به دامان یکی از بزرگ ترین شرکت های ارائه همراه در نیویورک می زند. از بخت خوش او کسی که برای همراهی وی فرستاده شده مردی جذاب و جوان است و کیت به زودی احساس می کند که تا آن روز هیچ مردی چون او نتوانسته بر او تاثیر بگذارد.

چرا باید دید؟

همراه عروسی یا بهتر بگویم همراه کرایه ای برای عروسی مانند فیلم به جای او- که در هفته گذشته معرفی شد- درباره دو خواهر ناسازگار است و این که آنها مجبورند در یک مکان مشخص در کنار هم قرار بگیرند. البته این بار بر خلاف به جای او این جا یک جشن عروسی است نه تشیع جنازه!

همراه عروسی مانند فیلم های چهار عروسی و یک عزا و عروسی بهترین دوستم درباره حوادث درون یک خانواده است. دبرا مسینگ بازیگر نقش اول با مینی سریال ویل و گریس به شهرت رسیده و در این فیلم بازی متوسطی ارائه کرده ، با این حال همراه عروسی یک کمدی عاشقانه برای آخرین روزهای سال ٢٪٪٥ و انتخابی خوب برای گذراندن یک ساعت و نیم همراه با خنده و احساس است.



فرزندان باد Les Fils du vent

کارگردان: ژولین سری.فیلمنامه: برونو گویبله، فیلیپ لیون، شارل پریره، ژولین سری. موسیقی: کریستین هنسون. مدیر فیلمبرداری: میشل تابوریو. تدوین: مریلین مونتی یو. طراح صحنه: ساکسیری شانتارانگسری. بازیگران: ویلیامز بل(ویلیامز)، چائو بل دینه(کین)، مالیک دیوف(کنجی)، یان هناتورا(یان)، شارل پریره(لوگان)، لوران پیه مونته زی(لئو)، الودی یونگ(تسو)، سانتی سوادروس(کیتانو)، برت کوواک(وونگ).٩٪ دقیقه. محصول ٢٪٪٤ فرانسه، انگلستان، اسپانیا.

گروهی متشکل از هفت مرد جوان و جسور که شیفته آکروبات بازی هستند، به قیمت شکست استخوان های خود از ساختمان های مرتفع بالا می روند و به شکل مارپیچ از بامی به بامی دیگر می پرند. گروه تصمیم می گیرند تا سفری تفریحی به بانکوک داشته باشند، اما در آنجا خود را با اکروبات بازهای تایلندی روبرو می شود که بر خلاف آنها از توانایی های محیر العقول خود برای کارهای ناشایست و خلاف استفاده می کنند. آنها به زودی خود را در میانه جنگ گروه های مافیایی می یابند و تصمیم دارند تا بی طرف مانده و جان خود از مهلکه به در ببرند.

چرا باید دید؟

حدود ده سال قبل گروهی جوان به نام یاماکازی در فرانسه اعلام وجود کرد و به سرعت دارای شهرت و محبوبیتی چشمگیر شد. این شهرت از چشم لوک بسون دور نماند و در سال ٢٪٪١ فیلمی به همین نام بر اساس توانایی های آنها ساخت. فرزندان باد دومین قسمت از ماجراهای این گروه و محملی برای نمایش توانایی ها و عملیات خارق العاده آنها روی بام ها و هره پنجره هاست. کارگردان و بازیگران فیلم عوض نشده اند، اما از لوک بسون خبری نیست. ژولین سری که در یاماکازی صحنه های اکشن را با کمک آریل زیتون کارگردانی کرده بود ،این بار به تنهایی سکّان را به دست گرفته و موفق شده تا صحنه های زد و خورد را با مهارت و زیبایی بسازد. با این وجود به دلیل روایت نه چندان خوب و ضعف هایی در فیلمنامه منتقدان استقبال متوسطی از فیلم کرده اند. ولی کی به منتقدها اهمیت می دهد؟ مشعل و کمان و بندباز را فراموش کنید و اگر طالب بالا رفتن آدرنالین خون تان هستید به دیدار سامورایی های نوین فرانسوی بشتابید!



کشف نشده Undiscovered

کارگردان: مه یرت آویس. فیلمنامه: جان گالت. موسیقی: دیوید بیروالد. مدیر فیلمبرداری: دنی هیل. تدوین: دیوید کوردون. طراح صحنه: فیلیپ دافین. بازیگران: پل جیمز(بریر تاکت)، استیون استرایت(لوک فالکون)، شانین سوسامون(جوزی)، اشلی سیمپسون(سلیا)، پیتر ولر(ویک تریدوی).٩٧ دقیقه. محصول ٢٪٪٥ آمریکا.

بریر مانکن و به سرعت در حال ترقی است ، اما لوک به رغم این که خواننده و آهنگسازی تواناست، ستاره بخت اش در حال افول است.لوک و بریر عاشق همدیگر هستند، اما مشکل کوچکی در این میان وجود دارد: آن دو از این ماجرا بی خبرند. آنها دو سال قبل با هم در مترو برخورد کرده و لحظاتی کوتاه و عاشقانه با هم گذرانده اند. این حادثه تا زمانی که راه های لوک و بریر در دنیای سرگرمی لس آنجلس بار دیگر با هم تلاقی کند، فقط یک خاطره شیرین است.

چرا باید دید؟

دومین فیلم بلند مه یرت آویس که با ساختن کلیپ برای گروه U-2 مشهور شد، یک کمدی عاشقانه جوان پسند است که از دنیای موسیقی چندان دور نیست. منتقدان آمریکایی برخوردی متوسط با فیلم داشته اند، اما توصیه ما به جوان ها این است: اگر گرمای عشق را هنوز نچشیده اید، آن را هر چه سریع تر با دیدن این فیلم کشف کنید.



کفش های قرمز Bunhongsin

کارگردان: یونگ گیون کیم. فیلمنامه: یونگ گیون کیم بر اساس قصه ای از هانس کریستین آندرسون. موسیقی: بایونگ وو لی. بازیگران: هیه سو کیم(سان جی) ، یئون آه پارک(تائی سو)، سیونگ سو کیم، سو هی گو، ائول لی. ١٪٣ دقیقه. محصول ٢٪٪٥ کره جنوبی.

سان جی که از همسرش جدا شده به همراه دختر شش ساله اش به آپارتمانی تاریک و محقر در سئول اثاث کشی می کند. یک روز در مترو کفش هایی قرمز رنگ پیدا می کند. سان جی با پوشیدن کفش ها ماجرایی که در سال ١٩٤٤ در کره تحت اشغال ژاپن برای صاحب کفش ها افتاده بود، می بیند. این کفش های اسرار آمیز در هر پوشیدن به وقوع اتفاق هایی فجیع سبب می شود.

چرا باید دید؟

دومین فیلم یونگ گیون کیم که با تصاویر و فضای وهم آلودی که ساخته تاکنون موفق به جلب نظر تماشاگران بسیاری شده و نمونه خوبی از فیلم های ترسناک آسیایی- این بار کره ای- برای کسانی است که با سینمای کره از طریق فیلم های کیم کی دوک آشنا شده اند. تماشای فیلم برای کسانی که از دیدن صحنه های ترسناک آزرده می شوند، توصیه نمی شود.



دوستان مطالب برگرفته شده از وبلاگ موج نو هست. گفتم اين مطالب هم اينجا باشه خوبه.

http://newwave.blogfa.com/
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or