Movie Center

یکی نمیتونه یک کلمه جواب بده که این فیلم ترسناکه یا نه ؟
همه 10 خط توضیح میدن اخرم معلوم نمیشه ترسناکه یا نه

یکی میگه عاشقانس یکی میگه سایکوئه
اصلا ترسناک نیست. بیشتر تم فانتزی و جادوگری و درام داره. مثل هری پاتر مثلا :دی البته دو سه تا سکانس ترسناک داره ولی بعید میدونم افراد سن و سال دار بترسن. به شخصه من اصلا نترسیدم و فقط به خاطر درام خوبی که داشت تا تهش دیدم وگرنه همون وسطای فیلم تی وی رو خاموش میکردم :دی
 
  • Like
Reactions: amonre
یکی نمیتونه یک کلمه جواب بده که این فیلم ترسناکه یا نه ؟
همه 10 خط توضیح میدن اخرم معلوم نمیشه ترسناکه یا نه

یکی میگه عاشقانس یکی میگه سایکوئه
والا من هم ترسیدم، هم اروتیک بود تا حدودی، هم اینکه فضاسازی و روایت نیمه اول فیلم چند پله بهتر از روایت نیمه دوم بود. به نظرم میتونستن فیلمنامه رو مثل نیمه اولش با یه سری ابتکارات، به صورت کلی خیلی بهتر جمع کنن.
همون قلعه و روایت نیمه اول رو اگر می تونستن در نیمه دوم و در کوچه پس کوچه های اون شهر گوتیکی پیاده کنن خیلی عالی تر میشد. میشد یه سری تعقیب و گریز و تعلیق مفصل با خلق اتمسفر وهم آلود و مه آلود تو سطح شهر پیاده کرد و روایت رو جور دیگه و از یه منظر دیگه پیش برد. نیمه دوم فیلم متاسفانه تشابه زیادی با فضای فیلمسازی حال حاضر داره و سرسری میره جلو.
 
آخرین ویرایش:
نوسفراتو رو منم لذت بردم واقعا خیلی خوب بود. فضاسازی فیلم عجیب خوب بود واقعا
خیلی منو یاد بلادبورن مینداخت اون تم شهر، موسیقی فیلم و فضای جنگلش خیلی شبیه بازی بود.

من ديشب ديدمش
قبلشم يكم بلادبورن بازى كرده بودم خيلى حال داد منم قشنگ بيشتر تو همون فضا برد.

سینما دیگه پتانسیل زیادی تو ژانر وحشت نداره.
البته که هنوز هم میشه شاهد تک و توک آثار ارزشمندی تو این ژانر بود ولی بیشتر فیلم ها دارن روی المان های روانشناسانه ، تعلیق تاکید میکنن.
ساخت فیلم ترسناک با ایده های نو و منحصر به فرد خیلی سخت شده. نمی گم نیست و نشدنیه ولی خیلی سخته ترسوندن مخاطب امروزی.
اینکه بشه انتظار فیلم هایی رو داشت که فرد رو چنان بترسونه که تا چند مدت شب خوابش نبره یا ترسش تا مدت ها همراه بیننده باشه یا حداقل چیزی عرضه کنه که مخاطب پیگیر این ژانر رو شوکه کنه از نظر جدید و تازه بودن انتظار زیادیه .
چون تمام حقه های معمول و غیر معمول برای ترسوندن مخاطب چه در مورد جادوگری و خون آشام و هیولا ها و جامپ اسکیر ها قبلا صد ها بار زده شده و مخاطب جدی و پیگیر این ژانر میتونه حدس بزنه.
به نظر خیلی وقته که آینده این ژانر افتاده دست صنعت بازی سازی و سینما خیلی عقب تره و به واسطه باز بودن دست بازیسازان و درگیر کننده تر بودن بازی ها حس ترس واقعی رو بیشتر میشه تو بازی ها حس کرد تا فیلم .

بشر مدرن ديگه باورى به اين ميائل ماورالطبيعه نداره.
شايد ٥٠ سال قبل هنوز ملت به جن و شيطان و اينا اعتقاد داشتن و همين فيلمى مثل جن گير رو به كابوس تبديل ميكرد.
الان بايد بيشتر به سمت مسائل عميق روانى حركت كنه اين ژانر يا مثل اين طالع نحسى كه اخيرا اومد در كنار اين داستاناى ترسناك وابسته به مذهب وارد حيطه فساد ترسناك دستگاه دينى بشه.
البته وحشت لاوكرفتى و ايجاد فضاى سنگين مبهم هم همچنان ميتونه تاثير گذار باشه.
 
زک کرگر (نویسنده و کارگردان Barbarian) فیلم جدیدی (ریبوت) از Resident Evil رو کارگردانی می‌کنه!

زک کرگر قصد داره تمرکز فیلم رو به ریشه‌ی ترسناک بازی‌ها سوق بده و بهشون وفادارتر باشه. ۴ استودیو از جمله برادران وارنر و نتفلیکس برای این فیلم در حال مناقصه هستن.
 
من که ۱۰ دادم بهش:دی
نیمه دوم فیلم حتی بهتره از اول
نیمه اول سنگین‌تر و ساکن‌تر و رویایی‌تر هست اما وقتی نیمه دوم با فرود نوسفراتو از قلعه‌اش تاثیرش رو سناریو و اشخاص زیاد میشه
تنش بیشتر میشه و هر سکانس پرتنش‌تر از سکانس قبلی هست
تا اینکه میرسه کجا اوجش؟
اون نمای آخر چی بود دقیقا؟
فکتون باز نموند؟
شاهکار بوده فیلم :دی
سی دقیقه مونده به پایان هم لیلی رز دپ یه سکانس رو carry میکنه که شاهکار فیلمبرداری و کارگردانیه.

کلا حرف خیلی زیاده یه عالمه میشه حرف زد در موردش حتی فیلم بسیار عمیق و لایه به لایه و پر از جنبه‌های گوناگونه که همگی با پیچیدگی کار شده
فقط روایت مربوط به رفیق توماس و بازی فوق‌العادش رو میشه از این فیلم برد بیرون و اونو نقش اول یه فیلم با scale کوچکتر کرد در این حد.
هر چی از این فیلم بگی کم گفتی در کل. عاشقانه تاریخی مسیحیت پاگانیسم کیمیاگری ترس روانشناختی ترس ماروالطبیعی تقابل عشق و امیال سطح پایین غریزی ( که یکی نوسفراتو نمادشه یکی توماس)، دکور موسیقی گریم کاستوم طراحی صدا موسیقی و ...
اصلا اگر خون آشام باشید و پای فیلم از لنز جهان بینی خون آشامیتون اثر رو ببینید داستان کنت اورلاک داستان قهرمانی در طلب عشق است.
برای زنده شدن از عشق
که در یک تناقضی شاعرانه
در موقع جون گرفتن از عشق و تجربه زندگی، میمیره. فردی که خود از قبل مرده بود
همین کار رو برا هر شخصیت میتونید بکنید. انقدر فیلم تک روایتش مسالح داره که اگر یک شخصیت رو انتخاب کنید مابقی مسائل میتونه در تناسب با اون و از زاویه دید اون روایت شه،
شما اگر الن هاتر رو اصلی بگیرید فیلم معناش چیز دیگه‌اس و اگر نوسفراتو، یه چیز دیگه. و این لایه‌ها اصلا تداخل نداره با هم هر دو همزمان صحیحه.
بعدم اگرز نوسفراتوش رو خیلی دوست داره تنها شخصیتی هست که اون رو از سیاهی کامل به نور کامل رسوند هر چند سرنوشت نهاییش مشخصه
مابقی شخصیت‌ها نور رو صورتشون بازی میکنه و با درجه‌بندی نور و سیاهی نیات درونیشون در اون لحظه نمایش داده میشه.
سوا از این‌‌ها فیلم به صورت خام‌ زیباست در کل هر کدوم از نماها میتونه پوستر شه.

در ضمن پشت لایه‌های تراژیک و اتمسفر سنگینش فیلم یه طنز جاری تو سکانس‌ها و دیالوگ‌ها به موقعش داره که اگر اونو بگیرید(چون ظریفه احتمال از دست رفتنش هست) مزه فیلم دو چندان میشه عین ادویه‌ای پیدا کنید که غذایی که آلردی خوشمزه هست رو خوشمزه‌تر کنه

در کل من خیلی حال کردم :دی
 
آخرین ویرایش:

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or