تحلیل بلومبرگ منطقیه. اونایی هم که میخوان به چیز های دیگه ربط بدن، خب ربط میدن کاریشون نمیشه کرد.
منم فیلم های دوره 2000 تا 2006/7 رو بیشتر میپسندم ولی خب جو دنیا فرق کرده و این ربطی به سینما نداره، یه سری چون از سر کوچه شون اونور تر نرفتن فکر میکنن فقط سینما تغیر کرده.
عه من این پست رو الان دیدم
ببین ساعد باور کن میفهمم چی میگی، حقیقتا از نظر محتوای فکری در این بحثت، من به نظرم 99% باهات موافق باشم، به نظرم درسته که خیلی ها صرفا به دلیل تفکرات و نظرات شخصیشون که ریشه در محیط رشدشون هم داره ( به وضوح ریشه در محیط رشدشون داره، کمااینکه اینا تنها نیستند و میلیون ها نفر مخصوصا تو منطقه ما که یکی از زیست گاه های اصلی این تفکرات هست، در این حالت فکری به سر میبرند) با این حال تا جایی که شخصی از کنترل خارج و "تهاجمی و مزاحم" نشده، به نظرم قضاوت خودش و افکارش و ریشه یابیشون، درست نیست و باید به نظرش احترام گذاشت و این میشه ازادی بیان)
به نظرم درسته که صرفا به دلیل همین اعتقاداتشون، میان گیر های حاشیه ای میدند، در واقع به در و دیوار گیر میدن تا کل اثر زیر سوال بره و در نهایت اون احساسات شخصی "نفرت محور" شون ارضا و سیراب شه، نمونه بارزش رو در "هیتر" های شناخته شده 4-5 سال اخیر اخرین ما/ناتی داگ مثلا همش میبینیم، واقعا فکر میکنی مشکل اینا ناتی یا حتی همیشه کلکل استقلال پرسپولیسه؟ (سونی مایکرو)
خب معلومه نه، خیلی از اینا از نقش های فرومری و خالی بندی و فانتزی هاشون که خارج میشن، میبینی حتی گیمر درست حسابی یا فن بوی درست حسابی هم نیستند و همه اش حرف رایگان و خالی بندیه ،خیلی وقت ها اصل موضوع و مشکلشون صرفا یک موضوع اجتماعی و فرهنگی (مثل حواشی که برای اخرین ما ساخته شد) هست و باقی گیر هایی که به اثر میدند هم در واقع هدف اصلیش به "خیال" خودشون بی اعتبار کردن کل اثر برای بی اعتبار کردن اصل اون موضوع که باهاش مشکل دارند هست (مثلا مسائل و ازادی های جنسیتی) ،محدود به مسائل جنسی و جنسیتی هم نیست، میشه تا تقریبا تمام افکار مخرب و کثیف و خراب و عقده های مختص به بخشی از مردم منطقه ما ( و امثال کره شمالی) این موضوع رو بسط داد،
اینارو گفتم که بدونی تا حدودی میفهمم چی میگی، و باهات در یک جایگاه فکری قرار میگیرم، اما با این حال، این استدلال که مطرح کردی یعنی "دنیا تغییر کرده" لزوما استدلال درست و منطقی نیست، خیلی ساده و کوتاه میگم:
- بعد از به قدرت رسیدن رایش سوم هم دنیا تغییر کرد، به روایتی حدود 100 میلیون انسان در حدود 10 سال از بین رفتند و این شوخی و سوژه ای برای اثبات خود (!) نیست، چون شوخی نیست میشه فهمید که چی شد که بحران جهانی تا حدی شدت گرفت که امریکا مجبور شد با
جنایت، جلوی جنایت رو بگیره، یک لکه ننگ در تاریخ امریکا، هرچند واجب و اجتناب ناپذیر (فکت)
- بعد از به قدرت رسیدن EA هم دنیا عوض شد، در واقع یک دنیای ازاد و راحت و مرفه (هرچند با اشکالات فراوان) تبدیل به مصداق جهنم رو زمین شد، خب اینجا هم دنیا تغییر کرد،
- بعد از همپوشانی منافع استالین و دول دیگر و تقویت و بقای حکومت شوروی، هم دنیا تغییر کرد، n عدد کشور به جهنم سرخ مبتلا شد و دنیا به معنای واقعی تغییر کرد، (این رو به مائو هم گسترش بده)
- بعد از حمله اعراب شبه جزیره (این مهمه، چون کسی که به ایران حمله کرد اعراب "شبه جزیره" بودند نه لزوما "اعراب") و سقوط شاهنشاهی و تمدن +1100 ساله ایران/ایرانشهر هم دنیا تغییر کرد، شهر ها و کتاب خانه های بی مانند با خاک یکسان شد، الگوی یک سری از متمدن ترین مردم مثلا یونانی ها(!) در گسترش تمدن با خاک یکسان شد، مثلا زنان ایرانی که تا دیروز به دنبال شعر و فلسفه و رقص و تربیت جامعه (کودک) بودند، تبدیل به برده های جنسی ارزان در بازار های خلیفه شدند، مردان ایرانی که تا دیروز ادیب یا سلحشور و اهنگر و پهلوان یا کشاورز بودند، تبدیل به برده های جنسی و کاری شدند، خب اینجا هم دنیا تغییر کرد،
ببین این لیست رو میشه تا ابد ادامه داد، پس با اینکه حقیقتا در محتوا باهات هم نظرم، اما استدلالت درست نیست، خیلی ساده است، دنیا الانم تغییر کرده درسته، اما بخش مهمی از مردم هم با این تغییرات "موافق" نیستند، و باور کن، این لازمه وجود خرد و بهبود شرایط در اینده است، چون اگه همه همیشه بدون چون و چرا موافق باشند، تنها راهی برای رشد بدون برنامه ریزی و ایجاد مشکل و بحران و شکل گیری دیکتاتور های نوین، پدید میاد... اتفاقی که تا حدی در مورد مثال های بالا، رخ داده...
*بخش مهمی، با منطق برخورد میکنند نه احساسات به جا مانده از محیط رشد، به درستی با "وسیله" مشکل دارند، نه محتوا یا هدف، این انتقادات از رسانه رو، به نظرم تو این محدوده در نظر بگیر... هرچند همیشه یک عده محدود، جز تخریب فضا، کاری دیگر از عهده شون بر نمیاد و این طبیعتشون هست..، دیگه مجبوریم تحمل کنیم...