hitman68
کاربر سایت
بله قراره از 10 تیر کلا سایت down بشهفعالیت سایت bia2 متوقف شده ؟
کسی خبر داره؟
اگه اشتراک دارین گفتن پولو پس میدن ولی فعلا بعد دو هفته هیچ بخری نیس
بله قراره از 10 تیر کلا سایت down بشهفعالیت سایت bia2 متوقف شده ؟
کسی خبر داره؟
مشکل فیلم های ترسناک اینه که دست روی هر سوژه ای میذارن برای ما کلیشه ای شده. دیگه هیچ جامپ اسکری برای ما شوکه کننده و غیر منتظره نیست چون همه رو می تونیم حدس بزنیم.
البته این نسخه جدید Evil Dead قطعا در زمینه وحشت نسبت به نسخه 2013 پسرفت داشته .
به نظرم پتانسیل سینمای وحشت بیشتر از این نمیشه در واقع مدیوم سینما به نهایت پتانسیلش رسیده و دیگه چیز جدیدی نمی تونه ارائه بده آینده ژانر وحشت تو صنعت گیم هست.
اینی که میگی کاملا درسته ولی بیشتر در مورد فیلم های هالیوودی صدق میکنه.مشکل فیلم های ترسناک اینه که دست روی هر سوژه ای میذارن برای ما کلیشه ای شده. دیگه هیچ جامپ اسکری برای ما شوکه کننده و غیر منتظره نیست چون همه رو می تونیم حدس بزنیم.
البته این نسخه جدید Evil Dead قطعا در زمینه وحشت نسبت به نسخه 2013 پسرفت داشته .
به نظرم پتانسیل سینمای وحشت بیشتر از این نمیشه در واقع مدیوم سینما به نهایت پتانسیلش رسیده و دیگه چیز جدیدی نمی تونه ارائه بده آینده ژانر وحشت تو صنعت گیم هست.
بله قبول دارم که هنوز هم میشه تو سینما امیدوار به فیلم های با درون مایه روانشناسانه و بعضا ترسناک بود.فکر کنم باز بازگردیم به آن فرضیه؛ فیلمی که شما را بتواند لحظهای بترساند با فیلمی که معیارهایش را در ژانر وحشت رعایت کرده و انسجام روایی دارد، تفاوت وجود دارد. دو تا مثال برای هر یک میزنم
مثال اول: فیلم Twin Peaks: Fire Walk with Me فیلم متوسط رو به پایینی است (تنها با عنوان یک پیشغذا برای شروع فصل سوم سریال در نظر گرفته میشود) اما چند سکانس ترسناک و کرینجی دارد که هیچوقت فراموششان نمیکنم؛ بله؛ آن سکانسها ترسناک هستند؛ چون لینچ تکنیک صدا و نورپردازی را به خوبی میداند و این دو تکنیک لحظه ترسناکی را در سکانس پایانی قتل لارا پالمر ایجاد میکنند.
مثال دوم: فیلم Cure 1997 کوروساوا؛ فیلم خودش را در ژانر تریلر روانشناسانه معرفی میکند اما عملا دستی هم در ترس-روانشناسانه دارد؛ فیلم اصلا ترسناک نیست؛ زور هم نمیزند که لحظه ترسناکی را خلق کند؛ اما انسجام روایی دارد؛ اتمسفر بینظیری دارد و برای منی که آثار شرقی را تحمل نمیکنم، Cure را دوست داشتم. باز هم میگویم که فیلم اصلا لحظهای به نام جامپ اسکر ندارد.
پ.ن:اینکه آینده ژانر وحشت در صنعت گیم هست قبول دارم اما من عینی تفاوتی میان P.T، Outlast 2 و Madison پیدا نکردم!
پ.ن 2: برای تجربه کل ژانر وحشت به سه سریال Kingdom (فون تریه)، Master of Horror و Fear Itself مراجعه کن!
پ.ن3: فیلم Sinister جز دسته اول محسوب میشود!
من چند مدت پیش فیلم مدیوم رو که محصول مشترک تایلند و کره بود رو دیدم. بیشتر تو همون حال و هوای کانجورینگ و اکسورسیت بود . نمیشه گفت که سینمای شرق هم بی تاثیر از سینمای هالیوود بوده .اینی که میگی کاملا درسته ولی بیشتر در مورد فیلم های هالیوودی صدق میکنه.
سالهاست سینمای هالیوود فیلم ترسناک خوبی نمیتونه بسازه ، جز Conjuring یا نهایتا یکی دو تا دیگه.
البته این رابطه مستیقیم با باورهای ما هم داره که یکسری مسائل مربوط به مذهب و... رو بهش اعتقاد داشته باشیم یا نه.
که این خب خیلی در ارتباطی که با این فیلمها میگیریم تاثیر داره ، چون پایه و اساس بالای 90 درصد این فیلمها ریشه در خرافات داره.
اما خب میشه برای لذت بردن برای یکی دو ساعت مغز رو گول زد و یک پارچه ای چیزی انداخت روش که فعلا کار نکن ببینم تهش چی میشه
در هر صورت اگه فیلم ترسناک خوب میخواید فیلم های جنوب شرقی مثل کره ، اندونزی و امثالهم الان عالین.
بله قبول دارم که هنوز هم میشه تو سینما امیدوار به فیلم های با درون مایه روانشناسانه و بعضا ترسناک بود.
اما همون فیلم ها هم به نظرم از دید مخاطبی که جدی سینمای وحشت رو دنبال میکنه و بارها دیده و تجربه کرده بعد از یک مدت تکراری میشن و حقه هاشون دیگه تازه نیست.
بیشتر منظور من از پتانسیل بر میگرده به ابزارهایی که می تونه سینما یا گیم ازش کمک بگیره تا مخاطب رو بذاره جای شخصیت اصلی و اینجوری فضا و اتمسفر ترسناک رو به مخاطب القا بکنه. هر چقدر کار سازندگان گیم یا فیلم بهتر باشه مخاطب بیشتر درگیر میشه.
در سینما فیلمبرداری، بازی بازیگر ها، صدا ، نورپردازی و سناریوی خوب همه دخیل هستن اما همه این ها تا یک حدی می تونن کشش ایجاد کنه و تا یک حدی حقه های بکار رفته درشون میتونه مخاطب رو شوکه یا درگیر کنه بعد از یک مدت تمام این حقه ها تکراری میشن و تبدیل میشن به کلیشه.
به خصوص برای مخاطب حرفه ای که سینمای وحشت رو در شرق و غرب دنبال میکنه پیدا کردن اثر جدید و نو چیزی که اون لذت وحشت رو در مخاطب زنده نگه داره خیلی سخت تر میشه چون فیلم ها به نوعی همه بعد از یک مدت حالت تکراری پیدا میکنن.
یکی از علت هاش به نظر من اینه که سینما هم دستش بسته است و به جز صدا و فیلمبرداری سناریو خوب چیز خاص دیگه ای تو دست و بالش نیست که ارائه بکنه .
شما وقتی یک فیلم رو میخواهید نگاه کنید نهایت کنترلتون و تاثیرگذاریتون تو فیلم مگه چقدره ؟؟ فوقش قرار یک دکمه پلی و پاز رو بزنین که فیلم رو نگه داره یا اجرا کنه، همین.
اما وقتی میگم پتانسیل گیم بیشتر هست (که البته خودتون هم قبول دارید) منظورم اینه که علاوه بر تمامی ابزارهای سینما که بالا اشاره کردم(شخصیت پردازی و دیالوگ های کاراکتر، صدا ، اتمسفر و نورپردازی محیط گیم ) گیم به شما امکان کنترل شخصیت رو میده چه بسا با VR. میتونین تو کل یک نقشه اصلا سراغ یک سری مراحل نرید ، پایان متفاوتی داشته باشه هر بار که بازی میکنید . شما صد بار هم یک فیلم رو ببینید آخرش عوض که نمیشه. در ضمن شما P.T رو مثال زدید که خود من هم میخواستم تو پست اولم بهش اشاره کنم . اگر درست یادم باشه بار دومی که دمو رو بازی میکردی به جای اینکه اون زنه ترسناک تو راهرو بار 10 یک دفعه سر و کله اش پیدا بشه بار 13 ام یک دفعه میدیدش. همین یک مورد هم میشه یک ابزار جدید حتی در خلال تجربه دوباره بازی جای عناصر وحشت در گیم جابجا میشه و شما رو دوباره شوکه میکنه چون انتظارش رو نداشتید.
همه این ها به علاوه پیشرفت هوش مصنوعی تو بازی ها به شدت تو بازی ها می تونن دست سازنده رو باز بذارن و همین جاست که صنعت گیم قشنگ از سینما سبقت میگره.
اینکه شاید تفاوتی بین Outlast2 یا P.T ندیدید رو قبول ندارم چون به نظرم زیربنای قضیه وجود داره تو بستر این بازی ها فقط حالا بسته به سازنده های این ژانر هست که چقدر بتونن این پتانسیل نهفته تو گیم رو گسترش بده . شاید تو سال های بعد بشه دید.
اینکه الان اونقدر تفاوتی بین این بازی ها نیست به معنای نبود بستر لازم برای شکوفایی پتانسیل ژانر وحشت تو بازی ها نیست به این معناست که فعلا بازیساز ها اونقدر جلو نرفتن .
من چند مدت پیش فیلم مدیوم رو که محصول مشترک تایلند و کره بود رو دیدم. بیشتر تو همون حال و هوای کانجورینگ و اکسورسیت بود . نمیشه گفت که سینمای شرق هم بی تاثیر از سینمای هالیوود بوده .
ولی اونجا هم بعضا کمتر آثار شناخته شده و قوی به نظرم پیدا میشه. از سینمای اندوزی زیاد فیلم ندیدم این چند سال فیلم ترسناک قوی دادن بیرون ؟
بحث اعتقاد هم درست هست به طوریکه وقتی 18 سالم بود و هنوز اعتقادات قوی داشتم Exorcist رو برای بار اول دیدم زهره ترک شدم چند شب راحت نمی تونستم بخوابم ولی با بالا تر رفتن سن و کاهش اعتقادات دیگه الان برام حکم ترسناک بودن رو هیچ کدوم از این فیلم های جن گیری نداره.
اینجوری به نظرم داشته اعتقادات قوی یک امتیاز مثبت برای لذت بیشتر بردن از سنمای وحشت هست.
به نظرم همین فرمت فعلی مشکلی نداره نیاز به تعاملی شدن نداره البته من بلک میرور رو ندیدیم نمی دونم اون اپیزود چجوری بوده. منظور کلی من این بود که سینما با این فرمت فعلیش دیگه حدش همینه برای تجربه ای وحشت فراتر از اینی که سینما ارائه میده باید رفت سمت گیم. که البته اون هم به نحوی تو ورطه تکرار و کپی هست اما بستر پیشرفت درش مهیاست و نیاز به یک جرقه یا شاید یک تلاش جمعی از سمت سازنده گان داره تا یک گام بره جلو تر .چیزی که من متوجه شدم این است که مایل هستید سینما بیشتر به سمت تولید آثار Interactive بره؟ شما موافق دخالت فناوری در تغییر فرم سینما جهت ارائه یک تجربه متفاوت به مخاطب هستید؛ کاری که «چارلی بروکر» با اپیزود Bundersnatch کرد که همان فرمت Interactive Movie میشود. بحث سینما و گیم جدا هست؛ تجربه تعاملی با تجربهای که تنها چشم مسیر را دنبال میکند، متفاوت است؛ من این را فکر کنم در زمان اقتباس The Last of Us گفتم که اقتباس نمایشی آن تجربه تعاملی از بازی را به ارمغان نمیآورد اما میتواند با انسجام داستانی و همان ابزارهای الفبایی سینما نمایش را جذابتر کند. بحث دیگر ترسیدن که خارج از مبحث سینما است، به حالت روح و روان ما بازمیگردد؛ یکی همان مود است؛ من فیلم Victoria را شب دیدم اما انگار نه انگار که ترسی در وجودم ایجاد کند اما به طرز عجیبی در اواسط ظهر، قسمت پایانی فصل دوم تویین پیکس واقعا لحظاتی مرا ترساند! پس یک بحث مود هست و تمرکز فکریمان به اثر!
من آنچنان در گیم خیلی عمیق به جزئیات مثل سینما و سریال نگاه نمیکنم؛ فقط اینکه P.T Like Horror را زیاد شده و تا حدودی دارند Indie کارها زیراکس میزنند؛ من تکرار را در set-piece های Madison و P.T دیدم؛ حالا گویا همان set-piece داخل تونل متروکه Outlast 2 قرار است در Amnesia Bunker پیاده شود! قضیه فوبیا به تابلوهای نقاشی که در Layers of Fear میپردازد هم در فیلم The Stendhal Syndrome (1996) بهش پرداخته شده بود ولی باز همان تجربه تعاملی است که دوز القای وحشت آن چند برابر قویتر از سینما و تلویزیون است؛
پ.ن: هرکی میخواد FEAR EXTRACTION POINT رو از الان شروع کنه، باید دو سه تا پوشک همراه خودش داشته بشه که مبادا ...
دروددیروز داشتم فیلم Truth با بازی کیت بلانشت رو میدیدم. موضوعش چند روزنامه نگار بودن که میخواستن بگن جرج بوش با پارتی بازی وارد گارد ملی شده ( چه موضوع مهمی!) جدایی از بد بودن فیلم، اواسطش با خودم گفتم خب به من چه؟ شده یا نشده. اصلا مگه مهمه که اومدن از روی این داستان فیلم ساختن؟ هرچقدر هم بازی ها و کارگردانی خوب باشه باز هم این مدل فیلم ها رو نمیتونم جدی بگیرم ( جدیدا اینطوری شدم) نمیدونم شاید بی علاقگی یا هرچیز دیگه ای باشه. امیدوارم بگذره!
این فیلم مثال بود. برای من تسری پیدا میکنه به بقیه فیلم ها. احساس میکنم دیگه علاقه خاصی به دیدن فیلم ندارم خصوصا این مدل فیلمها. خلاصه بد اوضاعیه!درود
این فیلما، سینمای قصهگوی جریان اصلی هستند دیگه.
هرچه قدر هم کارگردانی خفن و بازیگری خفن و... داشته باشه، وقتی قصه و ایده اصلی پشت اون جذابیت نداشته باشه برای مخاطب، به دل آدم نمیشینه.
مثل همین فیلم Air ساخته جدید افلک. انگار که فیلم خوبیه و واکنشهای مثبتی داشته. ولی حقیقتا داستان قرارداد کفش بستن با مایکل جردن برای من جذابیت نداره. 2 ساعت وقت صرفش نمیکنم.