Movie Center

به نظر منم موفقیت فیلم هیچ ارتباطی با استودیو سازنده و بودجه نداره و مثال های زیادی وجود دارن که با بودجه های کم فروش های عظیم کردند مثل SAW جیمز وان

استودیو های خوبی هم وجود دارن که تو این چند سال اخیر بهترین آثار مال همینا بوده مثل بلوم هاوس

و فیلم های خوبی ام اومدن بیرون که به خاطر شات های خاص دوربین، طبیعی جلوه دادن محیط فیلم و داستان و اتمسفر نابشون مثل بمب ترکیدن: فیلم پلتفرم

کلا سینمای مارول جدا از تمام دنیای سینما هست و اصلا قابل مقایسه با هیچ چیزی نیست. فیلم های مارول موفقیت گیشه تضمین شده ای دارن حتی اگر در حد ونوم آبکی و مضحک باشن یا مثل بیوه سیاه خشک و جدی باشن. مگر اینکه عواملی مثل تعطیلی سینما به خاطر ویروس کرونا وسط باشه یا فیلم Eternal چون باری اولی هست که در دنیای مارول میبینیمش و هیچ پیش‌زمینه ای نداریم ازش چندان فروش مناسبی رو تجربه نکنه. اما جایگاهی که کوین فایگی ساخته برای مارول و این تولید سریال های کوتاه برای وصل کردن داستان ها ب همدیگه، همه و همه یک اعتیاد خاصی به دنیای مارول رو به وجود آورده که شما مجبوری تماشا کنی و این ینی فروش گیشه فوق العاده. اما اینکه آیا این فیلم ها واقعا خوب هستن به همون اندازه ای که میفروشن؟ اینو دیگه بیننده باید بگه
 
بودجه تولید یک اثر سینمایی در دهه 90 میلادی با زمان کنونی از زمین تا آسمان فرق کرده است. لینج عمرا بتواند با همان میزان بودجه 15 میلیون دلاری، یک فیلم شبیه «بزرگراه گمشده» بسازد. حالا آن که فیلم /سریال مدنظرش (تویین پیکس فصل سوم)، در سال 2017، بودجه ساخت آن 41 میلیون دلار تخمین زده شد. تولید یک اپیزود از سریال TWD، نزدیک به یک میلیون هزینه برمی دارد و آمازون همین هزینه را برای ساخت سریال ارباب حلقه ها به کار برده که منجر شد برای جبران هزینه، آمازون سریال های کوچک خود اعم از Sneaky Pete، Patriots, Mozart in Jungle را کنسل کند. ریدلی اسکات مثال زده شد؛ جدا از فیلم The Last Duel، دنباله Alien ایشان (Covenant)، فروش جالبی هم نداشت. علت ممکن است مشاهده مردم به ریویوهای فیلم (چیزی که در سینمای امروزه جدانشدنی است) یا دلایل دیگر (کیفیت پایین نسبت به پرومتئه، مخالفت عینی اش با آثار ابرقهرمانی! و ...). مایک لی، از کارگردان های سوق یافته به سینمای «آوانگارد»، برای یافتن یک شرکت توزیع کننده برای فیلم جدیدش، به مشکل خورده است. مهم ترین بخش این خبر این است که «نتفلیکس» پروژه مایک لی را نپذیرفت. وقتی نتفلیکس که به هیچ پروژه ای نه نمی گوید، انتظار دارید که یک موسسه فیلم سازی دیگری تولید فیلم مایک لی را برعهده بگیرد؟! مثال دیگر در مورد همان سریال «بازی مرکب» که خود سازنده می گفت که ده سال سراغ هر شرکت فیلم سازی رفته و هیچ کدام وظیفه تولید اثرش را قبول نکردند. پروسه تبدیل ایده به اسکریپت و سپس به فیلم نامه نهایی، پروسه ای طولانی است و اگر به این دلیل باشد که فرد آماتور و فن سینما، با پیروی از این پروسه، می تواند راحت پایش در هر شرکت فیلمسازی بذارد و فورا چراغ سبز بگیرد، محال است. چه در ایران باشد (که به مراتب بدتر) و چه در آمریکا.
 
دیوید لینچ که تقریبا بودجه ساخت اکثر فیلم هاش زیر 10 15 میلیون بوده که بودجه متوسط رو به بالایی محسوب نمیشه، هیچ کدوم هم فروش خوبی توی گیشه نداشتن! کلا این مدل سینما هیچ زمانی توی گیشه خوب نمی فروخته و مشکل الان نیست. اما الان IMDb هست، هزار جور شبکه و بستر تبلیغاتی هست که شما می تونی توش خیلی خیلی راحت تر مخاطب هاتو پیدا کنی
مثلا فیلم رستگاری شاوشنک اون زمانی که عرضه شد نه توی گیشه خوب فروخت و نه بین منتقدین اقبالی داشت یعنی کلا داشت توی تاریخ سینما گم میشد! به لطف همین IMDb و عرضه فیلما روی DVD بود که این فیلم به مرور انقدر محبوب و معروف شد، الان شرایط صد برابر بهتر از دهه 90 هست و شما اگه واقعا هنرمند باشی، ایده نو داشته باشی، انقدر بستر برای عرضه کارت وجود داره که خیلی راحت می تونی به اون جایگاه مدنظرت برسی (سینما، موسیقی یا هر هنر دیگه ای)
خیلی واضحه که بعضی از این مدل کارگردانایی که اشاره شد نمی تونن با دیزنی و وانر بروز و ... کار کنن (قبلن هم با این استودیوها کار نکردن) اما آیا شما برای ساخت فیلم به همین چندتا استودیوی بزرگ محدودی؟!
شما معتقدی مثلا اسکات یا کامرون اگه بخواد یه چیزی در حد بیگانه 1979 یا ترمیناتور 1 و 2 بسازه، وارنر و پارامونت بهش میگن نه باید کیفیت فیلمت پایین باشه؟!! اصلا فرض کنیم همچین چیزی بگن، چیزی که زیاده استودیو و اسپانسره، حالا حتما نباید بودجه ساخت فیلمت 200 میلیون دلار باشه و بدی فلان سلبریتی و جلوه های ویژه آنچنانی! خود اسکات همون فیلم بلید رانر 1982 رو با محدودیت بودجه بسیار زیادی ساخت. یکی از دلایلی که فیلمش انقدر اتمسفر بارونی و تاریکی داشت فقط این بود که پول نداشت یه ستینگ درست حسابی بسازه و به این کارا متوسل میشد تا ظاهر فیلمو حفظ کنه که اتفاقا همین محدودیت بعدا تبدیل شد به نقطه قوت فیلمش و اون اتمسفر سایبرپانکی توی سینما قوت گرفت!
الان شما فیلم The Blair Witch Project محصول 1999 رو در نظر بگیر. بودجه ساخت 200 هزار دلار! فروش گیشه 250 میلیون!! یه استودیوی گمنام هم پشت فیلم بوده. امکان ساخت همچین فیلمی توی دهه 50 60 محال بود. الان توی دو دهه اخیر بیشمار فیلم و ایده جالب داریم که همگی توسط استودیوهای بسیار گمنام و بی پولی ساپورت شدن که اتفاقا خیلی هاشون هم توی گیشه هم ترکوندن. من نمیدونم چرا همه همچنان فکر میکنن برای ساخت فیلم فقط اون چندتا استودیو بزرگ هالیوود باید پشت کار بیان. توی دهه 90 فقط و فقط یه استودیو فوق خفن می تونست انیمیشنی مثل Toy Story تولید کنه. الان با پیشرفت CGI و در دسترس عموم قرار گرفتنش یه تیم کوچیک هم می تونه بشینه و با یه بودجه خیلی کم یه انیمیشن در حد همون کیفیت بسازه.
من همچنان صد در صد به حرفی که زدم معتقدم! آزادی عمل برای عرضه هنر توی این چند دهه اخیر خیـــلی زیاد شده، هر کسی با هر سلیقه ای هر ایده ای رو داشته باشه می تونه بره دنبالش و بسازش (نمیگم هیچ محدودیتی نیست، اما محدودیت ها و مشکلات الان خیلی خیلی کمتر از دوره های گذشته اس)، واقعا اینکه مارول نمیذاره یه فیلم خوب ساخته بشه یک درصد هم برای من قابل قبول نیست :D
اسکات یا کامرون امروزه اگر بخوان یه فیلم با فیلم نامه ی اوریجینال بسازن-همونطور که بیگانه و ترمیناتور هر دو اون زمان فیلم نامه های اوریجینال محسوب میشدن- قطعا از طرف سرمایه گذار ها بهشون نه گفته میشه! لب مطلب اون ویدیو ها و حرف من هم همین هست! این سرمایه گذار ها میان به فیلمی مثل the last duel که یه فیلم نامه ی جدید هست و آی پی خاصی پشتش نیست و با این که این همه اسم معروف به فیلم چسبیده ضرر ده بوده نگاه میکنن و ایده ی مناسبی که کارگردان معروف بعدی داره رو رد می کنن تا به جاش برن روی فیلم های با آی پی بزرگ سرمایه گذاری کنن. این اگر محدودیت نیست چیه دیگه!
ولی به جای این فیلم نامه های اوریجینال، بخوان دنباله/ریبوت برای همون دو آی پی که اشاره شده بسازن، میتونن براش خیلی راحت سرمایه گذار پیدا کنن. این که گفتی چیزی که زیاده استودیو و اسپانسره به گفته ی شخص توی همون ویدیو ها واقعا چنین چیزی نیست! کسی دیگه روی فیلم های با بودجه ی متوسط و فیلم نامه های اوریجینال سرمایه گذاری نمی کنه.

اتفاقا توی ویدیو هم اشاره می شه، الان گیلرمو دل تورو و ام نایت شامالان، دو تا از اسم های معروف بارها اومدن گفتن هیچکس روی فیلم نامه های اوریجینال فیلم هاشون سرمایه گذاری نمی کنه و تنها به این دلیل می تونن تا به امروز فیلم هاشون رو بسازن چون خودشون روی فیلم هاشون دارن سرمایه گذاری می کنن و با پول خودشون داره ساخته میشه، که مسلمه برای همه شدنی نیست، مخصوصا به دلیل ریسک بالای این روش.

این که فیلم رو با محدودیت بودجه هم بسازی چند تا موضوع درش وجود داره، اگر در مورد فیلم ساز های تازه کار صحبت کنیم بله شاید شدنی باشه و به خاطر همین هم هست که گفته شد یکی از اون دو دسته فیلم هایی که الان ساخته میشن همین فیلم های با بودجه‌های خیلی کم هست، که البته همین فیلم ها هم اکثرا به سودآوری نمیرسن، ولی منطق اسپانسر ها اینه که اینقدر این سرمایه گذاری های ریز انجام بشه تا بالاخره به یه فیلم lightning in a bottle برسن (مثل همون the blair witch project که خودت اشاره کردی و paranormal activity و ...) و بتونن این قدر سود کنن روی همون فیلم تا ضررهای قبلشون رو بشوره بره. الان تنها دلیلی که روی این فیلم های ارزون هم گهگداری سرمایه گذاری میشه همینه.

مسئله ی دیگه ش هم اینه که اگر ما دوباره در مورد کارگردان های معروف بخوایم صحبت کنیم، این مدل ساخت فیلم دیگه براشون معنی نداره و نباید هم داشته باشه، ریدلی اسکات که اون زمان بلید رانر رو با محدودیت بودجه ساخت فیلم ساز معروفی نبود و حاضر بود این مشکلات رو به جون بخره تا فیلمش ساخته بشه، ولی الان به شدت معروفه و به اصطلاح خرش از پل گذشته، دیگه براش چیزی به اسم محدودیت بودجه نباید وجود داشته باشه و به راحتی باید روی فیلم هاش سرمایه گذاری بشه و ساخته بشه، من هم اگر جاشون بودم و چند دهه با مشکلات کمبود بودجه سروکله میزدم تا به یه جایی برسم و مشهور بشم، و بعد از همه ی این اتفاقات هم باز محدودیت بودجه داشته باشم معلومه میگم F this و میرم توی خونه میشینم و فیلمی دیگه نمی سازم:D الان دلیلی که از همه ی اون فیلم ساز های معروف دیگه فیلمی بیرون نمیاد هم همینه.

الان مشکل کلی هم به نظر اون شخص توی ویدیو ها و من همینه، چند دهه ی قبل هالیوود هنوز توی فاز ریسک پذیری بود و فیلم های با بودجه های متوسط روشون سرمایه گذاری و ساخته می شد، حتی اگر به سودآوری نرسیدن هم منتهی میشد، ولی الان سرمایه گذار ها دیگه ریسک پذیر نیستن و با خودشون میگن چرا روی فیلم نامه ی جدید تو سرمایه گذاری و ریسک کنیم وقتی میتونیم همه ی سرمایه گذاریمون رو بگذاریم روی اون فیلم های با آی پی های بزرگ که قطعا به سودآوری میرسن! حالا در کنارش چند تا فیلم خیلی کوچیک هم سرمایه گذاری می کنیم تا بالاخره به اون فیلم کم خرج ولی به شدت سودآور برسیم. الان اون فیلم هایی که اون وسط قرار میگیرن و اون فیلم ساز های معروف هم میخوان توی اون ناحیه کار کنن در حال مردنه. و اون فیلم ساز های معروف هم یا از طرف روش پر ریسکی مثل self financing میان فیلم هاشون رو میسازن، یا میرن توی خونه میشینن.

کلا بحث خیلی جالبیه و متاسفانه ما هیچکدوم تجربه ی کار توی صنعت رو نداشتیم که بخوایم صریح نظر بدیم، به خاطر همین هم هست که من اطلاعاتم رو از اون ویدیو ها گرفتم، کسی که خودش توی چند سال اخیر فیلم نامه های زیادی مینویسه و به عنوان تازه کار وارد عرصه کارگردانی شده، و حرف هاش دقیقا به عنوان یکی که ایده ی نو داره و تازه کار هست ناامید کننده ست. اتفاقا اشاره میشه که بارها شده که فیلم نامه هایی که نوشته کسی بهش علاقه نشون داده، ولی توی جلسه ای که گذاشته شده مشخص میشه که اون سرمایه گذار در نهایت میخواد روی فیلم نامه ای که آی پی معروف پشتش هست و به اصطلاح accessible هست و یا مضمون های politically correct توشون وجود داره سرمایه گذاری کنه. چجوری میشه این جور تجربه ها رو شنید و بعد گفت توی عصر خوبی از نظر خلاقیت و ایده هستیم؟
 
حرف تام هالند نشون می‌ده چقدر نفهمیده حرف اسکورسیزی رو. توپیدن اسکورسیزی به مارول در جهت «آسون بودن ساختشون» نبود که این بنده خدا اومده می‌گه ساختن فیلمای مارول سخته. یه سری آدم تو سینما بودن که سینما رو فرم جدیدی از هنر می‌دونستن، و تعریفشون از هنر لزوما به سرگرم کردن مخاطب ختم نمی‌شد. سینما براشون یه ابزار بود برای بیان وضعیت جمعی یا فردی. کاری به درست و غلط بودن دیدگاهشون ندارم، اما قاعدتا سینما برای یکی مثل گدار دخلی به سرگرم کردن نداشت. اسکورسیزی که تک تک کادربندی‌هاش توی فیلم راننده تاکسی یه مفهوم روانشناختی داره، قطعا نمی‌تونه فیلم‌های مارول رو سینما بدونه. حالا شما می‌تونی تعریف اسکورسیزی و گدار از سینما رو زیر سوال ببری، اما حداقل قبلش بفهم چی می‌گن، بعد شروع کن به دیس کردن! :D خود اسکورسیزی تو یه مصاحبه گفته بود ساخت فیلمای مارول سخته و کسایی که می‌سازنش مستعدن.

این قضیه تنزل هنر هم خیلی موضوع جالبیه. هر وقت بحثش وسط میاد یاد فیلم midnight in paris می‌افتم که شخصیت اصلی محو پرستش اسطوره‌اش یعنی همینگوی بود، و خود همینگوی ناراحت از اینکه توی «دوران طلایی» هنر زندگی نمی‌کنه و نسبت به جریانی که توش قرار داره بدبینه. کلا ما آدما دوست داریم فکر کنیم هنر قبلا بهتر بوده و انگار راه فراری هم ازش نداریم! :D احتمالا سی سال دیگه آدما به «اونجرز» نگاه می‌کنن و می‌گن «ببینید هنر از کجا به کجا رسیده!»
 
حرف تام هالند نشون می‌ده چقدر نفهمیده حرف اسکورسیزی رو. توپیدن اسکورسیزی به مارول در جهت «آسون بودن ساختشون» نبود که این بنده خدا اومده می‌گه ساختن فیلمای مارول سخته. یه سری آدم تو سینما بودن که سینما رو فرم جدیدی از هنر می‌دونستن، و تعریفشون از هنر لزوما به سرگرم کردن مخاطب ختم نمی‌شد. سینما براشون یه ابزار بود برای بیان وضعیت جمعی یا فردی. کاری به درست و غلط بودن دیدگاهشون ندارم، اما قاعدتا سینما برای یکی مثل گدار دخلی به سرگرم کردن نداشت. اسکورسیزی که تک تک کادربندی‌هاش توی فیلم راننده تاکسی یه مفهوم روانشناختی داره، قطعا نمی‌تونه فیلم‌های مارول رو سینما بدونه. حالا شما می‌تونی تعریف اسکورسیزی و گدار از سینما رو زیر سوال ببری، اما حداقل قبلش بفهم چی می‌گن، بعد شروع کن به دیس کردن! :D خود اسکورسیزی تو یه مصاحبه گفته بود ساخت فیلمای مارول سخته و کسایی که می‌سازنش مستعدن.

این قضیه تنزل هنر هم خیلی موضوع جالبیه. هر وقت بحثش وسط میاد یاد فیلم midnight in paris می‌افتم که شخصیت اصلی محو پرستش اسطوره‌اش یعنی همینگوی بود، و خود همینگوی ناراحت از اینکه توی «دوران طلایی» هنر زندگی نمی‌کنه و نسبت به جریانی که توش قرار داره بدبینه. کلا ما آدما دوست داریم فکر کنیم هنر قبلا بهتر بوده و انگار راه فراری هم ازش نداریم! :D احتمالا سی سال دیگه آدما به «اونجرز» نگاه می‌کنن و می‌گن «ببینید هنر از کجا به کجا رسیده!»
حرفتون درسته ولی خب واقعا قبلا بهتره بوده . دلیلم هم اینه کافیه نماد های سرگرم کنندگی سینما رو در سال های مختلف باهم مقایسه کنیم . بحث مارول رو بگذاریم کنار چون اون برای ماها یک پدیده جدیده اما برای مردم دنیا یک خاطره است . الان پیش از اسپایدرمن کدوم فیلم تونست مردم زیادی رو به سینما بکشه ؟ فست 9 . زباله احمقانه ای که همه اکثرا مسخره اش می کنن . ساخته میشه و فروش هم میره و قطعا امسال سوژه تمشک طلایی هم میشه و تازه از الان برا 1 قسمت و یک سری اسپین آف برنامه ریزی کردن براش . همون استار وارز رو شما قدیمی هاش رو با این جدیدا مقایسه کنید . سینمای سرگرم کننده قدیم آثار قابل دفاع تری بودن . بله همون موقع هم فیلم های بلاهت آمیز داشتیم ولی به فاجعه ای فیلم های امروزی بودن ؟ شک دارم .
یک دوره ای نماد سطحی بودن تایتانیک بود و خیلی ها می گفتن این جوون ها سر عشق و عاشقی گل درشت فیلم و خوشگل بودن بازیگراش از فیلم دفاع می کنند. در طول گذشت سال ها به جایی رسید که این شرایط برای فیلم های مثل سری توایلایت و فیفتی شیدز و اخیرا تا حدی افتر پیش اومد که آثاری بودن که صرفا روی قیافه و هیکل بازیگرا و احساسات گرایی اغراق آمیز حساب باز کردن . ولی تایتانیک کجا و این زباله های بدساخت کجا .
والله فعلا همین اونجرز و بقیه فیلم های سری اینفینیتی مارول از فاز چهارم اش تا این جا خیلی جلو تر بوده . فقط این نو وی هوم یکم ورق رو برگردوند وگرنه بعید نیست در آینده همه بگن یاد دوران اونجرز بخیر
 
آخرین ویرایش:
یک نکته‌ی که درباره صحبت‌های تام هالند وجود داره اینه که در اون موقعیت بیشتر مقصر خبرنگارها هستن.
مثلا وقتی ازش سوال می کنه که فلان، این نمیاد بگه که نه ما چون هنر نیستیم و همش پرده سبزه پس ما درجه سوم هستیم. قطعا از خودش و تیمش و کارها تعریف می‌کنه.
می خوام بگم بعضی اوقات جو معکوس و اخبر خبرنگارها و رسانه خودشون الکی موضوعی رو بزرگ میکنن
اون که قطعا همینه . این ماجرا خوراک نشریه ها و رسانه های زرده . برای همین ولش نمی کنن و هی می پرسن از همه . اما خیلی ها مثل جان فاوریو و کوین فایگی و اخیرا پاول توماس اندرسون هدف اصلی این هارو فهمیدن و با جواب های هوشمندانه از حاشیه دوری کردن . اما این هالند جو گیر شد دم به تله داد
 
=))

View attachment 238137

🎬 Scent of a Woman 1992
به یاد دارم این دوبله به تازگی که اومد بود به شوق این که استاد خسروشاهی دوبلور کار هست رفتم گرفتمش. اما همین که فیلم رو پلی کردم متوجه شدم متاسفانه ناصر طهماسب دوبله رو انجام داده. همون‌جا بیخیال شدم ببینم...
چند سال پیش استاد خسروشاهی گفته بود می‌خواد با صدای خودش دوبله رو انجام بده؛ دیگه نمی‌دونم انجام دادن یا نه...
 
=))

View attachment 238137

🎬 Scent of a Woman 1992

جای تعجبی برای من نداشت... چیزی که در این ویدیو می بینیم، موضوع اکثر پایان نامه های مطالعات ترجمه در حوزه «ترجمه دیداری و شنیداری» است. دستکاری (Manipulation) که در این حوزه وارد شده است و انواع مختلفی دارد؛ این خودش یک مورد پژوهشی جذاب می تواند برای پژوهشگر باشد به همراه گرگ وال استریت و سکانس صحبت مک کانهی و دی کاپریو
 
  • Like
Reactions: TheGodfather
دقیقا چرا یک فرد سالم و سرحال باید برای بلک پنتر ۲ در حال انتظار باشه
اگه منظورتون اینه که چرا بین بقیه فیلم های مارولی یک طرفدار مارول باید برای این فیلم انتظار بکشه که برای خود من هم عجیبه . البته احتمال 90 درصد برای شایعه های حضور نامور و دکتر دومه . فکر نکنم کسی برای دیدن تبدیل شدن اون کاراکتر ننر و نچسب شوری به بلک پنتر لحظه شماری کنه :D
 
MV5BZDcwNDlkODgtZjIzOS00OGUyLWEwYjctNTRmNmMwN2QzNjVjXkEyXkFqcGdeQXVyMTQ4NDExMA@@._V1_ (1).jpg

داشتم دنبال فیلم می گشتم که چشمم افتاده به این پوستر فیلمو سالش که زده بود 2021 تعجب کردم گفتم جلل الخالق مگر چالز برانسون خیلی سال پیش نمرده بود تو نگو که این بابا چالز برانسون قلابیه نه یه فیلم بلکه چندتا فیلم دیگه هم بازی کرده. :lol:
 
یک اتاق، چهار صندلی، دو خانواده و تجربه مشترک از یک حادثه معقول در آمریکای معاصر؛ «Mass» همان فیلم و همان مثالی است که می توان با استفاده حداقلی از یک بودجه (300 هزار دلار)، یک فیلم بسیار متفاوت ساخت.

1640792783687.png

#سومین_فیلم_خوب_سال
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or