همیشه حق با مشتری و همچنین اسکارلت یوهانسنه!
لعنت بهت دیزنی.
لعنت بهت دیزنی.
عبدالرضا کاهانی، فیلمساز ایرانی در توییتی اعلام کرد، فیلم «ارادتمند، نازنین، بهاره، تینا» را در خارج از کشور بدون هیچ سانسوری منتشر خواهد کرد.
پ.ن.
View attachment 221280
در کل از اینطور موارد و اینطور فیلم ها میشه برداشت های مختلف داشت اما:چقدر دوست داشتم من این green knight رو عالی بود واقعا دوست داشتم منتها خب جون کتاب رو نخوندم یه سوال داشتم اگه کسی میتونه جواب بده تو اسپویل میزارم .
اون کمربند که به gawainداده شد ، واقعا باعث می شد در مقابل مرگ ازش محافظت بشه یا فقط یه تیکه پارچه بود فقط برای اینکه تستش کنن بهش داده شد ؟ چندتا تحلیل هم خودندم ولی هیچجا به این اشاره نشده بود
فیلم قدیمیه ولی اسپویل نشین.
چقدر اینجا تعریف the mist رو کردن. من ندیده بودمش تازه رفتم سراغش. احساس میکنم همه تعریف ها جنبه ترول داشته و من رو سر کار گذاشتن.
اخه یه فیلم چقدر چرت. چقدر بی منطق. چقدر مضخرف میتونه باشه که این بزنه رو دست همه شون.
واکنش ها همه مصنوعی و خنگ و احمق. نمیدونم چه کلماتی به کار ببرم که عمق چرت بودنش رو توصیف کنم.
بازم صبر کردم چون اینجا چند نفر نوشته بودن پایانش قشنگ بود.
خواستم بگم به اون چند نفر شما سلیقه تون رو از کجا اوردین؟
پایان مضخرف تر و بی منطق تر از این؟ طرف یه دیقه هم صبر نکرد و در کمال خونسردی همه رو کشت. اخه در حد 30 ثانیه؟
مشکلی با تلخ بودن و شیرین بودنش ندارم. مشکلم فقط سر منطق و زمان بندی هست.
آدمی ناخود اگاه خودش رو جای کاراکتر میذاره و تصمیمش رو میسنجه. اخه از بین اون صد نفر یکی نفهمید حشرات به نور جذب میشن.
ادمی که میخواد چند نفر دیگه و بچه خودش رو بکشه یکمی تردید نداره و یکمی زمان نمیبره؟ لااقل lets wait it out. برای چند دیقه یا چند ساعت.
بازم میگم زمان بندی مهمه. مثلا اگر یه 12 24 ساعت زمان فیلم تو ماشین بودن و بعد این اتفاق میفتاد و دوباره بعد 12 24 ساعت بعد نیروهای کمکی رو میدید 90 درصد ایرادش برطرف میشد. نه اینکه تمام سکانس پایانی از کشتن همه تا دیدن نیروی ارتش توی 30 ثانیه اتفاق بیفته.
یا مثلا هیچ رادیو و تلویزیون یا بیسیمی نبود تو فروشگاه؟
نمیدونم چطور میشه این 2 ساعت از دست رفته از زندگیم رو پس بگیرم ولی میتونم 2 ساعت در وصف چرت بودن فیلم صحبت کنم.
در نهایت ممنونم از اونایی که از این فیلم تعریف کردن. جایگاه جدیدی برای بدترین فیلمی که دیدم برام باز کردن.
وجود یک رادیو fm و یا mw و یا داشتن یه تلویزیون چیز خیلی پیچیده ای نیست. ولی این اصلا مهم نیست مشکل اصلی اینجا نیست..بی دقتی در تماشای یک اثر سینمایی یا تلویزیونی یا شناخت فیلم ساز از دسته معدودی از مخاطبان که مو را از ماست بیرون می کشند (چه منطقی یا غیرمنطقی)؟ مسئله این است! احساس می کنم که در تماشای فیلم میست، این اتفاق برای شما رخ داده است، همان طوری که ممکن است برای همه رخ بدهد. (اینکه فصل اول و دوم سوپرانوها رو دوست ندارم ولی بعضی ها عاشقشن و ممکنه به من بگویند که کمی بی دقتی کردی و Dramatization نمیدونی!). می توانم علت نبود رادیو، سیگنال و بی سیمی را به حساب وقوع طوفان اول فیلم بگذارم که خط های مخابراتی را قطع کرده بود. (فکر کنم در فیلم بهش اشاره کرده بودند). دوم اینکه شهر مین به تصویر کشیده در فیلم دارابانت، شهری بسیار کوچک است که امکانات یک مگاشهر را ندارد. سر آن پایان بندی و زمان بندی، فکر کنم باید یه دقت کوچک کنی. آن لحظه ورود به ماشین و حرکتشان به سمت خروج از شهر، به صورت تک پلان سکانس گرفته نشده و می بینیم وقتی شخصیت اصلی به خانه خودش می رسد که توسط تارهای عنکبوت، نابود شده است. کارگردان یک کات می زند. فیلم در آن جا دو تا کات میخوره تا میرسه به لحظه تصمیم به خودکشی و تمام شدن بنزین. کارگردان این دو کات را به همان گذراندن به تقریب 1 الی 2 ساعت حضور در ماشین پیوند زده است و قطعا در طی زمان بندی، دوست نداشته فیلم 2 ساعتش، به 2 ساعت و 40 دقیقه تقسیم کند. در گل متریال فیلم به کتاب بسیار نزدیک است، هرچند از نظر کارشناسان، این فیلم در کنار مجستیک قرار می گیرد.
سلاممنتظر تماشای این فیلم بودم؛ شاید بیشتر به خاطر مهران غفوریان که در یک نقش نیمه جدی - نیمه کمدی چگونه ظاهر می شود (که البته در سریال قورباغه توانایی خودش در ایفای نقش جدی را نشان داد). منظور از نسخه بدون سانسور کاهانی، همان نسخه ای حتما هست که دیالوگ ها بیراهه بیان می شوند و الفاظ رکیک و دشنام برخلاف فیلم استراحت مطلق، وسطشان بوق گذاشته نمی شود. هرچند در سینمایش هسته قصه در پرده و سوم گم می شود ولی جنس سینمای کمدی اش (تنها کمدی اش)، شبیه سینمای مستقل هالیوود است که کوین اسمیت نخستین بار برای Clerks به کار برد. نبود داستان مرکزی و استفاده بیش از حد از دیالوگ های جنسی و نیمه جنسی و تیپ سازی کاراکترها. امیدوارم فیلم به اندازه خانم یایا، بد نباشه!
فکر نمی کنم فرق زیادی با خانم یایا داشته باشه . چون کلا سبک کاری کارگردانش همین بوده . یک نیمچه حرفی برای گفتن در هیچ و بیست داشت و هرچی در چنته داشت در همون اسب حیوان نجیبی است رو کرد . بقیه فیلم هاش فقط ایده ی های تک خطی بودن که وقتی مشغول استعمال با رضا عطاران و برادر محترم بودن به ذهنشون اومده . تجربه ای که به نظر میاد دستمایه برادرش برای نوشتن فیلم نامه ایه که نتیجه اش فیلم زیر نظر شده بود . برای همین فکر نمی کنم فیلم جز ایده ی جنجالی شغل شریف کاراکترش چیز خاصی داشته باشه و اگه در زمان خودش می اومد یکی دو ماهی نقل محافل بود و بعد به زباله دان تاریخ کنار خانم یایا ملحق میشدمنتظر تماشای این فیلم بودم؛ شاید بیشتر به خاطر مهران غفوریان که در یک نقش نیمه جدی - نیمه کمدی چگونه ظاهر می شود (که البته در سریال قورباغه توانایی خودش در ایفای نقش جدی را نشان داد). منظور از نسخه بدون سانسور کاهانی، همان نسخه ای حتما هست که دیالوگ ها بیراهه بیان می شوند و الفاظ رکیک و دشنام برخلاف فیلم استراحت مطلق، وسطشان بوق گذاشته نمی شود. هرچند در سینمایش هسته قصه در پرده و سوم گم می شود ولی جنس سینمای کمدی اش (تنها کمدی اش)، شبیه سینمای مستقل هالیوود است که کوین اسمیت نخستین بار برای Clerks به کار برد. نبود داستان مرکزی و استفاده بیش از حد از دیالوگ های جنسی و نیمه جنسی و تیپ سازی کاراکترها. امیدوارم فیلم به اندازه خانم یایا، بد نباشه!
استراحت مطلق ش هم بد نبودفکر نمی کنم فرق زیادی با خانم یایا داشته باشه . چون کلا سبک کاری کارگردانش همین بوده . یک نیمچه حرفی برای گفتن در هیچ و بیست داشت و هرچی در چنته داشت در همون اسب حیوان نجیبی است رو کرد . بقیه فیلم هاش فقط ایده ی های تک خطی بودن که وقتی مشغول استعمال با رضا عطاران و برادر محترم بودن به ذهنشون اومده . تجربه ای که به نظر میاد دستمایه برادرش برای نوشتن فیلم نامه ایه که نتیجه اش فیلم زیر نظر شده بود . برای همین فکر نمی کنم فیلم جز ایده ی جنجالی شغل شریف کاراکترش چیز خاصی داشته باشه و اگه در زمان خودش می اومد یکی دو ماهی نقل محافل بود و بعد به زباله دان تاریخ کنار خانم یایا ملحق میشد
کاملا هم با مثالی که زدید موافقم . به نظرم جایگاه کاهانی در سینما دقیقا مثل جایگاه کوین اسمیت در هالیووده . خود اسمیت هم در هالیوود به زباله ساز معروفه و گواهش هم شوخی باحالیه که در فصل هشتم بیگ بنگ باهاش کردن . و البته افتضاح اخیرش در ریبوت سری انیمیشنی
برام جالبه که به بازی متفاوت غفوریان در قورباغه اشاره کردید . به نظر من همچین هم بازی متفاوتی نداشت . قیافه اش که کمدی بود خودش هم قبلا در خیلی از تجربه های کمدی اش سی می کرد لات باشه همین گفتار و بیان رو داشت .