مشکل دقیقاً اینجاس که یه نوار باریک هست بین PR و کار خیر. اکثر کمپانیهای بزرگ صدای تغییرات رو شنیدن ولی برای PR خودشون دارن این تغییرات رو منعکس میکنن. یعنی جز چاپ پول اعتقادی به چیز دیگهای ندارن. این حرص خیلیا رو در میاره (از جمله من) ولی خیلیا از جمله بخشی از این تاپیک و این سایت از این اتفاق این تعبیر رو میکنن که این «خواست» اون مبارز مدنی/آدم عادی جامعهست یا این اتفاقات authentic هست. در صورتی که توی مدل دهکدهی جهانی امروز، که آمریکا رهبری فرهنگی جهان رو به دست گرفته یه مدل corporocracy وجود داره که کمپانیهای بزرگ عملاً دارن به دنیا و وقایعش حکومت میکنن و برای رشد خودشون نیروی کار ارزون رو میچلونن. اگه فردا خواست اکثریت نژادپرستی بشه، کمپانیهای بزرگ تبلیغات نژادپرستانه میدن، اگه فردا خواست اکثریت پرستش سنگ توالت بشه، اونا هم تو تبلیغاتشون سنگ توالت رو میپرستن. ماهیتشون اینه، واقعیت سیستم حاکم اینه.
حالا دوستمون میره روی منبر که اینا (سیاهپوستا) از حقوقشون بیشتر میخوان. یا میگه من هوموفوب نیستم ولی اینا مشکل دارن.
آره منم نژادپرست نیستم با ترکا مشکل ندارم چون پدرجدم ترک بوده پس جک ترکی میگم خوبه؟