میدونم ولی بازم خیلی بی معنیه چجوری همچین متایی گرفته رو نمیدونمزنش سگه رو بهش داده
آخرین ویرایش:
میدونم ولی بازم خیلی بی معنیه چجوری همچین متایی گرفته رو نمیدونمزنش سگه رو بهش داده
نویسنده گفته آقا مگه قرار نی بره همرو بکشه؟! اونام گفتن بلی بلی! اینم گفته خو بره بکشه! اونام گفتن نه خو یه بهونه ای باید واسه کشتن باشه اینم گفته باشه میان سگشو میکشن اینم بهونش اونام گفتن پسر تو یه نابغه ی لعنتی هستی! ما به تو افتخار میکنیم!!! لولخوبه دیوید لیتچ تو داستان ددپول 2 نقشی نداره (حالا نمیدونم نویسنده جان ویک خودش بود یا نه ) ولی داستان جان ویک افتضاح بود کی میره انتقام یه سگ بگیره
والا!تو جان ویک داستان بهونس از هدشات ها لذت ببرین
این تیکه حرفتون منو نابود کرد.تو این چند سال به جز ماموریت غیر ممکن ها تقریبا هیچ اکشن درست و حسابی من ندیدم
این دو تا ماموریت غیر ممکن های آخری به نظر من فیلم های خوبی بودند حداقلش از جان ویک و امثالش خیلی بهتر بودند خصوصا اون برج خلیفه که به نظرم جالب بوداین تیکه حرفتون منو نابود کرد.
گرچه نظر شخصی شماست و نمیشه چیزی گفت
البته نظرتون محترم و خودم هم با قسمت آخر ماموریت غیر ممکن حال کردم . ولی به نظرم قسمت چهارم اتفاقا جزو همون دسته اکشن های بی داستان بود . داستان واقعا فقط یک بهونه بود برای به هم ربط دادن سکانس های فیلم . بدمن داستان خیلی معمولی بود و اصلا بیننده رو درگیر نمی کرد بر خلاف جان وویت -داگری اسکات و به خصوص فیلیپ سیمور هافمن تو قسمت پیش . ولی قسمت پنجم عالی بوداین دو تا ماموریت غیر ممکن های آخری به نظر من فیلم های خوبی بودند حداقلش از جان ویک و امثالش خیلی بهتر بودند خصوصا اون برج خلیفه که به نظرم جالب بود
ببین تو کار های اکشن ترمیناتور هم داشتیم که کلی حرف برای گفتن داشت ماتریکس هم داشتیم حتی سری اندیانا جونز (خصوصا مهاجمین صندوقچه گمشده ) اینا همشون علاوه بر اکشن خوب کلی بحث در موردشون بود درسته اکثر کار های اکشن یا اصلا داستان ندارند یا داستانشون کلیشه ای و داغونه ولی تو همینا هم اثر فاخر پیدا میشه مشکل این اکشن های جدید اینه که اصلا داستان خاصی رو روایت نمی کنند حداقل می تونند دو خط داستان داشته باشند حالا هر چقدر هم می خواد قضیه کلیشه ای باشه مثلا من تا حدودی از فیلم Homefront استاتام خوشم اومد داستان تکراری داشت ولی حداقل روایتش بد نبودالبته ببخشید که همین طوری می پرم وسط بحث . ولی کلا سینمای اکشن و تعیین کارهای خوبش راحت نیست
چون بستگی داره معیارمون از فیلم اکشن خوب چی باشه . اگه از نظر داستانی بخوایم حساب کنیم اکثر کارها بدجوری وضعشون خرابه . حتی اگه تو تاریخ سینمای اکشن هم بگردیم خیلی از کارهای مهم این ژانر که تبدیل شدن به آیکون (سری رمبو-اکثر کارهای آرنولد ) از این نظر مشکل دارن
ولی خب تو این سال ها کارهایی داشتیم که به خاطر چند تا سکانس میشه اون هارو عالی دونست فکر می کنم جان ویک هم به همین خاطر موفق شده
اصولا این چند سال اخیر کلا ژانر اکشن از دو حالت خارج نبوده 1. یا کلا داستان نداشته مثل همین جان ویک یا تا حدودی مد مکس یا یک داستان کلیشه ای رو بی کم و کاست روایت کرده مثل اکوآلایزر - اکثر کارهای استاتام
مثلا دو قسمت raid داستان اشون تو دیوار بود ولی اکشن با کیفیتی داشتن
یا مد مکس هم داستان اش قوی نبود ولی به نظرم از جان ویک بهتر بود
جان ویک اکشن اش خوب بود ولی واقعا خیلی هم کار خفنی نبود . باز مثلا اکوآلایزر که همزمان با جان ویک اومد کار موفق تری بود از نظر من
بازم میگم سلیقه ایه و متر و معیاری نیست . به هم دیگه هم نمیشه خرده گرفت . خود من مثلا زیاد با کارهای استاتام و این قسمت آخری فست اند فیوریوس حال نکردم ولی آخرین مقاومت آرنولد به نظرم خوب بود
همین بورن آخر به نظرم با وجود این که داستانش کلیشه ای بود ولی اکشن خوبی بود
من که هروقت تو کف اکشن باشم میشینم سری بورن رو میبینم با اختلاف بهترینه
کازینو رویال هم عالی بود