Movie Center

در کل چیزی که داره میگه بد نیست انچنان، همین فیلم کاپیتان امریکا جنگ داخلی رو ببینید 2 ساعت کامل تبلیغ سیاست های خارجی های امریکا هست و یکجوری داستان رو پیش میبره که اخرش به کاپیتان امریکا (نماد ارتش امریکا) حق میدی که برای عملیات های خارج از مرزش نباید از کسی اجاره بگیره (نهاد بین المللی) و اگر در حمله ای تلفات داد و جون بچه ها از بین رفت مشکلی نداره.

ولی به نظرم این نوع پوستر ها و این نوع رفتار ها واقعا مسخره است. به جای این کار ها سعی کنید دست هنرمندان واقعی کشورمون رو باز کنید و بهشون امکانات بدید نه اینکه سنگ لای چرخشون بندازیم

حتی اگه فرض کنیم که چنین تعابیری درسته، و واقعا هدف اونها از ساخت فیلم ها تبین یه ایدئولوژی جنگ طلبانه هست (که هست)، باز دوتا مساله وجود داره. اول اینکه خوب این قدرت و رسانه عظیم رو دارن و طبیعی هست که ازش به نفع منافع ملیشون استفاده کنن. همینطور که نظام ما از همه ظرفیت صدا و سیما برای تبلیغ سیاست های فرهنگی اعتقادی خودش استفاده میکنه که اون یکجور بنیادگرایی محض هست!

مورد دوم اینه که گذشته از همه بار سیاسی/فلسفی فیلم ها و سریال ها، اینا از دم یجور سرگرمین! بخوایم هم باهاشون مقابله کنیم باید با همین سلاح بریم جلو. زمانی میشه ادعا کرد و گفت دستمان پر است(!) که ما هم یه فیلم، کتاب، کامیک بوک.... با محبوبیت بینل داشته باشیم نه اینکه سه تا بسیجی احمق رو بزاریم بگیم ما اینیم! چون اتفاقا همون سه تا بسیجی ابله و طراح ابله تر این پوستر اسم همه این شخصیت هارو میدونن، کارتن هاشون رو دیدن، فیلم هاشون رو دیدن و بیوگرافی جد و آباد اسپایدرمن و بتمن رو بلدن اما بگی سه خط شعر از شاهنامه بخون، بپرس گیو کی بود، بگو یه شعر از سعدی بخون و ... سرخ میشن مدیحه سرایی میکنن!

وضعیت اینا مثل کسی هست که تو یه دعوای خیابونی تا حد مرگ کتک خورده، انداختنش تو جوب و گلاب به روتون روش یه دور هم ج...ش کردن، بعد پا شده میگه ها چی میگی؟!
 
مشکل تهاجم فرهنگی ـی که دوستان ازش دل‌نگرانن دلیل اصلیش عدم ارائه محتوای باکیفیت داخلی هست. این رو بخصوص توی ادبیات و موسیقی می‌تونیم ببینیم. سینما یه استثناس اونم بخاطر این که موج نو تونست بعد انقلاب اوج بگیره با این که کلیدش قبل انقلاب خورد، به هر حال دوستان ارزشی جای مثل همیشه تو بوق و کرنا کردن حرفاشون جا بدن آثار متفاوت فرهنگی هم ارائه شه دیگه از این دست خزعبلات کمتر می‌بینیم.
 
  • Like
Reactions: Ehsan95_76
مشکل تهاجم فرهنگی ـی که دوستان ازش دل‌نگرانن دلیل اصلیش عدم ارائه محتوای باکیفیت داخلی هست. این رو بخصوص توی ادبیات و موسیقی می‌تونیم ببینیم. سینما یه استثناس اونم بخاطر این که موج نو تونست بعد انقلاب اوج بگیره با این که کلیدش قبل انقلاب خورد، به هر حال دوستان ارزشی جای مثل همیشه تو بوق و کرنا کردن حرفاشون جا بدن آثار متفاوت فرهنگی هم ارائه شه دیگه از این دست خزعبلات کمتر می‌بینیم.

من اصلا با این واژه تهاجم فرهنگی مشکل دارم! چون معنی نداره. قبلا اینجا در مورد رسانه نظرم رو گفتم، هدفش تبیین افکار صاحب رسانه هست. در مورد سینمای آمریکا هم قطعا این مجموعه فیلم ها در راستای یه سری اهداف بزرگ تر تهیه میشن. اما نکته اینه که مخاطب خود مردم آمریکاست نه مثلا یه کشور جهان سومی مثل ما که بیایم دم از تهاجم فرهنگی بزنیم! آمریکا بزرگ ترین تولید کننده سلاح تو دنیاست و مخرب ترین تسلیحان نظامی رو داره، تو این دو دهه اخیر هم ان تا جنگ راه انداخته و ان نفر رو کشته، اونم بخاطر نفت. و مواد خام این جنگ ها قبل از سلاح و .... انسان ها هستن! یعنی مردم آمریکا باید باور کنن با وجود اینکه خودشونن که دارن جنگ راه میندازن، مردم رو میکشن، سلاح تولید میکنن، بمب اتم و هیدروژنی دارن و ... باز این مردم خاورمیانه هستن که تهدید محسوب میشن و باید بجنگن تا از مردم ضعیف تر دفاع کنن! این فیلم ها و محصولات فرهنگی نمیان که من و تو رو شست و شوی مغزی بدن، هدفشون شست شوی مغزی خود مردم آمریکاست. و تهاجم فرهنگی معنی نداره. چون ما یه مصرف کننده دست چندمیم که حتی فیلم هارو مثلا تو سینما نمیبینیم و باید منتظر باشیم بیاد رو نت دنلد کنیم! مردم آمریکا باید به این باور برسن که باید عین سوپرمن و باقی دوستان که حامی حقوق مظلومین هستن، مردم خاورمیانه رو بکشن تا تروریسم خیالی از بین بره و مردم بی دفاع آمریکا در آسایش باشن و دیگه 11 سپتامبر تکرار نشه!

اما اینکه چرا تو ایران، به عنوان یک نظام توتالیتر مذهبی به هر محصول فرهنگی خارج از اصول اسلامی/شیعی میگن تهاجم فرهنگی همونطور که گفتم بخاطر بنیادگرایی محض حکومته. اساس فلسفه قدرت سیاسی نظام ما مبتنی بر افراط دینی هست. همه چیز با متر دین سنجیده میشه، اون هم بلواقع نه خود دین، چون به پلورالیسم مذاهب هم معتقد نیستیم و فقط و فقط یک شاخه از تشیع رو قبول داریم، ولاغیر، و به این ترتیب دخالت دین تو همه سطوح زندگی اجتماعی/فرهنگی/سیاسی مردم مشهوده. چرا؟ به این علت که مشروعیت اشخاص صاحب قدرت به واسطه همین دین هست و اینها تا زمانی بر مسند قدرت هستن که دین رسمی ما، قدرتمند باشه. هرچقدر اعتقادات مذهبی بیشتر بشه (و اینها هم دامن میزنن بهش) قدرت آقایان هم تزلزل ناپذیرتره. تو همچین فضای بسته ای هر عامل خارجی که در راستای این سیاست کلی نباشه میشه مزاحم و به تعبیر آقایان تهاجم فرهنگی! فرقی نمیکنه اسپایدرمن باشه یا کتابی که فولان شخص تو خونه واسه خودش نوشته و بخاطرش به 10 سال زندان محکوم شده!!

در نتیجه تهاجم فرهنگی مثل تروریسم، دشمن و باقی این کلید واژه ها تنها ابزاری برای ترسوندن مردم و ترقیب اونها به پذیرفتن چیزهایی هست که خود دوستان بهش علاقه دارن و قدرتشون رو تضمین میکنه.
 
آخرین ویرایش:
من اصلا با این واژه تهاجم فرهنگی مشکل دارم! چون معنی داره. قبلا اینجا در مورد رسانه نظرم رو گفتم، هدفش تبیین افکار صاحب رسانه هست. در مورد سینمای آمریکا هم قطعا این مجموعه فیلم ها در راستای یه سری اهداف بزرگ تر تهیه میشن. اما نکته اینه که مخاطب خود مردم آمریکاست نه مثلا یه کشور جهان سومی مثل ما که بیایم دم از تهاجم فرهنگی بزنیم! آمریکا بزرگ ترین تولید کننده سلاح تو دنیاست و مخرب ترین تسلیحان نظامی رو داره، تو این دو دهه اخیر هم ان تا جنگ راه انداخته و ان نفر رو کشته، اونم بخاطر نفت. و مواد خام این جنگ ها قبل از سلاح و .... انسان ها هستن! یعنی مردم آمریکا باید باور کنن با وجود اینکه خودشونن که دارن جنگ راه میندازن، مردم رو میکشن، سلاح تولید میکنن، بمب اتم و هیدروژنی دارن و ... باز این مردم خاورمیانه هستن که تهدید محسوب میشن و باید بجنگن تا از مردم ضعیف تر دفاع کنن! این فیلم ها و محصولات فرهنگی نمیان که من و تو رو شست و شوی مغزی بدن، هدفشون شست شوی مغزی خود مردم آمریکاست. و تهاجم فرهنگی معنی نداره. چون ما یه مصرف کننده دست چندمیم که حتی فیلم هارو مثلا تو سینما نمیبینیم و باید منتظر باشیم بیاد رو نت دنلد کنیم! مردم آمریکا باید به این باور برسن که باید عین سوپرمن و باقی دوستان که حامی حقوق مظلومین هستن، مردم خاورمیانه رو بکشن تا تروریسم خیالی از بین بره و مردم بی دفاع آمریکا در آسایش باشن و دیگه 11 سپتامبر تکرار نشه!

اما اینکه چرا تو ایران، به عنوان یک نظام توتالیتر مذهبی به هر محصول فرهنگی خارج از اصول اسلامی/شیعی میگن تهاجم فرهنگی همونطور که گفتم بخاطر بنیادگرایی محض حکومته. اساس فلسفه قدرت سیاسی نظام ما مبتنی بر افراط دینی هست. همه چیز با متر دین سنجیده میشه، اون هم بلواقع نه خود دین، چون به پلورالیسم مذاهب هم معتقد نیستیم و فقط و فقط یک شاخه از تشیع رو قبول داریم، ولاغیر، و به این ترتیب دخالت دین تو همه سطوح زندگی اجتماعی/فرهنگی/سیاسی مردم مشهوده. چرا؟ به این علت که مشروعیت اشخاص صاحب قدرت به واسطه همین دین هست و اینها تا زمانی بر مسند قدرت هستن که دین رسمی ما، قدرتمند باشه. هرچقدر اعتقادات مذهبی بیشتر بشه (و اینها هم دامن میزنن بهش) قدرت آقایان هم تزلزل ناپذیرتره. تو همچین فضای بسته ای هر عامل خارجی که در راستای این سیاست کلی نباشه میشه مزاحم و به تعبیر آقایان تهاجم فرهنگی! فرقی نمیکنه اسپایدرمن باشه یا کتابی که فولان شخص تو خونه واسه خودش نوشته و بخاطرش به 10 سال زندان محکوم شده!!

در نتیجه تهاجم فرهنگی مثل تروریسم، دشمن و باقی این کلید واژه ها تنها ابزاری برای ترسوندن مردم و ترقیب اونها به پذیرفتن چیزهایی هست که خود دوستان بهش علاقه دارن و قدرتشون رو تضمین میکنه.
من نگفتم موافقم با تهاجم فرهنگی ولی با انحلال فرهنگی خودمون موافقم.:D الان وضعیت جوریه که شما الان توی دورافتاده‌ترین روستای ایران هم بری توش همبرگر پیدا می‌کنی که نماد آمریکاس به قولی، البته به خودی خودش این ورود یه فرهنگ دیگه مشکلی ایجاد نمی‌کنه ولی وقتی باعث شه که فرهنگ خودمون توی قشر متوسط و رو به بالای جامعه رسماً پرپر شه [که شده] باعث مشکله. مثلاً ما یه سری جنبه‌های خوب فرهنگی خودمون رو داریم از دست می‌دیم [مهمان‌نوازی، احترام به بزرگتر] چیزایی که از شاخصه‌های اصلی فرهنگ ما بودن و هستن و قاعدتاً باید باشن چون جز نکته‌های مثبتین که توی فرهنگ ما وجود داره ولی به خاطر عدم ارائه محتوای مدرن فرهنگی ما نمی‌تونیم ارزش‌های فرهنگی خودمون رو حفظ کنیم و برای نسل بعدی جذاب نشون بدیم. در واقع این جذاب نشون‌دادن هم چیز عمدی ـی نیست اصولاً، همونطور که نویسنده‌های دهه ۲۰ تا ۵۰ ادبیات ما خیلیاشون چپی بودن! مرید چه‌گوارایی بودن که که به مرز اصلاً اعتقاد نداشته مثلاً ولی یکی مثل سیاوش کسرایی رو می‌بینی که راجب ایران شعر حماسی گفته[علاقه به وطن توی فرهنگ ایران یه پدیده عجیب غریبیه که به نظر من با جامعه‌شناسی که بر اساس جوامع غرب فرمول‌بندی شدههم زیاد نمی‌حونه چون همین سیاوش کسرایی اگر توی جامعه غربی بود اصلاً همچین شعری نمی‌گفت مطمئنم.:D] به هر حال وقتی اجازه داده نشه که افراد برخاسته از فرهنگ ایران به راحتی حرفشون رو بزنن بعد از مدت دچار انحلال فرهنگی می‌شیم مثل الان. چون محتوای جدید برای نسل جدید ذاب‌تره به خصوص نسلی که به محتوای جدید غربی دسترسی راحت داره.[اینترنت]
 
من نگفتم موافقم با تهاجم فرهنگی ولی با انحلال فرهنگی خودمون موافقم.:D الان وضعیت جوریه که شما الان توی دورافتاده‌ترین روستای ایران هم بری توش همبرگر پیدا می‌کنی که نماد آمریکاس به قولی، البته به خودی خودش این ورود یه فرهنگ دیگه مشکلی ایجاد نمی‌کنه ولی وقتی باعث شه که فرهنگ خودمون توی قشر متوسط و رو به بالای جامعه رسماً پرپر شه [که شده] باعث مشکله. مثلاً ما یه سری جنبه‌های خوب فرهنگی خودمون رو داریم از دست می‌دیم [مهمان‌نوازی، احترام به بزرگتر] چیزایی که از شاخصه‌های اصلی فرهنگ ما بودن و هستن و قاعدتاً باید باشن چون جز نکته‌های مثبتین که توی فرهنگ ما وجود داره ولی به خاطر عدم ارائه محتوای مدرن فرهنگی ما نمی‌تونیم ارزش‌های فرهنگی خودمون رو حفظ کنیم و برای نسل بعدی جذاب نشون بدیم. در واقع این جذاب نشون‌دادن هم چیز عمدی ـی نیست اصولاً، همونطور که نویسنده‌های دهه ۲۰ تا ۵۰ ادبیات ما خیلیاشون چپی بودن! مرید چه‌گوارایی بودن که که به مرز اصلاً اعتقاد نداشته مثلاً ولی یکی مثل سیاوش کسرایی رو می‌بینی که راجب ایران شعر حماسی گفته[علاقه به وطن توی فرهنگ ایران یه پدیده عجیب غریبیه که به نظر من با جامعه‌شناسی که بر اساس جوامع غرب فرمول‌بندی شدههم زیاد نمی‌حونه چون همین سیاوش کسرایی اگر توی جامعه غربی بود اصلاً همچین شعری نمی‌گفت مطمئنم.:D] به هر حال وقتی اجازه داده نشه که افراد برخاسته از فرهنگ ایران به راحتی حرفشون رو بزنن بعد از مدت دچار انحلال فرهنگی می‌شیم مثل الان. چون محتوای جدید برای نسل جدید ذاب‌تره به خصوص نسلی که به محتوای جدید غربی دسترسی راحت داره.[اینترنت]

مساله اضمحلال فرهنگی که وجود داره و شاهدش هستیم و اتفاقا خیلی بغرنجه و طبعات سنگینی هم داشته، منتها نتیجه تهاجم فرهنگی یا ورود همبرگر (مثال) نیست.

اول از اینکه باید امر فرهنگی (Cultural) رو با امر اجتماعی (Social) جدا کنیم، مثلا همین مثالی که زدی، از بین رفتن احترام به بزرگ تر به عنوان امر فرهنگی و یا پرخاشگری به عنوان یه امر اجتماعی. در هر دو زمینه متولی فرهنگ و جامعه سازی دولت به واسطه قانون، اقتصاد و ایجاد یک بستر فرهنگیه مناسبه. و ما عملا هیچکدوم رو نداریم، قانون یک چیز ظاهریه و همه میدونن که وجود نداره، جامعه اقتصادیمون یه نظام اشرافیه و به شدت اختلاف طبقاتی داریم و بستر فرهنگی هم شده فقط آموزه های افراطی مذهبی، طوری که حتی به منافع ملی هم میچربه و مثل همین جنجالی که برای بازی ایران/کره راه افتاد.

مشکلات فرهنگی/اجتماعی ما الان یجورایی شده مثل بایوشاک 1! ما سی و اندی سال هست که در طلب ساخت یک آرمانشهر بزرگ هستیم که قراره ایده آل ترین نوع حکومت باشه، از این جهت که دین حکم فرماست و فرامین بی نقص الهی، اما چون این جامعه سازی درگیر یک اقتصادگرایی (به شکل ظهور طبقه اشراف-تهران ریچ کیدز و مفاسد اقتصادی و ...) و افراط مذهبی محض شده، نتیجه یک آرمانشهر شکست خورده هست. ما ها به عنوان محصول این جامعه دیگه آدم های ایده آل نیستیم بلعکس تبدیل به موجودات بی هویت شدیم که دیگه هیچ ریشه ای ندارن. از یه طرف تمام فرهنگ و تمدن گذشتمون رو از ما گرفتن چون باید از فیلتر مذهب رد بشه، تا این حد که حتی اشعار لیلی و مجنون هم سانسور میشه! علوم انسانی و فلسفه دریغ شده چون باز ذهن نقاد مغایر با آموزه های دینیه که انسان رو ابژه فکری خدا میخواد نه کسی که صاحب آزادی افکاره، و از طرف دیگه ماحصل این مطلق گرایی برای خود دولتمردان هم شده یجور بورژوآزی جدید که باز نتیجش رو داریم میبینم. تو نیاوران خونه هست 40 میلیارد، که شیرهاش از طلا ساخته شده، 30 کیلومتر پایینتر پدر کلیه هاشو رو میفروشه که خرج عمل بچش رو بده، یا رفتگر از گشنگی تو پارک میمیره! اینکه 40% مردم ایران زیر خط فقرن یا 60% سوء تغذیه دارن، یعنی سیر میشن اما برنامه غذایی مناسب ندارن و سال به سال گوشت نمیخورن شوخی نیست.

حالا ما دنبال این هستیم که از این وضع در بیاییم اما بلد نیستیم، برای بازیابی دوباره هویت فرهنگی چسبیدیم به کوروش و از قولش 3 جلد کتاب نوشتیم، همه مشاهیر دنیارو میچسبونیم به خودمون، فرض میکنیم ناسا رو انگشت ما میچرخه، اسطوره سازی جعلی میکنیم و از قول یه بابایی کل دنیا رو تهدید میکنیم، این همه تو شبکه های مجازی فعالیم چون میتونیم نقاب روشنفکری به چهره بزنیم و وانمود کنیم نه این آدم های خنثی فعلی، که یه سری انسان ایده آل فرهنگی هستیم، مدل، دانشجوی بهترین دانشگاه ها، بهترین شرایط کاری، ثروتمند، مبارز سیاسی و اندیشمند و ... که باز همه اینها تقلیدی از زندگی طبقه اشراف ایرانه! یعنی ما دقیقا عین این جک و جونورهای بایوشاک 1 شدیم! انقدر آدام به خورمون دادن که خودآگاهمون نابود شده و هیچ درکی از هویت واقعیمون نداریم! مشکل ما اینه، نه امدن برندهای غربی به ایران! یا اسپایدرمن و ....
 
آخرین ویرایش:
با سلام خدمت همه بازیسنتریهای جان!
ببخشید میون بحثاتون :D

من خلیل هستم، 26 سالمه و درسته که این اولین پست من در این فروم که قطعا یکی از بهترینهای ایران هست، ولی باور کنید من از حدود سال 85 این فروم رو تقریبا روزانه پیگیری میکنم و اگه اون موقع ثبت نام کرده بودم الان واسه خودم مدیر انجمنی چیزی بودم. :D

یادمه سالها پیش در همین تاپیک، بحثهای بسیار تخصصی و مفید فیلم و سریال بین کاربرای قدیمی مثل Elvish hero, Darkfield, Wakashizuma, Dinosaur و غیره درمیگرفت و من همچنان خواننده بودم.:D
علی ای حال بسیار خوشحالم که بالاخره امروز دل به دریا زدم و ثبت نام کردم :D. امیدوارم از این به بعد من هم در بحثهای دوستان سهمی در حد بضاعت خودم داشته باشم و البته باز هم بیشتر خواننده خواهم بود و از دانش و نظرات گهربار دوستان فیض اکمل خواهم برد. :D
 
مساله اضمحلال فرهنگی که وجود داره و شاهدش هستیم و اتفاقا خیلی بغرنجه و طبعات سنگینی هم داشته، منتها نتیجه تهاجم فرهنگی یا ورود همبرگر (مثال) نیست.

اول از اینکه باید امر فرهنگی (Cultural) رو با امر اجتماعی (Social) جدا کنیم، مثلا همین مثالی که زدی، از بین رفتن احترام به بزرگ تر به عنوان امر فرهنگی و یا پرخاشگری به عنوان یه امر اجتماعی. در هر دو زمینه متولی فرهنگ و جامعه سازی دولت به واسطه قانون، اقتصاد و ایجاد یک بستر فرهنگیه مناسبه. و ما عملا هیچکدوم رو نداریم، قانون یک چیز ظاهریه و همه میدونن که وجود نداره، جامعه اقتصادیمون یه نظام اشرافیه و به شدت اختلاف طبقاتی داریم و بستر فرهنگی هم شده فقط آموزه های افراطی مذهبی، طوری که حتی به منافع ملی هم میچربه و مثل همین جنجالی که برای بازی ایران/کره راه افتاد.

مشکلات فرهنگی/اجتماعی ما الان یجورایی شده مثل بایوشاک 1! ما سی و اندی سال هست که در طلب ساخت یک آرمانشهر بزرگ هستیم که قراره ایده آل ترین نوع حکومت باشه، از این جهت که دین حکم فرماست و فرامین بی نقص الهی، اما چون این جامعه سازی درگیر یک اقتصادگرایی (به شکل ظهور طبقه اشراف-تهران ریچ کیدز و مفاسد اقتصادی و ...) و افراط مذهبی محض شده، نتیجه یک آرمانشهر شکست خورده هست. ما ها به عنوان محصول این جامعه دیگه آدم های ایده آل نیستیم بلعکس تبدیل به موجودات بی هویت شدیم که دیگه هیچ ریشه ای ندارن. از یه طرف تمام فرهنگ و تمدن گذشتمون رو از ما گرفتن چون باید از فیلتر مذهب رد بشه، تا این حد که حتی اشعار لیلی و مجنون هم سانسور میشه! علوم انسانی و فلسفه دریغ شده چون باز ذهن نقاد مغایر با آموزه های دینیه که انسان رو ابژه فکری خدا میخواد نه کسی که صاحب آزادی افکاره، و از طرف دیگه ماحصل این مطلق گرایی برای خود دولتمردان هم شده یجور بورژوآزی جدید که باز نتیجش رو داریم میبینم. تو نیاوران خونه هست 40 میلیارد، که شیرهاش از طلا ساخته شده، 30 کیلومتر پایینتر پدر کلیه هاشو رو میفروشه که خرج عمل بچش رو بده، یا رفتگر از گشنگی تو پارک میمیره! اینکه 40% مردم ایران زیر خط فقرن یا 60% سوء تغذیه دارن، یعنی سیر میشن اما برنامه غذایی مناسب ندارن و سال به سال گوشت نمیخورن شوخی نیست.

حالا ما دنبال این هستیم که از این وضع در بیاییم اما بلد نیستیم، برای بازیابی دوباره هویت فرهنگی چسبیدیم به کوروش و از قولش 3 جلد کتاب نوشتیم، همه مشاهیر دنیارو میچسبونیم به خودمون، فرض میکنیم ناسا رو انگشت ما میچرخه، اسطوره سازی جعلی میکنیم و از قول یه بابایی کل دنیا رو تهدید میکنیم، این همه تو شبکه های مجازی فعالیم چون میتونیم نقاب روشنفکری به چهره بزنیم و وانمود کنیم نه این آدم های خنثی فعلی، که یه سری انسان ایده آل فرهنگی هستیم، مدل، دانشجوی بهترین دانشگاه ها، بهترین شرایط کاری، ثروتمند، مبارز سیاسی و اندیشمند و ... که باز همه اینها تقلیدی از زندگی طبقه اشراف ایرانه! یعنی ما دقیقا عین این جک و جونورهای بایوشاک 1 شدیم! انقدر آدام به خورمون دادن که خودآگاهمون نابود شده و هیچ درکی از هویت واقعیمون نداریم! مشکل ما اینه، نه امدن برندهای غربی به ایران! یا اسپایدرمن و ....

دقت کن که حرف من اصلاً اون چیزی که تو اون بالا گفتی و بولد کردم نبود!:D من حرفم اینه که به دلیل ضعف جریان فرهنگی مدرن ما داریم انحلال فرهنگی رو تجربه می‌کنیم. فرق انحلال فرهنگی هم با تبادل فرهنگی اینه که ما اگر چیزی هم از دنیای غرب بگیریم می‌تونیم یه جوری هم روی دنیای غرب تأثیر بگذاریم [ژاپن] یعنی داد و ستد فرهنگی برقرار شه ولی ما با وضعیت فعلی فقط عامل جذب هستیم به دلیل ضعفی که برای تولید محتوای فرهنگی مدرن داریم.:D فکر کنم خیلی روشنه که تقصیر غرب نیست این قضیه.[که البته اونا هم از این فرصت استفاده می‌کنن و فرهنگ مصرف‌گرایی رو کمال و تمام صادر می‌کنن برای کشورهای جهان‌سومی از جمله ما.:D] ولی مقصر اصلی جریان‌های داخلی و دست آخر خود ماییم. من جایی تقصیر رو گردن غرب ننداختم. اون مثال همبرگر هم برای این بود که عمق تأثیری که جامعه ما از غرب توی این صد سال اخیر گرفته بیشتر واضح بشه.

با همه حرفاتم موافقم کلاً.:دی
 
trumpland-720x404.jpg

مستند ساز معروف و جنجالی مایکل مور، قرار است مستندی درباره دونالد ترامپ کاندیداتور ریاست جمهوری آمریکا به نام «Michael Moore in TrumpLand» بسازد.لازم به ذکر است که، مایکل مور قبلا مستند Fahrenheit 9/11 را ساخته بود.



منبع
 
مساله اضمحلال فرهنگی که وجود داره و شاهدش هستیم و اتفاقا خیلی بغرنجه و طبعات سنگینی هم داشته، منتها نتیجه تهاجم فرهنگی یا ورود همبرگر (مثال) نیست.

اول از اینکه باید امر فرهنگی (Cultural) رو با امر اجتماعی (Social) جدا کنیم، مثلا همین مثالی که زدی، از بین رفتن احترام به بزرگ تر به عنوان امر فرهنگی و یا پرخاشگری به عنوان یه امر اجتماعی. در هر دو زمینه متولی فرهنگ و جامعه سازی دولت به واسطه قانون، اقتصاد و ایجاد یک بستر فرهنگیه مناسبه. و ما عملا هیچکدوم رو نداریم، قانون یک چیز ظاهریه و همه میدونن که وجود نداره، جامعه اقتصادیمون یه نظام اشرافیه و به شدت اختلاف طبقاتی داریم و بستر فرهنگی هم شده فقط آموزه های افراطی مذهبی، طوری که حتی به منافع ملی هم میچربه و مثل همین جنجالی که برای بازی ایران/کره راه افتاد.

مشکلات فرهنگی/اجتماعی ما الان یجورایی شده مثل بایوشاک 1! ما سی و اندی سال هست که در طلب ساخت یک آرمانشهر بزرگ هستیم که قراره ایده آل ترین نوع حکومت باشه، از این جهت که دین حکم فرماست و فرامین بی نقص الهی، اما چون این جامعه سازی درگیر یک اقتصادگرایی (به شکل ظهور طبقه اشراف-تهران ریچ کیدز و مفاسد اقتصادی و ...) و افراط مذهبی محض شده، نتیجه یک آرمانشهر شکست خورده هست. ما ها به عنوان محصول این جامعه دیگه آدم های ایده آل نیستیم بلعکس تبدیل به موجودات بی هویت شدیم که دیگه هیچ ریشه ای ندارن. از یه طرف تمام فرهنگ و تمدن گذشتمون رو از ما گرفتن چون باید از فیلتر مذهب رد بشه، تا این حد که حتی اشعار لیلی و مجنون هم سانسور میشه! علوم انسانی و فلسفه دریغ شده چون باز ذهن نقاد مغایر با آموزه های دینیه که انسان رو ابژه فکری خدا میخواد نه کسی که صاحب آزادی افکاره، و از طرف دیگه ماحصل این مطلق گرایی برای خود دولتمردان هم شده یجور بورژوآزی جدید که باز نتیجش رو داریم میبینم. تو نیاوران خونه هست 40 میلیارد، که شیرهاش از طلا ساخته شده، 30 کیلومتر پایینتر پدر کلیه هاشو رو میفروشه که خرج عمل بچش رو بده، یا رفتگر از گشنگی تو پارک میمیره! اینکه 40% مردم ایران زیر خط فقرن یا 60% سوء تغذیه دارن، یعنی سیر میشن اما برنامه غذایی مناسب ندارن و سال به سال گوشت نمیخورن شوخی نیست.

حالا ما دنبال این هستیم که از این وضع در بیاییم اما بلد نیستیم، برای بازیابی دوباره هویت فرهنگی چسبیدیم به کوروش و از قولش 3 جلد کتاب نوشتیم، همه مشاهیر دنیارو میچسبونیم به خودمون، فرض میکنیم ناسا رو انگشت ما میچرخه، اسطوره سازی جعلی میکنیم و از قول یه بابایی کل دنیا رو تهدید میکنیم، این همه تو شبکه های مجازی فعالیم چون میتونیم نقاب روشنفکری به چهره بزنیم و وانمود کنیم نه این آدم های خنثی فعلی، که یه سری انسان ایده آل فرهنگی هستیم، مدل، دانشجوی بهترین دانشگاه ها، بهترین شرایط کاری، ثروتمند، مبارز سیاسی و اندیشمند و ... که باز همه اینها تقلیدی از زندگی طبقه اشراف ایرانه! یعنی ما دقیقا عین این جک و جونورهای بایوشاک 1 شدیم! انقدر آدام به خورمون دادن که خودآگاهمون نابود شده و هیچ درکی از هویت واقعیمون نداریم! مشکل ما اینه، نه امدن برندهای غربی به ایران! یا اسپایدرمن و ....
فوق العاده عالی بود آقا ماکان.
واقعا استفاده کردم.
متشکرم ازت.
 
بچه ها میشه بهترین فیلم های کمدی ایرانی چند سال اخیر رو بگید؟؟

Sent from my SM-J510F using Tapatalk
این سوال شما در خصوص سینمای ایران خیلی کلی به نظر میرسه، چون تو سینمای ایران چند نوع کمدی داریم که اکثرشون هم ابتذال هستند و نه کمدی.
از نظر من، کمدی یعنی اینکه هم کلامی و هم موقعیتی تماشاگر رو بخندونه و هم حرفشو به بهترین نحو بزنه. اتفاقا بر خلاف تصور خیلی ها ساختن فیلم کمدی خوب خیلی سخته و مهارت و دانش زیادی میطلبه تا به اصطلاح فیلم درست و بدون هجو دربیاد. نمونه اعلای این چیزی رو که گفتم در کارهای چاپلین میتونید مشاهده کنید که حقیقتا استادانه هستند و به نظرم تا به امروز رقیبی براشون متصور نیست. البته کارهای باستر کیتون هم فوق العاده هستن ولی من خودم موقع تماشای شاهکارهای کیتون بیشتر احساس غم بهم دست میده تا شادی.
از نظر من، با توجه به معیارهایی که گفتم، مارمولک و اخراجیها بهترین کمدیهای سالهای اخیر ایران هستند، هم درست و حسابی میخندونند و هم حرف دارند.

تا نظر دوستان چه باشد...
 
  • Like
Reactions: abt and FPS Eager


پاسخ خود را بنویسید ...

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or