Frozen خیلی کلیشه ای هست به نظرم و هیچ نقطه قوتی توش نمیبینم. شاید به خاطر آهنگش معروف شد. شرک هم من توی همون بچگی هم دیدم اصلا خوشم نیومد ازش حتی وقتی هر 4تا قسمتش رو گرفتم به نظرم اینقدر خسته و وارفته بود که رغبت نکردم هیچوقت یه بار دیگه این سری رو ببینم.
بحث این نیست که توی تاریخ ثبت بشه یا نه. به نظرم انیمیشن های خیلی خیلی بهتری هستن که میتونستن توی اون لیست قرار بگیرن. به نظر خودم بهترین چیزی که تا حالا خلق شده، Chicken Run هست
شرک که خیلی خوبه انصافا!
Frozen به نظرم داغون ترین انیمیشنیه که اسکار برده پسرای زیر ده سال هم فکر نکنم همشون خوششون بیاد ازش. حق The Croods رو خورد واقعا.
Frozen خیلی کلیشه ای هست به نظرم و هیچ نقطه قوتی توش نمیبینم. شاید به خاطر آهنگش معروف شد. شرک هم من توی همون بچگی هم دیدم اصلا خوشم نیومد ازش حتی وقتی هر 4تا قسمتش رو گرفتم به نظرم اینقدر خسته و وارفته بود که رغبت نکردم هیچوقت یه بار دیگه این سری رو ببینم.
بحث این نیست که توی تاریخ ثبت بشه یا نه. به نظرم انیمیشن های خیلی خیلی بهتری هستن که میتونستن توی اون لیست قرار بگیرن. به نظر خودم بهترین چیزی که تا حالا خلق شده، Chicken Run هست
تیزر فیلم La La Land هست... ساخته دیمین شزل که ویپلش رو تو کارنامه ش داشت... دومین فیلم این کارگردانه که باز هم تم موزیکال داره. این تیزر که فوق العاده بود!
سومین فیلم رایان گاسلینگ و اما استون با هم دیگه... جی کی سیمونز هم نقش فرعی خواهد داشت. 2 دسامبر اکران میشه.
Frozen خیلی کلیشه ای هست به نظرم و هیچ نقطه قوتی توش نمیبینم. شاید به خاطر آهنگش معروف شد. شرک هم من توی همون بچگی هم دیدم اصلا خوشم نیومد ازش حتی وقتی هر 4تا قسمتش رو گرفتم به نظرم اینقدر خسته و وارفته بود که رغبت نکردم هیچوقت یه بار دیگه این سری رو ببینم.
بحث این نیست که توی تاریخ ثبت بشه یا نه. به نظرم انیمیشن های خیلی خیلی بهتری هستن که میتونستن توی اون لیست قرار بگیرن. به نظر خودم بهترین چیزی که تا حالا خلق شده، Chicken Run هست
فروزن کلیشهای؟! کلیشه شکنندهترین انیمشن بود! جدا از بحث اصلیش که اومد انیمشن رو از نگاه ویلن درست کرد بر خلاف اکثریت انیمشنها که هیچ همدردیای با ویلن نبود، یه سری چیزای مسخرهای مثل عشق در نگاه اول رو که تا به اون دوره تقریبا اکثر انیمشنها بهش اصرار داشتن رو اومد جمع کرد!
به هر حال شاید الان به نظر بیاد زیاد بزرگنمایی شد، اما به نظر من که انیمشنی بود که موقع تماشاش واقعا آدم لذت میبرد و تقریبا تونست در حد تانگلند باشه، هرچند تانگلند خیلی بهتر بود اما فقط مینیونز!
فقط والاس و گرومیت
برای من که بیشتر انیمیشن های 3 بعدی چند سال اخیر بسیار کلیشه ایی و لوس بودن .
من که خودم استاپ موشن های هنری سلیک و Laika Studio و Aardman Animations و کارای کلاسیک 2D ـه دیزنی و Ghibli رو خیلی بیشتر از انیمیشن های 3D لوس و بیمزه و تکراری این روزای هالیوود دوست دارم .
الانم خیلی منتظر Kubo And the Two Strings هستم و 100 البته Sausage Party
Kubo عالی به نظر میرسه امیدوارم از کارای خوبه Laika باشه .
Frozen رسما کودکانه ترین و سطحی ترین انیمیشنی بود که تا حالا دیدم. میدونم بازار اصلی انیمیشنها کودکان و نوجوانانه، ولی این انگار برای بچه های 4-5 ساله ساخته شده بود
ولی Zootopia عالی بود. خصوصا رفرنس هاش به بقیهی فیلمها
فروزن کلیشهای؟! کلیشه شکنندهترین انیمشن بود! جدا از بحث اصلیش که اومد انیمشن رو از نگاه ویلن درست کرد بر خلاف اکثریت انیمشنها که هیچ همدردیای با ویلن نبود، یه سری چیزای مسخرهای مثل عشق در نگاه اول رو که تا به اون دوره تقریبا اکثر انیمشنها بهش اصرار داشتن رو اومد جمع کرد!
به هر حال شاید الان به نظر بیاد زیاد بزرگنمایی شد، اما به نظر من که انیمشنی بود که موقع تماشاش واقعا آدم لذت میبرد و تقریبا تونست در حد تانگلند باشه، هرچند تانگلند خیلی بهتر بود اما فقط مینیونز!
خب من برداشتم متفاوته
توی نسخۀ اولیه، دکارد توی نریشنهاش همهش از اینکه احساسات نباید داشته باشه و ... حرف میزنه اما خواب اسب تک شاخ تو فیلم نیست و در نتیجه اون اریگامی و تنها دیالوگ انگلیسی گف در انتهای فیلم هیچ معنیای پیدا نمیکنه و رپلیکنت بودن یا نبودن دکارت کاملاً تو هوا میمونه.
توی نسخههای بعدی به واسطۀ وجود سکانس خواب تک شاخ (و نگاه کردن دکارت به عکسها در لحظهای که از خواب بیدار میشه) و اریگامی و دیالوگ گف، کاملاً واضحه که دکارت هم رپلیکنت هست و دلیل اینکه گف ریچل رو نکشته اینه که هر دوشون مدت زمان کمی برای زنده موندن دارن و ترجیح میدن با هم باشن تا اینکه مثل دار و دستۀ روی دست به قتل و ... بزنن
وقتی با پول یه استودیوی هالیوودی کار میکنی، بهترین و موفقترین کارگردان دنیا هم که باشی (حالا به جز جیمز کامرون)، تدوین نهایی فیلم دست خودت نیست مگر اینکه مثل اسکوسیزی و اسپیلبرگ و امثال اینها سرمایه گذار یا شریک سرمایه گذاری خارجی واسه فیلمت پیدا کرده باشی.
وقتی یه فیلم استودیویی ساخته میشه، کارگردان نسخۀ خودش رو میده به کمپانی و سران کمپانی معمولاً فیلم رو برای یه Focus Group (متشکل از احمقها معمولاً) پخش میکنن و اونا هم یه نظراتی میدن که کمپانی فکر میکنه اگه اون نظرات رو اعمال کنن، فیلم بیشتر میفروشه. در نتیجه بعضی کمپانیها گند میزنن به تلاش چند سالۀ یه هنرمند.
خیلی از فیلمهای ریدلی اسکات نسخۀ تدوین کارگردان دارن که راحت دو سه سطح از تدوین نسخۀ سینمایی بهترن.
اون نریشن ها بعد از اخراج شدن اسکات از فیلم (به خاطر بالاتر رفتن هزینه ها از بودجهی مشخص شده) توسط مسئولای خود استودیو نوشته شد (که زیاد موافق رپلیکنت بودن دکارد نبودن) و بیانگر تصمیم اسکات نیست .
اون حرفاش در مورد این که نباید احساسات داشته باشه هم فقط برای این بود که کلیشهی ضدقهرمان خسته بودنشو تقویت کنن (کاری که واقعا دلیلی نداشت، اون نریشن ها واقعا چیزی به فیلم اضافه نکردن و فقط بدترین قسمت فیلم بودن)
اما خود اسکات بعدا بارها تاکید کرده که دکارد رپلیکنته، و جالبه که هریسون فورد و بازیگر روی از همون اول به شدت معتقد بودن که کاملا انسانه.
از طرف دیگه همپتون فنچر نویسندهی فیلمنامه هم با تصمیم اسکات مخالفه و معتقده که نامشخص بودن جواب این سوال خیلی بهتره تا این که یه جواب قطعی بهش داده بشه: "The question is interesting. The answer is stupid."
تا الان هم همیشه بحث سر این موضوع بوده و هست. یه عده دلایلی میارن که بگن قطعا انسانه، یه عده دلایلی میارن که بگن قطعا رپلیکنته ( از جمله استناد کردن به حرفای خود اسکات و توضیح ساب پلات یونیکورن) اما یه عده هم هستن که معتقدن جواب قطعی داشتن این سوال بهش ضربه میزنه و ارزششو کم میکنه.
میشه گفت اسکات میخواسته که دکارد رپلیکنت باشه، اما از دید خیلیا تو نشون دادنش زیاد موفق نبوده.
همون طور که جرج لوکاس بعدا ترتیب شلیک هان سولو و گریدو رو عوض کرد اما خیلی از طرفدارا موافق این تصمیم نیستن و معتقدن به فیلم ضربه میزنه.
مثال بارز دستکاری یک فیلم تو بخش تدوین، فیلم "Once Upon a Time in America" هست که حدودا چهارساعته اما تو تدوین دستکاری شد و لئونه هم خیلی دلخور شده بود بابت این قضیه. فیلم برای اکران توی آمریکا کمتر از دو ساعت و نیم شده بود و خب یکی از شاهکارهای تاریخ سینماس که حتی کاندید اسکار تو هیچ بخشی نشد... اما الان جز 70 فیلم برتر IMDB هست چون نسخه کاملش بعدها قابل رویت شد.
با اجازه ات دقیق ترش رو بگم.
پروژه ی روزی روزگاری در آمریکا، پروژه ای نبود که سرجیو لئونه خودش از اول بخواد اون رو کارگردانی کنه. کمپانی وارنر به دنبال یک کارگردان بود و پس از مذاکره با لئونه، قرار شد که فیلم توی دو ساعت و نیم بسته بشه ولی این چنین نشد و لئونه توی حدوداً چهار ساعت فیلم رو بَست. وارنر خودش فیلم رو دو ساعت و نیم بُرش زد که نتیجه ی کار یک فیلم بی سر و ته شد. اما بُرش خود کارگردان توی اروپا عرضه شد که یک فیلم قوی بود. نسخه ای که وارنر برای آکادمی اسکار فرستاد همون دو ساعت و نیمه بود که اصلاً هیچ توجه ای بهش نشد.
نسخه ی کاملش وقتی در اروپا اکران شد لقب «بهترین فیلم ژانر گانگستری در تاریخ» از نشریه های اروپایی گرفت. حالا این لقب سلیقه ای هست و لا غیر. آمریکایی ها وقتی فیلم برای Home Media عرضه شد (دهه ی نود) تازه فهمیدن جریان از چه قراره.
کلاً موفقیت یک فیلم به شعور ناشر و سرمایه گذار خیلی وابسته است.
اگر اشتباه نکنم، مارتین اسکورسیزی هم سر «دار و دسته های نیویورکی» از این داستان ها داشت.
به نظر منم فروزن جدا چیزی نداشت... فقط میخواست بگه که ملت یادتونه ما هی میگفتیم عشق در یک نگاه؟ خب الان دیگه همه دزد شدن اونو بیخیال شین!.. Inside Out به مراتب بهتر بود بنظرم..
به نظر منم فروزن جدا چیزی نداشت... فقط میخواست بگه که ملت یادتونه ما هی میگفتیم عشق در یک نگاه؟ خب الان دیگه همه دزد شدن اونو بیخیال شین!.. Inside Out به مراتب بهتر بود بنظرم..
اتفاقا تنها چیزی که نمیخواست بگه همینه! فروزن فقط برای تبلیغ همجنسگرایی ساخته شد. از مضمون داستان تا شعر آهنگش. البته اینکه از اساس درست میگه یا نه رو کار ندارم، منتها به عنوان یه انیمیشن از نظر من همه چیزش در راستای همین مضمون طراحی شده و چیز خاصی نداره. صرفا یه کار متوسطه.
اتفاقا تنها چیزی که نمیخواست بگه همینه! فروزن فقط برای تبلیغ همجنسگرایی ساخته شد. از مضمون داستان تا شعر آهنگش. البته اینکه از اساس درست میگه یا نه رو کار ندارم، منتها به عنوان یه انیمیشن از نظر من همه چیزش در راستای همین مضمون طراحی شده و چیز خاصی نداره. صرفا یه کار متوسطه.
وات؟ همجنسگرایی اصلا ربطی به موضوع نداشت! بیشتر میخواست نفی شعار انیمیشن های قدیمی باشه که دختره تا یکی رو میدید عاشقش میشد و بعد همه چیز به خوبی و خوشی تموم میشد.. توی فروزن دختره میاد اینکار رو بکنه ولی طرف بهش خیانت میکنه.. خیلی سادس موضوع! علت محبوبیشتم تبلیغات وسیع و همه گیر شدن اهنگش بود.. منم معتقدم یه کار متوسط بود
اتفاقا تنها چیزی که نمیخواست بگه همینه! فروزن فقط برای تبلیغ همجنسگرایی ساخته شد. از مضمون داستان تا شعر آهنگش. البته اینکه از اساس درست میگه یا نه رو کار ندارم، منتها به عنوان یه انیمیشن از نظر من همه چیزش در راستای همین مضمون طراحی شده و چیز خاصی نداره. صرفا یه کار متوسطه.
این راهیه که دیزنی پیش گرفته و فقط به فروزن محدود نمیشه. maleficent هم اینطور بود. یه فیلم دیگهشون هم هست که ممکنه بخاطر همین موضوع، گند بزنه به شیمی عالی بین دو شخصیت اولش که نیومده در موردش نظر نمیدم
زیادن خودت بگرد توش پیدا کن بهم بگو
بگذریم دیگه... آخر نفهمیدم چرا سر این فیلم سرگیجه گرفتید، انگار دو ساعت سوار ترن هوایی شده باشید. فقط هیجانه سرگیجه نداره.
froozen جدای اون قسمت تبلیغات همجنسبازانش که منم نفهمیده بودم کلا هیچ ارزشی نداشت بجز سرگرم کردن کودکان. اون سالی هم که اسکار گرفت خیلی حرص خوردم، کاری به بقیه انیمیشنای غربی ندارم که شاید بهتر بودن ولی واقعا فکر میکردم wind rises دیگه به عنوان آخرین کار میازاکی اسکارو بگیره، شاید بهترین اثرش نبود ولی بازم مقایسه این دوتا مـثل مقایسه تابلو پیکاسو با نقاشی مدادشمعی قاسم هفت ساله از تهران بود.