Spider-Mαn
کاربر سایت
این بنده خدا تمام تلاشش این بود که ظاهر سازی نکنه، بعد با جادو لباس های خفن برای خودش به وجود بیاره؟ البته رمان با تم واقعی هم ممکنه کلی ایراد داستانی داشته باشه چه برسه به رمان با تم فانتزی، ولی به نظرم به نسبت حجم کتاب ها و کلیت داستان، ایردات داستانیش جزیی و قابل چشم پوشی هست
ارباب حلقه ها هم با عقاب می رفتن می انداختن راحت!
تو این عکسه خوب افتاده! وگرنه اینطوری ها هم نیست
متوجه نشدی چی گفتم کاری به منطق قضیه ندارم، از منظر اخلاقی گفتم. به هر حال همون طور که گفتم این ایرادات رو تقریبا از همه نوع داستانی میشه گرفت، باید در نظر گرفت با توجه به وسعت داستان، ایرادات چقدر عمیق (!) هستن خیلی از این مسائلی که گفتی هم میتونه جواب منطقی داشته باشه که من چون خیلی وقته کتابها رو نخوندم کلی از جزییات یادم نمیاد و فعلا نمیشه بحث کردداستان باید به منطق خودش وفادار باشه. یعنی تو هری پاتر اینکه یه جادوگر با جادو همه کار کنه غیر منطقی نیست، اما اگه میتونه با جادو مشکلاتش رو حل کنه اما نمیکنه میشه غیر منطقی. با منطقی که رولینگ برای جادو و جادوگری ساخته، خیلی از اتفاقات داستان زیر سوال میره. یکیش همین مساله فقیر بودن ویزلی هاست. چون با جادو میتونن خونشون رو تغییر شکل بدن، لباس هاشون رو و ... هیچ دلیلی نداره عین بدبختا باشن. یا مثلا تو کتاب یک میگه چوب جادوگری رون ماله داداشش چارلی بوده و کهنه اون رو دادن رون، در صورتی که تو منطق کتاب چوب جادوگری یه وسیله مهمه که اون جادوگر رو انتخاب میکنه و محض تفنن عوضش نمیکنن. مثلا ایراداتی مثل اینکه چرا همیشه ولدومورت صبر میکنه تا آخر سال تحصیلی که مدرسه تموم میشه نقشه هاش رو عملی کنه جزو ایراداتی هست که مهم نیست و میشه چشم پوشی کرد، ولی به نظر من استفاده از جادو به میل نویسنده نه منطق داستان، یه باگ خیلی بزرگ هست. فقط چون هری پاتر داستان و شخصیت هاش خیلی خفنن به چشم نمیاد. مثلا دامبلدور هرجا رولینگ میخواد یه جادوگر فوق حفن هست که همه چیز رو میدونه و همه جا هست اما هر وقت هم رولینگ بخواد به شدت احمق میشه. به عنوان مثال استخدام پرفسور لاکهارت، چرا چنین آدم شیادی رو استخدام کرد؟ با اینکه آخر کتاب طوری صحبت میکنه که انگار از اول میدونسته هرچی میگفته دروغه، یا چرا نفهمید مودی قلابی هست؟ اصلا ولدومورت و کراوچ چرا نقشه کشیدن هری وارد مسابقه بشه؟در صورتی که دزدیدن هری بی نهایت ساده بود. مثلا میتونستن یکی از دوستانش رو بکشن، خودشون رو شکل اون کنن، بعد گولش بزنن ببرنش بیرون از هاگوآرتز، غیب بشن و ... چه نیازی بود برن تو دهن شیر تو هاگوآرتز و جلوی دامبلدور و ... این همه برنامه بچینن؟ دزدیدن هری به سه سوت بود! اما میگم، تو هری پاتر همه اتفاقات جوری میفته که داستان یه سال طول بکشه!
اگه کتاب ارباب حلقه هارو خونده بودی، میدونستی که از اول تا آخر گندلف داره میگه چشم سائورون داره دنبال حلقه میگرده و نمیتونن خیلی تابلو نزدیک بشن و باید مخفیانه اینکارو بکنن. حتی آخر داستان به این دلیل حتی با نیروهای کم میرن میجنگن که هواسش رو پرت کنن متوجه نشه فرودو داره نزدیک میشه. بعد تو میگی همینجوری با عقاب برن بندازن بیان؟
تو ارباب حلقه ها هیچ اتفاقی خارج از منطق داستان نمیفته و واقعا برای نابود کردن حلقه، خط داستانی منطقی ترین حالتیه که میتونه اتفاق بیفته. یه سفر قهرمانانه هست که خیلی نیروها به قهرمان ها کمک میکنن تا موفق بشن. و حتی از نظر روایی هم به اسلوب های روایتی، مثل سفر قهرمان، کاملا پایبنده.
رسوایی 2 هم با این حجم عظیم تبلیغات، نصف نسخه قبلش هم نفروخته
پیتر پارکر یه تینیجر بوده که تبدیل به اسپایدرمن میشه، در واقع هدف مخاطب های کمیک همین تینیجر ها بوده و دلیل محبوبیت بالاش در اون زمان هم همین بوده.یکم سوالم رو بد پرسیدم فک کردید تروله، واقعا اطلاعات ندارم درباره اسپایدرمن
انقدر سعی به س*سی نشون دادن بازیگر جینی نکن که افتضاحه بخصوص با اون بازیگر انتخاب کردنشون که عوامل آبشون قطع شد قشنگ
تو کتاب هرچی تاکید داره که بگه هرمیون اصلا دختر همه پسند و خوشکل و این حرفا نیست و بیشتر یه Nerd هست از اون طرف جینی یه دختر کاملا س*سی و جذاب و هات هست اما تو فیلم دقیقا برعکس شد
بازیگر جینی آبش قطع شد و دقیقا شد انتظارات من از هرمیون و از اون طرف اما واتسون دقیقا شد تصوراتی که از جینی انتظار میره
اصلا همین که من بعد از 8 تا فیلم هنوز اسم بازیگرش رو نمیدونم خودش گویای همه چیز هست
نظرت در مورد اما واتسون رو به واسطه رفاقت میبخشم چون Bros Before H*oes اما دیگه تکرار نشهبرعکس از نظر من اما واتسون کاملا زشت و بد ریخته! کاملا هم به توصیفات کتاب از قیافه معمولی هرماینی میخوره، فقط هرماینی دندون های نیشش بلنده و اما واتسون نه! جینی هم تو کتاب خوشگله اما تو فیلم نه. چون این دختره (که منم اسمش رو نمیدونم!) بچه بود تو دیوار بود. الان خیلی خوب شده. بعد ما ایرانی ها یه مثلی داریم در این جور موارد که میگه اگه ....د تو ...ن! بگو آب قطه!
بعد کلا من خود از هری پاتر هم خیلی بدم میاد. واقعا دنیل رادکلیف موجود چندشی هست و به نظرم علاوه بر اینکه اصلا به توصیفات کتاب نمیخوره نقشش رو هم افتضاح بازی میکنه. مثلا تو کتاب این همه رولینگ زحمت کشیده گفته موهاش مشکی و کوتاه هست و همیشه وسطش شاخه، بعد این ابله ها امدن اینجوری ساختن:
موی قهوه ای و بلند دقیقا چه ربطی به هری داره؟ کلا هر وقت فیلم سازی فکر میکنه بهتر از نویسنده شخصیت هارو میشناسه و باید تغییر بده من دلم میخواد بزنم لهش کنم.
اما در مورد دنیل ردکلیف کلا این بنده خدا رو ول کن تو کتاب رولینگ خشتک خودش رو میکنه که بگه هری خیلی شوخ و پر حرف و پر رو بوده ولی تو فیلم دقیقا دقیقا یه شخصیت کاملا متفاوت رو میبینیم!! بلواقع تنها شوخی هری تو فیلمها فقط و فقط سر همون فیلم چهارم هست که هرمیون میگه یکی میخواد با معجون عشق، عاشقت کنه همونجا فقط هری یه شوخی هری مانند کرد بقیش دیگه کلا مخالف اون خصوصیات بود دیگه اینا به شخصیتش رحم نکردن میخوای ظاهر رو رعایت کنن
اره اون فیلم شش بود نمیدونم چرا یاد فیلم چهارم افتادم میدونی که کدوم صحنه رو میگم، دیالوگ بین هرمیون و هری تو کتابخونهمرد مومن هری کجا تو کتاب شوخ و پررو هست؟ اتفاقا خیلی خجالتیه! مثلا وقتی میخواست بره از چو درخواست کنه باهاش برقصه روش نمیشد بگه تا اینکه سدریک رفت مخش رو زد. بین این سه تا هم رون شوخه و شوخی میکنه نه هری! بعد قسمت معجون عشق هم برای فیلم 4 نیست، برای هاف بلاد پرینس هست، یعنی 6! رومیلدا وین میخواد به هری معجون عشق بده که اشتباهی رون میخوره!
اره اون فیلم شش بود نمیدونم چرا یاد فیلم چهارم افتادم میدونی که کدوم صحنه رو میگم، دیالوگ بین هرمیون و هری تو کتابخونه
نه دیگه، هری تو جمع دوستانشون خیلی پرحرف و شوخ هست، منظورم از پر رو بودن همین پر حرف بودنش هست. قضیه عاشقانه فرق داره
از نظر خودمم بهترین فیلم Half Blood Prince بود و بدترینش هم Goblet Of Fire. اون دو قسمت 7 رو با اینکه خیلی از نظر فیلمی بهتر بودن ولی من اصلا دوست نداشتم.
علی فیلم رو نمیشه دقیقا عین کتاب در اورد فلسفه کتاب با فیلم کاملا فرق داره، بزرگترین مثال رو میتونم Gone Girl بزنم که فیلمنامه نویس همون نویسنده خود کتاب اصلی بود و خیلیا انتقاد داشتن که فیلم دیگه زیادی شبیه به کتاب هست و باید بیشتر سعی میکردن اون رو به مدیوم فیلم در بیارن، از طرفی نویسنده وقتی فیلمنامه نویس بشه دلش نمیاد خلقت خودش رو زیاد تغییر بده و شبیه فیلمش بکنه بخاطر همین خیلیا معتقد بودن که فیلم میتونست بیشتر از اینا معمایی باشه و بیننده رو بیشتر تو شوک بزاره.با ماکان کاملا موافقم اما واتسون به نظرم خیلی چندشه و جینی خیلی خوجله
دنیل هم از نظر بازیگری وحشتناک مثل آدمای ریتارده. مطلقا نمیتونه طبیعی بازی کنه و تمام احساساتش که بازم نمیتونه از نظر چهره و بازیگری منتقلشون کنه ()، مصنوعی میزنه
فیلم های هری پاتر به خصوص شاهزاده دو رگه هم از بس دست بردن توش و با کتاب فرق داره که زبون قاصره از صفت بخشیدن به کارگردانش کلا منم از اینایی که برای جذاب تر شدن فیلم، بخش هایی از داستان کتاب رو عوض میکنن متنفرم.