Movie Center

ببینم مگه یارو اصل کاریه نمرد!!!! اینکه الان با دختره هست
میتونه فلاش بک باشه.
---------------
ویرایش: jigsaw هنوز زندست ... و با همکاری آماندا داستان فیلم بعدی رو شکل میدن.
 
آخرین ویرایش:
دیروز با لطف میلاد خان فیلم The Hills Have Eyes رو دیدم :eek: خیلی فیلم خفنی بود من که خیلی حال کردم داداشم که این همه ادعای پرشکیش میومد کم اورد :p میگفت این چه فیمیله نگاه میکنی:cheesygri
به هر حال هر کی ندیده بره ببینش :)
بای
 
سلام
احوال ملت ؟
بلخره برگشتم .
یکم طول میکشه تا دوباره وارد چرخه تاپیک بشم
سلام پرهام جان.....ببینم یعنی اینقدر نمایشگاه افسرده ات کرد که تا حالا غیبت داشتی:)(میگم خب یکی هم تو ماهشهر بزنن)
ویرایش: jigsaw هنوز زندست ... و با همکاری آماندا داستان فیلم بعدی رو شکل میدن.
خب یه منبع هم می ذاشتی....:confused:
 
منبع: خود فیلم!
شما برین چپتر آخر فیلم رو با دقت ببینید متوجه میشید که داره لبخند میزنه!
تا اونجایی که من یادمه با لو رفتن چهره قاتل اره و همچنین جراحات سنگینی که برداشت(فکر میکنم سنگین البته) این حس القا شد که باید قاتل اره از چرخه داستان کنار بره! حالا شماهامی گید لبخند!!! باید برم یه بار دیگه ببینمش!!
 
تولد رابرت دنیرو

26 مرداد/17 آگوست1943


*رابرت دنیرو را جز اسطوره های بازیگری و سینما می شناسند. او نزدیک به 60 فیلم بازی کرده و یک فیلم هم خودش کارگردانی کردهاست. دو اسکار گرفته . در بازیهایش نماد فرد گرایی مفرط است . درباره اش گفته اند که هر فیلم غیر قابلتحمل با حضور او دبدنیمی شود . حرف معروفش این است : نقش کوچک نداریم ولی بازیگر کوچک داریم.


رابرت دنیرو در مصاحبه با کایه دو سینما
* دوست دارم مرا با تنوع کاریم به خاطر بیاورند...وفیلم هایی که پنجاه سال بعد چند نفری بعد از تماشایشان بگویند : هنوز هم دیدنی هستند.

دایات ابوت , همسر دنیرو
*نیاز به مراقبت داشت . حتی نمی دانست در روز زمستانی باید پالتو پوشید . نمی دانست چقدر دستمزد می گیرد . آدم خاموشی بود و هرگز در مورد خودش حرف نمی زد . گاهی هم ادای آدم های ابله را در می آورد. فکر می کرید از چیزی سر در نمی آورد. اما از پشت چشمهای باریکش نظاره گر دنیا بود .

جان سایمن , منتقد پرمیر
*در "طبل را آرام بنواز" الهام بخش بود . در "پدر خوانده 2" نا متعارف . در "راننده ی تاکسی" بی نقص . در "آخرین کاروان" کامل . . . و در "نیویورک , نیویورک" می خواست با نوعی دیوانه بازی نقش یک شیفته ی موسیقی را ارائه دهد اما درون نقش حبس شده بود.

مارتین اسکورسیزی کارگردان "خیابان های پایین شهر"
*ناگهان روی میز بیلیارد پرید . حرکاتش را دقیقا" به خاطر دارم .مثل یک حیوان به دام افتاده شده بود . به خودم گفتم شور و هیجان اش و بالا و پایین پریدنش روی میز چقدر عالی است . آن را طرح ریزی نکرده بودم فقط می خواستم دنیرو حرکتی انجام دهد. که جلوه ی آخرین درخشش شمعی در حال خاموشی را داشته باشد. او هم همین کار را کرد. چوب بیلیارد را شکست و روی میز افتاد . بقیه دورش جمع شدند و شروع به کتک زدنش شدند .انگار یادشان رفته بود که این فیلم است .

لایزا مینه لی همبازی اش در "نیویورک,نیویورک"
*نیمه شب بود و استودیو را ترک می کردیم . اما صدای ساکسیفون او در خلوت خودش به گوش می رسید . شب به شب و هر شب .

رابین ویلیامز همبازی اش در "بیداری ها"

*دقت می کردم و منتظر بودم تا شاهد چیزی ازین اسطوره ی بازیگری باشم. سه هفته گذشت و چیزی ندیدم .نقش مردی را داشت که پس از سالها از اغما خارج می شد . در صحنه ای مثل یک تکه سنگ روی صندلی چرخ داری نشسته بود . خاموش و بی حرکت... بعد شروع به حرف زدن کرد. تکان دهنده بود و بی نظیر ...

الیا کازان , کارگردان
*او فقط با قرار گرفتن در قالب دیگران به آرامش دست می یابد.

از تیزر های تبلیغاتی " راننده تاکسی "
*در همه ی خیابانهای همه ی شهر ها کسی که هیچ کس نیست این رویا را در سر می پروراند که سر انجام کسی شود .


منبع : مجله ی همشهری جوان
 
خوب دوستان من دارم میرم مسافرت .... احتاملا یه یک هفته ای نباشم .....

این چند تا پوستر هم به عنوان آخرین فعالیتم باشه دیگه
این black dahlia هم روزی یه پوستر میده بیرون !!
راستی اون پرستارها چه نقشی توی saw 3 دارن بنظر شما ؟؟!!





فعلا تا هفته ی دیگه بای ! :-"
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or