Multi Platform Dark Souls III

بازی در تاریخ 24 فروردین 1395 عرضه خواهد شد

Informations


​

• بازی در جریان کنفرانس Xbox در E3 سال 2015 معرفی شد.
• رئیس استودیو From Software، آقای Hidetaka Miyazaki بار دیگر کارگردانی بازی را بر عهده خواهد داشت.
• آقای Isamu Okano به عنوان دستیار کارگردان انتخاب شده است.
• ناشر بازی Namco Bandai است.
• پلتفرم های بازی PC، Xbox One و PlayStation 4 خواهند بود.
• طبق گفته های آقای میازاکی، بازی 2 سال است که در دست ساخت بوده است.
• تیم سازنده Bloodborne هیچ نقشی در ساخت Dark Souls III نداشته است. فقط برخی از اعضای طراحی جلوه های بصری بر روی هر 2 عنوان مشغول کار بوده اند.
• میازاکی به طور همزمان بر روی هر 2 عنوان در دو سال اخیر مشغول به کار بوده است.
• بازی آخرین نسخه در تریلوژی Dark Souls نخواهد بود، بلکه به گفته آقای میازاکی، نقطه عطفی در این این سری خواهد. که بدین معناست در نسخه های آتی، شاهد دگرگونی هایی در ساختار بازی خواهیم بود.
• بازی از نظر طراحی، شباهت های نزدیکی به Dark Soul II خواهد داشت و "چیزهای مفید و کارآمد" را نگه داشته اند.
• مبارزات سریع تر از دو عنوان پیشین خود خواهد بود. آقای میازاکی گفت اما بازیکنان نباید انتظار سرعتی همانند Bloodborne را داشته باشند.
• ساخت شخصیت و گزینه های تکتیکالی بدون قربانی کردن اتمسفر معروف سری، گسترش یافته اند.
• World Hub در بازی وجود نخواهد داشت.
• Spawn شدن دشمنان همانند نسخه اول به صورت نامحدود خواهد بود.
• ریست کردن Stat ها همانند نسخه دوم امکان پذیر خواهد بود.
• جا به جا شدن بین Bonfire ها امکان پذیر است اما ابتدا باید آن ها را پیدا کنید.
• Co-op همانند عنوان Bloodborne، بر اساس سیستم پسوورد خواهد بود. به این صورت که برای مرتبط شدن به دوستان، از یک پسوورد مشترک که فقط شما از آن مطلع هستید، استفاده کرده و سیستم بازی شما را به هم متصل می‌کند.
• المان های اکشن جدیدی به بازی اضافه شده اند که به کمک المان های نقش آفرینی خواهند آمد.
• انیمیشن های راه رفتن و دویدن نرم تر شده اند.
• نقشه های بازی "تا حدود کمی" کمتر از Dark Souls II خواهد بود، اما در عوض هر منطقه مقیاس بسیار بزرگ تری خواهد داشت.
• داستان بازی در رابطه با "Lords of Cinder" خواهد بود. غولی که در نمایش بازی حضور داشت، "یکی" از آن ها خواهد بود (نیاز به شفاف سازی دارد)
• شخصیت اصلی تحت نام "The Dark Hero" یاد می‌شود و در صدد کشتن "Lords of Cinder" است.
• Estus flasks, bonfires, jump attacks, greatswords و dual-wielding weapons همگی در بازی حضور خواهند داشت.
• قابلیت های جدید سلاح ها ویژگی های مختلفی به برخی سلاح ها اضافه خواهند کرد.
• Long Sword ها حالتی به نام "آماده باش" دارند که طی آن سپر به کنار گذاشته شده و 2 ضربه مخصوص و سنگین پیاده شده که قابلیت شکستن دفاع حریف را دارد.
• Greatsword ها قابلیت پرتاب دشمنان به هوا را دارد.
• شوالیه ها (سیاه و سفید) به بازی باز خواهند گشت و قدرتمند تر و هجومی تر خواهند بود.
• جادو ها در بازی حضور دارند. اما تغییراتی در پی نخواهد داشت.
• جادویی تحت نام "Ash" به بازی اضافه شده است.
• آقای میازاکی برای خلق Greatsword ها از مانگای "Berserk" و شخصیت اصلی آن الهام گرفته است.
• Stat تحت نام "Agility" که در شماره دوم وجود داشت، در این نسخه حضور نخواهد داشت. به گفته آقای میازاکی چون اکشن بازی استرس زا خواهد کرد تا زمانی که شما Stat های خود را ارتقا دهید.
• From Software در صدد است که تا 6 بازیکن را ساپورت کند.
• به نظر می‌رسد بازی قبل از دو نسخه پیشین در جریان خواهد بود اگرچه آقای میازاکی چیزی را تایید نکرده است.
• هدف آقای میازاکی گسترش گیم پلی و شخصیت پردازی با اعمال قابلیت های مختلف است.
• قلعه دیده شده در تریلر معرفی، بسیار غول پیکر خواهد بود چنانچه گفته شده است این اندازه از فاصله دوری دیده شده است. قلعه جزئیات بسیار غنی در بر خواهد داشت و شباهت های بسیاری به Anor Londo از نسخه اول می‌دهد.
• سازه های بزرگ تر و سیاه تر، حس تنهایی شماره اول را دوچندان خواهند کرد.
• به گفته کسانی که موفق به دیدن دموی 30 دقیقه ای از بازی شده اند، گرافیک بازی را عالی توصیف کرده اند.
• شخصیت ها جزئیاتی غنی خواهند داشت.
• Boss دیده شده در دمو، Dancer of the Frigid Valley نام داشت. موجودی که بزرگ توصیف شده است و شمشیری بزرگ را حمل می‌کند.
• بازی تحت DX 11 اجرا خواهد شد.
• بازی بر روی 30 فریم بر ثانیه اجرا خواهد شد.
• بازی در حدود 10 کلاس مختلف برای شروع در بر دارد (نیاز به شفاف سازی دارد)
• نقشه بازی در حدود 12 منطقه مختلف را شامل می‌شود (نیاز به شفاف سازی دارد)
• 1-4 بازیکن قادر خواهند بود به صورت Co-op بازی را به پیش ببرند (نیاز به شفاف سازی دارد)
• ویژگی PVP همچنان در بازی حضور خواهد داشت (نیاز به شفاف سازی دارد)
• 100 اسلحه جدید، 40 زره جدید و دیگر تجهیزات در سراسر دنیای بازی وجود خواهند داشت (نیاز به شفاف سازی دارد)
• 45 دشمن جدید، 15 Boss جدید در بازی حضور خواهند داشت (نیاز به شفاف سازی دارد)
• قابلیت جدیدی تحت نام "Sacrifice Ceremonies" به بازی اضافه شده است که طی آن می‌توانید اجساد دیگر بازیکنان را به جاهای مختلف کشیده و با انجام تشریفاتی، به دنیای آن ها وارد شوید (نیاز به شفاف سازی دارد)
• Boss های بازی قابلیتی تحت نام "Heat Up" خواهند داشت که به وسیله آن در حین مبارزه، تغییر شکل یا تغییر رفتار داده و شیوه مبارزه را کاملا عوض می‌کنند (نیاز به شفاف سازی دارد)
• بازی قابلیتی تحت نام "Sword Fighting Arts" خواهد داشت که خود به چندین بخش به نام های "Rush In" (که طی آن بازیکن می‌تواند در حین ضربه خوردن، ضربه های سنگینی به طور همزمان وارد کند) و "Circle" (که به نظر می‌رسد نوع خاصی از Dodge کردن باشد) تقسیم می‌شود (نیاز به شفاف سازی دارد)
• بازیکنان قادر خواهند بود که Bonfire ها را بسازند (نیاز به شفاف سازی دارد)

Screenshots








Trailers


Dark Souls III
E3: Announcement trailer
720p || 1080p || 1080p GamerSyde


Dark Souls III
GC: Gameplay Reveal
1080p GamerSyde​

با تشکر از .Evanescence. بابت همکاری.

 

[NPR]

اتفاقا تعداد باس های خوب خیلی هم کمه تویه DeS :d کمتر از انگشت های یک دست حتی
Dragon God رو که اصلا یادم نبود مجبور شدم سرچ کنم :d لول
Dragon god فقط دیزاین خوده باس زیبا بود که خیلی با هیبت بود و جذاب ولی از نظر جو و گیم پلی تقریبا صفر بود ، بیشتر شبیه Chaos bed بود که بیشتر از این که با باس بجنگی باید با محیط تعامل میداشتی . این نوع باس برای تنوع توی بازی خوبه ولی دیگه اینو که نباید مثال بزنی به عنوان یک باس خوب :d
Storm king هم از نظر lore ، گیم پلی و اتمسفر واقعا جالب نبود و نیاز نبود کار خاصی بکنی کافی بود اون شمشیر رو برداری و dodge کنی و R2 بزنی :d(اتفاقا این باس چون بعد از Old Hero بود اگه اشتباه نکنم و این که منطقه قبل از Archdemon به شدت سخت بود منتظر یه چیزه خیلی خفن و سخت بودم که کلی تو ذوقم خورد)
Old Monk هم که من شخصا آفلاین بازی کردم و به جرات آسون ترین باسِ نه تنها سولز بلکه آسون ترین باس نسل هفتم بود :d
در مورد قسمت دوم حرفت هم من کاملا باهات موافقم که دارک سولز داستان و شخصیت هاش غم انگیز تر بودن به خصوص Sigmeyer که من خودم شخصا بعد از دیدن دخترش تو Firelink Shrine گریه ام گرفت.
اما یه نظرم منظور طائل بیشتر اتمسفر بازیه.
توی DeS خیلی کم از رنگ ها قرمز استفاده شده توی محیط و رنگ بندی بازی بیشتر خاکستری و سیاهِ که حس خیلی غمگین تری القا میکنه. همین طور موسیقی بازی هم خیلی حماسی تر و غم انگیز تر بود . البته maiden Astrea هم واقعا داستانش تکان دهنده بود تو بازی و آدم تحت تاثیر قرار میداد.
شاید نشه بگی DeS غم انگیزتر از دارک سولز بود ولی میشه گفت که DeS اتمسفرش خیلی خاصتر از دارک سولز بود.

رسیدیم به مفهوم نسبیت
بستگی داره " باسِ خوب " رو چطور تعریف کنیم ! گاهی طراحیِ زیبا و منحصر بفرد یک باس ، گاهی طراحیِ خاصِ محیط مبارزه با باس ، گاهی هم گیم پلی پیچیده و سنگینِ مبارزه با باس می تونه یک باس فایت رو " خوب " تعریف کنه ! مثلا Sif که برای من محبوب ترین باس تمام نقش آفرینی های 6 سالِ گذشته From Software هست ، واقعا از لحاظ گیم پلی مبارزه چالش و سختی چندانی نداره به نظرم ! و باسِ سختی نیست . این رو در مورد خیلی باس ها می شه گفت . اما من با همین معیار ها می تونم Dragon God رو یک باس خوب تعریف کنم . وقتی که اولین بار باهاش روبرو می شی حتی ممکنه ندونی دقیقا چه باید کرد . و تعامل با محیط مبارزه متفاوت هست و طراحی ظاهر خود باس هم عالی . همینطور در مورد Storm King ..

فکر می کنم باید Des و سطح فنی و غنای هنری باس فایت هاش رو در چهارچوب زمان خودش و نسبت به سال 2009 و این مقطع از صنعت گیم تحلیل و بحث کرد . طبعا Das دو سال بعد آمد ! تصور کنیم الان سال 2009 هست و ناگهان با یک نقش آفرینی جسورانه و منحصر بفرد روبرو شدیم . آگاهی ما و تجربون از گیم هم تا سال 2009 جلو آمده ، حالا این باس فایت ها خوب هستند یا نه ؟ بنظرم خوبن ! خیلی فوق العاده اند ..

در مورد اتمسفر و مفهوم " خاصتر " بودن هم جای بحث هست . اینکه خاصتر دقیقا یعنی چه ؟ بنظرم Des نسبت به Das خاص و Das هم نسبت به Des خاص بحساب می آد
باز اینجا بحث نسبی بودن و مقایسه پیش میاد . اینکه بحث بشه کدوم نسخه بهتره یا خاص تره یا .. اما بنظرم در مورد اتمسفر Fire link Shrine ، عناصری مثل درخت بزرگ بالای Shrine ، پرنده ای که روی دیوار نشسته ، حوض آب و مجسمه های اطراف ، آتش در میان میدان و اون مونولگ های تحقیر آمیز و شکننده ی Crestfallen Warrior و صد البته موسیقیِ بخصوصی که در این هنگام پخش می شه ساعت ها می شه بحث کرد .. وقتی به Ash Lake فکر می کنم و سرودی معنوی که هنگام نظاره آسمان شنیده می شه ، دیگه خیلی سخت ممکنه چیز " خاصتری " به ذهنم بیاد

احساس تنهایی بنظرم یکی از محوری ترین عناصر Das در جهت القای اندوه و درد و غم هست . این احساس تنهایی در گیم پلی هم دقیقا متجلی شده . چرا که تا اواسط بازی خبری از Fast Travel نیست . کارهایی که می شد در میدان مرکزی Nexus انجام داد ( مثل Level Up ) حالا بدون حضور NPC ها و در تنهایی کنار آتش باید انجام داد و مثال های دیگه .. Nexus بنظرم بیشتر مرموز و تاریک می آد تا اندوه گین و افسرده . صدای باد و عنصر سکوت رو در دنیای Das بیشتر می شنوم . تقابل تاریکی و سرمای فضا با نور و گرمای آتش Bone Fire و ...

 

[Safety & Peace]

نه راستش اگه دقت کنید اون قسمت بلند وسطش و نمای دور و کوه های اطراف توی تریلر مثل خود drangleic castle هست !
البته من خودم دوست دارم بیشتر همون anor londo باشه و احتمالشم خیلی بیشتره اون اطراف drangleic هم که پلی نبود! ولی خب بازم احتمال همون anor londo بیشتره بخاطر همون anor londo sentinel! ولی خب بد نیست به این عکس که drangleic castle هست نگاهی بندازید :

و این هم قلعه داخل تریلر :

این Drangleic Castle نیست. Dragon Shrine هست (به خصوص اون قسمت مستطیل شکل بالای قلعه):



دقت کنین اون پل های ارتباطی بین 2تا برجک های نوک تیز اطرافش هم توی عکس دیده میشه (Drangleic)

ولی اونی که از DS III هست، اولا از نظر حجمی به مراتب بزرگتر از Drangleic Castle و Dragon Shrine هست و ثانیا! Drangleic Castle کلا با سنگ سیاه ساخته شده بود ولی این جا با اینکه نور خورشید تابیده شده، ولی مطمئنا سیاه نیست:d

راستی توی تریلر معرفی DS II یه سازه نشون میده که شباهت بسیار زیادی به Anor Londo میده ولی توی بازی نبود:d در واقع قرار بود Dragon Shrine باشه ولی ظاهرش عوض شد.

 

[artorias]

دزست میگی ها
بعله دیگه به احتمال ۹۹٪ همون anor londo هست
چون دیگه گژینه دیگه ای نمیمونه این عکس dragon shrine هم اشتباه شد پس.
البته دیگه احتمالش خیلی خیلی زیاد شده با اون anor londo sentinel .

 

[HAM1DR37A]

سید بیخیال،تو رسمن باس‌های بازی رو شستی گذاشتی که ​

:biggrin1:

اگه سختی باس رو ملاک قرار میدی که من همون Sif و Gwyn رو هم بار اول یا دوم زدم کشتم ​

:biggrin1:

Penetrator:این باس خیلی مبارزه باهاش جذاب بود،مخصوا اگر Biorr رو احضار میکردی،باس اصلا کاری به تو نداشت و فقط با Biorr میجنگید،که این نشون میده این دو کینه و دشمنی از قبل باهم داشتن به عنوان عضوی از گارد پادشاهی.
Old hero
Maneater
King Allant و False King Allant
Red Dragon و Blue Dragon :یکی از بهترین مبارزات رو من با این دو تا داشتم
Maiden Astraea که هیچی،مادر بگرید ​

:biggrin1:

Storm King که تا قیام قیامت این مبارزه از یادم نمیره،حماسه و اسطوره موج میزد تو این باس‌فایت ​

:biggrin1:

Old Monk
Dragon God

به نظرم برای یک بازی بسه انقدر باس خاطره‌انگیز ​

:biggrin1:

در مورد lore هم میازاکی در مقایسه دو بازی گفته که فهم داستان DaS آسونه و DeS دشوار.این به DaS گفته آسون تو ببین DeS دیگه چیه ​

سخت بودن که اصلا ملاک خوب بودن نیست ، نمونش Ancient Dragon و Venderick که سخت بودن ولی اولی از نظر اتمسفر و دومی هم از نظر گیم پلی پیس او شت بودن :d من فقط گفتم آسونی بیش از حد مخصوصا توی Archdemon ها بعضی جاها خیلی تو ذوق میزد و اصلا حس اچیومنت و خفنیت به آدم دست نمیداد بعد از کشتن باس ها آسون بازی.مثلا من حسی که بعد از زدن Elana توی DaSII پیدا کردم رو هنوز فراموش نمیکنم . سختی مهمترین فاکتور نیست ولی بازم یه فاکتورِ برای ارزیابیه باس.
در مورد اون باس هایی که گفتی هم Old Hero,False king allant , Maiden Astrea رو که خودم گفته بودم ، Penetretor رو هم قبول دارم خیلی خاص بود.
Old monk واقعا چه چیزی جالبی داشت ؟! اینو خدایی جواب بده چون شاید من چیزی رو ازش فراموش کردم.(تو مود افلاین)

اره حاجی DaS خیلی غم‌انگیزه،این مواردی که لیست کردی تو DeS هم وجود داره مث Ostrava و Maiden Astraea و Selen Vinland و امثالهم.اما تو واسه این غم‌ها دلیل داری،مثلا واسه غم‌انگیز بودن داستان Sieglindeدلیل داری که به علت جستجوی باباش و آندد شدنش، داستانش غم‌انگیزه،اما این غمی ک من میگم دلیل نداره،یکی بهم بگه تو واسه چی غم رو احساس میکنی،چه چیز غم‌انگیزی توش دیدی آخه؟من نمیتونم با کلمات واسش توضیح بدم،و این غم یک بعد حماسی داره،واسه همینه تاثیرگذارتره به نظرم.​

من فک میکردم فقط من این حسو دارم .
منم فک میکنم جو DeS خیلی بیش تر غم رو به آدم القا میکنه ولی اگه ازم بپرسی نمیتونم بگم چرا!:d واقعا جو خاصی داره این بازی.

رسیدیم به مفهوم نسبیت ​

:biggrin1:

بستگی داره " باسِ خوب " رو چطور تعریف کنیم ! گاهی طراحیِ زیبا و منحصر بفرد یک باس ، گاهی طراحیِ خاصِ محیط مبارزه با باس ، گاهی هم گیم پلی پیچیده و سنگینِ مبارزه با باس می تونه یک باس فایت رو " خوب " تعریف کنه ! مثلا Sif که برای من محبوب ترین باس تمام نقش آفرینی های 6 سالِ گذشته From Software هست ، واقعا از لحاظ گیم پلی مبارزه چالش و سختی چندانی نداره به نظرم ! و باسِ سختی نیست . این رو در مورد خیلی باس ها می شه گفت . اما من با همین معیار ها می تونم Dragon God رو یک باس خوب تعریف کنم . وقتی که اولین بار باهاش روبرو می شی حتی ممکنه ندونی دقیقا چه باید کرد . و تعامل با محیط مبارزه متفاوت هست و طراحی ظاهر خود باس هم عالی . همینطور در مورد Storm King ..​

منم گفتم باس های متنوع باعث جذاب شدن بازی میشه ولی باس پشمکی به عنوان ArchDemon باعث میشه بعدش اون حس اچیومنت رو پیدا نکنی که در نتیجه باعث میشه تو ذهن نمونه و لذت بخش و خاطره انگیز نباشه.(البته StormKing پشمکی نبود دارم اغراق میکنم:d)
اوج این flaw تویِ بازی،در باس آخره یعنی King Allantکه عملا باید یه تیکه گوشت رو با پا لگد کنی:d لول

فکر می کنم باید Des و سطح فنی و غنای هنری باس فایت هاش رو در چهارچوب زمان خودش و نسبت به سال 2009 و این مقطع از صنعت گیم تحلیل و بحث کرد . طبعا Das دو سال بعد آمد ! تصور کنیم الان سال 2009 هست و ناگهان با یک نقش آفرینی جسورانه و منحصر بفرد روبرو شدیم . آگاهی ما و تجربون از گیم هم تا سال 2009 جلو آمده ، حالا این باس فایت ها خوب هستند یا نه ؟ بنظرم خوبن ! خیلی فوق العاده اند ..​

با این تیکه از حرفت 100 درصد مخالفم
اگه بحث گرافیک یا گیم پلی یا لول آپ بود میشد حرفتو قبول کرد ولی باس دیزاین و کار هنری ربطی نداره به زمان.
شما همین الان بری Metal Gear Solid 1 رو بازی کنی میبینی که 90 % درصد باس هاش شاهکار دنیای گیمن بازی که سال 1999 اومد. به حدی خوبن که هنوز که هنوز بهترین نسخه متال گیر از نظر باس هاش همون MGS1 هستن.حتی اکثر باس فایت ها بهتر از DeS هستن و باس فایت های بازی با DaS برابری میکنه از نظر جذابیت.
در مورد اتمسفر بازی هم نمیتونم بحث کنم جز همونی که طائل گفت ، برای من اتمسفر DeS خیلی خاصتر و جذاب تر و غم انگیز تر بود(با این که اول DaS رو بازی کردم بعد DeS رو) ولی دلیلشو با کلمات نمیتونم بگم .

 

[Triangels]

Old monk واقعا چه چیزی جالبی داشت ؟! اینو خدایی جواب بده چون شاید من چیزی رو ازش فراموش کردم.(تو مود افلاین)

.

Old Monk باسه مورده علاقه Miyazaki هم هست لول
اره شاید موده افلاین نه ولی ایده که توش داشت با صورت online خیلی جالب بود ×_×
به نظره من بهترین Boss هایی که تو این سری بود تو BB بود ! واقعا عالی بودن
البته چیزهای جالبی مثل Dragon God - Anciet Dragon اینام خوب بود ...

 

[Lord Odin]

در عالی بودن DeS شکی نیست ولی دیگه در این حدی که میگی نیست .:d

خودم رو مطلع و مرجع و حرفه ی سری Souls نمیدونم/نیستم ولی کامنت کارشناسهای این رشته () رو که توی فروم ها خوندم اکثرشون DeS رو بهترین اثر میازاکی میدونن حتی با وجود BloodBorne. عمق فاجعه رو درک میکنی برادر؟

 

[riri]

من همیشه به نظرم یکی از نقاط قوت demon به سری dark همین باس ها بوده.( اگه بخوایم تمام مواردو در نظر بگیریم دارک سولز بازی بهتریه.)

انصافا باس های demon مجموعا کاریزما و شخصیت پردازی بهتری داشتن.نمونه ش old hero- flamelurker- maiden astraea-false king allant-old monk

god dragon-adjudicator - tower knight-vanguard هم از باس های جالب بازی بودن.
maneater هم که یکی از سخت ترین باس های سری سولزه.

توی دارک سولز چند تا از باس های خوبش توی دی ال سی بودن و اونایی که ورژن اصلی رو بازی کردن شاید اصلا این باس ها رو تجربه نکرده باشن.

 

[REZA TAEL]

[MENTION=106357]HAM1DR37A[/MENTION]

آقا اون Old Monk فلسفه‌ش تو آنلاینشه،خب آفلاین اون حس منتقل نمیشه دیگه همچین قابلیتی واسه سال 2009 یکی از عجیب‌ترین باس‌های بازی رو ازش ساخت،طوری که الان Old Monk رو تقریبا یکی از نمادهای سولز میشناسنش،همون‌طور که میدونی تو نقاشی آریامیس هم بود،البته با یه اسم دیگه.

اوج این flaw تویِ بازی،در باس آخره یعنی King Allantکه عملا باید یه تیکه گوشت رو با پا لگد کنی

آقا تو رو به سلام علیکمون قسم نزن این حرفو یعنی واقعا متوجه نشدی چرا King Allant اصلی آسون‌ترین باس بازیه؟یعنی نگرفتی طمع و حرص انسان رو اخر به کجا میکشونه؟یعنی دقت نکردی چرا هیبت دیمن King Allant سخت ترین و با ابهت‌ترین باس بازیه و King Allant اصلی آسون‌ترین و ترحم‌برانگیزترین باس؟اون irony رو نگرفتی که اون شمشیر افسانه‌ای Soulbrandt دستشه اما این حتی نای بلندکردنش هم نداره؟

اگه بحث گرافیک یا گیم پلی یا لول آپ بود میشد حرفتو قبول کرد ولی باس دیزاین و کار هنری ربطی نداره به زمان.

از نظر تعداد باس‌های با کیفیت آره DaS سرتره،اما از نظر لول دیزاین فرقی ندارن و DeS یک شاهکار هنریه نکته مثبت DaS یکپارچگی دنیاش بود که اونم به خاطر تجربه بیشتر میازاکی + مرتبط بودن با لور بازی بود.

در مورد متال گیر هم من نمیدونم چه حکمتیه که اکثر کسایی که سولز جزو بهترین‌های زندگیشونه،رو متال گیر هم همین حس رو دارن،با اینکه از نظر روایت داستان دقیقا 180 درجه فرق دارن.

 

[HAM1DR37A]

آقا تو رو به سلام علیکمون قسم نزن این حرفو ​

:biggrin1:

یعنی واقعا متوجه نشدی چرا King Allant اصلی آسون‌ترین باس بازیه؟یعنی نگرفتی طمع و حرص انسان رو اخر به کجا میکشونه؟یعنی دقت نکردی چرا هیبت دیمن King Allant سخت ترین و با ابهت‌ترین باس بازیه و King Allant اصلی آسون‌ترین و ترحم‌برانگیزترین باس؟اون irony رو نگرفتی که اون شمشیر افسانه‌ای Soulbrandt دستشه اما این حتی نای بلندکردنش هم نداره؟​

نکن با من این کارو :d منظورم از نظر گیم پلی و اون حس challenge ش بود وگرنه King allant و MiB و Old one یکی از بهترین نقاط بازی بود .
موقعی که تو بازی پیش میرفتم اصن فک نمیکردم بتونه Old one رو به تصویر بکشه انقدر بزرگ کرده بود اینو ولی تو لحظه کاملا شکه کردم .... اونم زیر نکسوس.OMG خیلی عالی بود اون لحظه.
SoulBrandt رو که از King Doran میگرفتیم ، دست allant نبود که؟!:d

از نظر تعداد باس‌های با کیفیت آره DaS سرتره،اما از نظر لول دیزاین فرقی ندارن و DeS یک شاهکار هنریه ​

:biggrin1:

نکته مثبت DaS یکپارچگی دنیاش بود که اونم به خاطر تجربه بیشتر میازاکی + مرتبط بودن با لور بازی بود.​

اینو فقط سر باس فایت دیزاین DeS گفتم وگرنه لول دیزاین بازی شکی توش نیست هر چند لوکشین ها بازی اون shortcut به عقب های DaS رو نداره ولی باز هم عالیه. latria tower هنوزم به نظرم بهترین و منفورترین و مرموزترین لکشین سری سولزه در کنار اون کتابخانه یِSyth the scaleless.

در مورد متال گیر هم من نمیدونم چه حکمتیه که اکثر کسایی که سولز جزو بهترین‌های زندگیشونه،رو متال گیر هم همین حس رو دارن،با اینکه از نظر روایت داستان دقیقا 180 درجه فرق دارن.​

:biggrin1:

در کنار تفاوت هاشون اتفاقا شباهت هایی زیادی دارن ، کارکتر ها پر عمق و داستان پرجزئیات و پیچیده در کنار باس های عالی از شباهت های عمده شون هستن.

 

[REZA TAEL]

SoulBrandt رو که از King Doran میگرفتیم ، دست allant نبود که؟!

Soulbrandtدست Allant بود و Demonbrandt دست Doran.که میتونستی این دو رو با هم ترکیب کنی و شمشیر Northern Regalia،میراث پاداشاهان کهن بولتاریا رو بسازی

 

[Safety & Peace]

من DeS رو بازی نکردم هنوز ولی خب جلوی خودمو هم نتونستم بگیرم و داستانش رو خوندم:biggrin1: پایان Evil بازی رو هم دیدم و به جرات میتونم بگم تا حالا رو دست نداشته حتی DaS:biggrin1: اصن خیلی مریض بود. خیلی هم جمله آخرش که Allant میگه اپیک بود:biggrin1:

You fool. Don't you understand? No one wishes to go on…

اینم که دیگه حرفی برای گفتن نداره:

The Old One sensed a new and powerful Demon by its side
And before long, the world will be engulfed by the Deep Fog.
…bring more souls!

:biggrin1:
Allant طرز تفکر جالبی داشته کلا

طرز تفکری که معمولا ویلین های غول و پر طرفدار بازی ها دارن

اینکه دنیا به گند کشیده شده و باید با یه وسیله ای به این اوضاع خاتمه داد

طرز تفکر توی تک تک اعضا و جوارح بدنم

 

[NPR]

با این تیکه از حرفت 100 درصد مخالفم
اگه بحث گرافیک یا گیم پلی یا لول آپ بود میشد حرفتو قبول کرد ولی باس دیزاین و کار هنری ربطی نداره به زمان.
شما همین الان بری Metal Gear Solid 1 رو بازی کنی میبینی که 90 % درصد باس هاش شاهکار دنیای گیمن بازی که سال 1999 اومد. به حدی خوبن که هنوز که هنوز بهترین نسخه متال گیر از نظر باس هاش همون MGS1 هستن.حتی اکثر باس فایت ها بهتر از DeS هستن و باس فایت های بازی با DaS برابری میکنه از نظر جذابیت.
در مورد اتمسفر بازی هم نمیتونم بحث کنم جز همونی که طائل گفت ، برای من اتمسفر DeS خیلی خاصتر و جذاب تر و غم انگیز تر بود(با این که اول DaS رو بازی کردم بعد DeS رو) ولی دلیلشو با کلمات نمیتونم بگم .

قطعا عیار هنری رابطه مستقمی با زمان نداره حق با شماست . بنده هم چنین حرفی نزدم ! منظورم این نیست که " هنر " باید در طول زمان پیشرفت طبیعی و خطی داشته باشه ، نگفتم اگر اثری ارزش هنری بالایی نداشت مثلا شما بیا به قدیمی بودنش ببخش
مسئله اینه که ما هر عنصری رو برای قضاوت در مورد کیفیتش ، ناگزیر با آثار مشابه اش مقایسه می کنیم . اینجا هم بحث از نقطه ای آغاز می شه که باس های Des رو با Das مقایسه می کنیم . اگر ذاتِ هنر و محتوا رو فاکتور بگیریم ( که معلول زمان نیست ) اما گیم پلی مبارزات ، جزییات طراحی باس ، محیط مبارزه و .. همه توانایی هایی هستن که در طول زمان پیشرفت می کنن . و از طرفی اینها " ظرف " هنر هستن ! یعنی هنر در درون اثر هر چقدر هم غنی باشه باز باید با چهارچوب و تکنیک مناسب خودش رو متجلی کنه و بُروز بده . حالا توانایی و تجربه From Software تا سال 2011 جلو می آد و میازاکی بهتر می تونه حرفش رو بزنه . اما شما می گی باس های خوب در Des خیلی کمه !؟ طبق تعریفی که از خوب بودن می شه داشت ، در چهارچوب سبک نقش آفرینی و در مقطع زمانی 2009 میلادی ، بنظرم باس های خوب در Des کمی بیشتر از " کمی " هستن ..

اسم MGS هم آمد باید عرض کنم که اگر Souls دومین اثر برتر زندگی من باشه ، سری MGS هم در رتبه سوم قرار داره و در مورد محشر بودنِ باس فایت ها و کارگردانی کوجیما کاملا با صحبت های شما موافقم ..

در مورد تفاوت اتمسفر در دو نسخه Des و Das هم بنظر میاد بیش از این نمی شه بحث رو جلو برد . چون وارد حیطه شهود و حس شخصی و سلیقه می شه که محل بحث نیست . در این چند سال اخیر که با سری Souls زندگی کردم ، همیشه بر این باور بودم که عمق افسردگی ، سرما ، نومیدی و اندوه در Dark Souls خیلی عمیق تر هست . براش هم دلیل دارم ! که چند مورد رو اشاره کردم و طبق فلسفه ی بازی اینطور برداشت کرده ام تا بحال . اما خُب .. اصولا تجربه شخصی در نهایت فاکتور اصلی ست حتی اگر براش توضیح و توجیه دقیقی نشه آورد ..

 

[REZA TAEL]

من DeS رو بازی نکردم هنوز ولی خب جلوی خودمو هم نتونستم بگیرم و داستانش رو خوندم:biggrin1: پایان Evil بازی رو هم دیدم و به جرات میتونم بگم تا حالا رو دست نداشته حتی DaS:biggrin1: اصن خیلی مریض بود. خیلی هم جمله آخرش که Allant میگه اپیک بود:biggrin1:

اینم که دیگه حرفی برای گفتن نداره:

:biggrin1:
Allant طرز تفکر جالبی داشته کلا:biggrin1: طرز تفکری که معمولا ویلین های غول و پر طرفدار بازی ها دارن:biggrin1: اینکه دنیا به گند کشیده شده و باید با یه وسیله ای به این اوضاع خاتمه داد:biggrin1: طرز تفکر توی تک تک اعضا و جوارح بدنم:biggrin1:

کاش بازی میکردی و Maiden in Black رو میدیدی و متوجه میشدی که Emerald Herald چه تقلید ناموفقی از این بانوی سیاه‌پوش ماست

اسم MGS هم آمد باید عرض کنم که اگر Souls دومین اثر برتر زندگی من باشه ، سری MGS هم در رتبه سوم قرار داره و در مورد محشر بودنِ باس فایت ها و کارگردانی کوجیما کاملا با صحبت های شما موافقم ..

چ تفاهم سلیقه‌ای اگه بازی اولمون هم شبیه هم باشه که دیگه ...RDR نیس که احیاناً؟

 

[HAM1DR37A]

مسئله اینه که ما هر عنصری رو برای قضاوت در مورد کیفیتش ، ناگزیر با آثار مشابه اش مقایسه می کنیم . اینجا هم بحث از نقطه ای آغاز می شه که باس های Des رو با Das مقایسه می کنیم . اگر ذاتِ هنر و محتوا رو فاکتور بگیریم ( که معلول زمان نیست ) اما گیم پلی مبارزات ، جزییات طراحی باس ، محیط مبارزه و .. همه توانایی هایی هستن که در طول زمان پیشرفت می کنن . و از طرفی اینها " ظرف " هنر هستن ! یعنی هنر در درون اثر هر چقدر هم غنی باشه باز باید با چهارچوب و تکنیک مناسب خودش رو متجلی کنه و بُروز بده . حالا توانایی و تجربه From Software تا سال 2011 جلو می آد و میازاکی بهتر می تونه حرفش رو بزنه . اما شما می گی باس های خوب در Des خیلی کمه !؟ طبق تعریفی که از خوب بودن می شه داشت ، در چهارچوب سبک نقش آفرینی و در مقطع زمانی 2009 میلادی ، بنظرم باس های خوب در Des کمی بیشتر از " کمی " هستن ..​

ببین من کاری به بقیه بازی های RPG ندارم و اگر بری ببینی بحث از کجا شروع شد میبینی که بحث مقایسه DeS , DaS شد که من از پست طائل برداشت اشتباه کردم(البته پستش غلط انداز بود:d).
منم گفتم که باس های DeS خیلی ضعیفتر از باس های DaS بود و یکی از ضعف های DeS همین بود.حتی اگه نخوایم DeS رو بقیه بازی ها مقایسه کنیم ، اگه DeS رو با خودش هم مقایسه کنیم به نظر من سطح باس فایت های بازی پایین تر از سطح اتمسفر ، موسیقی ، لول دیزاین و حتی Enemy design بازیه ، دلایلم رو هم به اندازه کافی گفتم.حالا دلیل این که باس فایت های بازی ضعیفتر از سطح خوده بازی بود ، بی تجربگی میازاکی بوده(به قول شما) یا هرچیز دیگه ای اما باز هم حرف من رو رد نمیکنه که باس فایت های DeS ضعیف بوده!
حالا اگر با نظر من موافق نیستین به نظرم یه نظرسنجی بزاریم که باس فایت های DeS و DaS کدوم بهتره! یا مثلا نظر سنجی که بهترین المان های DeS کدام هستند ، قطعا اولی اتمسفر بازیه و بعدشم سختی نوآورانه به نظر خودم و باس فایت یکی از ضعیفترین المان های DeS.(دقت کنید نمیگم بده ، ولی نسبت به بقیه قسمت های ضعیفه)
پ.ن: من اصن نمیخوام بگم خدایی نکرده DeS بده ، DeS شاهکاره تمام عیار و انقلابی بود ولی با این حال DaS در 90 درصد موارد خیلی بهتر از DeS هست و این که بگیم موفقیت های DaS مدیون DeS هستش خیلی بی انصافیه.

اسم MGS هم آمد باید عرض کنم که اگر Souls دومین اثر برتر زندگی من باشه ، سری MGS هم در رتبه سوم قرار داره ​

:biggrin1:

و در مورد محشر بودنِ باس فایت ها و کارگردانی کوجیما کاملا با صحبت های شما موافقم ..​

اولین بازیه چیه خیلی کنجکاو شدم؟!:d
من خودم شخصا MGS رو بیش از سولز دوست میدارم.:d

کاش بازی میکردی و Maiden in Black رو میدیدی و متوجه میشدی که Emerald Herald چه تقلید ناموفقی از این بانوی سیاه‌پوش ماست ​

خجالت نکشیدی این دوتا رو مقایسه کردی؟! :d

 

[NPR]

چ تفاهم سلیقه‌ای اگه بازی اولمون هم شبیه هم باشه که دیگه ...RDR نیس که احیاناً؟

ببین من کاری به بقیه بازی های RPG ندارم و اگر بری ببینی بحث از کجا شروع شد میبینی که بحث مقایسه DeS , DaS شد که من از پست طائل برداشت اشتباه کردم(البته پستش غلط انداز بود:d).
منم گفتم که باس های DeS خیلی ضعیفتر از باس های DaS بود و یکی از ضعف های DeS همین بود.حتی اگه نخوایم DeS رو بقیه بازی ها مقایسه کنیم ، اگه DeS رو با خودش هم مقایسه کنیم به نظر من سطح باس فایت های بازی پایین تر از سطح اتمسفر ، موسیقی ، لول دیزاین و حتی Enemy design بازیه ، دلایلم رو هم به اندازه کافی گفتم.حالا دلیل این که باس فایت های بازی ضعیفتر از سطح خوده بازی بود ، بی تجربگی میازاکی بوده(به قول شما) یا هرچیز دیگه ای اما باز هم حرف من رو رد نمیکنه که باس فایت های DeS ضعیف بوده!
حالا اگر با نظر من موافق نیستین به نظرم یه نظرسنجی بزاریم که باس فایت های DeS و DaS کدوم بهتره! یا مثلا نظر سنجی که بهترین المان های DeS کدام هستند ، قطعا اولی اتمسفر بازیه و بعدشم سختی نوآورانه به نظر خودم و باس فایت یکی از ضعیفترین المان های DeS.(دقت کنید نمیگم بده ، ولی نسبت به بقیه قسمت های ضعیفه)
پ.ن: من اصن نمیخوام بگم خدایی نکرده DeS بده ، DeS شاهکاره تمام عیار و انقلابی بود ولی با این حال DaS در 90 درصد موارد خیلی بهتر از DeS هست و این که بگیم موفقیت های DaS مدیون DeS هستش خیلی بی انصافیه.
اولین بازیه چیه خیلی کنجکاو شدم؟!:d
من خودم شخصا MGS رو بیش از سولز دوست میدارم.:d

عرض شود خدمت دوستان گرامی که در این 20 سالی که با صنعت و هنر کبیر گیم سر و کله می زنم ، سه بازی برتر زندگی ام به ترتیب اینها هستند :

Shadow of the Colossus
Dark Souls
Metal Gear Solid نسخه اول PS1

اگر نظر سنجی گذاشته بشه که طراحی باس های کدوم بهتره ، قطعا Dark Souls بالاتر و برتره بدونِ شک ..
اگر هم در مورد نقطه قوت Des نظر سنجی بشه ، موافق هستم که اولین فاکتور طراحی باس ها نخواهد بود ..

اما این جمله که بگیم باس های Des ضعیف هستند واقعا توی کَت بنده نمی ره ضعیف نسبت به چی؟ فرض کنیم الان سال 2009 هست و من دارم برای اولین بار Des می زنم ، باس فایت ها ضعیف هستند؟ مثلا نسبت به نقش آفرینی های دیگر ؟ بنظرم ضعیف نمی آد . نسبت به سالی که عرضه شده؟ باز هم طراحی باس ها شاخص و متنوع هست . نسبت به خوده بازی و عناصر دیگرش؟ OK شاید طراحی باس ها نقطه قوت اصلی و در درجه اول نباشه اما قطعا جزو نقاط قوت هست و نه ضعف . اصلا همون Tower Knight و کات سین کوتاه معرفی اش ، با اون حالتِ دوربین روی دست و فیلم برداری خاص و طیف رنگی آبی خاکستری و هیبتِ باس برای من کافی ست تا بگم طراحی باس های این بازی چقدر خوبه ! قطعا Sif و Gwyn نمی شه اما اصلا ضعیف نیست . الان که دارم این کامنت رو می نویسم باس Adjudicator به ذهنم میاد که طراحی متفاوتی داشت در مبارزه و در هیبتِ باس ..
اصلا نمی تونم بگم طراحی باس ها نقطه ضعف این بازی ست ! نهایتش اینه که بگیم نقطه قوتِ Number one بازی نیست و فاکتورهای دیگری مثل اتمسفر ، مکانیزم گیم پلی و دشواری و غیره ارجحیت داشتن .. فرض کنیم که به اتمسفر و فضا سازی در این بازی نمره 10 بدیم مثلا ، شخصیت پردازی NPC ها هم نمره 10 و .. در اون صورت به طراحی باس ها 9 بدیم خوبه؟ در این صورت در مقایسه ی عناصر باهم ، بله درسته می شه این جمله رو گفت ! می شه گفت که نسبت به عناصر دیگر در بازی پایین تره . اما از نگاه کلی به عنوان عنصری به نام " باس فایت " در صنعت گیم ، خیلی هم خوبه اما کامل نیست به اندازه نسخه بعدی ..