BioShock: Infinite | Xbox 360 [پست اول تاپیک خوانده شود]

آقا من یه مشکل عجیب دارم ،

من کلی توی بازی پیشروی داشتم ولی هر وقت که میرفتم و میخاستم بازی را ادامه بدم از یه مرحله میاد به اسمه FIND LIN CHUN CELL یا یه همچین چیزی . بعد مجبورم خودم برم توی لود بازی و آخرین لود رو بیارم .
ولی الان دیدم که اصلا یک ساعتی که آخرین بار بازی کردم رو سیو نکرده و کلا توی لود ها هم نیست .
کسی یه همچین مشکلی داشته ؟
به صفحه اول تاپیک یه نگاه بندازین.;)
 
مشکل Save رو شما هم دارید دوستان ؟ کنسول رو خاموش روشن میکنم از آخرین Checkpoint یا Autosave نمیاد !

تو پست اول فکر کنم توضیح داده شده
هربار که کنسول رو از برق میکشی دوباره وصل میکنی تاریخ و زمانشو رو درست تنظیم کن تا حل بشه اخه سیو ها این بازی بر اساسه زمانشون هست
 
این الی خانوم تو بازی با اون عکس الی روی گیم یه 20سالی اختلاف سنی داره d: گرافیک بازی خوبه فقط کاش بیشتر به ریزه کاری ها می پرداختند خیلی از چیزها که تو بازی هستند نمیشه با گلوله یا ضربه روش تاثیر گذاشت مثل کلاغها اشیاء و ...داستان بازی بدی نیست اما بعد از چند مرحله کارها تکراری میشه مثل قفل بازکردن الی_در کل بازی بدی نیست اما من شمارهای قبلی را بیشتر دوست داشتم D:
 
آخر بازی واقعاً کرک و پرم ریخت!:dکسی میتونه یه توضیح مختصر بده که دقیق چی بود منظور؟؟من اینجوری برداشت کردم که طبق گفته های الیزابت ما توو چند دنیا داشتیم زندگی میکردیم و درواقع بوکر که گذشته ی کامستاکه پدر الیزابته که وقتی نوزاد بوده اونو داده به یه گروهی(نمیدونم چرا؟) بعد توو یه دنیا دیگه ازش میخوان که این دختر رو ار اونجا بیاره بده به اینا که یه بدهی رو صاف کنه(کدوم بدهی؟)
بعد اون حروف AD از کجا اومد رو دست بوکر؟اون زن و مرد که از اول تا آخر بازی هی بعضی جاها میدیدمشون کی بودن؟؟
سؤال آخر هم اینکه این نسخه به نسخه های قبلی که ربطی نداشت؟اگه کسی حوصله کنه جواب بده اینارو ممنون میشم
 
آخر بازی واقعاً کرک و پرم ریخت!:dکسی میتونه یه توضیح مختصر بده که دقیق چی بود منظور؟؟من اینجوری برداشت کردم که طبق گفته های الیزابت ما توو چند دنیا داشتیم زندگی میکردیم و درواقع بوکر که گذشته ی کامستاکه پدر الیزابته که وقتی نوزاد بوده اونو داده به یه گروهی(نمیدونم چرا؟) بعد توو یه دنیا دیگه ازش میخوان که این دختر رو ار اونجا بیاره بده به اینا که یه بدهی رو صاف کنه(کدوم بدهی؟)
بعد اون حروف AD از کجا اومد رو دست بوکر؟اون زن و مرد که از اول تا آخر بازی هی بعضی جاها میدیدمشون کی بودن؟؟
سؤال آخر هم اینکه این نسخه به نسخه های قبلی که ربطی نداشت؟اگه کسی حوصله کنه جواب بده اینارو ممنون میشم
اليزابت به بوكر ميگه كه در ميليون ها ميليون دنيا كامستاك وجود داره و زندگي ميكنه پس صرفا كشتن كامستاك در يكي از اين دنياها باعث نابودي تمام كامستاك ها نخواهد شد.
پس تنها راه نابودي تمام كامستاك ها اينه كه مبدا وجود كامستاك بايد از ميان برداشته بشه وبه قول بوكر واليزابت كامستاك رو بايد در نطفه خفه كرد smother comsctack.
فلسفي اي كه در داستان بازي مطرح هست فلسفه پيچيده مربوط به دنياهايه موازي هست كه تصميم گيرهايي كه شخص در طول حيات زندگي انجام ميده باعث ايجاد بينهايت دنياهيه موازي ميشه همانند پيكره يك درخت كه از ريشه وتنه به بعد دارايه تعدادي بي شمار شاخه و برگ ميشه.
ريشه درخت رو ميتونيم وجود يك شخص حساب كنيم وتصميم هايي كه شخص در طول زندگي ميگيره وباعث وجود دنياهايه موازي ميشه رو شاخوبرگ درخت فرض كنيم.
پس بايد ريشه كامستاك محو بشه تا همه كامستاك ها نابود بشن.
اما ريشه و وجود كامستاك از كجا سرچشمه ميگيره؟درست زماني كه بوكر از جنگ ووندد لي كه جنگي بين سفيد پوستان وسرخ پوستان هست برميگرده وتعميد آب رو انجام ميده.
طبق گفته هايه كامستاك در واكس فن هايه صوتي بازي وقتي يك شخص تعميد ميكنه شخص جديدي از درون آب بيرون ميادگناهان و شخصيت كهنه شخص در درون آب ميمونه و شخصيت جديدي بعد از تعميد بوجود ميادبوكر دويت در درون آب تعميد ميكنه وشخص جديدي به نام كامستاك متولد ميشه اما به قول كامستاك چه اتفاقي برايه شخصي كه در درون آب ميمونه ميوفته؟اون شخص همراه با گناهش در دنيايه ديگه به زندگي ادامه ميده يعني بوكر دويتي كه تعميدآب رو انجام نداده.
پس زماني كه بوكر تعميد آب رو انجام ميده كامستاك متولد ميشه پس بايد كامستاك رو به محض تولد از بين برد يعني درست بعد از تعميد آب به خاطر همين هست بعد از تعميد بوكر ميگه كه من هم بوكر هستم هم كامستاك واليزابت ها به همراه بوكر ميگن كه كامستاكsmother smother .
در مورد دوقولوها طبق يكي از واكس فن هايه روزاليند لوتس اين دونفر يكي هستن اما در دو دنيايه موازي حضور داشتن روزاليند لوتس در دنيايه كامستاك ورابرت لوتس در دنيايه بوكر دويتت .
روزاليند دانشمند وفيزيك دان اتمي و موسس كلومبيا هست به خاطر علم بالايي كه داشت دستگاه عجيبي رو خلق ميكنه به نام سايفون كه اين دستگاه كارش اين هست كه ميتونه در دنياهايه موازي و متفاوتي tear (شكاف هايه هوايي)ايجاد كنه وبوسيله در معرض قرار گرفتن اين دستگاه كامستاك دنياهايه موازي متفاوتي رو در آينده ميبينه و شروع ميكنه به نبوت كردن يعني prophecy به خاطر همين هست كه كامستاك اسم خودش رو يك prophet پيامبر مينامه اما كامستاك ميگه كه فرشته كماندار به من گفت در صورتي تو به هدفت ميرسي كه يكي از فرزندانت بر تخت بنشينه واز آنجا كه كامستاك در معرض فراوان دستگاه سايفون قرار ميگيره عقيم ميشه وليدي كامستاك نميتونه فرزندي بياره در نتيجه تصميم ميگيره كه دختر بوكر دويتت رو كه فرزند خودش در يك دنيايه موازي ديگه محسوب ميشه از آن خودش كنه تا نبوتش در مورد آينده تحقق پيدا كنه واين نبوت اينه كه فرزندان پيامبر بر تخت مينشينند و زمين انسان ها رو به آتش ميكشند.
روزاليند, رابرت رو به وسيله باز كردن اين تيرها در دنيايه موازي پيدا ميكنه و پس از پيدا كردن همديگر, رابرت هم وارد دنيايi روزاليند ميشه اما روزاليند ولوتس كه در ابتدا كامستاك رو يك فرد مقدس ميدونستن پس از مدتي حقيقت رو در مورد كامستا; ميفهمن كه هدف كامستا; اين هست كه نيويورك رو به آتش بكشه پس سعي ميكنن جلوش رو بگيرن اما كامستاك به فينك دستور ميده كه اين دو رو بكشه ودستگاه سايفون رو دستكاري كنه.
اما خرابكاري فينك باعث ميشه كه اين دوقولوها در تمام دنياها پخش بشن وبه همين خاطر هست كه به سراغ بوكر ميان تا بوسيله بوكر بتونن كامستاك رو متوقف كنن وجلويه نابودي نيويورك رو بگيرن.
بوكر دويتي كه تعميد نميكنه به خاطر قمار بازي بدهي زيادي بالا مياره ويك روز مردي جلويه درش مياد به نام رابرت وميگه كه در صورت اينكه بچت رو به ما بفروشي بدهيت پرداخت ميشه بوكر هم دخترش رو به رابرت ميفروشه اما در آخرين لحظه پشيمون ميشه ومياد كه بچه رو از كامستاك بگيره اما كامستاك بلافاصله وارد تير ميشه وتنها انگشت كوچيك اليزابت در داخل تير ميمونه وقطع ميشه.
به خاطر قطع شدن انگشت كوچيك اليزابت در هنگام بسته شدن تير هست كه اين دختر به قول روزاليند قدرت هايه خاصي پيدا ميكنه جوري كه اين دختر پس از نابودي سايفون تمام پتانسيلش برميگرده ومثل دوران كودكيش ميتونه در هر دنيايي كه ميخواد تير باز كنه وبدين وسيله ميتونه همه درها رو ببينه و به همين خاطر هست كه وقتي وارد رپچر ميشيم ميگه كه اين يكي از تمامي درهاست.
همچينين دستگاه سايفون دستگاهي بود كه باعث شده بود قدرت هايه اليزابت محدود بشه تا نتونه حقيقت رو درمورد خودش و پدرش بدونه به خاطر همين هست كه پس از نابودي سايفون بوسيله سانگبرد تمام حقايق روشن ميشه.
 
اليزابت به بوكر ميگه كه در ميليون ها ميليون دنيا كامستاك وجود داره و زندگي ميكنه پس صرفا كشتن كامستاك در يكي از اين دنياها باعث نابودي تمام كامستاك ها نخواهد شد.
پس تنها راه نابودي تمام كامستاك ها اينه كه مبدا وجود كامستاك بايد از ميان برداشته بشه وبه قول بوكر واليزابت كامستاك رو بايد در نطفه خفه كرد smother comsctack.
فلسفي اي كه در داستان بازي مطرح هست فلسفه پيچيده مربوط به دنياهايه موازي هست كه تصميم گيرهايي كه شخص در طول حيات زندگي انجام ميده باعث ايجاد بينهايت دنياهيه موازي ميشه همانند پيكره يك درخت كه از ريشه وتنه به بعد دارايه تعدادي بي شمار شاخه و برگ ميشه.
ريشه درخت رو ميتونيم وجود يك شخص حساب كنيم وتصميم هايي كه شخص در طول زندگي ميگيره وباعث وجود دنياهايه موازي ميشه رو شاخوبرگ درخت فرض كنيم.
پس بايد ريشه كامستاك محو بشه تا همه كامستاك ها نابود بشن.
اما ريشه و وجود كامستاك از كجا سرچشمه ميگيره؟درست زماني كه بوكر از جنگ ووندد لي كه جنگي بين سفيد پوستان وسرخ پوستان هست برميگرده وتعميد آب رو انجام ميده.
طبق گفته هايه كامستاك در واكس فن هايه صوتي بازي وقتي يك شخص تعميد ميكنه شخص جديدي از درون آب بيرون ميادگناهان و شخصيت كهنه شخص در درون آب ميمونه و شخصيت جديدي بعد از تعميد بوجود ميادبوكر دويت در درون آب تعميد ميكنه وشخص جديدي به نام كامستاك متولد ميشه اما به قول كامستاك چه اتفاقي برايه شخصي كه در درون آب ميمونه ميوفته؟اون شخص همراه با گناهش در دنيايه ديگه به زندگي ادامه ميده يعني بوكر دويتي كه تعميدآب رو انجام نداده.
پس زماني كه بوكر تعميد آب رو انجام ميده كامستاك متولد ميشه پس بايد كامستاك رو به محض تولد از بين برد يعني درست بعد از تعميد آب به خاطر همين هست بعد از تعميد بوكر ميگه كه من هم بوكر هستم هم كامستاك واليزابت ها به همراه بوكر ميگن كه كامستاكsmother smother .
در مورد دوقولوها طبق يكي از واكس فن هايه روزاليند لوتس اين دونفر يكي هستن اما در دو دنيايه موازي حضور داشتن روزاليند لوتس در دنيايه كامستاك ورابرت لوتس در دنيايه بوكر دويتت .
روزاليند دانشمند وفيزيك دان اتمي و موسس كلومبيا هست به خاطر علم بالايي كه داشت دستگاه عجيبي رو خلق ميكنه به نام سايفون كه اين دستگاه كارش اين هست كه ميتونه در دنياهايه موازي و متفاوتي tear (شكاف هايه هوايي)ايجاد كنه وبوسيله در معرض قرار گرفتن اين دستگاه كامستاك دنياهايه موازي متفاوتي رو در آينده ميبينه و شروع ميكنه به نبوت كردن يعني prophecy به خاطر همين هست كه كامستاك اسم خودش رو يك prophet پيامبر مينامه اما كامستاك ميگه كه فرشته كماندار به من گفت در صورتي تو به هدفت ميرسي كه يكي از فرزندانت بر تخت بنشينه واز آنجا كه كامستاك در معرض فراوان دستگاه سايفون قرار ميگيره عقيم ميشه وليدي كامستاك نميتونه فرزندي بياره در نتيجه تصميم ميگيره كه دختر بوكر دويتت رو كه فرزند خودش در يك دنيايه موازي ديگه محسوب ميشه از آن خودش كنه تا نبوتش در مورد آينده تحقق پيدا كنه واين نبوت اينه كه فرزندان پيامبر بر تخت مينشينند و زمين انسان ها رو به آتش ميكشند.
روزاليند, رابرت رو به وسيله باز كردن اين تيرها در دنيايه موازي پيدا ميكنه و پس از پيدا كردن همديگر, رابرت هم وارد دنيايi روزاليند ميشه اما روزاليند ولوتس كه در ابتدا كامستاك رو يك فرد مقدس ميدونستن پس از مدتي حقيقت رو در مورد كامستا; ميفهمن كه هدف كامستا; اين هست كه نيويورك رو به آتش بكشه پس سعي ميكنن جلوش رو بگيرن اما كامستاك به فينك دستور ميده كه اين دو رو بكشه ودستگاه سايفون رو دستكاري كنه.
اما خرابكاري فينك باعث ميشه كه اين دوقولوها در تمام دنياها پخش بشن وبه همين خاطر هست كه به سراغ بوكر ميان تا بوسيله بوكر بتونن كامستاك رو متوقف كنن وجلويه نابودي نيويورك رو بگيرن.
بوكر دويتي كه تعميد نميكنه به خاطر قمار بازي بدهي زيادي بالا مياره ويك روز مردي جلويه درش مياد به نام رابرت وميگه كه در صورت اينكه بچت رو به ما بفروشي بدهيت پرداخت ميشه بوكر هم دخترش رو به رابرت ميفروشه اما در آخرين لحظه پشيمون ميشه ومياد كه بچه رو از كامستاك بگيره اما كامستاك بلافاصله وارد تير ميشه وتنها انگشت كوچيك اليزابت در داخل تير ميمونه وقطع ميشه.
به خاطر قطع شدن انگشت كوچيك اليزابت در هنگام بسته شدن تير هست كه اين دختر به قول روزاليند قدرت هايه خاصي پيدا ميكنه جوري كه اين دختر پس از نابودي سايفون تمام پتانسيلش برميگرده ومثل دوران كودكيش ميتونه در هر دنيايي كه ميخواد تير باز كنه وبدين وسيله ميتونه همه درها رو ببينه و به همين خاطر هست كه وقتي وارد رپچر ميشيم ميگه كه اين يكي از تمامي درهاست.
همچينين دستگاه سايفون دستگاهي بود كه باعث شده بود قدرت هايه اليزابت محدود بشه تا نتونه حقيقت رو درمورد خودش و پدرش بدونه به خاطر همين هست كه پس از نابودي سايفون بوسيله سانگبرد تمام حقايق روشن ميشه.

توضیحت عالی بود ولی من چندتا ابهام دارم :
من دقیقا منظور لوتس ها رو نفهمیدم از این کار یعنی از دوییت برای از بین بردن کامستاک استفاده کردن؟ پس چرا به نفع کامستاک بچه رو ازش گرفتن؟
قبلا دوییت بچه اش رو بخاطر بدهی فروخته بود و جمله Bring us the girl and wipe away the debtتو ذهنش ملکه شده بود پس چرا الیزابت یا همون انا رو نشناخت و حتی قطع شدن انگشتش رو هم یادش نمیومد
آخرش هم که واقعا گیج کننده بود کامستاک که کلآ خفه شد اما سر دوییت و الیزابت چی اومد؟
 
این بازی دیگه حال منو داره به هم میزنه . من چند روزه پیش به مرحله emprior رسیدم و امروز نزدیک یک ساعتی بازی کردم . جالب اینجاست شاید نزدیک به بیست بار هم autosave نوشت . ولی بعد یک ساعت فقط از بازی اومدم تو منو ( اصلا از بازی خارج نشدم ) و بعد که خواستم ادامه بازی رو برم حتی توی load ها هم بازی سیو نشده بود و از یه ساعت قبل اومد . من که دیگه بیخیال این بازی شدم .
 
این بازی دیگه حال منو داره به هم میزنه . من چند روزه پیش به مرحله emprior رسیدم و امروز نزدیک یک ساعتی بازی کردم . جالب اینجاست شاید نزدیک به بیست بار هم autosave نوشت . ولی بعد یک ساعت فقط از بازی اومدم تو منو ( اصلا از بازی خارج نشدم ) و بعد که خواستم ادامه بازی رو برم حتی توی load ها هم بازی سیو نشده بود و از یه ساعت قبل اومد . من که دیگه بیخیال این بازی شدم .
موشکل بازی نیست عزیز من :دی
حل مشکل سیو در بازی:
شما قبل از شروع بازی باید تاریخ کنسولتون رو به صورت دستی تنظیم کنید و تاریخ و ساعت روزی که دارید بازی رو انجام میدید بزارید، هر بار که کنسول رو روشن می کنید و میخواید بازی رو انجام بدید همین کار رو تکرار کنید، چون بازی همیشه آخرین سیو رو بر اساس تاریخ کنسول لود میکنه. حالا اگه یادتون رفتن همچین کاری رو انجام بدین فقط کافیه برید به بخش Chapter Select و از اونجا آخرین مرحله ای که رفتید رو انتخاب کنید چون تمام مراحل توسط بازی سیو میشن و مشکلی از این بابت نیست.
 
حالا خوبه بچه ها میان میبینن سه چهار پست بالا گفته صفحه اول رو بخون بازم میان میگن جریان چیه.:d
دلِ خوشی داری شوما عزیز من خیلی وقت ها بچه ها تو بخش اخبار خبر ها و سایر کامنت ها رو نمیخونن :دی
قصد بی احترامی به این دوستمون ( mehdi-psp ) رو ندارم o:-)
حالا امیدوارم ایشون بیان ببینن جوابشون رو برن بازیکن حالش رو ببرن :bighug:
 
توضیحت عالی بود ولی من چندتا ابهام دارم :
من دقیقا منظور لوتس ها رو نفهمیدم از این کار یعنی از دوییت برای از بین بردن کامستاک استفاده کردن؟ پس چرا به نفع کامستاک بچه رو ازش گرفتن؟
قبلا دوییت بچه اش رو بخاطر بدهی فروخته بود و جمله Bring us the girl and wipe away the debtتو ذهنش ملکه شده بود پس چرا الیزابت یا همون انا رو نشناخت و حتی قطع شدن انگشتش رو هم یادش نمیومد
آخرش هم که واقعا گیج کننده بود کامستاک که کلآ خفه شد اما سر دوییت و الیزابت چی اومد؟
خواهش ميكنم سوالي داشتيد در خدمتم:
روزاليند لوتس در واقع طراح اصلي مكانيزم شناور بودن كلومبيا در دل آسمان هست در يكي از واكس فن ها روزاليند ميگه كه ((وقتي يك سيب رو ميشه در هوا به حالت شناور درآورد چرا يك شهر رونه؟))كامستاك بواسطه علم و نبوغ روزاليند لوتس كلومبيا رو خلق كرد اما اين ايده خلق كلومبيا چطور در ذهن كامستاك تداعي شد؟
كامستاك در يكي از واكس فن ها ميگه((فرشته كماندار در يك رويا شهري نوراني رو به من نشون كه در دل ابرها شناور بود من از فرشته پرسيدم چرا اينها رو به من نشون ميدي من يك شخص مقدس نيستم من يك شخص قدرتمند نيستم ...اما فرشته به من گفت كه اينها بر حسب فيض به توعطاشده).
در واقع روزاليند لوتس و رابرت لوتس هم كامستاك رو يك شخص مقدس و پيامبر ميدونستن حتي زماني كه اليزابت ما رو به لحظه اي ميبره كه بوكر دخترش رو در قبال پرداخت بدهي به رابرت لوتس ميده رابرت در هنگام گرفتن دختر بوكر ميگه كه(پدر كامستاك گناهان شما رو بشويد)وبعد دراتاق به طرز مرموزي بسته ميشه ,اين جمله نشون ميده كه لوتس ها كامستاك رو فرد مقدسي ميدونستن.
اما كامستاك و كلومبيا به خاطر كشته شدن چندين شهروند كلومبيايي بوسيله بوكسرهايه چيني وارد نزاع با اين بوكسرهايه چيني ميشه كه به نام انقلاب بوكسورهاي چيني از آن ياد ميشه كه در اين جنگ كلومبيا به صورت سختي بر اين انقلاب بوكسورها در چين خاتمه ميده.
به دليل اين نزاع كلومبيا از اتحاديه ايالات متحده آمريكا جدا ميشه و كلومبيا بعد از اين جدايي در دل ابرها ناپديدميشه كه بارها در دستگاه هايه اسكپ بازي به اين موضوع اشاره ميشه.
اما بعد از اين قضيه كامستاك ميگه كه فرشته كماندار به به من گفته كه (كه بايد اولا پيامبر بر تخت بنشينند و زمين انسان ها رو به آتش بكشند)در واقع هدف اصلي كامستاك نابودي نيويورك بوسيله دخترش اليزابت هست.
لوتس ها كه به هدف شوم كامستاك پي برده بودند سعي ميكنن جلويه كامستاك رو بگيرن اما كامستاك بوسيله فينك كه يك مخترع بود اين دو رو ميكشه اما چون دستگاه سايفون دستكاري ميشه اين دوقولوها در همه دنياها پراكنده ميشن وبه خاطر همين هست كه از بوكر براي توقف كامستاك استفاده ميكنند.
در مورد قطع شدن انگشت آنا دوييت دقيقا در داستان بازي مشخص نميشه كه آيا بوكر اين صحنه رو فراموش كرده يا خير؟اما در يكي از صحنه ها اليزابت به بوكر ميگه كه تو اين20 سال رو با افسوس گذشته سپري كردي پس غيرممكنه كه بوكر اين صحنه رو فراموش كرده باشه اما به اين نكته هم پي نميبره كه اليزابت دخترخودش هست.
در آخر بازي هم كامستاك كلا نابود ميشد و ريشه اش از تمام دنياها محو شد ودر نتيجه وقتي كامستاكي نباشه ديگر اليزابتي هم نخواهد بود.
پس تنها بوكر دوييت موند ودخترش آنا.
چون ديگر كامستاك نيست پس بوكر هم ديگه دخترش رو به كسي نخواهد فروخت.
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or