حالا اون Gordi چرا می خواست خودشو جای اوریگامی کیلر جا بزنه ؟ هدفش چی بود ؟
Behind The Rain : Heavy Rain Spoil Topic
- Thread starter Astiak
- تاریخ آغاز
Noirique
کاربر سایت
خود پدر Gordi وقتی رفتیم خونشون و تمام محافظ هاش رو کشتیم گفت که Gordi همیشه دنبال سرگرمی می گرده و با این کار می خواست سرگرم بشه . ولی به خاطر یک اشتباه اون پسری که دزدیده بود کشته شد .
از دست بچه های این دورو زمونهاوکی ! اقا راستی یه سوال دیگه :d یه زنی بود که با اسکات رفتیم خونشون و رگشو زده بود ؟ که بچشم شیر دادیم و ... اون کی بود !؟ و چرا اینکارو کرده بود ؟
Noirique
کاربر سایت
اون مادر یکی از مقتولین بود ، پدر خانواده که گذاشته بود رفته بود . مادر خانواده هم که دست به خود کشی زده بود .
اوکی . کلا مهمترین ضعف داستان بازی این بود که یه اقایی که قاتل روانی هست و یه عالمه ادمو به خاک سیاه نشونده . بعضی جاها بسیار مهربون می شد . مثلا چرا اونقدر با لورن خوب رفتار می کرد . یا همین مادری که دست به خودکشی زده بود و ... باید قبول کنیم که دیوید کیج برای اینکه مارو گول بزنه مجبور شده یه سری رفتار و اتفاقات غیر عادی از طرف اسکات توی بازی قرار بده که این از ضعف های توجیه ناپذیر داستان بازی هست. ولی در کل عنوان زیبایی بود .
جناب
amir_hossein
بابت پاسخ به سوالات ممنون .
![[DeAD_MAn]](/data/avatars/l/49/49708.jpg?1458038674){kind=avatar}
[DeAD_MAn]
کاربر سایت
نظریات من راجب اسکات
من خیلی به مسائل روان شناسی و روابط مستقیم اجتماعی وارد نیستم ولی به نظر من این جا می خواسته یه قاتلی رو نشون بده که یه شخصیت کاملا دوگانه و شکافته ای داره ، حرفه ای تو زندگی اش داره که سعی می کنه با پیدا کردن اون تو دیگران اون رو پر کنه اون حفره داشتن والدین از جان گذشته برای بچه های خودشون هست . مثلا اصلا چرا کسی که با این پرسپکتیو شخصیتی و روحیه ای میره و عضو پلیس می شه ؟
برای نشون دادن این دوگانگی هم نویسنده همون طور که دو داستان خودش می گه بعد از کشتن هر بچه رو صورت اون ها را خاک می ریزه و رو سینه شون یه گل ارکید قرار می ده .
و به نظر من شاید هر بار که حتی که کوچکترین نشانی از چیزی که دنبال می گشت رو پیدا می کرد خوشحال می شد مثل همون لورن که دوباره بعد از این مدت می خواست قاتل بچه اش رو پیدا کنه یا شاید هم با اون ها می خواسته هم دردی کنه و سعی کنه ازشون محافظت کنه مثل حمله به مردی که وارد خونه لورن می شه یا نجات مادری که قصد خودکشی داشته که البته برای این مورد دوم وجود بچه ی نوزاد خیلی نکته ی مهمی هست
ولی در نهایت وقتی به فرصتی برای کشتن کسی میرسید زمینه این کار رو تو خودش می دید و معمولا این کار رو می کرد یا حتی وقتی که به هدفش برای پیدا کردن والدین می رسیده خودش اون ها را می کشته که این به نظر من برمی گرده باز به اینکه اسکات پیدا کردن والدین رو فقط یه بهانه ای برای قتل ها و آروم کردن و زنده نگه داشتن نفس خودش داشته
در نهایت شاید اصلا هیچ کدوم از این های نباشه چون اینها فقط نظریات یه آماتوره
برای نشون دادن این دوگانگی هم نویسنده همون طور که دو داستان خودش می گه بعد از کشتن هر بچه رو صورت اون ها را خاک می ریزه و رو سینه شون یه گل ارکید قرار می ده .
و به نظر من شاید هر بار که حتی که کوچکترین نشانی از چیزی که دنبال می گشت رو پیدا می کرد خوشحال می شد مثل همون لورن که دوباره بعد از این مدت می خواست قاتل بچه اش رو پیدا کنه یا شاید هم با اون ها می خواسته هم دردی کنه و سعی کنه ازشون محافظت کنه مثل حمله به مردی که وارد خونه لورن می شه یا نجات مادری که قصد خودکشی داشته که البته برای این مورد دوم وجود بچه ی نوزاد خیلی نکته ی مهمی هست
ولی در نهایت وقتی به فرصتی برای کشتن کسی میرسید زمینه این کار رو تو خودش می دید و معمولا این کار رو می کرد یا حتی وقتی که به هدفش برای پیدا کردن والدین می رسیده خودش اون ها را می کشته که این به نظر من برمی گرده باز به اینکه اسکات پیدا کردن والدین رو فقط یه بهانه ای برای قتل ها و آروم کردن و زنده نگه داشتن نفس خودش داشته
در نهایت شاید اصلا هیچ کدوم از این های نباشه چون اینها فقط نظریات یه آماتوره
به نظر من این اصلا درست نیست، یه نفر برای پیدا کردن عشق واقعی راه بیفته و ملت را بکشه
[DeAD_MAn]
کاربر سایت
باز -فقط- به نظر من تو همون اول بازی ، کارگردان خیلی جالب داستان رو بهمون گفت و بعد به تماشا نشت
خیلی جالب تو شلوغی فروشگاه ایتان دنبال پسرش نبود بلکه دنبال یه بادکنک قرمز بود ، که به نظر من ساختن این سکانس خیلی فوق العاده بود اول اینکه تو جستجوی اول بادکنک قاطی بادکنک های دیگه می شه و گم می شه و اثری از کسی که دنبال می گشت پیدا نمی کنه ، بعد تو تلاش بعدی دنباله بادکنک یعنی یه پسر بچه رو پیدا می کنه ولی این بچه کسی نیست که دنبالش می گردی و وقتی که چیزی که دنبال می گردی رو پیدا می کنی نمی تونی ازش محافظت کنی
مثل اینکه دنبال این نیستی که بچه رو پیدا کنی بلکه برای پیدا کردن اون باید خواسته های اوریگامی رو انجام بدی بعد شاید بشه گفت مدیسن رو به عنوان یه همراه پیدا می کنی یا شاید لورن اسکات رو به عنوان یه کمک پیدا می کنه ولی تو مورد اولی اتفاق می تونه به جدایی برسه که این مورد تو دومی هم صادقه و در آخر همون طور که همیشه گفتم به نظر اون پایانی از داستان قشنگه که ایتان می میره
خیلی جالب تو شلوغی فروشگاه ایتان دنبال پسرش نبود بلکه دنبال یه بادکنک قرمز بود ، که به نظر من ساختن این سکانس خیلی فوق العاده بود اول اینکه تو جستجوی اول بادکنک قاطی بادکنک های دیگه می شه و گم می شه و اثری از کسی که دنبال می گشت پیدا نمی کنه ، بعد تو تلاش بعدی دنباله بادکنک یعنی یه پسر بچه رو پیدا می کنه ولی این بچه کسی نیست که دنبالش می گردی و وقتی که چیزی که دنبال می گردی رو پیدا می کنی نمی تونی ازش محافظت کنی
مثل اینکه دنبال این نیستی که بچه رو پیدا کنی بلکه برای پیدا کردن اون باید خواسته های اوریگامی رو انجام بدی بعد شاید بشه گفت مدیسن رو به عنوان یه همراه پیدا می کنی یا شاید لورن اسکات رو به عنوان یه کمک پیدا می کنه ولی تو مورد اولی اتفاق می تونه به جدایی برسه که این مورد تو دومی هم صادقه و در آخر همون طور که همیشه گفتم به نظر اون پایانی از داستان قشنگه که ایتان می میره
[DeAD_MAn]
کاربر سایت
حتما ولی فکر می کردم وقتی که اسم تاپیک روشه یعنی اسپویلر ، یعنی دیگه نیازی به این تگ نیست و هر کسی که می یاد توش باید بدونه که توش این جور چیز ها نوشته شده
byavarifar
کاربر سایت
Noirique
کاربر سایت
بازی دارای Chapter Select هستش . و فقط می تونید مراحلی رو که دیدید انتخاب کنید .
سلام. من یه مشکل دارم تو این بازی(heavy rain ) ممنون میشم جوابم رو بدین. من بازی رو اول از هارد خارجی اجرا کردم که کاغذ میچرخید و چیزی نمیشد. بعد کپی کردم روی هارد داخلی ولی بازم نصب نمیشه. یکی گفت اگر اول اشتباها اینکارو کردین باید فایل های نصب رو پاک کنین. چطوری پاک کنم؟ فایلی تو قسمت دیتای بازی ها و کش نبود. جواب رو برام سریع بنویسید ممنون . ممنون میشم اگه جواب بدید به ایمیلم ashegh.222.khoda@gmail.com
چند روزه ارزوم شده بازی کنم نمیتونم
چند روزه ارزوم شده بازی کنم نمیتونم
کاربرانی که این گفتگو را مشاهده میکنند
Google