Behind The Rain : Heavy Rain Spoil Topic

KHOROOS

کاربر سایت
Feb 10, 2010
151
نام
محمد امین
عحب بازی بود دو روز پیش خریدم الان تموم شد.:eek:
واقعاً شاهکاری توی بازی بود.
یک سبک کاملاً جدید و زیبا.
منم اینجوری تمومش کردم :
مدیسون وقتی اتاق آتیش گرفت خودشو از پنجره انداخت پایین و مرد
نورمن که توی گاراژ با اون مرد گنده دعوا و آخرش میمیره
ایتنم خودشو توی زندان دار زد
نامردا فقط اسکات زنده بود
خیلی حالم گرفته شد
راستی اگه دوباره بازی کنم میتون اخرشو تغییر بدم.
میخوام برم بازی رو عوض کنم نظرتون چیه
سلام دوست عزیز
اگر نظر منو میخوای به هیچ عنوان عوض نکن.
در ضمن راجع به پایان بازی.
نامرد مدیسون خودشو انداخت پایین یا تو حلش دادی؟:biggrin1:
 

vivanred

کاربر سایت
Oct 26, 2008
7,163
نام
Alireza
بعد از چند وقت بازی به دست من هم رسید و بازی رو تمام کردم در یک کلام خدا بود .

من پچی دانلود نکرده بودم اما میخواستم بدونم مال شما هم شخص اصلی باگ میشود که حرکت نکنه وقتی مرحله شروع میشود ؟ مال من 5 دفعه این جوری شد بازی شروع شده بود شخصیت فقط بالا تنه تکون میخورد پاهاش ثابت بود فقط گردن میچرخید آنالوگ رو حرکت میدادی
 

KHOROOS

کاربر سایت
Feb 10, 2010
151
نام
محمد امین
بعد از چند وقت بازی به دست من هم رسید و بازی رو تمام کردم در یک کلام خدا بود .

من پچی دانلود نکرده بودم اما میخواستم بدونم مال شما هم شخص اصلی باگ میشود که حرکت نکنه وقتی مرحله شروع میشود ؟ مال من 5 دفعه این جوری شد بازی شروع شده بود شخصیت فقط بالا تنه تکون میخورد پاهاش ثابت بود فقط گردن میچرخید آنالوگ رو حرکت میدادی
دمت گرم دیگه داداش
گیم پلی همینه.با R2 حرکت میکنی و با آنالوگ فقط جهت میدی.;)
 

vivanred

کاربر سایت
Oct 26, 2008
7,163
نام
Alireza
دمت گرم دیگه داداش
گیم پلی همینه.با R2 حرکت میکنی و با آنالوگ فقط جهت میدی.;)
منظورم این بود که شخصیت بعضی وقت ها فریز میشه و حرکتی نمیکنه ;)

من موقعی که با (ای خدا همیشه اسم این مامور FBI رو یادم میره جیدن بود فامیلش فکر کنم )اولین بار داشت اطلاعات رو تجزیه میکرد گفت قاتل ماشین قدیمی دهه 80 داره گفتم به احتمال زیاد اسکات هستش اما گفتم مگه ممکنه که این جزو شخصیت های بازی هستش بعدشم گفتم نه وقتی ایتن رو نشون داد که یادش نمیومد قبلا چه کار کرده گفتم شاید دو شخصیته هستش و قاتل اون هستش یه شخصیت قتل رو انجام میده یه شخصیت خوب که بعد از تصادفی که داشت شخصیت دوم فعال شده بوده :biggrin1: در اخر هم که همون نظریه اولم درست بود:cool:
 

sasanjfr

کاربر سایت
Aug 5, 2009
114
نام
ساسان
ناسلامتی مدیسون خبرنگار بود و خبر اومدن نورمن از طرف FBI بخاطر پرونده اوریگامی کیلر هم حسابی تو شهر صدا کرده بود ! (کاپیتان پری هم تو کنفرانس خبریش اینو گفت !) و از اونجایی هم که نمی تونست به پلیس فاسدی مثل بلیک اطمینان کنه چاره ای نداشت جز اینکه با نورمن تماس بگیره...
از کجا میدونست Blake فاسده؟تنها صحنه ای که Madison با این دو روبرو میشه موقع فرار اول Ethan از دست پلیس هست.در اون صحنه هم Jayden حاضر بود و هم Blake و هردوشون هم مصمم برای دستگیری Ethan(هرچند Jayden قلباً قبول نمی کرد که Ethan قاتل باشه اما Madison که از ذهن jayden خبر نداره!).در صحنه فرار دوم هم Madison از پشت شیشه Blake رو میبینه که از قسمت مدیریت موتل میاد بیرون.

خوب اگه فرض کنیم Ethan در صحنه فرار اول دستگیر میشه و بعد Jayden اون رو آزاد میکنه میشه گفت Ethan به Madison میگه Jayden آدم خوبی هست و Blake پلیس فاسدیه.مسئله اینجاست که چنین دیالوگی بین Ethan و Madison رد و بدل نمیشه و نمیشه براساس حدس و گمان گفت که چنین دیالوگی رد و بدل شده اما نمایش داده نشده.چون اینجوری میشه همه چی رو با حدس و گمان توجیه کرد و دیگه چیزی به نام plot hole معنی نمیده.خب حالا فرض می کنیم Ethan به Madison گفته Jayden آدم خوبی هست و ایرادی نگیریم که چرا این مکالمه نمایش داده نشده.در این حالت میشه گفت Madison میدونه Jayden آدم خوبیه.

در حالت دوم اگه Ethan هر دو بار از دست پلیس فرار کنه دیگه اصلاً نه میدونه که Jayden آدم خوبی هست و نه اینکه Blake آدم فاسدی هست.خب در این صورت چه طور Madison میفهمه که Blake فاسده؟اگه هم فرض کنیم که دوست Madison بهش خبر داده که این دو نفر چه جور آدمی هستن حداقل بایستی این مکالمه نشون داده میشد همون طور که درباره قضیه دکتر صاحب آپارتمان خیابان Marvel نشون داده شد.نمیشه که آدم براساس فرضیات همه چیز رو توجیه کنه.پس دیگه داستان پردازی صحیح چه معنی ای میده؟!

اتفاقا راحت می تونسته چون شیشه ماشینهای قدیمی 2 برابره ماشینهای امروزیه...(یه بار سوار ماشینهای دهه 60 یا 50 شید متوجه می شید چی می گم)
به نظر شما یه آدم لاغر میتونه به راحتی از شیشه بغل یه شورلت دهه 70 رد بشه؟اصلاً شونه هاش رد میشه؟!این رو قبول نداری؟مشکلی نیست.خب در اون صحنه ای که اسکات شلبی با پاهاش شیشه بغل طرف شاگرد(همون سمتی که Lauren نشسته) رو میشکنه هیچ دقت کردین که دو تا کفش شلبی وقتی کنار هم قرار میگیره به اندازه نصف مساحت شیشه بغل اتوموبیل هست؟!!!پس چطور ممکنه که شکم شلبی از اون شیشه رد بشه؟!

شاید شلبی بتونه شکمش رو از شیشه بغل یه 18 چرخ رد کنه و من کاری ندارم اون شیشه بغل ماشین دهه 60-50 ای که شما دیدی چقدر بوده.مهم اینه که شیشه بغل ماشین شلبی اونقدر بزرگ نبوده که شکم بسیار بزرگش ازش رد بشه.

اگه یادتون باشه قبل از اینکه مدیسون بره خونه ی دکتر داشت از همکارش اطلاعات می گرفت...همکارش بهش اینو هم گفته بوده که دکتر اون آپارتمان رو اجاره داده چون مدیسون هم قبل از اینکه وارد خونه ی دکتر شه این موضوع رو می دونست گفت این یارو آپارتمانی که ایتن انگشتش رو توش قطع کرد اجاره داده...
شما یا نخوندین من چی میگم یا این قسمت از داستان بازی رو متوجه نشدین.Madison برای این رفت خونه دکتر که بفهمه اون آپارتمان خیابون Marvel رو به کی اجاره داده نه اینکه مطمئن بشه که صاحب اون آپارتمان دکتره هست(چون مطمئن بود اون صاحب اون آپارتمان هست).من مشکلم اینه که چطور Madison بدون داشتن هیچ مدرکی و بدون هیچ سوالی از دکتر و فقط به لطف یک کارت میفهمه Paco کسی هست که آپارتمان خیابون Marvel رو از دکتر اجاره کرده؟!اصلاً شاید Paco برای دکتر مواد جور میکرده!شاید رفیقش بوده و شاید آپارتمان یه خیابون دیگه ای رو اجاره کرده باشه!متأسفانه هیچ مدرکی دال بر اینکه Paco آپارتمان خیابون Marvel رو اجاره کرده باشه وجود نداره.

چون Paco اونموقع از لحاظ روانی وضع خوبی نداشت (هم مشروب خورده بود و هم از لحاظ ج.ن.س.ی تحریک شده بود) و مدیسون هم داشت از بدترین طریق شکنجه اش می داد...بخاطر همین امکان نداشت دروغ بگه
مشروب خورده بود؟!!!شما کجا دیدی!!!!موقعی که اسلحه رو به سمت Madison گرفته بود تا به زور Madison جلوش strip*tease کنه که کاملاً هشیار بود!از لحاظ جنسی تحریک شده بود اون هم بعد از اصابت یک آواژور به سرش؟!!!!!!بدترین شکنجه؟شما فیلم payback رو دیدی؟با اینکه خلافکارها مچ پای مل گیبسون رو خورد کردن اما اون باز هم به اونها کلک زد و اونها رو به خونه ای فرستاد که بمب توش کار گذاشته شده بود.حداقل Madison باید یه مدرکی از Paco می خواست که ثابت کنه آپارتمان در اختیار جان شپرد هست.من فکر می کنم خیلی درست نیست فکر کنیم که Paco امکان نداشت دروغ بگه و فقط کسی اینو میتونه بگه که خیلی فیلم جنایی معمایی ندیده.

چه اسنادی رو نیاز داشت بررسی کنه ؟ شناسایی هویت والدین جان شپرد نیاز به بررسی اسناد نداشت چون فامیلیش با فامیلی پدر و مادرش یکی بود و خیلی راحت مدیسون می تونست با یه تلفن اینو بفهمه !
ولی اسکات نام خانوادگیش رو تغییر داده بود و این امکان هم وجود نداشت که مدیسون بتونه از طریق بررسی مدارک مادرش پیداش کنه...
اول اینکه من نمی دونم این Madison چه شخصیت مهمی هست که با یه تلفن به همه چی پی میبره!نکنه Madsion مأمور FBI هست ما نمیدونیم!دوم اینکه ممکنه پی بردن به اسم مادر جان شپرد کار سختی نباشه(چون شهر محل سکونت خانواده شپرد معلوم هست) اما این خیلی راحته که بشه فهمید اون تو کدوم آسایشگاه بستری هست؟کدوم راحت تره؟پی بردن به نام آسایشگاه یک پیرزن 80 ساله یا فهمیدن نام خانوادگی خانواده ای که در سال مثلاً 1972،پسر دوم آن شپرد رو بعد از مردن پسر اولش(که به معنی باز شدن یک پرونده جنایی هست) به حذانت قبول میکنه؟!از همون منبعی که میشه فهمید آن شپرد کجا بستری هست میشه فهمید نام خانوادگی خانواده ای که حذانت پسر دوم خانم شپرد رو قبول کرده چی بوده.اگه حتی اولی مشکل تر نباشه پی بردن به هر دوشون تقریباً در یک حد مشکله.

هیچ کدوم از مواردی که عنوان کردید plot hole نبود ! خواهشا از این ببعد یکم بیشتر موقع بازی کردن توجه کنید ! ;)
خودم به شخصه تا الان سه بار بازی رو اول رفتم توش این نکات مبهم رو دیدم :
1-اسکات برای شوهر لورن یعنی آلن وینتر نامه نوشته بود در صورتیکه لورن خودش گفت شوهرم یه احمق بود که بعد اینکه کارمو تموم کرد رفت گم و گور شد...
2-تمامی قربانیهای اسکات از خانواده های فقیر بودند ولی خانواده ی رضا چندان فقیر نبودند چون حسن مغازه دار بود !
3-اینکه کرامر سر قبر جان شپرد گل می ذاشت بنظرم دلیلش غیر از این بود که جان تو ساختمانش کشته شده بود چون از فرد خودخواهی مثل کرامر که بچه کشته شده بدست پسرش رو آشغال خطاب می کنه این کار خیلی بعیده...
مورد مربوط به زنگ زدن Madison به Jayden که جناب NATHAN_HALE بهش اشاره کرد و موارد 2,3,4 پست قبلی من جز plot hole های بازی هستن و مورد اول پست قبلیم جز سوتی ها.

دوست عزیز من Heavy Rain رو پلاتینیم کردم که این مستلزم دیدن هر 18 تا epilogue بازی هست.پس به اندازه کافی به جزئیات داستانیش دقت کردم.شما بهتره یک بار دیگه مواردی که گفتم رو بررسی کنی.بر اساس شواهد موجود در بازی این اشکالات رو میشه بهش وارد کرد حالا شما می خوای تصور کنی و فرض بگیری که یه سری حوادثی اتفاق افتاده که ما ندیدیم خب بحث جداست چون من دارم در مورد مطالب موجود در بازی و چیزهایی که دیدیم حرف میزنم نه چیزهایی که ندیدیم;)

در مورد سه موردی که گفتید:
1-Lauren گفت که شوهرش اومد و نامه رو گرفت و بعد ناپدید شد.حالا اینکه چه جوری بعد از اینکه گم و گور شده بود Lauren پیداش کرد و نامه رو داد دستش معلوم نیست.حق با شماست و این یکی از plot hole های بازی هست البته به وضوح بقیه plot hole ها نیست و خیلی کمرنگه.
2-داشتن یک خواربارفروشی در محله فقیرنشین شهر دلیل بر ثروتمند بودن نیست!
3-کاملاً حق با شماست.البته این plot hole نیست بلکه سوتی سازندگان بازی در شخصیت پردازی شخصیت John Kramer هست.


چرا Origami Killer که این همه قتل مرتکب شده بود تو خونه خودش مدیسن رو با یه تیر نکشت؟ و بعد خونه رو به آتش بکشه.
چرا تا مدیسن رمز کامپیوتر رو زد یهو آدرس روی صفحه ظاهر شد؟(آخه ممکنه Origami Killer آدرس یادش بره؟)
آدم خوبه همیشه انتقاد پذیر باشه الان اینا رو به دیوید کیج بگم قبول میکنه و سعی میکنه تو بازی های بعدی اصلاحش کنه ولی به بعضی ها بگم حتی حاضر نیستن قبول کنن.
این دو نکته ای که دوستمون اشاره کرد هم حرفیه.حالا اولیش رو میشه گفت کلیشه رایج فیلم های سینمایی جنایی هست که در اون قاتل یه اشتباهی می کنه و بعد یه نفر از دستش در میره و سرآخر کار دستش میده اما مورد دوم واقعاً مسخره هست که با زدن رمز،آدرس محل نگهداری شان روی صفحه بیاد!:laughing:تنها هدف این کار اینه که قاتل سرنخ بده دست پلیس ها و از کسی که دو سال هست بدون باقی گذاشتن کوچکترین ردی،جان چندین نفر رو گرفته کاملاً بعیده!با قسمت آخر حرف شما هم کاملاً موافقم دوست عزیز.خود Cage هم قبول کنه بعضی دوستان حاضر به قبول کردن نیستن;)

این سوتی هایی که میگیرید نشون میده یه ذره توانایی استنباط داستاننو ندارید یا اصلا بی توجه رد شدید!
اتفاقاً من فکر می کنم این شما هستید که درک صحیحی از سیر وقایع بازی ندارید.اگه من و سایر دوستانی که به بازی اشکال گرفتن بی توجه از کنار داستان بازی رد می شدیم که دیگه حتی به نکات مثبت داستان بازی هم پی نمی بردیم چه برسه به نکات منفی!;)

-----------------
در آخر هم بگم من هیچ پدرکشتگی ای با Heavy Rain ندارم.Heavy Rain یکی از بازی هایی بود که از حدود دو سال پیش از نزدیک دنبالش می کردم،حدود 3 گیگ تریلر ازش دانلود کردم،یکی از دلایل اصلی ای بود که پلی استیشن 3 خریدم و بعد از انتشار بازی هم بازی رو در اولین فرصت خریدم و در عرض هفت تا هشت ساعت در دو روز تمومش کردم.بعد هم با اینکه 8-7 روز God of War III رو تو خونه داشتم دست به GOWIII نزدم تا اول با آزاد کردن هر 18 تا epilogue بازی،Heavy Rain رو پلاتینیم کنم.حالا هم میگم Heavy Rain یکی از بهترین بازی هایی هست که تا حالا بازی کردم.

متأسفانه این بسیار بده که از چیزی که بدمون میاد سراسر اشکال بگیریم اما حاضر نباشیم که به نقاط ضعف چیزی که دوست داریم اذعان کنیم(همون قضیه سفید یا سیاه).هر چیزی نقاط قوت و ضعفی داره.در مورد Heavy Rain نقاط قوت بسیار زیاد و نقاط ضعف کم تعداده اما وجود داره.ممکنه بشه به خاطر حس فوق العاده بازی و کلیّت خوبش این نکات را نادیده گرفت اما نمیشه این نکات ضعف رو انکار کرد.

در پایان امیدوارم David Cage در نوشتن screenplay بازی بعدیش بیشتر دقت کنه تا داستان اون بازی علاوه بر تأثیرگذار و درگیرکننده بودن،منطقی هم باشه و همین اشکالات اندک رو هم نشه بهش گرفت.
 
آخرین ویرایش:

vivanred

کاربر سایت
Oct 26, 2008
7,163
نام
Alireza
واقعا دوستان حس خلاقیتشون رو از دست دادن با این نوشته ها این یک جور بازی فیلم هستش تو فیلم تمام کار هاشون رو توضیح میدن یا شما باید بفهمی چرا این جوری شود ؟ که انتظار داری این جا هم این جوری باشه بعدشم شما برای مثال داری با 1000 تا فیلم مقایسه میکنی مگه کسی گفت این از رو این فیلم گرفته شده که باید مثل خود اون فیلم روالش باشه .

بزرگ ترین مثالی هم که هستش فیلم seven هستش میشه زد در آخر هم به شما نمیگه خیلی چیز ها رو باید بر مبنای رواد داستان و اتفاق ها بفهمی اگه این جا این رو نمیدید فلانی رو نمیفهمید که کیه یا خونش کجاست .

بعدشم شخصیت مدیسن یه خبر نگاره به نظر شما برای این که بخواد بگه اون خونه مال کیه بازم باید یه گیم پلی میزاشتن که میرفت دنبالش یا یه زنگ زد از دوستش پرسید .

شما تمام حالت های بازی رو بازی کردن یعنی تمام اون اتفاق های که میفته که در پایان 22 حالت میشه ؟ اگه نه چون من خودم بعد 3 دفعه بازی کردن و انتخاب های مختلف بازم داشتم چیز های جدید میدیم پس ربطی نداره که حتما باید اون جوری باشه .


در آخر هم آدم خیلی چیز های خنده دار میشنوه اگه این بازی صحنه هاش مثل فیلمی نمیموند دیگه انقدر از داستانش تعریف نمیشود یا گیم پلیش یا به نظر من بهترین گویش داستانی رو داشت فقط 1 جا بد بود که .... اگه خیلی زرنگ بودی میفهمیدی قاتل کیه اول بازی به بعدش شکت عوض میشه.
 
آخرین ویرایش:

sasanjfr

کاربر سایت
Aug 5, 2009
114
نام
ساسان
آقای عزیز بزار تو اسپویلر .... ا س پ و ی ل ر !
چند بار باید گفت ، شاید یکی بازی رو نرفته باشه!:evil:
اصلاح کردم.گفتم اسم این تاپیک Heavy Rain Spoil Topic هست فکر کردم نیازی به قرار دادن مطالب تو اسپویلر نیست.از دوستان عذر میخوام

واقعا دوستان حس خلاقیتشون رو از دست دادن با این نوشته ها این یک جور بازی فیلم هستش تو فیلم تمام کار هاشون رو توضیح میدن یا شما باید بفهمی چرا این جوری شود ؟ که انتظار داری این جا هم این جوری باشه بعدشم شما برای مثال داری با 1000 تا فیلم مقایسه میکنی مگه کسی گفت این از رو این فیلم گرفته شده که باید مثل خود اون فیلم روالش باشه .

بزرگ ترین مثالی هم که هستش فیلم seven هستش میشه زد در آخر هم به شما نمیگه خیلی چیز ها رو باید بر مبنای رواد داستان و اتفاق ها بفهمی اگه این جا این رو نمیدید فلانی رو نمیفهمید که کیه یا خونش کجاست .

بعدشم شخصیت مدیسن یه خبر نگاره به نظر شما برای این که بخواد بگه اون خونه مال کیه بازم باید یه گیم پلی میزاشتن که میرفت دنبالش یا یه زنگ زد از دوستش پرسید .

شما تمام حالت های بازی رو بازی کردن یعنی تمام اون اتفاق های که میفته که در پایان 22 حالت میشه ؟ اگه نه چون من خودم بعد 3 دفعه بازی کردن و انتخاب های مختلف بازم داشتم چیز های جدید میدیم پس ربطی نداره که حتما باید اون جوری باشه .


در آخر هم آدم خیلی چیز های خنده دار میشنوه اگه این بازی صحنه هاش مثل فیلمی نمیموند دیگه انقدر از داستانش تعریف نمیشود یا گیم پلیش یا به نظر من بهترین گویش داستانی رو داشت فقط 1 جا بد بود که .... اگه خیلی زرنگ بودی میفهمیدی قاتل کیه اول بازی به بعدش شکت عوض میشه.
پس هیچ عجیب نیست شکم شلبی از شیشه بغل ماشین رد بشه،مدیسون از ناکجا آباد اطمینان پیدا کنه که Paco آپارتمان رو اجاره کرده،مدیسون این قدر راحت به Paco اعتماد کنه و ... چون Heavy Rain یک بازی فیلم هست؟چطور بازی ای مثل بایوشاک که نه فیلم بازی هست و نه یک اثر داستان محور میتونه روند داستانی منطقی داشته باشه اما Heavy Rain که مطابق گفته های هزار باره Cage قبل از انتشار بازی "داستان محور" هست نمیتونه داشته باشه؟الان شما که مدعی هستید که ما که از بازی ایراد گرفتیم از خودمون نپرسیدیم "چرا اینجوری شد" به من بگید که چه طور شد که شکم شلبی از شیشه بغل ماشین رد شد؟یا چطور شد Madison درجا به Paco اعتماد کرد؟من نمیگم Heavy Rain باید شبیه فلان فیلم سینمایی باشه بلکه میگم باید روند منطقی داشته باشه

مسئله پایان مبهم داستان یک بازی یا یک فیلم فرق میکنه با اعمال غیرمنطقی شخصیت های بازی و plot hole.هدف بسیاری از کارگردان ها از پایان مبهم اینه که بیننده بیشتر روی اتفاقات فیلم فکر کنه و خودش نتیجه ای بگیره از سیرحوادث داستان و حاصل کار.وقتی شکم شلبی از شیشه بغل رد میشه بازیباز باید اینجا چی رو حدس بزنه و تحلیل کنه؟اصلاً این قابل مقایسه هست با پایان مبهم فیلم Seven؟اگه شما فکر می کنید که فقط من یا چند نفر دیگه داریم از Plot hole های بازی انتقاد می کنیم میتونی بری گشتی بزنی و ببینی که حتی منتقدین هم از plot hole های بازی انتقاد کردن.مثلاً یکی از موارد مورد انتقاد مربوط به توهمات Ethan Mars هست که فقط در ابتدای بازی شاهدش هستیم و در اواخر خبری ازش نیست و در پایان هم معلوم نمیشه چی به چیه.ضمن اینکه این توهمات باعث میشه Ethan طی الارض(!) کنه.حالا نه تنها توضیح داده نمیشه که چه طور این اتفاق افتاده بلکه اصلاً در اواخر بازی فراموش هم میشه.خب شما فکر می کنید رابطه این توهمات با کلیت داستان چی هست؟

بله باید یه گیم پلی یا یه cut-scence میزاشتن که نشون بده مدیسون چه جوری اطمینان پیدا می کنه Paco کسی هست که آپارتمان رو از دکتر اجاره کرده.گیم پلی های خسته کننده تری مثل دوش گرفتن و ... رو هم در بازی دیدیم.وقتی مدیسون صاف از خونه دکتر میره سراغ پاکو که فقط یه کارت ازش نشون داده میشه دیگه چه تحلیلی باید کرد؟سخت بود تو بازی نشون میداد که مدیسون تو اتاق خواب دکتر،دفتر مدارکش رو بررسی می کنه و اون تو نوشته "Paco اجاره این ماه آپارتمان خیابان Marvel رو سه روز پیش پرداخت کرد"؟!لطفاً برای رد اشتباهات بازی دلایل منطقی بیارین.بازی حدود 8 ساعت گیم پلی داشت که خیلی زیاد نیست.اضافه کردن یه 5 دقیقه بیشتر برای منطقی نشون دادن داستان بازی چه اشکالی داشت؟

برای دیدن تمام جزئیات بازی نیاز به سه دفعه بازی کردن نیست و میشه با تغییر انتخاب ها در chapter های نیمه دوم بازی تمامی پایان ها و جزئیاتش رو مشاهده کرد.در نهایت هم هر جور که بازی تموم بشه یک epilogue ثابت داره که مجری داره جزئیات پرونده Origami Killer رو روایت می کنه(البته همانطور که می دونی حرفاش متغیر هست) و 17 تا epilogue متغیر که با حدود 7 الی 8 تغییر در انتخاب های chapter های انتهایی بازی خصوصاً از چپتر on the loose به بعد قابل مشاهده هست.
 
  • Like
Reactions: Quantic Dream

vivanred

کاربر سایت
Oct 26, 2008
7,163
نام
Alireza
مشکل شما اینه که هنوز درک نکردی که پایان بازی رو کیج ننوشته بلکه گزاشته شما خودت داستان رو جوری رقم بزنی که پایانش رو ببینی .

.
دوم کجا مدیسن اعتماد کرده :confused: مثل این که شما وقتی داشت با دوستش صحبت میکرد دوستش میگه آدم خطر ناکیه توجه نکردی بعدشم گزاشته شما انتخاب کنی که بهش مشکوک باشی بخوری نوشیدنی رو بله یا نه این دیگه به شما بر میگرده چه ربطی به داستان داره آخه :confused: شما خطا میکنی به همه اعتماد میکنی بازم اشتباه از بازی هستش :confused: من همون اول اعتماد نکردم همین .

کجای داستان بایوشاک منطقی بود؟ قدرت داشتنش یا زیر دریا بودنش یا ... ؟ یا افتادن هواپیما و دقیقا افتادن جلو یه در وسط دیا ؟

کیج گفته داستان محور هستش اما شما داستان رو رقم میزنی نه این که داستان شما رو رقم بزنه مثل بازی های خطی هر عمل شما عمل متقابلی رو داره نتیجه کار شما شما این رو درک نکردی .;)

ببخیشد شکم شالبی انقدر ها هم بزرگ نبود بلکه اون کتی که میپوشید این جوری نشونش میداد فقط کافیه وقتی شلبی داشت با مامور FBI مبارزه میکرد به نظر شما هیچ مثل آدمی که چاق باشه یا آسم داشته باشه میموند؟ این جوری نشونش دادن که افراد فکر کنن اون ادم خوبی هستش و یه پلیس خوب هستش که بعد از این که از اداره پلیس امد بیرون یه آدم خوب بوده .


کجا آخه اعتماد کرد یک کلمه دیدی هی تکرار میکنی کجا وقتی میگه شما میتونی بخوری میتونی نخوری شما میخوری نشون میده شما چقدر آدم کوته فکری هستی که وقتی دوست شما به شما میگه ادم خطر ناکیه بازم نوشیدنی رو میخوری.

عزیز من میگم شما اصلا بازی رو درست بازی نکردی یا درک نکردی میگی نه وقتی شما درک نکردی که نمیگه این یه فیلم هستش میگه شما میتونی با انتخاب خودت پایان یه فیلم رو تغییر بدی حالا شما برو از اول بازی کن انتخاب هات رو عوض کن ببین پایان بازی بازم همون جوری هستش مثل واقعیت میمونه تا فیلم که شما هر کاری بکنی یه نتیجه ای داره .


ایتن به خدا اگه فهمیده بودی اون توهم ها برای چی بود اون شوکی بودش که بهش دست داده بود بعد گم شدن بچش قبلش میدونست که بچش گم شده فقط وقتی دید بچش نیست و شوکه شده بود بعد چند وقت که حالش سر جاش بیشتر امد دید وسط خیابان هستش برای همین بازی باز فکر میکرد که شاید دو شخصیته باشه ایتن .


یه بچه 2 ساله هم اگه فیلم ببینه یا بازی کنه البته نه بخش شوکی که به پدر وارد میشه بعد از مردن بچه اول و ناپدید شدن بچه دوم قبلش خونده تو روزنامه که قاتل سریالی بچه های تو اون سن رو میدوزده شک نکن بقیش رو درک میکرد .

شما مشکلت درک مسا,ل ریز داستان هستش و درک نکردن کلیات بازی

من تا اون جا که میشود شما رو راهنمای کردم راجب کلیات بازی اگه این صحبت ها شما رو قانع نکرده دیگه مشکل از خود شما هستش چون یه واقعیت این بازی هستش .

از من گفتن بود شما میخوای قبول کن میخوای همون حرف ها رو دوباره بزن .

یک چیز مهمی که در مقایسه با seven بگم انم این هستش که شما که فیلم seven رو دیدی اگه وقتی فیلم شروع شد مورگان فریمن قبول نمیکرد با برد پیت کار کنه به نظرت آخرش اون جوری میشود ؟

یا اگه وقتی رفته بودن توی آشپزخانه خونه شخص چاق به نظر شما اگه مورگان فریمن یخچال رو نمیکشید جلو و اون نوشته رو پشت یخچال نمیدید بازم دساتان همون جوری پیش میرفت یا این که اگه برد پیت قاتل رو نمیکشت به نظر شما بازم پایان همون جوری بود ؟

یا این که اگه وقتی رفته بودن خونه طرف قاتله قاتله میزد برد پیت رو میکوشت آخر داستان شما برد پیتی داشتی که اون جوری بشه یا در ادامه داستان کمک کنه ؟

ترو خدا یک چیزی رو درک نمیکنی دلیل نمیشه نفیش کنی .
 
آخرین ویرایش:

sasanjfr

کاربر سایت
Aug 5, 2009
114
نام
ساسان
خب قسمت قسمت جواب بدم بهتره;)

مشکل شما اینه که هنوز درک نکردی که پایان بازی رو کیج ننوشته بلکه گزاشته شما خودت داستان رو جوری رقم بزنی که پایانش رو ببینی.

مشکل شما اینه که نمی فهمی من چی میگم!من اصلاً درباره پایان بازی حرف زدم؟!اصلاً ایرادی از پایان گرفتم؟!اتفاقاً پایان های بازی خوب بود و تنوع خوبی داشت و تا حد زیادی با انتخاب های چپترهای پایانی در ارتباط بود.اگه پایان بازی نوشته شده یا همون scripted نیست به خاطر این هست که پایان بازی برای هر بازیبازی منحصر بفرد باشه(بر طبق گفته های خود Cage) وگرنه در هیچکدام از پایان های بازی نمیشه به plot hole هایی که اشاره کردم جواب داد چون این plot hole های مذکور درباره نحوه رسیدن به پایان هستند نه خود پایان بازی.پس چیزی که من نگفتم و ساخته ذهن خودت هست رو به من نسبت نده;)

مورد اول در مورد Madison
دوم کجا مدیسن اعتماد کرده :confused: مثل این که شما وقتی داشت با دوستش صحبت میکرد دوستش میگه آدم خطر ناکیه توجه نکردی بعدشم گزاشته شما انتخاب کنی که بهش مشکوک باشی بخوری نوشیدنی رو بله یا نه این دیگه به شما بر میگرده چه ربطی به داستان داره آخه :confused: شما خطا میکنی به همه اعتماد میکنی بازم اشتباه از بازی هستش :confused: من همون اول اعتماد نکردم همین .
چرا شما مطالبی که نوشتم رو نخونده جواب میدی؟من نوشتم چرا Madison به Paco اعتماد کرد(در سکانس Blue Lagoon) اونوقت شما داری درباره قضیه خونه دکتر صحبت می کنی؟!یعنی فکر کردی که من یک ساعت دارم درباره اعتماد کردن Madison به دکتر و خوردن مشروب صحبت می کنم؟!!!اون که اختیاری بود و شما می تونستی اعتماد نکنی،مشروب رو نخوری و بعد آهسته بری از تو اتاق خواب،کارت Paco رو برداری به جای اینکه با خوردن مشروب بیهوش بشی و یه سکانس اضافی گیم پلی بهت تحمیل بشه.Paco یکی دیگه هست!!:laughing:اون یارو صاحب Blue Lagoon که Madison رو وادار به strip*tease می کنه;)!!!!شما مثل اینکه فکر می کردی Paco همون دکتره صاحب آپارتمان Marvel هست!!!پس من بیخودی یه ساعت دارم با شما بحث می کنم؟!

این قسمت از داستان رو بهتره توضیح بدم چون مثل اینکه شما خوب متوجه قضایا نشدی;).

Madison سعی می کنه با فهمیدن اینکه صاحب آپارتمان خیابون Marvel کی هست مدارک بیشتری درباره Origami Killer به دست بیاره.دوست Sam,Madison بهش میگه که صاحب آپارتمان دکتری هست که به دلیل دادن داروهای غیرمجاز،بدون نسخه پزشک به اشخاص،پروانه پزشکیش باطل شد و چند وقتی هم تو زندان بود.با پولی که از این راه بهم زد چند تا آپارتمان ارزون قیمت در محله های پایین شهر خرید و اونها رو اجاره داد که یکی از اون آپارتمان ها،آپارتمان خیابون Marvel هست،همون آپارتمانی که Ethan انگشتش رو اونجا قطع کرد.Madison میره سراغ دکتره و به بهانه گرفتن دارو بدون نسخه وارد خونش میشه اما خیلی سریع بحث آپارتمان رو مطرح میکنه و به دکتر میگه که امیدواره که بتونه آپارتمانی در حول و حوش خیابون Marvel اجاره کنه تا از این طریق بفهمه چه کسی آپارتمان رو از دکتر اجاره کرده.خب در اینجا دکتر به Madison میگه چرا مشروبش رو نخورده.میشه مشروب رو خورد میشه هم نخورد که در کل قضیه هیچ تغییری ایجاد نمی کنه و نهایتاً Madison کارت Paco رو پیدا می کنه.

یکی از اشکالاتی که من می گیرم این جاست.تنها چیزی که از Paco تو خونه دکتر پیدا می کنی یک کارت Blue Lagoon هست که پشتش نوشته Paco.نه توضیحی نه هیچی.بر پایه همین کارت، Madison پی میبره که Paco کسی هست که آپارتمان Marvel Street رو اجاره کرده.در حالیکه Paco می تونست هرکسی باشه:دوست دکتر،مواد جور کنش و یا اصلاً کسی که آپارتمان دیگه ای رو از دکتر اجاره کرده(اگه دقت کرده باشی Sam به Madison گفته بود که دکتر چندین آپارتمان ارزون قیمت داره که اونها رو اجاره داده).حالا چطور Madison مطمئن شده که Paco آپارتمان خیابون Marvel رو اجاره کرده اصلاً به کنار.حداقل تو چپتر بعدی که Madison میره Blue Lagoon،سازنده ها می تونستن در قسمت افکار Madison این مورد رو ذکر کنن که مثلاً Madison به خودش بگه: "ممکنه Paco کسی نباشه که آپارتمان رو اجاره کرده و من اشتباهی اومدم اینجا ولی خب راه دیگه ای هم نیست".اضافه کردن همین قسمت کوچیک می تونست غیرمنطقی بودن این قسمت رو از بین ببره که متأسفانه چنین کاری از طرف سازنده ها انجام نشد.

اما در مورد چپتر Blue Lagoon اون قسمتی به نظر من اشکال هست که Madison تا اسم جان شپرد از زبون Paco درمیاد میپذیره.شما خودت رو بزار جای Madison.واقعا در جا قبول می کردی که فرد رذلی مثل Paco حقیقت رو گفته؟!;).حداقل Madison میتونست یه مدرک از Paco بخواد(با بیشتر شکنجه کردنش) و اتفاقاً مدرک هم در اون اتاق موجود بود.همون دفترچه ای که شلبی بعد از کشتن Paco ورمیداره و دفتر حساب کتاب Paco هست.اینجوری اطمینان کامل حاصل میشد که Paco داره راست میگه.خب احتمالاً اصلاً Cage و بقیه داستان نویس ها به این موضوع فکر هم نکردن و به نظرشون خیلی منطقیه که ما در جا تمامی حدسیات Madison رو قبول کنیم;)
خب حالا بعد از این مقدمه میرسم به جواب دادن به این قسمت از حرفات:
شما خطا میکنی به همه اعتماد میکنی بازم اشتباه از بازی هستش :confused: من همون اول اعتماد نکردم همین .

دوست عزیز.بهتر بود اول دو تا پست قبلی من رو به دقت می خوندی و می فهمیدی که من دارم درباره اعتماد کردن سریع Madison به Paco صحبت می کنم نه خوردن مشروب دکتر;).تو اون سکانسی که من بهش اشاره کردم اصلاً حق انتخاب وجود نداره و Madison سریعاً به Paco اعتماد میکنه.فکر کنم توضیحاتم در این مورد کافی باشه.امیدوارم ابهاماتت در مورد داستان رفع شده باشه.

مورد بعدی:
کجای داستان بایوشاک منطقی بود؟ قدرت داشتنش یا زیر دریا بودنش یا ... ؟ یا افتادن هواپیما و دقیقا افتادن جلو یه در وسط دیا ؟
زیر دریا بودن یا قدرت های قهرمان بازی مربوط میشه به ژانر بازی که Science Fiction هست.نکنه شما فکر می کنی یک اثر علمی تخیلی نمیتونه منطقی باشه؟یا نه؛منطق در این هست که شخصیت های یک اثر،آدم های معمولی باشن نه آدم هایی با قدرت های عجیب و غریب.پس اینطوری باید بگیم MGS هم غیرمنطقیه چون توش متال گیرهایی مثل Rex و Ray وجود داره!منطقی بودن ربطی به این چیزها نداره بلکه مربوط میشه به تناسب کامل اجزای داستان و داستان سرایی صحیح که هردوش در بایوشاک به چشم می خورد با دقت بیشتری از Heavy Rain.هرچند که من در پست اول هم گفتم که به عنوان یکی از معدود تلاش ها برای خلق Interactive drama و خلق داستانی معمایی در صنعت بازی قابل قبول هست و میشه این مشکلات رو بخشید اما نمیشه گفت وجود نداره.

مورد سوم:
کیج گفته داستان محور هستش اما شما داستان رو رقم میزنی نه این که داستان شما رو رقم بزنه مثل بازی های خطی هر عمل شما عمل متقابلی رو داره نتیجه کار شما شما این رو درک نکردی .;)
دادن توضیحات ناکافی و plot hole هیچ ربطی به رقم زدن شخصیت نداره.وجود موارد غیر منطقی برای اینکه داستان توسط بازیباز رقم زده بشه نه تنها لازم نیست بلکه نباید هم وجود داشته باشه.

مورد چهارم:
ببخیشد شکم شالبی انقدر ها هم بزرگ نبود بلکه اون کتی که میپوشید این جوری نشونش میداد فقط کافیه وقتی شلبی داشت با مامور FBI مبارزه میکرد به نظر شما هیچ مثل آدمی که چاق باشه یا آسم داشته باشه میموند؟ این جوری نشونش دادن که افراد فکر کنن اون ادم خوبی هستش و یه پلیس خوب هستش که بعد از این که از اداره پلیس امد بیرون یه آدم خوب بوده .
این دیگه از اون حرفاست!کت شلبی کاملاً روی شکمش اومده بود!خوب شد به مبارزه Jayden و Shelby هم اشاره کردی!این یکی دیگه از طرفندهای بازیسازها بود که لو ندن که Origami Killer شلبی هست.اگه دقت کنی می بینی هیکل کسی تو اتاق Paco با Jayden درگیر شد هیچ تناسبی با شلبی نداشته اما هیکل واقعی شلبی وقتی روی صندلی خونش نشسته کاملاً مشخص هست.

وقتی شلبی داشت با مامور FBI مبارزه میکرد به نظر شما هیچ مثل آدمی که چاق باشه یا آسم داشته باشه میموند؟ این جوری نشونش دادن که افراد فکر کنن اون ادم خوبی هستش و یه پلیس خوب هستش که بعد از این که از اداره پلیس امد بیرون یه آدم خوب بوده .

این قسمت حرف شما واقعاً جالبه!!!پس شلبی آسم نداشت و چاق هم نبود بلکه وانمود می کرد این طور هست!برای کی وانمود می کرد؟شلبی حتی تو خونش هم وقتی صبح از خواب بیدار شد اسپری استنشاق کرد تا راه هواییش رو باز کنه یا تو اون صحنه که از خونه Lauren اومد بیرون دچار حمله آسمی شد.خب یک سوال مهم پیش میاد:

شلبی تو اون صحنه به کی می خواست وانمود کنه که آسم داره.تو اون صحنه که شلبی بود و بازیباز و خبری هم از پلیس نبود!پس یعنی شلبی می خواست به بازیبازها کلک بزنه؟!!!!!!:biggrin1:
چه جالب که شلبی حواسش بود یه عده گیمر دارن شخصیتش رو تو بازی کنترل میکنن و میخواست اونها را فریب بده تا فکر نکنن قاتله!!!!:laughing::cheesygri

در مورد اینکه چرا شلبی در صحنه درگیری با Jayden دچار حمله آسمی نشد علت این نیست که همه اینها الکی بوده و شلبی آسم نداشته(واقعاً این فکر شما نشون دهنده این هست که چقدر خوب بازی رو فهمیدین!!;)) بلکه لزوماً هر کسی که دچار یک حمله آسمی بشه جز موارد شدید آسم نیست که علایم مداوم داشته باشه.اصلاً کسانیکه علایم مداوم آسم در شبانه روز دارن باید کورتیکواستروئید های خوراکی مصرف کنن نه کورتیکواستروئید های استنشاقی;).پس این مشکلی نداره که شلبی حتی 10 روز بعد از یک حمله آسمی دچار حمله مجدد نشه

مورد پنجم:
کجا آخه اعتماد کرد یک کلمه دیدی هی تکرار میکنی کجا وقتی میگه شما میتونی بخوری میتونی نخوری شما میخوری نشون میده شما چقدر آدم کوته فکری هستی که وقتی دوست شما به شما میگه ادم خطر ناکیه بازم نوشیدنی رو میخوری.
خب اینکه تکرار قضیه Madison هست که در بالا کامل توضیح دادم;)
خب اگه تا حالا فکر می کردم مطلب من رو درباره Madison و Paco اشتباه گرفتی حالا دیگه مطمئنم که اصلاً قضیه رو نفهمیدی.این نحو حرف زدن شما رو میزارم به حساب اینکه احتمالاً متوجه روند داستانی بازی در دو چپتر The Doc و Se*xy girl نشدی که امیدوارم با توضیحاتم این قسمت از داستان بازی براتون روشن شده باشه;).امیدوارم دفعه بعدی که خواستی به کسی کوته فکر نسبت بدی اول درست بفهمی چی میگه جناب باادب

مورد ششم:
عزیز من میگم شما اصلا بازی رو درست بازی نکردی یا درک نکردی میگی نه وقتی شما درک نکردی که نمیگه این یه فیلم هستش میگه شما میتونی با انتخاب خودت پایان یه فیلم رو تغییر بدی حالا شما برو از اول بازی کن انتخاب هات رو عوض کن ببین پایان بازی بازم همون جوری هستش مثل واقعیت میمونه تا فیلم که شما هر کاری بکنی یه نتیجه ای داره .
تو جواب دادن این دیگه موندم:)!بهتره یه توضیحی به شما بدم.

برای گرفتن تروفی پلاتینیوم باید تروفی all endings رو بگیری که گرفتن این تروفی مستلزم تغییر دادن چندین انتخاب چپترهای انتهایی بازی برای دیدن تمامی epilogue های بازی هست.وقتی من بازی رو پلاتینیوم کردم یعنی تروفی all endings رو گرفتم یعنی تمامی حالت های پایان های شخصیت های بازی رو دیدم یعنی تمامی انتخاب های لازم برای داشتن پایان منحصر به فرد هر یک از چهار کارکتر بازی رو انجام دادم.باور نمی کنی پلاتینیوم گرفتم؟این هم عکسی که بعد از پلاتینیم کردن بازی از تلویزیون گرفتم:

cd96256a02da4c718430.JPG


اگه فکر می کنی عکس جعلیه خب می تونی اینجوری فکر کنی!این رو نمی تونم کاریش بکنم

مورد هفتم:
ایتن به خدا اگه فهمیده بودی اون توهم ها برای چی بود اون شوکی بودش که بهش دست داده بود بعد گم شدن بچش قبلش میدونست که بچش گم شده فقط وقتی دید بچش نیست و شوکه شده بود بعد چند وقت که حالش سر جاش بیشتر امد دید وسط خیابان هستش برای همین بازی باز فکر میکرد که شاید دو شخصیته باشه ایتن .

یه بچه 2 ساله هم اگه فیلم ببینه یا بازی کنه البته نه بخش شوکی که به پدر وارد میشه بعد از مردن بچه اول و ناپدید شدن بچه دوم قبلش خونده تو روزنامه که قاتل سریالی بچه های تو اون سن رو میدوزده شک نکن بقیش رو درک میکرد .
باز هم نگرفتن مطلب;).اولاً این اشکالی هست که هم منتقد گیم اسپات،هم منتقد gametrailers و هم منتقد gamecritics به Heavy Rain وارد کردن که باید به این سه سایت پیشنهاد داد که منتقدای بی عقلشون رو بزارن کنار و شما رو استخدام کنن;)

ثانیاً من هممیگم این یکی از اشکالات بازی هست.وجود چنین مشکل روانی در فردی که چنین حادثه تلخی براش اتفاق افتاده و ضربات شدید جسمی و روحی دریافت کرده قابل پیش بینی هست و کسی هم منکر این نیست.مشکل این هست که چطور یک مرتبه حملات Ethan قطع میشه در حالیکه با این اتفاق بد دیگه ای که براش رخ داده قاعدتاً باید بدتر بشه.

مشکل Ethan روان گسیختگی(Schizophrenia) هست.ما در بازی دیدیم که دو بار حمله اسکیزوفرنی به Ethan دست داده و بعد در ادامه بازی می بینیم که زن سابق Ethan به Blake و Jayden میگه که چند وقت پیش،ساعت 3 صبح Ethan اومده بود پیشش و بهش گفت که یه سری کابوس هایی میبینی درباره دیدن جنازه هایی که تو آب غرق شدن و روز بعدش اعلام شد که پلیس قربانی دیگری از Origami Killer رو پیدا کرده.همه اینها یعنی چی؟یعنی اینکه Ethan قبلاً هم حملات اسکیزوفرنی داشته.بیمارانی که در طول یکسال دو یا تعداد بیشتری حمله اسکیزوفرنی داشته باشن بسیار مستعد به تکرار این حملات هستن و باید در بیمارستان بستری بشن و زیر نظر باشن.این افراد با ایجاد یک مشکل کوچک عاطفی هم دوباره دچار حمله های حادتر میشن به نحوی که ممکنه خودکشی کنن یا کار دست کسی بدن.حالا Ethan Mars با اینکه پسر دومش توسط Origami Killer ربوده شده حتی یک بار دیگه هم دچار حمله نمیشه.

این مشکلی هست که سه منتقد بهش اشاره کردن و من هم دلیل خودم را برای ایراد گرفتن از این قسمت گفتم(همین مطلب بالا) حالا میخوام بدونم چه توجیهی برای این داری;)

شما مشکلت درک مسا,ل ریز داستان هستش و درک نکردن کلیات بازی
اینو نفهمیدم.منظورت اینه که من هم مسائل ریز رو درک نمی کنم و هم کلیات رو یا نه؛مسائل ریز رو درک می کنم ولی کلیات رو درک نمی کنم؟:confused:
شما خودت یه بار دیگه به مطالبی که در مورد Paco و شکم و آسم شلبی(:laughing:) گفتی بنداز بعد بیا در مورد درک من از داستان بازی توضیح بده;)

من تا اون جا که میشود شما رو راهنمای کردم راجب کلیات بازی اگه این صحبت ها شما رو قانع نکرده دیگه مشکل از خود شما هستش چون یه واقعیت این بازی هستش .

از من گفتن بود شما میخوای قبول کن میخوای همون حرف ها رو دوباره بزن .

یک چیز مهمی که در مقایسه با seven بگم انم این هستش که شما که فیلم seven رو دیدی اگه وقتی فیلم شروع شد مورگان فریمن قبول نمیکرد با برد پیت کار کنه به نظرت آخرش اون جوری میشود ؟

یا اگه وقتی رفته بودن توی آشپزخانه خونه شخص چاق به نظر شما اگه مورگان فریمن یخچال رو نمیکشید جلو و اون نوشته رو پشت یخچال نمیدید بازم دساتان همون جوری پیش میرفت یا این که اگه برد پیت قاتل رو نمیکشت به نظر شما بازم پایان همون جوری بود ؟

یا این که اگه وقتی رفته بودن خونه طرف قاتله قاتله میزد برد پیت رو میکوشت آخر داستان شما برد پیتی داشتی که اون جوری بشه یا در ادامه داستان کمک کنه ؟

ترو خدا یک چیزی رو درک نمیکنی دلیل نمیشه نفیش کنی
اول از راهنمایی های فوق العاده سودمندت تشکر می کنم;)

لازم نیست داستان فیلم seven رو بازگو کنی چون هم اینجا تاپیک بازی Heavy Rain هست و هم اینکه من اصلاً این دو تا رو با هم مقایسه نکردم شما خودت اسم فیلم رو بردی.اینجاست که باید گفت:

خود گویی و خود خندی
عجب مرد هنرمندی;)

همین فیلم seven هم همون طور که منتقدینی ازش تعریف کردن منتقدنی هم بودن که به روند غیر منطقی برخی قسمت هاش ایراد گرفتن.حالا این مشکل از شماست که seven رو در رأس قرار میدی و بقیه آثار رو با اون مقایسه می کنی چون به نظر خود من فیلمی مثل مظنونین همیشگی روند بسیار منطقی تری از seven داره و plot hole هاش بسیار کمتره

در پایان بدم نمیاد یه سوالی از شما درباره این جمله ات چند تا پست بالاتر بپرسم:
من موقعی که با (ای خدا همیشه اسم این مامور FBI رو یادم میره جیدن بود فامیلش فکر کنم )اولین بار داشت اطلاعات رو تجزیه میکرد گفت قاتل ماشین قدیمی دهه 80 داره گفتم به احتمال زیاد اسکات هستش اما گفتم مگه ممکنه که این جزو شخصیت های بازی هستش بعدشم گفتم نه وقتی ایتن رو نشون داد که یادش نمیومد قبلا چه کار کرده گفتم شاید دو شخصیته هستش و قاتل اون هستش یه شخصیت قتل رو انجام میده یه شخصیت خوب که بعد از تصادفی که داشت شخصیت دوم فعال شده بوده :biggrin1: در اخر هم که همون نظریه اولم درست بود:cool:
شما از کجای اینکه Jayden گفت قاتل،Chevrolet Malibu 1983 داره شک کردین که قاتل اسکات شلبی هست؟
 

Sea Of Dreams

کاربر سایت
Jul 1, 2008
383
نام
Arman
دوستان یک مورد عجیب اگر یادتان باشه مدیسون آدرس Paco را از خانه دکتر فهمید و جیدن هم بوسیله مد جک . حالا اگر مدیسون تو خانه ی دکتر بمیره با توجه به اونکه مردن Paco توسط اورگامی کیلر بخاطر گفتن یک چیزایی به مدیسون بود و بعدشم اگر یادتون باشه نورمن به کلوب و با جسد Paco مواجه میشد میومد حالا اگر مدیسون در خانه دکتر بمیره دیگر به Paco نمیرسه و قاعدتا اون هم نباید بمیره حالا جیدن میاد به کلوب و میره پیش Paco تا حالا با این مورد بر خورده؟؟؟
 
آخرین ویرایش:

idahadi21

کاربر سایت
Sep 8, 2008
1,930
نام
هادی
دوستان یک مورد عجیب اگر یادتان باشه مدیسون آدرس Paco را از خانه دکتر فهمید و جیدن هم بوسیله مد جک . حالا اگر مدیسون تو خانه ی دکتر بمیره با توجه به اونکه مردن Paco توسط اورگامی کیلر بخاطر گفتن یک چیزایی به مدیسون بود و بعدشم اگر یادتون باشه نورمن به کلوب و با جسد Paco مواجه میشد میومد حالا اگر مدیسون در خانه دکتر بمیره دیگر به Paco نمیرسه و قاعدتا اون هم نباید بمیره حالا جیدن میاد به کلوب و میره پیش Paco تا حالا با این مورد بر خورده؟؟؟

شما این کارو کردی؟؟
 

Akiba

king of the majestic oceans of the world
کاربر فعال
Jan 18, 2009
22,252
نام
امیر حسین
نه مردن PACO ربطی به چیزایی که به مدیسون گفت نداره! مطمئنا قاتل می خواسته بکشتش! چون سریع خبردار نمیشد که تا مدیسون رفت بیرون بپره داخل و PACO رو بکشه! و چون بین بیرون رفتن مدیسون از اتاق و اومدن جیدن کلا2 دقیقه هم نبود و paco تو اون 2 دقیقه مرد پس مطمئنا برنامه ی قتلش از قبل کشیده شده بود!
 

Sea Of Dreams

کاربر سایت
Jul 1, 2008
383
نام
Arman
نه مردن PACO ربطی به چیزایی که به مدیسون گفت نداره! مطمئنا قاتل می خواسته بکشتش! چون سریع خبردار نمیشد که تا مدیسون رفت بیرون بپره داخل و PACO رو بکشه! و چون بین بیرون رفتن مدیسون از اتاق و اومدن جیدن کلا2 دقیقه هم نبود و paco تو اون 2 دقیقه مرد پس مطمئنا برنامه ی قتلش از قبل کشیده شده بود!

نه امیر حسین اگر ببینی خود paco هم در مورد همون حرف هایی که مدیسون از دهنش کشید بیرون حرف میزنه و بهش میگه اون منو شکنجه داد از این حرف ها
 
  • Like
Reactions: Quantic Dream

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر