PlayStation Astro Bot

  • Thread starter Thread starter FUTURE
  • تاریخ آغاز تاریخ آغاز
سازنده
Team Asobi
ناشر
Sony
پلتفرم‌ها
  1. PlayStation 5

2024-05-31_021909.jpg

Developer: Team Asobi
Relese Date: September 6, 2024
Platform: PS5

- سفر به 6 کهکشان با 80 مرحله مختلف
- 15 قابلیت جدید برای استرو
- بیش از 70 دشمن جدید و باس
- پشتیبانی کامل از دوال سنس و قابلیت‌های پیشرفته
- حضور شخصیت‌های بیشتر از دنیای پلی‌استیشن با نقشی پررنگ‌تر در بازی

 
آخرین ویرایش:
شما تو ایران خریدی؟
از آلمان خریدم.


بازی در یک کلام عالیه. سونی بلاخره به اون فرمول جادویی ساخت بازی تو این سبک دست پیدا کرد.
آسترو به طرز فوق العاده ای جادویی هست مخصوصاً با ترکیب دوال سنس عجیب مینوازه.
استفاده درست و به جای سازندگان کاری کرده که همش میگم پس بقیه چرا هیچ استفاده ای از این پتانسیل بالا نکردن؟
وقتی با نسخه قبلی مقایسه میکنم از هر نظر بازی دگرگون شده
 
خواستم یه کم درد دل کنم :دی که البته بی ارتباط با این بازی هم نیست :دی
بعد از تموم‌ شدن ارشدم ازدواج کردم. بلافاصله ۲۲ ماه رفتم سربازی. بعد افتادم توی پروسه ی مهاجرت چون‌ همسرم میخواست مهاجرت کنه. منی که از نظر تحصیلی و درسی عالی بودم و قصدم از مهاجرت این بود‌ که برم بورسیه بگیرم و درس بخونم, بنا به درخواست همسرم مجبور شدم من توی کانادا به عنوان جوشکار کار‌کنم و اون‌ بره درس بخونه. تمام خرج هاشو دادم و نذاستم حسرت هیچیو داشته باشه. از ۲۰ هزار تا پول دانشگاش بگیر و برو بالاتر. از اول تاکید کرد که ما باید بریم ونکوور چون خواهرم اونجاس. این در حالی بود‌ که خواهر خودم امریکا و برادرم تورنتو بود. ولی به خاطر همسرم مجبور شدم برم ونکوور تا اون راضی باشه :دی
منی که یه گیمر و درون‌گرا بودم, دو سال اول زندگیم‌ با اختلاف و دعوا گذشت :دی
تا اینکه یه مدت بود بو بردم که رفتار زنم بیش از حد مشکوکه. پیام پسری رو توی واتس اپش دیدم چند ماه پیش. پیگیر شدم. ولی اون خیلی واکنش بدی نشون‌ میداد و منو محکوم به شکاک بودن کرد.
تا اینکه امروز صبح بعد از گذروندن ۳ هفته دور از هم زندگی کردن, بهم گفت دیگه حسی ندارم و طلاق میخوام :دی بعد از یه راهی فهمیدم که این ۳ هفته رو با پسره در ارتباط بوده گویا و رسما خیانت کرده :دی
اما Astro Bot :دی اما این بازی باعث شد که برگردم به کودکیم. برگردم به همه ی اون دورانی که دنیا اینقد کثیف نبود :دی برگردم به اون دنیایی که همه چیز رنگی بود و ادما سیاه نبودن :دی یا اگرم سیاه بودن, ما سیاهیو درک نمیکردیم :دی
با اینکه کوهی از تنهایی و شوک و غصه روی دوشمه, ولی با این حال با چشمای پر از اشک نشستم پای این بازی و گاه و بی گاه از با نمکی بازی لبخندی میزنم :دی
ممنونم سونی بابت این بازی که تنها یار و یاور من توی این روزا بود :دی
قدر زندگیتونو بدونین دوستان. از روزها و لحظاتتون لذت ببرین. خودتون و خوشحالیتونو پای هیچ چیز و هیچ کس تلف نکنین که دنیا کثیف تر از اون چیزیه که فکرشم بکنین :دی
توی دنیای امن ویدیو گیمتون بمونین و اکر ازدواج میکنین, بین همه چیز تعادل برقرار کنین.
خوشحالم که چنین بازی ای ساخته شده و منو با خودش برد توی تونل زمان و غرق کرد در دنیای خودش :دی

ببخشید بابت اف تاپیک. جای دیگه ای نداشتم حرف‌بزنم :دی
 
خواستم یه کم درد دل کنم :دی که البته بی ارتباط با این بازی هم نیست :دی
بعد از تموم‌ شدن ارشدم ازدواج کردم. بلافاصله ۲۲ ماه رفتم سربازی. بعد افتادم توی پروسه ی مهاجرت چون‌ همسرم میخواست مهاجرت کنه. منی که از نظر تحصیلی و درسی عالی بودم و قصدم از مهاجرت این بود‌ که برم بورسیه بگیرم و درس بخونم, بنا به درخواست همسرم مجبور شدم من توی کانادا به عنوان جوشکار کار‌کنم و اون‌ بره درس بخونه. تمام خرج هاشو دادم و نذاستم حسرت هیچیو داشته باشه. از ۲۰ هزار تا پول دانشگاش بگیر و برو بالاتر. از اول تاکید کرد که ما باید بریم ونکوور چون خواهرم اونجاس. این در حالی بود‌ که خواهر خودم امریکا و برادرم تورنتو بود. ولی به خاطر همسرم مجبور شدم برم ونکوور تا اون راضی باشه :دی
منی که یه گیمر و درون‌گرا بودم, دو سال اول زندگیم‌ با اختلاف و دعوا گذشت :دی
تا اینکه یه مدت بود بو بردم که رفتار زنم بیش از حد مشکوکه. پیام پسری رو توی واتس اپش دیدم چند ماه پیش. پیگیر شدم. ولی اون خیلی واکنش بدی نشون‌ میداد و منو محکوم به شکاک بودن کرد.
تا اینکه امروز صبح بعد از گذروندن ۳ هفته دور از هم زندگی کردن, بهم گفت دیگه حسی ندارم و طلاق میخوام :دی بعد از یه راهی فهمیدم که این ۳ هفته رو با پسره در ارتباط بوده گویا و رسما خیانت کرده :دی
اما Astro Bot :دی اما این بازی باعث شد که برگردم به کودکیم. برگردم به همه ی اون دورانی که دنیا اینقد کثیف نبود :دی برگردم به اون دنیایی که همه چیز رنگی بود و ادما سیاه نبودن :دی یا اگرم سیاه بودن, ما سیاهیو درک نمیکردیم :دی
با اینکه کوهی از تنهایی و شوک و غصه روی دوشمه, ولی با این حال با چشمای پر از اشک نشستم پای این بازی و گاه و بی گاه از با نمکی بازی لبخندی میزنم :دی
ممنونم سونی بابت این بازی که تنها یار و یاور من توی این روزا بود :دی
قدر زندگیتونو بدونین دوستان. از روزها و لحظاتتون لذت ببرین. خودتون و خوشحالیتونو پای هیچ چیز و هیچ کس تلف نکنین که دنیا کثیف تر از اون چیزیه که فکرشم بکنین :دی
توی دنیای امن ویدیو گیمتون بمونین و اکر ازدواج میکنین, بین همه چیز تعادل برقرار کنین.
خوشحالم که چنین بازی ای ساخته شده و منو با خودش برد توی تونل زمان و غرق کرد در دنیای خودش :دی

ببخشید بابت اف تاپیک. جای دیگه ای نداشتم حرف‌بزنم :دی
من شما چون از بچه های قدیمی انجمن هستید، دیدم این روزا فقط گه گداری هستید.
واقعا از صمیم قلب براتون ناراحت شدم.
منم مثل شما بخاطر ضربه ایی که از دیگران خوردم کوه باری از غم و ناراحتی رو حمل میکنم.
ناراحتی که امیدوارم حداقل یک معجزه باعث بشه وضع زندگیم متحول بشه.

اما خیلی خوشحالم حداقل شما با گذر این همه سختی اینجا پست گذاشتید‌.
حداقل نیمه پر لیوان اینجاست، از حالا ببعد میتونید برای خودتون زندگی کنید.

در هر صورت همیشه موفق و پیروز باشید و این روزا هم بالاخره رد میشند.

حداقل Astro Bot خوبه!:دی
 
خواستم یه کم درد دل کنم :دی که البته بی ارتباط با این بازی هم نیست :دی
بعد از تموم‌ شدن ارشدم ازدواج کردم. بلافاصله ۲۲ ماه رفتم سربازی. بعد افتادم توی پروسه ی مهاجرت چون‌ همسرم میخواست مهاجرت کنه. منی که از نظر تحصیلی و درسی عالی بودم و قصدم از مهاجرت این بود‌ که برم بورسیه بگیرم و درس بخونم, بنا به درخواست همسرم مجبور شدم من توی کانادا به عنوان جوشکار کار‌کنم و اون‌ بره درس بخونه. تمام خرج هاشو دادم و نذاستم حسرت هیچیو داشته باشه. از ۲۰ هزار تا پول دانشگاش بگیر و برو بالاتر. از اول تاکید کرد که ما باید بریم ونکوور چون خواهرم اونجاس. این در حالی بود‌ که خواهر خودم امریکا و برادرم تورنتو بود. ولی به خاطر همسرم مجبور شدم برم ونکوور تا اون راضی باشه :دی
منی که یه گیمر و درون‌گرا بودم, دو سال اول زندگیم‌ با اختلاف و دعوا گذشت :دی
تا اینکه یه مدت بود بو بردم که رفتار زنم بیش از حد مشکوکه. پیام پسری رو توی واتس اپش دیدم چند ماه پیش. پیگیر شدم. ولی اون خیلی واکنش بدی نشون‌ میداد و منو محکوم به شکاک بودن کرد.
تا اینکه امروز صبح بعد از گذروندن ۳ هفته دور از هم زندگی کردن, بهم گفت دیگه حسی ندارم و طلاق میخوام :دی بعد از یه راهی فهمیدم که این ۳ هفته رو با پسره در ارتباط بوده گویا و رسما خیانت کرده :دی
اما Astro Bot :دی اما این بازی باعث شد که برگردم به کودکیم. برگردم به همه ی اون دورانی که دنیا اینقد کثیف نبود :دی برگردم به اون دنیایی که همه چیز رنگی بود و ادما سیاه نبودن :دی یا اگرم سیاه بودن, ما سیاهیو درک نمیکردیم :دی
با اینکه کوهی از تنهایی و شوک و غصه روی دوشمه, ولی با این حال با چشمای پر از اشک نشستم پای این بازی و گاه و بی گاه از با نمکی بازی لبخندی میزنم :دی
ممنونم سونی بابت این بازی که تنها یار و یاور من توی این روزا بود :دی
قدر زندگیتونو بدونین دوستان. از روزها و لحظاتتون لذت ببرین. خودتون و خوشحالیتونو پای هیچ چیز و هیچ کس تلف نکنین که دنیا کثیف تر از اون چیزیه که فکرشم بکنین :دی
توی دنیای امن ویدیو گیمتون بمونین و اکر ازدواج میکنین, بین همه چیز تعادل برقرار کنین.
خوشحالم که چنین بازی ای ساخته شده و منو با خودش برد توی تونل زمان و غرق کرد در دنیای خودش :دی

ببخشید بابت اف تاپیک. جای دیگه ای نداشتم حرف‌بزنم :دی
داداش بیا تیپ سنتر یکم حرف بزن خالی بشی.



واسه اینکه آف تاپیک نشه : به شکل عجیبی رنگ بندی مراحل بازی دلنشینه
 
من شما چون از بچه های قدیمی انجمن هستید، دیدم این روزا فقط گه گداری هستید.
واقعا از صمیم قلب براتون ناراحت شدم.
منم مثل شما بخاطر ضربه ایی که از دیگران خوردم کوه باری از غم و ناراحتی رو حمل میکنم.
ناراحتی که امیدوارم حداقل یک معجزه باعث بشه وضع زندگیم متحول بشه.

اما خیلی خوشحالم حداقل شما با گذر این همه سختی اینجا پست گذاشتید‌.
حداقل نیمه پر لیوان اینجاست، از حالا ببعد میتونید برای خودتون زندگی کنید.

در هر صورت همیشه موفق و پیروز باشید و این روزا هم بالاخره رد میشند.

حداقل Astro Bot خوبه!:دی
قربونت داداش . مطمعنم شما هم از این مراحل عبور میکنی. ویژگی ادم اینه که وقتی یه چیزی براش اتفاق نیفتاده, همش ترس و واهمه داره. اما وقتی اون چیز براش اتفاق میفته, خدا به دل ادم صبر میده و ادم خودشو به سرعت احیا میکنه :دی
الانم یه بار دیگه میخوام اون‌مرحله ای که پر از cream و شکلات و دونات بود رو‌ برم یه کم روحم باز بشه :دی
ممنون بابت پیامت داداش 😍
 
دیروز باس دوم رو زدم و یک مرحله هم بعدش رفتم...

الله از اون مرحله!!! پرفکت!!! پرفکت!!!!! :x عجب چیزی ساخته بودن:x
و چقدر ایده های متفاوت و جذاب دارن تو بازی! دهانشان سرویس! :دی

در مورد موسیقی، به نظرم بازی یک موردی داره که شاید باعث بشه موسیقی هاش به یاد نمونه اونقدر...:-"
ارزش تکرار مراحلش بالا نیست:دی
یعنی تو 97% مواقع مرحله تو یک دور و یا یک دور و نیم(خودتون میدونید چرا 1.5 :-" ) 100% میشه
اون چالش یا مخفی بودن موارد مختلف به نظر نمیاد داشته باشه:-" که مجبور بشی یک مرحله رو چندین بار بری و به چالش کشیده بشی و تو ذهنت بمونه در عین حال موسیقی ها:-"
نه اینکه بد باشنا...اتفاقا موقعی که داری بلزی میکنی خیلی حس گوگولی و باحالی بهت میدن! :x صرفا مقدار شنیدنشون کمه:-"

با این حال... اون مرحله درخت...آهنگش :x :x :x

---
دیروز یه مشت مرحله چالشی باز شد، لعنتیا خوب اذیت میکردن و واکنش سریع و دقیق میخواستن :))
 
در مورد موسیقی، به نظرم بازی یک موردی داره که شاید باعث بشه موسیقی هاش به یاد نمونه اونقدر...:-"
ارزش تکرار مراحلش بالا نیست:دی
یعنی تو 97% مواقع مرحله تو یک دور و یا یک دور و نیم(خودتون میدونید چرا 1.5 :-" ) 100% میشه
اون چالش یا مخفی بودن موارد مختلف به نظر نمیاد داشته باشه:-" که مجبور بشی یک مرحله رو چندین بار بری و به چالش کشیده بشی و تو ذهنت بمونه در عین حال موسیقی ها:-"
نه اینکه بد باشنا...اتفاقا موقعی که داری بلزی میکنی خیلی حس گوگولی و باحالی بهت میدن! :x صرفا مقدار شنیدنشون کمه:-"

با این حال... اون مرحله درخت...آهنگش :x :x :x
از موسیقی مراحل مختلف صد در صد دوباره استفاده میکنن واسه مراحل چلنج و اسپید ران که قراره تو آپدیت‌های آینده واسه بازی عرضه بشه. اونجا انقدر میشنویم اوردوز میکنیم :D
 
از موسیقی مراحل مختلف صد در صد دوباره استفاده میکنن واسه مراحل چلنج و اسپید ران که قراره تو آپدیت‌های آینده واسه بازی عرضه بشه. اونجا انقدر میشنویم اوردوز میکنیم :D
اگر اسپیدران جزو پلات بود انگیزه بیشتری میداد:-"

تاریخ دادن کی میاد؟ :دی
 
  • Like
Reactions: Radiance and SMM9

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or