درووووود
من تازه عضو شدم...
....................................
از اسسینس کرید خیلی کم میدونم!
فقط ورژن 3رو هم بازی کردم...البته 2 رو هم روی سیستم دارم! اما...
=========================================
ما هم 39% بازی رو رفته بودیم(Brotherhood) که دیدم یه هو تموم شد و....تعجب کردیم!
گفتیم بیایم یه سرچی بزنیم تو اینترنت!!!!
اینجا رو دیدیم!
گـــــیج بــــودم.....ولی وقتی این تاپیک ها و صحبت ها رو دیدم، هنگ کردم! ینی این بازی این قدر فکر پشتش بوده ؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!
از بس متن ها طولانی بودن،ترسیدم بخونمشون!
ولی میخوام بفهمم موضوع این بازی چی بوده، و چی هست! چون بنظر میاد یه سری واقعیت ها توش هست...درست فهمیدم؟!
به هر حال الان خیلی خیلی گیج شدم....
شاید حرفای من جاش اینجا نبود....ولی نتونستم تو دلم نگه دارم بخدا بچه ها...
بچه ها
میگم میگم شما ها باید ماموران ارشد CIA بشین. اینجوری که شما مسائل این بازی را توضیح میدهید و برسی میکنید باهوش ترین افراد دنیا هم نمیتونن این کار را بکنن.
از یه عکس معمولی یه صفحه مطلب در میارین.:-o
بابا دست مریزاد...
دژ مصیاف در کوهستان های سوریه واقع است.مصیاف در جنگ سوم صلیبی مهمترین پایگاه برای اساسین ها به شمار می آمد.مصیاف محلی بود که اساسین ها آموزش های مخصوص نظامی و دفاعی را برای تبدیل شدن به یک اساسین از کودکی تا پایان عمر، تجربه میکردند.
تاریخچه
سومین جنگ صلیبی مصیاف در سوریه نقش پایگاه مرکزی اساسین ها را ایفا میکرد.در سال 1176 مصیاف توسط نیروهای صلاح الدین محاصره شد.در شب دوم محاصره،عمر ابن لا احد(پدر اساسین افسانه ای الطائر)ماموریت پیدا کرد که به چادر صلاح الدین نفوذ کند تا یک پر(در واقعیت خنجری شکسته)را در زیر بالش(یا بالشت!) وی بگذارد، که بیانگر پیغام هشدار المعلم به صلاح الدین بود.در راه بازگشت به مصیاف اساسین ها مجبور شدند که یک اشراف زاده ی عرب را به قتل برسانند.صبح روز بعد صلاح الدین مصیاف را ترک میکند،اما نیروهای وی به محاصره ی مصیاف ادامه میدهند.صلاح الدین برای ترک نیروهایش شرط میگذارد.و آن شرط خواستن سر بریده ی کسی بود که آن اشراف زاده ی عرب را به قتل رساند.در ابتدا اساسین ها با این شرط مخالفت، و آن را رد میکنند،اما بعد به طور ناگهانی میپذیرند.این بخش از Secret Crusade میباشد.اگر هنوز کتاب را نخوانده اید ونمیخواهید درباره ی داستان چیزی بدانید،نوشته ی زیر را باز نکنید!
عمر حاضر میشود خود را قربانی اهالی مصیاف کند،و داوطلبانه خد را در اختیار نیروهای صلاح الدین میدهد و حکم قصاص بر عمر اجرا میشود.در این زمان الطائر 11 سال بیشتر نداشت و پدرش را از دست داد.المعلم به خاطر گذشتی که عمر در حق همه ی اساسین ها میکند،تصمیم میگیرد خود شخصا الطائر را بزرگ کند و زیر نظر قرار دهد.
در ادامه جنگ های سوم صلیبی ،المعلم ماموریت پیدا کردن جام مقدس را به الطائر واگذار میکند.به گفته المعلم آن شی که "گنجینه ی تمپلارها" مینامیدش در معبد سلیمان مخفی شده بود.الطائر در این ماموریت ناموفق به مصیاف بازمگیردد و مصیاف در سال 1191 توسط تمپلارها محاصره میشود.در ادامه درگیری ها بین تمپلارها و اساسین ها،المعلم از "سیب بهشتی" برای به هیبنوتیزم در آوردن اهالی مصیاف استفاده میکند.با این حال الطائر در برابر این هیبنوتیزم مقاوم بود و بر او تاثیری نداشت.
پس از مرگ المعلم،الطائر جای وی را گرفت و به مقام استاد اعظم اساسین ها رسید.
در سال 1257 مافئو و نیکولو پولو برای دیداری با الطائر از ونیز به مصیاف حرکت کردند.پس از پایان این ملاقات الطائر به دو برادر ونیزی دستور داد تا مصیاف هر چه سریعتر ترک کنند.علل این امر حمله مغول به مصیاف بود.مغول ها به دیلل قتل چنگیز خان به دست الطائر، آمده بودند تا انتفام سختی از وی بگیرند. الطائر و تعدادی سرباز در دژ باقی ماندند تا اسباب فرار برای برایدران پولو و اهالی مصیاف، فراهم کنند.
رنسانس
در قزن شانزدهم،دویست و پنجاه سال پس از متروک شدن مصیاف،اتزیو آدیتوره به این مکان سفر میکند تا تاریخ اجداد افسانه ای خود را کشف کند.با این حال ،قلعه توسط تمپلار ها در دست گرفته شده بود.تمپلارها به مصیاف آمده بودند تا شیئی را که الطائر آن را در زیر مصیاف پنهان کرده بود،یافت کنند.
طرح
مصیاف طوری در کوهستان ها واقع شده که برج های آن برای مقابله نظامی با دشمنان،از امتیاز قابل توجهی برخوردار میباشد.شاید بتوان گفت که قرار گرفتن دژهای اساسین ها در دل کوهستان ها یک اصل مهم و قابل توجه میباشد.
روستا
شهرستان مَصیاف یکی از شهرستان‌های استان حمات کشور سوریه است. مرکز این شهرستان شهر مصیاف است
مصیاف همانطور که گفته شد،دارای جمعیت نیز بوده است و تنها به یک پایگاه نظامی ختم نمیشد.در روستای مصیاف انواع و اقسام بازارهای گوناگون با قیمتی ، با اجناس گوناگون با قیمتی ارزان میتوان یافت. به جز مردم مصیاف نیز،اساسین ها هم شمغول زندگی و تحت آموزش های گوناگون هستند که اکثر این افراد فرزندان اهالی آن منطقه میباشند.لباس اساسین ها و مردم آن منطقه از سه رنگ سفید،قرمز،سیاه تشکیل شده است.
دژ
دور تا دور مصیاف توسط اساسین ها محاصره شده است.قسمتی از دژ مربوط به آموزش های نظامی،قسمتی مربوط که کتابخانه که المعلم نیز در این قسمت ساکن است، ودر نهایت باغی مجلل که در پشت کتابخانه وجود دارد..در داخل کتابخانه المعلم تمامی مباحث مربوط به تعالیم اساسین ها و قوانین و ...را جمع آوری کرده است،و افرادی نیز در این قسمت مشغول به کار هستند.دور تا دور دژ نیر کمانداران همیشه آماده و حاضر جنگ پوشانده است.
از گوشه و کنار
دژ اساسین ها در مصیاف نمونه ی مشابهی نیز در ایران،به نام قعله ی الموت دارد.
باغ پشتی دژ،که پس از کشتن Tamir قابل دسترسی میاشد،اشاره ای به بهشت پنهان اساسین ها دارد.این بهشت که با ایجاد توهم در شخص میشد،توسط موسس اساسین ها،حسن صباح به ساخته شد.
در مصیاف شماره اجازه ی استفاده کردن از سلاح خود را ندارید،با این حال میتوانید نگهبانان برج ها را بدون اینکه تاثیری بر بازی داشته باشد به پایین هل دهید.
مصیاف در طول سری بازی های Assassin's Creed، تنها مقری میباشد که نگهبانان آن، از هر مقر دیگری بیشتر میباشد.
مصیاف به زبان عربی(مصیف) به معنای سکونتگاه تابستانی یا تفریگاه تابستانی میباشد.
ولی میخوام بفهمم موضوع این بازی چی بوده، و چی هست! چون بنظر میاد یه سری واقعیت ها توش هست...درست فهمیدم؟!
خب من یه تشکر کنم که مطالب رو خوندی،واقعیت ها که آره....کلا شخصیت ها و مکان ها و داستان،تا حدودی واقعی هست.منتها با دستکاری نویسنده ها که همینش جذابیتش رو دو چندان کرده.مثلا همین المعلم،یه شخصیت واقعی هست،توی همین مصیاف.اسم حقیقش رشید الدین یا راشدالدین سینان بوده(معروف به شیخ کوهستان). نمونه اش همین جریان بالا در مورد عمر و صلاح الدین که اشاره کردم.یا اینکه همین سینان یا با تلفظ دیگه سنان،به جادوگری!!! هم میشناختنش.حالا توی بازی این جادو و سحرش رو با POE (تکه ی بهشتی)توجیه میکنه.یا شخصیت های دیگه که مذهبی و سیاسی میشن و درباره اش نمیشه و نباید صحبت کنیم،چون خلاف قوانین هست و برای سایت دردسر ساز میشه.(حالا اون مثالهایی که زدم در داستان ها و افسانه و ....گوناگون خوندم که واقعا شاید سندیت نداشته باشه،گفتم که برات ملموس تر باشه:d.)دیگه در این مورد مثل اینکه زیادی حرف زدم.دنباله اش رو هم نیار که گفتم چی میشه.تا همینجا کافیه.:d
خیلی ممنون از همه ی دوستان.شما هم اگه اطلاعات خاصی دارید،کسی رو بی نصیب نزارید.(البته با اون قوانین و اینا که خودتون میدونید،من جهت یادآوری میگم:d)
دوستان میگم به جای صحبت در باره حرف های دزموند و 16 بیایید فیلم را تحلیل کنید.
کلی چیز ها درباره آن بوده که صحبت نکردید
اگر هم دقت کنید تمام این معما ها برای این بوده که فیلم کامل شه،پس فیلم از همه مهمتره.
مثلا بازو بند حوا در فیلم و .........
تشکر از آقا حسین...
خوشحال شدم که جواب دادید! مر30
شاید سوال من تکراری باشه...شاید هم با قوانین سایت در تعارض...نمیدونم!
اما بالاخره به طور صریح نفهمیدم که آیا هدف این بازی درست کردن یه جهره نامناسب از ایران و دین ما و غیره داشته؟!
امکان توضیح وجود داره دوستان ؟!
ممنون
تشکر از آقا حسین...
خوشحال شدم که جواب دادید! مر30
شاید سوال من تکراری باشه...شاید هم با قوانین سایت در تعارض...نمیدونم!
اما بالاخره به طور صریح نفهمیدم که آیا هدف این بازی درست کردن یه جهره نامناسب از ایران و دین ما و غیره داشته؟!
امکان توضیح وجود داره دوستان ؟!
ممنون
William Mبالاخره معلوم شد کیه.قبلا درباره اش توضیح دادیم، توی Brotherhood با دزموند از طریق ایمیل در ارتباط بود و ...اسم کاملش William Miles هست. توی کتاب Assassin's Creed: Encyclopedia اسمش اومده. در رده ی متحدین و دوستان دزمون قرار گرفته. مطمئن نیستم پدرش هست یا نه، شاید یه تشابه اسمی باشه، ولی مطمئن شدم که از نزدیکان دزموند هست و باهاش دشمنی نداره.
از شخصیت های جدید Revelations هم شخصی به نام Shankulu فقط اسمش اومده. معرفی هنوز نشده و هیچ عکسی ازش نیست.
----------------------------------------------------------
Alexandre Amancio هم درباره ی Subject16 گفت که به طور فیزیکی مرده، اما ماهیتش توسط Animus چذب شده، و بهش اجازه برقراری ارتباط با کاربران انیموس رو میده.
پست اول مربوط بهش رو باید ویرایش کنم، بهم خورده.
فرصت کنم کاملتر درباره اش مینویسم.ENCYCLOPEDIA هم بیاد، دیگه همه چیزش رو بنویسم. البته یه کمیک هست به نام AC: French Graphic Novel که به نام مایکل معرفی میشه و تصویر مربوط بهش هست.
Shao Junنام شخصیت جدیدی هست که حضوری احتمالا کوتاه در AC:EMBERS خواهد داشت. او یکی از زنان اساسین، از چین میباشد. اتزیو قبل از مرگش با او ملاقاتی کوتاه داشت.
Piri Reis شخصیت جدیدی هست که در AC:Brotherhood -AC:Project Legacy نیز حضور داشت و در Revelations نیز حضور دارد. او از طریق عمویش Kemal Reis که یک دزد دریایی بود، به قسطنطنیه سفر میکند و در آنجا به خدمت نیروی دریایی بایزید در میاید. در سال 1511 تبدیل به یکی از بهترین و بزرگترین نقشه کش ها در دنیا میشود.در همین سال او با اتزیو ملاقات میکند و به او و دیگر اساسین ها آموزش ساخت بمب دستی را میدهد.
عکس جدید Daniel Cross که چهر ه اش با کمیک فرق میکنه. این عکس از همون Encyclopedia برداشته شده.
باغ پشتی دژ،که پس از کشتن Tamir قابل دسترسی میاشد،اشاره ای به بهشت پنهان اساسین ها دارد.این بهشت که با ایجاد توهم در شخص میشد،توسط موسس اساسین ها،حسن صباح به ساخته شد
در بازی فقط یک فرد رهبر اساسین های سوریه است اونم رشید الدین سنان است که بهش میگن المعلم
حسن صباح در الموت اطراق نبود و اساسینها الموت هیچ رابطه خاصی با المعلم نداشتن
اون موقع حسن دوم رهبر اساسینهای الموت بود
وحسن صباح مرده بود
در بازی فقط یک فرد رهبر اساسین های سوریه است اونم رشید الدین سنان است که بهش میگن المعلم
حسن صباح در الموت اطراق نبود و اساسینها الموت هیچ رابطه خاصی با المعلم نداشتن
اون موقع حسن دوم رهبر اساسینهای الموت بود
وحسن صباح مرده بود
باغ پشتی دژ،که پس از کشتن Tamir قابل دسترسی میاشد،اشاره ای به بهشت پنهان اساسین ها دارد.این بهشت که با ایجاد توهم در شخص میشد،توسط موسس اساسین ها،حسن صباح به ساخته شد
امیر حسین جان این دو جمله چه ربطی به هم دارند:biggrin1:.من گفتم که باغ پشتی دژ اشاره به اون داره، لازم نیست که کسی مرده یا زنده باشه، یا اصلا حضور داشته باشه.سنان هم میدونم گفتم که معروف به شیخ کوهستان بوده و...
حالا نمیدونم کجا اشتباه کردم ولی اگه منظورت اون باغ هست که من توی ویکی خوندم و به شباهت بین این دو پی بردم.
امیر حسین جان این دو جمله چه ربطی به هم دارند:biggrin1:.من گفتم که باغ پشتی دژ اشاره به اون داره، لازم نیست که کسی مرده یا زنده باشه، یا اصلا حضور داشته باشه.سنان هم میدونم گفتم که معروف به شیخ کوهستان بوده و...
حالا نمیدونم کجا اشتباه کردم ولی اگه منظورت اون باغ هست که من توی ویکی خوندم و به شباهت بین این دو پی بردم.
باز حالا اگه بحثی هست و اینا، اینجا ادامه نده بیا صفحه پروفایل(نظم تاپیک بهم میخوره و خلاصه خودت در جریان هستی)
مرسی
سلام...آقا من دارم دیوانه میشم...تورو به خدا کمکم کنید....ببینید من AC2 و AC Bro تموم کردم...حتی davinchi disapear رو هم تموم کردم....ولی توی AC2 اصلا ویدیوی Truth رو ندیدم...حتی هیچ پازلی رو ندیدم که حل کنم...من فقط چند تا سوال دارم که هرکی جوابمو بده دعا گوش میشم....قضیه truth چیه و چجوری باید پازل هاشو پیدا کنم که حلشون کنم؟چرا تو ویدیوی truth آدم و حوا اونجوری میدویدند؟اون زنه که تو آخره AC2 و اول AC bro هست کیه؟خداست؟اصلا داستان AC2 چیه؟اصلا قضیه ی Subject 16 چیه؟کیه؟کی میاد؟بچه ها تورو خدا کمک کنید دارم دیوانه میشم... :-o:-o:-o
---------- نوشته در 05:12 PM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 05:10 PM ارسال شده بود ----------
سلام...آقا من دارم دیوانه میشم...تورو به خدا کمکم کنید....ببینید من AC2 و AC Bro تموم کردم...حتی davinchi disapear رو هم تموم کردم....ولی توی AC2 اصلا ویدیوی Truth رو ندیدم...حتی هیچ پازلی رو ندیدم که حل کنم...من فقط چند تا سوال دارم که هرکی جوابمو بده دعا گوش میشم....قضیه truth چیه و چجوری باید پازل هاشو پیدا کنم که حلشون کنم؟چرا تو ویدیوی truth آدم و حوا اونجوری میدویدند؟اون زنه که تو آخره AC2 و اول AC bro هست کیه؟خداست؟اصلا داستان AC2 چیه؟اصلا قضیه ی Subject 16 چیه؟کیه؟کی میاد؟بچه ها تورو خدا کمک کنید دارم دیوانه میشم... :-o:-o:-o
---------- نوشته در 05:14 PM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 05:12 PM ارسال شده بود ----------
سلام...آقا من دارم دیوانه میشم...تورو به خدا کمکم کنید....ببینید من AC2 و AC Bro تموم کردم...حتی davinchi disapear رو هم تموم کردم....ولی توی AC2 اصلا ویدیوی Truth رو ندیدم...حتی هیچ پازلی رو ندیدم که حل کنم...من فقط چند تا سوال دارم که هرکی جوابمو بده دعا گوش میشم....قضیه truth چیه و چجوری باید پازل هاشو پیدا کنم که حلشون کنم؟چرا تو ویدیوی truth آدم و حوا اونجوری میدویدند؟اون زنه که تو آخره AC2 و اول AC bro هست کیه؟خداست؟اصلا داستان AC2 چیه؟اصلا قضیه ی Subject 16 چیه؟کیه؟کی میاد؟بچه ها تورو خدا کمک کنید دارم دیوانه میشم... :-o:-o:-o
(البته با اون قوانین و اینا که خودتون میدونید،من جهت یادآوری میگم:d)
Google