اینکه ژاپنی جماعت از اسپویل حالیش نمیشه که فکر میکنم برای عالم . آدم واضح باشه. حالا دیگه اوپنینگ رو مجبوریم ولی واقعا درسته که توی اوپنینگ ها اسپویل زیاد میزارند.
دیگه نمیدونم بحثتون سر چیه!
دیگه نمیدونم بحثتون سر چیه!
Anime & Animation Center (قوانین پست اول خوانده شود)
- Thread starter Police _ 110
- تاریخ آغاز
-
- برچسب ها
- animation anime manga انیمه، مانگا، انیمیشن
XsmokeX
کاربر سایت
من بیشتر از اون قضیه اسپویل درک نمی کنم اصلا چطور ملت حس و حالشون می کشه ببینن اوپنینگ اندینگ رو. برا من مثل پیام بازرگانی می مونه از نظر ارزشی
فقط می خوام تموم بشه بره
فقط می خوام تموم بشه بره 
cloud _ strife
کاربر سایت
سلام
سه چهار تا مانگای خوب خونده بودم توی دو سه ماه اخیر، ولی حوصلهام نمیکشید که بیام و معرفیشون کنم. البته همچنان هم تنبلی اجازه نمیده که در موردشون زیاد تایپ کنم برای همین هم مختصر و مفید در مورد چندتاشون یه توضیحی میدم. امیدوارم ترغیب به خوندنشون بشید
اولین مانگایی که میخواستم معرفی کنم، World End Solte هست، مانگای جدید میزوکامی ساتوشی بزرگوار. ساتوشی خالق یه سری از بهترین مانگاهایی هست که من خوندم: Spirit Circle، Sengoku Youko و Lucifer and Biscuit Hammer. ساتوشی استاد world building هست. همیشه داستانهاش با یه کانسپت ساده شروع میشه و بعد به مرور زمان، ابعاد مختلفی از دنیا رو به مخاطب معرفی میکنه و انتهای داستان، مخاطب با یه دنیای پیچیده رو به رو هست که جزئیاتش رو به لطف روایت خوب مانگاکا، خیلی خوب درک کرده. از نظر شخصیت پردازی هم ساتوشی روند مشابهی رو طی میکنه و به مرور زمان، مخاطب رو با شخصیتها و ابعاد مختلف زندگیشون آشنا میکنه. خیلی بعیده که ساتوشی کاراکتری رو توی روند داستان معرفی کنه و توی انتهای داستان، مخاطب این کاراکتر رو دوست نداشته باشه.
هم از نظر شخصیت پردازی و هم از نظر دنیای داستان، تا به این جای داستان، World End Solte جاهطلبانهترین کار مانگاکا بوده. پلات داستان خیلی ساده است، داستانِ دختری هست که قصد داره به انتهای دنیا سفر کنه. توی این سفر، با شخصیتهای مختلف و البته جالبی رو به رو میشه: فرشتهای که از آینده اومده، پسری که آرزو داره خودش رو بکشه و عموش که تبدیل به موش کور شده داستان پر از twist های جالب و غیر قابل انتظاره وخیلی زود وارد مسیری میشه که اصلا انتظارش رو ندارید.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مانگای دومی که میخواستم معرفی کنم، The Last Golden Child است. داستان توی دنیایی اتفاق میافته که توش Odin موفق شده Giant ها رو شکست بده، اما در نتیجه این پیروزی، خدایان جاودانگیشون رو از دست دادن. بعد از چند سال، دوباره Giant ها ظاهر میشن، اما این بار با ظاهری متفاوت از قبل. Giant ها به موجودات خونخاری تبدیل شدن که هدفشون فقط نابودیه. داستان در مورد دحتری به نام Loxy ـه که طی وفایعی مجبور به شروع یه سفر ادیسهوار برای نجات خواهرش میشه و توی این مسیر باید با Odin و giant ها رو به رو بشه. اگر طرفدار سبک شونن هستین، خوندن این منهوا رو شدیدا پیشنهاد میکنم. مانگا آرت خوبی داره، البته در حد و اندازههای Solo leveling یا Aire از نظر آرت نیست، ولی آرت دل نشینی داره. شخصیت اول داستان، Loxy، دختر دوست داشتنی هست و خیلی زود عاشقش میشید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مانگای سومی رو که می خوام معرفی کنم، Killer Shark in Another World هست. احتمالا همهتون حداقل یکبار تجربه دیدین فیلمی در مورد کوسههای قاتل رو دارید. اولین و معروفترین مثالش هم فیلم Jaws هست که اسپیلبرگ ساخته. داستان این مانگا، داستان همین کوسه قاتله که به یه دنیای دیگه احضار شده توی این دنیای فانتزی، Demon Lord مادر مرده تصمیم به حمله به دنیای انسانها میگیره. یه دختر روستایی هم توی این گیر و دار وارد یه مدرسه جادوگری میشه تا یاد بگیره چطوری میتونه یه همراه رو احضار کنه تا بتونه با شیاطین بجنگه فردی که این دختر به این دنیا احضار میکنه، همین کوسه قاتل هست! از این جا به بعد، داستان مسیری رو میره که اصلا انتظارش رو ندارید. چیزی که مانگا رو برای من جذاب کرده، حماقت بیانتهای موجود توی مانگاست، اینکه اصلا خودش رو جدی نمیگیره؛ مثلا Fairy های توی داستان اهل دود و دماند داستان پر از اشاره به فیلمهای مختلفه، از فیلمهای کوسه قاتل بگیر تا فیلم مومیایی.
سه چهار تا مانگای خوب خونده بودم توی دو سه ماه اخیر، ولی حوصلهام نمیکشید که بیام و معرفیشون کنم. البته همچنان هم تنبلی اجازه نمیده که در موردشون زیاد تایپ کنم
برای همین هم مختصر و مفید در مورد چندتاشون یه توضیحی میدم. امیدوارم ترغیب به خوندنشون بشید
اولین مانگایی که میخواستم معرفی کنم، World End Solte هست، مانگای جدید میزوکامی ساتوشی بزرگوار. ساتوشی خالق یه سری از بهترین مانگاهایی هست که من خوندم: Spirit Circle، Sengoku Youko و Lucifer and Biscuit Hammer. ساتوشی استاد world building هست. همیشه داستانهاش با یه کانسپت ساده شروع میشه و بعد به مرور زمان، ابعاد مختلفی از دنیا رو به مخاطب معرفی میکنه و انتهای داستان، مخاطب با یه دنیای پیچیده رو به رو هست که جزئیاتش رو به لطف روایت خوب مانگاکا، خیلی خوب درک کرده. از نظر شخصیت پردازی هم ساتوشی روند مشابهی رو طی میکنه و به مرور زمان، مخاطب رو با شخصیتها و ابعاد مختلف زندگیشون آشنا میکنه. خیلی بعیده که ساتوشی کاراکتری رو توی روند داستان معرفی کنه و توی انتهای داستان، مخاطب این کاراکتر رو دوست نداشته باشه.
هم از نظر شخصیت پردازی و هم از نظر دنیای داستان، تا به این جای داستان، World End Solte جاهطلبانهترین کار مانگاکا بوده. پلات داستان خیلی ساده است، داستانِ دختری هست که قصد داره به انتهای دنیا سفر کنه. توی این سفر، با شخصیتهای مختلف و البته جالبی رو به رو میشه: فرشتهای که از آینده اومده، پسری که آرزو داره خودش رو بکشه و عموش که تبدیل به موش کور شده
داستان پر از twist های جالب و غیر قابل انتظاره وخیلی زود وارد مسیری میشه که اصلا انتظارش رو ندارید.ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مانگای سومی رو که می خوام معرفی کنم، Killer Shark in Another World هست. احتمالا همهتون حداقل یکبار تجربه دیدین فیلمی در مورد کوسههای قاتل رو دارید. اولین و معروفترین مثالش هم فیلم Jaws هست که اسپیلبرگ ساخته. داستان این مانگا، داستان همین کوسه قاتله که به یه دنیای دیگه احضار شده
توی این دنیای فانتزی، Demon Lord مادر مرده تصمیم به حمله به دنیای انسانها میگیره. یه دختر روستایی هم توی این گیر و دار وارد یه مدرسه جادوگری میشه تا یاد بگیره چطوری میتونه یه همراه رو احضار کنه تا بتونه با شیاطین بجنگه فردی که این دختر به این دنیا احضار میکنه، همین کوسه قاتل هست! از این جا به بعد، داستان مسیری رو میره که اصلا انتظارش رو ندارید. چیزی که مانگا رو برای من جذاب کرده، حماقت بیانتهای موجود توی مانگاست، اینکه اصلا خودش رو جدی نمیگیره؛ مثلا Fairy های توی داستان اهل دود و دماند داستان پر از اشاره به فیلمهای مختلفه، از فیلمهای کوسه قاتل بگیر تا فیلم مومیایی.
آخرین ویرایش:
ce7en44
کاربر سایت
این Ai شخصیت های گیبلی رو خیلی خوب تصویر کرده
K I 1 1 E R
ناظم انجمن
راستش من زیاد سورپرایز نشدم و حدس میزدم دقیقا به همینجا برسه
اینا از همون اواخر فصل سه هینت دادن و وقتی داستان رو بردن سمت تایم لاین و آینده یـ جورایی فهمیدم قضیه از چه قرار ـه . الان سوالی که برا من پیش اومده اینه که اتک تایتان واقعا میتونه آینده رو ببینه یا گریشا فک میکرده داره آینده رو میبینه چون ارن تمام این مدت داشته کنترلش میکرده ؟ چون اگه اینجوری باشه قاعدتا باید ارن آینده خودش رو هم ببینه که بعید میدونم اینجوری باشه
ارن اون موقع که تو فصل سوم دست هیستوریا رو بوسید و در واقع با Royal Blood ارتباط داشت تمام آینده رو دید
ولی فقط بخشی از آینده رو نشون گریشا میده
بخاطر همین مثلا گریشا نمیدونه که قراره Carla بمیره و به ارن میگه نشونم بده
شاید اگه میدونست متفاوت عمل میکرد
ولی ارن همه این کارا رو میکنه تا به اون آیندهای که باید و دیده، برسه
ولی فقط بخشی از آینده رو نشون گریشا میده
بخاطر همین مثلا گریشا نمیدونه که قراره Carla بمیره و به ارن میگه نشونم بده
شاید اگه میدونست متفاوت عمل میکرد
ولی ارن همه این کارا رو میکنه تا به اون آیندهای که باید و دیده، برسه
دقیقا. منم مثل تو هستم! اتفاقا چند روز پیش ملت کف و خون قاطی میکردند با خودم میگفتم شاید من اشتباه دیدم چون خیلی برام شوکه آور نبود.
توییسته جالب بود ولی اینقدر بنظرم خفن نبود، حالا قسمت آینده ببینیم چه میشه.
ماجرای زیرزمین هنوزم خیلی خفن تر از این جریانه!
ماجرای زیرزمین هنوزم خیلی خفن تر از این جریانه!
البته فکر میکنم از تو خییییییییییییلی کمتر اسپویل شدم، شاید بخاطر همینه ادامه اش برای من جذابیت بیشتری داره.
آخرین ویرایش:
i am dead
کاربر سایت
عزیز فن بوی سمی و تعصب کجا بود??!!!
تمام انتقاد ما اسپویلر شدن انیمه ها توی اوپنینگ و اندینگ بود,ما که نمیگیم انیمه ای که این کارو میکنه با پسماند انسانی یکیه
شما یه نگاه به تریلر فیلمها بتدازی متوجه میشی منظور من رو
ما انتقادی به خود انیمه و کیفیتش نداریم
فقط ترجیح میدیم که اسپویلر نشیم, همین
m.a.t
Loyal Member
دو تاشون رفت توی لیست.سلام
سه چهار تا مانگای خوب خونده بودم توی دو سه ماه اخیر، ولی حوصلهام نمیکشید که بیام و معرفیشون کنم. البته همچنان هم تنبلی اجازه نمیده که در موردشون زیاد تایپ کنم
اولین مانگایی که میخواستم معرفی کنم، World End Solte هست، مانگای جدید میزوکامی ساتوشی بزرگوار. ساتوشی خالق یه سری از بهترین مانگاهایی هست که من خوندم: Spirit Circle، Sengoku Youko و Lucifer and Biscuit Hammer. ساتوشی استاد world building هست. همیشه داستانهاش با یه کانسپت ساده شروع میشه و بعد به مرور زمان، ابعاد مختلفی از دنیا رو به مخاطب معرفی میکنه و انتهای داستان، مخاطب با یه دنیای پیچیده رو به رو هست که جزئیاتش رو به لطف روایت خوب مانگاکا، خیلی خوب درک کرده. از نظر شخصیت پردازی هم ساتوشی روند مشابهی رو طی میکنه و به مرور زمان، مخاطب رو با شخصیتها و ابعاد مختلف زندگیشون آشنا میکنه. خیلی بعیده که ساتوشی کاراکتری رو توی روند داستان معرفی کنه و توی انتهای داستان، مخاطب این کاراکتر رو دوست نداشته باشه.
اتفاقا همین چند روز قبل تایید شد که Lucifer and Biscuit Hammer قراره امسال (۲۰۲۲) اقتباس انیمه داشته باشه که برای یه مانگای باستانی خیلی شوکه کننده بود.
از ساتوشی فقط با همون مانگا آشنا بودم که چیز نسبتاً جالبی هست. برای اون دورانی که شوننها چندان تریپ دارک برنمیداشتن، یه مقدار حالت دارک داره. البته نه مدل برسرک.
بی راه نمیگن
مخصوصا تو کارهای اکشنکل شخصیت های آرک نشون داده میشن، vsها رو نشون میدن ، گاهی اوقات تکنیک های جدید هم حتی نشون میدن
پلات توئیست و اینا که قرار نیست دیگه اونجا ببینیم
گرچه باور کن اگر زمان اجازه میداد، همونم میریختن وسطفورشدویینگ هم اگر نیاز بود/هست ، که تو بطن داستان وجود داره! مسلما اپنینگ چنین چیزی رو نداره
اندینگ ها معمولا زرق و برق کمتری دارن ، و اسپویلشون کمتره
---
حالا معمولا بعضی کارها مثلا قسمت اول اپنینگ نمیزارن ، یا قسمت اول، اپنینگ رو جای اندینگ میزارن(یک مثالش F/Z که آشنایی داریم)، که میاد اول کاراکترها رو توی قسمت معرفی میکنه، بعد نشونشون میده
ولی خوب هر کسی دوست داره به یک میزان سورپرایز داشته باشه موقع دیدن
یکی اصلا براش مهم نیست و خود اسپویلی کامل میکنه(مثل اینایی که اسپویل مانگاها رو میخونند تا حالا دو روز بعد خود مانگا به دستشون برسه
)یکی مثلا با این موارد که چه کاراکترهای جدیدی خواهد دید مشکلی نداره(مثلا شینگکی میاد تایتان های جدید رو اسپویل میکنه، براش مهم نیست! و به نظرش اسپویل حساب نمیشه)
یکی هم دوست داره هیچی ندونه! ولی مانگا هم نمیخونه، ترجیح میده مثل مانگا خون ها که هر چپتر کاملا محتوا براشون جدیده ، انیمه هم همین شکل باشه براشون
چطو به من میرسه هر چی معرفی می کنم فقط فوش شو میخورم
یکی از من دلجویی کنه
( آخ دلم برای ری اکشن ها تنگ شده. ای گند بزنن تو اون نبرد تصاحبات کنسولی و مرج شدن شرکت هاتونُ من الان چجوری به پست استکبار با غم و اندوه پاسخ بدم
)
و من چجوری به جفت پست ها ری اکشن خنده بدم؟چطو به من میرسه هر چی معرفی می کنم فقط فوش شو میخورم
یکی از من دلجویی کنه
( آخ دلم برای ری اکشن ها تنگ شده. ای گند بزنن تو اون نبرد تصاحبات کنسولی و مرج شدن شرکت هاتونُ من الان چجوری به پست استکبار با غم و اندوه پاسخ بدم
خو لایک اصلا مفهوم مورد نظر رو نمیده
چه لایکی داره پستتون آخه باید اسپم بدیم آمار پست خور سایت بالا بره؟
(حالا بگو جنگ کنسولی رو من تاثیر نداره! بفرما
)
و من چجوری به جفت پست ها ری اکشن خنده بدم؟
خو لایک اصلا مفهوم مورد نظر رو نمیده
باید اسپم بدیم آمار پست خور سایت بالا بره؟
(حالا بگو جنگ کنسولی رو من تاثیر نداره! بفرما
من قلبا میدونم تو داری می خندی
تو کل هیکل ات مصداق روشن و زنده اموجی "
" ـه الان پرهام میاد هممون رو به جرم اسپم دادن منهدم می کنه
پرهام باید جوابگوی رای 100%یشون باشهمن قلبا میدونم تو داری می خندی
تو کل هیکل ات مصداق روشن و زنده اموجی "
الان پرهام میاد هممون رو به جرم اسپم دادن منهدم می کنه
m.a.t
Loyal Member
در همین جا ازت دلجویی میکنم.چطو به من میرسه هر چی معرفی می کنم فقط فوش شو میخورم
یکی از من دلجویی کنه
( آخ دلم برای ری اکشن ها تنگ شده. ای گند بزنن تو اون نبرد تصاحبات کنسولی و مرج شدن شرکت هاتونُ من الان چجوری به پست استکبار با غم و اندوه پاسخ بدم
به نظرم در معرفی حجیم مانگاهایی که کسی بهشون اهمیتی نمیده، تلاش قابل ستایشی داری.
همون شما با استفاده نا به جا از ریاکشنها باعث حذفش شدید. الان پست من چه چیز خندهداری داشت؟و من چجوری به جفت پست ها ری اکشن خنده بدم؟
خو لایک اصلا مفهوم مورد نظر رو نمیده
باید اسپم بدیم آمار پست خور سایت بالا بره؟
(حالا بگو جنگ کنسولی رو من تاثیر نداره! بفرما
باید با ایموجی (در نهایت احترام به پای پست شما برمیخیزم) به پستم واکنش نشون میدادی.
---------------------------
حالا که بحث معرفی مانگا هم هست، مانگای Guilty Pleasure خودم رو بذارید معرفی کنم:
Yondome wa Iyana Shi Zokusei Majutsushi
معنی اسمش میشه <جادوگر مرگی که نمیخواد دفعه چهارم براش پیش بیاد>
دفعه چهارم چی؟ این رو اگر دو قسمت اول رو بخونید، دستتون میاد. پلات پوینت پیچیدهای نیست اما چون طنز تباه ناراحتکنندهی احمقانهای داره شاید کسی خودش بخونه بهتر باشه.
ژانر کار ایسکای ـه و مثل ۹۹ درصد ایسکایها حارم هم هست. و البته حارم داغونی هم هست.
دلیل داغون بودنش و ویژگی شخصیت اصلی و نکته منحصر به فرد داستان و ... همه توی کاور مانگا هست. در نتیجه برای اسپویل نشدن، مجبورم توضیحات رو ببرم توی اسپویلر
عکس کاور جلد چهارم مانگا رو ببنید:
شخصیت اصلی ۲-۳ ساله است و حارمش متشکل از بانوان بین ۳۰ تا ۳۰۰ سال متشکل از نژادهای مختلف غیر انسانها
این از حارم داغونش.
شخصیت اصلی به واسطه دلیلی دارای جادوی مرگه که توی دنیا مورد مشابهی نداره و هشتمین عنصر جادویی میشه که هیچ کس دیگهای هم ندارتش. در نتیجه ذاتاً اجساد و ارواح و جک و جونورهای غیرعادی دیگه بهش جذب میشن.
خودش هم به عنوان Damphir ایسکای میشه که ذاتاً موجود منفوریه. در نتیجه بدبختیهای عالم روی سرش نازل میشه.
شخصیت اصلی ۲-۳ ساله است و حارمش متشکل از بانوان بین ۳۰ تا ۳۰۰ سال متشکل از نژادهای مختلف غیر انسانها
این از حارم داغونش.
شخصیت اصلی به واسطه دلیلی دارای جادوی مرگه که توی دنیا مورد مشابهی نداره و هشتمین عنصر جادویی میشه که هیچ کس دیگهای هم ندارتش. در نتیجه ذاتاً اجساد و ارواح و جک و جونورهای غیرعادی دیگه بهش جذب میشن.
خودش هم به عنوان Damphir ایسکای میشه که ذاتاً موجود منفوریه. در نتیجه بدبختیهای عالم روی سرش نازل میشه.
مانگا داره از روی یه رمان اقتباس میشه که خیلی هم رمان مفصلیه و چون رمان رو نخوندم نمیدونم چه قدر وفادار بوده یا رمان بهتره یا مانگا
اما خوندن مانگاش رو به علاقهمندان به ایسکایهای دارای World Building نسبتاً خوب، پر از اتفاقات عجیب و احمقانه و احتمالا طولانی
نمیتونم به کسی توصیه کنم این مانگا رو بخونید، چون واقعاً شاهکار ادبی یا منحصر به فرد نیست اما خوندنش یه حس لذت احمقانهای به آدم میده که برای خود من جالبه
کاربرانی که این گفتگو را مشاهده میکنند
Google