Fratos
کاربر سایت
سلام
فرست شد بلاخره تونستم مانگای Shigurui رو تموم کنم.
(اسپویل خطرناک - کرکترها - داستان - پایان داستان) (یه کوچولو اسپویل از One Piece ارک مارین فورد)
فرست شد بلاخره تونستم مانگای Shigurui رو تموم کنم.
(اسپویل خطرناک - کرکترها - داستان - پایان داستان) (یه کوچولو اسپویل از One Piece ارک مارین فورد)
گذشته از Fncklogic های که داشت، میتونم به کش دادن زیاد داستان و آب‌بستن های بیخود اشاره کنم. وارد کردن کرکترهای جانبی زیاد که هیچ کدوم به سرانجام نمیرسه مثل مرد قورباغه ی، جنگجوی نیزه که زبان مار رو بریده بود، راهب موسفید، دختر خاندان فوناکی و خیلی ها که الان یادم نیست. کرکتر وارد داستان میشه بعد background Storyـش روایت میشه ولی از سرانجامش خبری نیست !!.
این یکی رو نمیدونم چطور براتون توضیح بدم. ارک مارین فورد لوفی میخوره به می‌هآوک بعد قبل از اینکه بازوکا بزنه یه Vision میبینه از اینکه بعد اجرا جفت دستهاش قطع میشه!. همین مسئله 50 بار توی Shigurui اتفاق میافته جوری که اخر داستان وقتی فوجیکی داشت سینه ایراکو رو میشکافت، من 99% اطمینان داشتم که Vision هست و خیلی راحت ادامه دادم و میگفتم "الان تموم میشه، الاناست که تموم بشه" ولی نشد
. اینقدر این مسخره بازی رو تکرار کرده بود که برای من عادی شده بود و تصور میکردم اینم مثل 50 تای قبلی میشه.
مانگاکا به شدت طرفه شخصیت منفی رو گرفته بود. طرف زن یارو رو بلند کرده بود واسه دخترش نقشه کشیده بود میخواست مال و اموالش رو بالا بکشه بعد اروزی کسب (دزدیدن در واقع) اخرین درجه کوگان ریو رو داشت ولی داستان طوری پیش میرفت که انگار حق با این بابا (ایراکو سیگن) بوده !!. BG Story ش هم بوی لجن میداد از هر نظر. حتی اخره کار "میه" خودش رو خلاص کرد از عشق یارو.
این یکی رو نمیدونم چطور براتون توضیح بدم. ارک مارین فورد لوفی میخوره به می‌هآوک بعد قبل از اینکه بازوکا بزنه یه Vision میبینه از اینکه بعد اجرا جفت دستهاش قطع میشه!. همین مسئله 50 بار توی Shigurui اتفاق میافته جوری که اخر داستان وقتی فوجیکی داشت سینه ایراکو رو میشکافت، من 99% اطمینان داشتم که Vision هست و خیلی راحت ادامه دادم و میگفتم "الان تموم میشه، الاناست که تموم بشه" ولی نشد
. اینقدر این مسخره بازی رو تکرار کرده بود که برای من عادی شده بود و تصور میکردم اینم مثل 50 تای قبلی میشه. مانگاکا به شدت طرفه شخصیت منفی رو گرفته بود. طرف زن یارو رو بلند کرده بود واسه دخترش نقشه کشیده بود میخواست مال و اموالش رو بالا بکشه بعد اروزی کسب (دزدیدن در واقع) اخرین درجه کوگان ریو رو داشت ولی داستان طوری پیش میرفت که انگار حق با این بابا (ایراکو سیگن) بوده !!. BG Story ش هم بوی لجن میداد از هر نظر. حتی اخره کار "میه" خودش رو خلاص کرد از عشق یارو.
Google