البته من به طور خاص منظورم اتفاقات داستانی این قسمت نبود. بخصوص اینکه به لطف بعضی ها (!!
!!) منتظر یه همچین چیزی بودم
.
به غیر از مسائل داستانی، این قسمت کلا خیلی خوب ساخته شده بود! خیــــــــــلی خوب!
خداوند همه ی اسپویل کنندگان را اهم اهم!:biggrin1:
برای تغییر حال بد نیست فیلمش رو هم ببینی، اونجا خیلی تلخ تر و خوش ساخت تره. خیلی هم مخاطب پسند تر!:biggrin1:
============================================================================
محمد علی خوندی مانگای
Shingeki no Kyojin رو ؟اغراق نکردم اگه بگم تو TOP3 مانگاهای شوننی هست که خوندم! اون دو تای دیگه هم مثلا فولمتال و کنشین !
فقط ساخت انیمه اش خیلی سخته، ولی تریلرش عالی بود. هرچند تقریبا محاله کیفیت اون تریلر رو تو کل انیمه نگه دارن. مثلا اگه فرض کنیم تا آخر جلد 8 بخوان داستان رو بسازن (به نظر من اونجا جای خوبی واسه تموم کردن انیمه ست) احتمالاً یه انیمه ی 2 فصلی ازش درمیاد. اگه دو فصل رو 22 قسمت هم در نظر بگیریم، واقعاً بعیده که بتونن اون کیفیت رو واسه 22 قسمت حفظ کنن!
فقط خدا کنه تِر نزنن تو ساخت انیمه اش و برن تو کار سانسور خشونت و اینا!! یا اینکه مثل magi هر 10 چپتر رو یه قسمت بکنن!
من تا یه زمانی اصلاً طرف کارهای خشن نمی رفتم. همیشه کارهای گوگولی رو ترجیح میدادم (و الآن هم همین طوره
)
سر ترجمه ی یه مانگایی که خون و خون ریزی داشت رفتم یه دوری توی خون ریزان عالم مانگا زدم. بتووووم، واگاباند، گنتز، شینگکی، رینبو، ددمن، وینلند رو هر کدوم تا یه جایی خوندم.
شینگکی و واگاباند در یه تراز دیگه ای بودن نسبت به بقیه.
شینگکی در طبقه بندی من یه مانگای با خشونت بالا محسوب میشه
با داستان قوی
هیچ جوره امکان نداره بدون سانسور ساخته بشه. انیمه ی بلند هم نمی تونه باشه. بهترین استراتژی شون می تونه چیزی مثل هانتر باشه. یعنی خشونت بی پرده رو بردارن اما کلیت صحنه حفظ بشه
کاری که توی آرک یورک شین هانتر خیلی خوب انجام شده بود.
یه کار دیگه ای که توی هانتر انجام شده بود، توزیع امکانات بود. یعنی اگر استدیو توانایی فراهم کردن 100 واحد انیمیشن رو داشته باشه، به جای ساخت 10 قسمت با 10 واحد انیمیشن، 9 قسمت 9 واحدی می سازن با یه قسمت 19 واحدی. که کیفیت این قسمت 19 واحدی شون مستقیم وارد حلق بیننده میشه
===============================================================
در اون مورد magi هم یک مساله از قلم افتادن جزئیاته، یک مساله از بین رفتن احساسات ببیننده است.
مثلاً کاراکتری توی 5 چپتر مانگا بوده (مثل همون پیرزن توی magi) و تاثیر احساسی بزرگی روی شخصیت اصلی و در نتیجه روی خواننده داره. اما توی انیمه در یک قسمت سر و ته قضیه رو گرد می کنن!
از اون طرف اثر زمانی هم وجود داره. یعنی توی یه داستان مثل باکومن، شخصیت های اصلی می خوان توی یک مسابقه شرکت کنن، در چپتر اول درگیر کشیدن مانگا هستن، در چپتر دوم درگیری شرکت کردن و بعد یک هفته تعلیق در مخاطب تا در چپتر سوم نتیجه اعلام بشه. حالا توی انیمه کل این ماجرا توی یه نصف قسمت روایت میشه.
magi هر دوی فضیلت های فوق الذکر رو داره. تقریباً اکثر انیمه های اخیری که از روی مانگای بلند ساخته شدن به همین زینت ها مزین شدن.