Anime & Animation Center (قوانین پست اول خوانده شود)

Arima Kishou

Kuro no Shinigami
کاربر سایت
Jul 14, 2014
5,373
نام
محمد
الان قسمت جدید موشوکو تنسی رو دیدم.
تا الان میدونستم من خیلی براش هایپ هستم، بعد دو قسمت اخیر برای من به معنای واقعی کلمه Anime of the Year تبدیل شده و رفت بین بهترین کار های تاریخ!
صداگذاری، انیمیشن، شخصیت پردازی، موسیقی و غیره...در این قسمت فوق العاده بود.
تازه خوبه هنوز فصل اول کامل تمام نشده.
خدا کنه از همین الان به فکر انیمه کردن کل سری باشن، و با همین کیفیت فضایی ساخته بشه.:((
 

Z-fan

▲‌ Triforce of Wisdom ▲
ناظم انجمن
Jul 10, 2013
12,377
نام
سید محمد حسین
و ما هنوز به بهترین تیکه های این فصل موشوکو تنسه نرسیدیم هنوز >:) >:) >:) >:)

====================================================================================

دو تا مانگا این مدت تموم کردم
در حقیقت یکی شو امروز تموم کردم یکی شو خیلی وقت پیش
اول بریم سراغ اونی که خیلی وقت پیش تموم کردم
تو یه پست دیگه در مورد دومی صحبت می کنم

1636325070667.png
Yugami-kun ni wa Tomodachi ga inai
Romcom - School - Slice of Life(??)
82 Chapters
Finished

گول 82 چپتره بودنش رو نخورید. کار انتشار ماهانه داشته و سر همین هر چپترش دوبرابر طول معمول رو داره.
سر همین فرض رو بگیرید رو یه چیز 160 چپتری این طرفا :D

اوه خلاصه داستان.

قبل از این که من خلاصه داستان رو بگم فقط. یه سکانسی هست وسطای داستانه، اینا طبق معمول مدرسه جمع می کنه اردو میبره کیوتو. یه تیکه تو گشت شون تو مناطق دیدنی شهر میرسن به یکی از نقاط تفریحی معروف کیوتو. یه باغ‌راهی که بهش میگن Philosopher's Road
و بعد این پنل شاهکار رخ میده :D

Capvbnm,.ture.PNG
1636322602360.png

خارج از چهارچوب مانگا سکانس به شدت بی معنی ایه و تو خود داستان هم اهمیت داستانیش صفر صفره.
ولی اگه به مقوله Character Moment باشه شاید همین پنل دلیلی باشه که من این قدر عاشق این شخصیت و داستان حول شم.

بریم سراغ خلاصه داستان.
قصه شروعش خیلی ساده است. شخصیت اصلی ما یه دختریه به اسم واتانوکی چیهیرو که برای بار دهم تو عمرش داره به خاطر کار باباش هی بین این ور و اون ور جابجا میشه. با ورود به دبیرستان جدیدش تو سال دوم، حسابی سر رفیق پیدا کردن و تو جمع جا شدن به مشکل میخوره. چیهیرو دختر خجالتی، کم رو یا با مشکلات حاد اجتماعی نیست. ولی چون این همه تو عمرش هی رفیق پیدا کرده بعد مجبور شده ازشون جدا شه و این که یه سال دیرتر از بقیه بچه ها وارد این حلقه شده مشکل داره خودشو جا کنه و میخواد خودشو با آدمای دورش تطبیق بده.
از روز اول اما چیهیرو خانم قصه ما به صورت اتفاقی با Poster Boy داستان روبرو میشه. یوگامی یووجی، قیافه خوب، از تاپ های کلاس به لحاظ نمره و حتی Ace تیم بیسبال مدرسه. آمــــــــّــــــــا.... آمّا این یوگامی یوجی قصه ما علی رغم تمامی خوبی هایی که براش نوشتیم چون هیچ علاقه ای به وفق دادن خودش با دور و وریاش نداره، به سبب اش هیـــــــــچ رفیقی هم نداره
و برخورد این دو تا نیروی متضاد به هم قصه کمدی این مانگا رو کلید میزنن :D

خیلی ساده بگم، این مانگا یکی از اون جواهرات ژانر کمدیه که بیشترین تعریفی که میتونه بگیره اینه که تو ژانری که تا خرخره با همه جور تروپی پر شده کامل با فرمون خودش میره جلو. مخصوصا تو زمینه شخصیت ها.

مانگای YTI (تخلیص اسمش) حقیقتا رامکام نیست. یعنی واقعا فقط ده چپتر آخرش صلاحیت Romcom بودن داره که حتی اونم خیلی ملایم تر از عموم کارهای این ژانره
عوضش کار کمدی محشریه. YTI در مورد یه دختریه که میخواد خودشو با بقیه وفق بده و از قضا برخورد اولش با آدمیه که کامل از زندگیش بدون این که مجبور باشه خودشو با بقیه وفق بده راضیه. و این هی کنجکاوش می کنه
تو کارهای کمدی همیشه این دینامیک شخصیت های متضاد خیلی جواب میدن که بهترینش همیشه Weird و Straight man ـه. کاراکتری که تمام اعمالش با عقل سلیم جور در نمیاد و اونی که با عقل سلیمش باید به همه این جنونی که جلوش رخ میده واکنش نشون بده. کارهای پیمان قاسم خانی خودمون پر این مدل دینامیک هاست (بهترین نمونه اش شب های برره)
تو این داستان این نیروی متضاد هست ولی همون جور که گفتم بین شخصیت اصلی ایه که مدام متوجه اطرافشه و شخصیت دومی که اصلا براش این موضوع مهم نیست :D

1636321906215.png

چیهیرو به عنوان MC خیلی شخصیت عالی ایه. ولی ستاره مانگا طبیعتا یوگامی کون ـه. رو کاغذ این ایده "خودشو به هیچ وجه با بقیه وفق نمیده" شاید خیلی معنی خاصی نده. ولی جوری که داستان عمق عجیب و غریب بودن یوگامی رو نشون میده کم کم یه کاریزمای خاصی بهش میده. انگار که این بشر کامل تو یه فرکانس متفاوت از دور و وریاش زندگی می کنه
و میدونید؟
با این که تو طی داستان این قضیه کلی سناریوی خنده دار درست می کنه
همزمان همینشه که خیلی قشنگه.

برخلاف عموم مانگاهای ژانر مدرسه که خیلی اصرار دارن یه شخصیت تنها (با بعضا تو سری خور رو) با ارتباط دادن با شخصیت های مختلف وا کنه و شکل جدید بده بهشون
این مانگا میگه برعکس شو برو
خودت باش
رک و روراست باش با همه
بیخیال دلخوشی هات نشو چون برای بقیه عجیبه
بیخودی استانداردهای بقیه رو به خودت تحمیل نکن
برای تشکر بقیه واسشون کاری انجام نده. صرف کمک بهشون اون کار رو بکن

یه همچین Mentality ای رو گینتاما هم داشت به نظرم
که هر چقدر شخصیت های کلیدی اش عجیب بودن، نه صرفا باورهاشون بلکه سبک زندگیشون رو به شرایط حاکم الکی نمی باختن
اصن اون شمشیر بوکتوی چوبی گینتوکی که از اول داستان بعد خلاصه داستان "دوران سامورایی ها تو ادو تموم شده" عین همین قضیه است

YTI هم واقعا همینه و حداقل من خودم خیلی از این لحاظ با کلیت کار ارتباط می گیرم.
مخصوصا خود چیهیرو که خیلی به نظرم شخصیت پردازی اش برای یه MC که کاراکتر از منظرش وارد داستان و محیطش شه محشر عمل می کنه
و بعد که از اون دید وارد داستان میشی به نظرم خیلی قشنگ میشه به یوگامی و کارهای عجیب اش نگاه کرد.

1636325940749.png

در مورد پیشنهاد دادن این مانگا به عنوان یه کار کمدی... :-?
نمیدونم بدونید راکوگو چیه. ولی یه نوع تئاتر کمدی سنتی تو ژاپنه (که اتفاقا سه چهار سال پیش یه انیمه درام خداوندگار-طور در موردش اومد بیرون) که اصولا پایه اش رو اجرای تک نفره حکایت های پندآموزه که ترکیب سفر شخصیت هاش، با اتفاقات و پند قضیه همیشه به یه تجربه توءام احساساتی و همزمان خنده دار منجر میشه.
یه تمرکز جالبی داره YTI روی مقوله ی راکوگو (به خاطر علاقه شخصی خود یوگامی بهش) و از طرفی خود سبک کمدیش هم خیلی تابع این مدل کمدیه.
اگه پیام داستان رو نفهمید یا من بهتون نگم یه چیزی مثل پنل بالا عملا نمیتونه خنده دار باشه
با این حال کلا از داستان گویی تا طراحی شخصیت ها و پنل بندی و... به نظرم نهایتا جوری شکل گرفته این مانگا که تک تک این قدم ها رو درست برمیداره و نهایتا یه حکایتی میسازه که واقعا خنده دار و احساساتیه

1636326263582.png

اگه دنبال کار کمدی می گردید که ریتمش با عموم کمدی های حال حاضر سریال و سینما و مانگا و انیمه فرق داشته باشه حتما این یکی رو یه چک کنید. (کنار یوتسوباتو. GOD, Please read that manga [-o<)
شاید بهش تو نگاه اول نخوره
ولی واقعا کار خاصیه
به عنوان Bonus: پایان به شدت خوبی هم داره که کلا کمیابه لای مانگاها
Bonus 2: هنوز که هنوزه، دو سال بعد تموم شدنش انیمه نگرفته. بعضی موقع ها من میمونم این یه مورد خوبه یا بد. چون قشنگ یادمه وقتی این جا در مورد in/spectre نوشتم خیلی خوشحال بودم، ولی انیمه متوسطش ذوق خود منم برای خوندم ادامه مانگاش رو کشت :|
 
آخرین ویرایش:

cloud _ strife

کاربر سایت
Aug 8, 2009
460
نام
کاوه
سلام :D
برید منهوای Aire رو بخونید:D یه داستان فانتزی با ستینگ ارجینال که خوشبختانه هیچ مادر مرده‌ای از دنیای ما هوس نکرده توش وارد بشه. داستان در مورد سفر ادیسه‌وار یه دختر و همراهش برای پیدا کردن یه قدرت گمشده است. خلاصه رسمی منهوا هم همینه و منم چیز بیشتری بهش اضافه نمی‌کنم. به تدریج مخاطب با شخصیت‌ها، انگیزه‌شون برای شروع این سفر و ساختار حاکم بر دنیا آشنا می‌شه. علاوه بر شخصیت‌پردازی و دنیاسازی مناسب، آرت داستان بی‌نظیره. داستان فضای نسبتا دارکی هم تا به الان داشته. این بانویی هم که در زیر مشاهده می‌کنید، شخصیت اول داستانه:D

7a108cf99042416b5f0093d7287732f3856cbef024d754e6231ac47f0cc128b05044ca068018e4e8e1a6ad30f3118f...png
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مارتین توی کتاب «رقصی با اژدهاها» جمله معروفی رو می‌گه که احتمالا شنیدید: «کسی که کتاب می‌خونه هزار زندگی رو قبل از مرگش تجربه می‌‌کنه، و کسی که کتاب نمی‌خونه، فقط یکی رو». استاد مارتین احتمالا هنوز شروع به خوندن منهوا/مانگا نکرده بودن، و گرنه این حرفو نمی‌زدن:D امروز بعد از حدود دو ماه اومدم شروع به خوندن مانگا بکنم، انقدر که اسم، کاور و موضوع مانگاها شبیه به هم شده، اصلا نتونستم مانگایی که می خواستم رو پیدا کنم. بعد فهمیدمم که منهوایی که دنبالش بودم در اصل دوتا منهوا با تم villainess بودن که من داستان‌هاشون رو با هم تو ذهنم ترکیب کرده بودم، مگه میشه همچین چیزی؟!:D خوب یا بد، ترند فعلی مانگا/منهوا ها دو سالی هست که همین شده. گل سر سبدشون هم که امسال منتشر شده: Roxana! داستان یه آش شعله قلمکار از «نغمه‌ای از آتش و یخ» توی ستینگ گوتیک با رگه‌های ریزی از «بی دی فلان بهمان» هست:D این بانویی هم که می‌بینید شخصیت اول داستانه. آرت داستان یه چیز وحشتناک عالی و منحصر به فرده.
Roxy_ch.26.jpg

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

به نظر من اگه همه چیز یه مانگا یا منهوا کامل باشه، مانگاکا/منهواگا به یه جایی می‌رسه که می‌تونه دنیایی از احساسات رو توی نگاه یه کاراکتر و بدون هیچ دیالوگی بیان کنه. من چندین بار Run Knight رو فصل اولش رو خوندم. داستان در مورد یه جنگ چند صد ساله بین نسل بشر و یه نژاد بیگانه است. شخصیت اول داستان (توی فصل اول) دختری به نام «آنه مایر» هست. توی چپتر اول، بعد از اینکه از ماموریت موفق برمی‌گردن، کل زندگی این شخصیت، کل دردهاش و همه سختی‌هاش رو می‌تونی توی فقط نگاهش ببینی. نگاه یه کهنه سربازه که می‌دونه با یه پیروزی، قرار نیست جنگ به یه پدیده زیبا تبدیل بشه. سر همین قضیه، برای من، Nasty Cat امام مانگاکاهاست:D این بشر نابغه است. یه منهوا داره (Can't See Can't see but love) که توش شخصیت اصلی لاله. با نگاهش می‎‌تونی فکر طرف رو بخونی. من خیلی دلم برای حسی که موقع خوندن اون مانگاها داشتم تنگ شده. نمی‌دونم، شاید اون موقع سلیقه‌ها فرق می‌کرد:-??

__________________________________________

یکی دو قسمت از انیمه پالادین رو دیدم. من مانگاش رو واقعا دوست دارم، به خصوص دوازده سیزده قسمت ابتداییش رو. مانگا یه طوری روایت میشه که مخاطب همزمان با پروتاگونیست با دنیا آشنا میشه، به شخصیت‌ها وابستگی پیدا می‌کنه و این شخصیت‌ها براش مهم می‌شن. توی انیمه، با وجود تمام رنگی بودن و استفاده از صدا و موسیقی، این حس منتقل نمیشه :-s دست سازنده‌ها درد نکنه:-??

اون انیمه‌ای رو هم که همتون داشتید ازش تعریف (موشوکو!؟) می‌کردید، باید کم کم شروع کنم. البته از فصل اولش:D تنها چیزی که از این انیمه یادم هست این بود که فصل اولش کلی حاشیه سر مسائل جنسی و این داستان‌ها داشت.

86 رو هم باید شروع به دیدن فصل دومش بکنم. فصل اولش نسبتا خوب بود. منم کلا به کارهایی که تم میلیتاریزم دارن، علاقه دارم:D
 
آخرین ویرایش:

m.a.t

کاربر سایت
Dec 31, 2005
3,095
نام
محمد علی
به نظر من اگه همه چیز یه مانگا یا منهوا کامل باشه، مانگاکا/منهواگا به یه جایی می‌رسه که می‌تونه دنیایی از احساسات رو توی نگاه یه کاراکتر و بدون هیچ دیالوگی بیان کنه. من چندین بار Run Knight رو فصل اولش رو خوندم. داستان در مورد یه جنگ چند صد ساله بین نسل بشر و یه نژاد بیگانه است. شخصیت اول داستان (توی فصل اول) دختری به نام «آنه مایر» هست. توی چپتر اول، بعد از اینکه از ماموریت موفق برمی‌گردن، کل زندگی این شخصیت، کل دردهاش و همه سختی‌هاش رو می‌تونی توی فقط نگاهش ببینی. نگاه یه کهنه سربازه که می‌دونه با یه پیروزی، قرار نیست جنگ به یه پدیده زیبا تبدیل بشه. سر همین قضیه، برای من، Nasty Cat امام مانگاکاهاست:D این بشر نابغه است. یه منهوا داره (Can't See Can't see but love) که توش شخصیت اصلی لاله. با نگاهش می‎‌تونی فکر طرف رو بخونی. من خیلی دلم برای حسی که موقع خوندن اون مانگاها داشتم تنگ شده. نمی‌دونم، شاید اون موقع سلیقه‌ها فرق می‌کرد:-??
Nasty Cat معجزه‌ای بین نویسنده‌های منهواست. من منهوای خوب و همه پسند و حتی niche زیاد خوندم. اما هیچی برام آثار Nasty Cat نمیشه.
فکر کن یه نفر Trace رو نوشته. بعد رفته Can't See Can't see but love که یه جاهاییش موی زائد سوزه. یه داستان درام رزمی کوتاه توی Living with one leg رو نوشته.
دور پلیسی زده و Trace 1.5 رو نوشته که خوندنش باعث میشه آدم سیم کشی‌های مغزش بسوزه و مدت‌ها به سه کنج دیوار و سقف زل بزنه.

اون وقت حتی منهواهاش به انگلیسی ترجمه نمی‌شه. وقتی می‌بینی لای هزار تا چرت و پرت هن/طای و ایسکای، کسی محل گربه هم به آثار Nasty Cat نمیده....
و خوب داستان دارک نوشتن، خلاف نظر عمومی خیلی کار سختی نیست. یه مقدار زیادی رنگ سیاه و یه خانم و اسب میریزی توی داستان و دارک میشه. نتیجه یا خوب میشه یا بد. ولی به هر حال دارک میشه.
این که با یه سری کاراکتر نیمه دیوانه و خل وضع توی فضای رنگی رنگی و پرواز لای برج‌های سئول با درجه بندی سنی ۱۳ سال به بالا کار دارک بسازی قابل توجهه.

اما سرنوشت اینه که Nasty Cat و طرفدارانش که روی هم ۱۰-۱۵ نفر میشن، توی جهان پس از مرگ به این دنیا نگاه می‌کنن، می‌خندن و به باقی داستان‌هاش گوش میدن که هیچ وقت منتشر نشد.
 

XsmokeX

کاربر سایت
Sep 24, 2012
2,968
نام
احمد
بعد از دیدن دو قسمت دیگه آرکین باید بگم واقعا خوش ساخت هست و از نظر داستانی هم خیلی جذاب در آوردن و سنگ تموم گزاشتن. خود انیمیشن هم واقعا خوبه و در کل 9/10 می دم :-"
سایت های وطنی هم الان اکثرا گزاشتن (البته با ویس انگلیسی هست و ژاپنی من جایی ندیدم . خودم آخر مجبور شدم از نت فلیکس ببینم ژاپنی) و خلاصه توصیه می کنم به همه انیمه/انیمیشن دوستان ببینن.
 

SIMPLE

کاربر سایت
Jun 14, 2020
347
بعد از دیدن دو قسمت دیگه آرکین باید بگم واقعا خوش ساخت هست و از نظر داستانی هم خیلی جذاب در آوردن و سنگ تموم گزاشتن. خود انیمیشن هم واقعا خوبه و در کل 9/10 می دم :-"
سایت های وطنی هم الان اکثرا گزاشتن (البته با ویس انگلیسی هست و ژاپنی من جایی ندیدم . خودم آخر مجبور شدم از نت فلیکس ببینم ژاپنی) و خلاصه توصیه می کنم به همه انیمه/انیمیشن دوستان ببینن.
پوستر اصلی سریال هم واقعا زیباست
 

m.d.makan

کاربر فعال
Apr 14, 2007
9,351
نام
مــاکــان
بعد از دیدن دو قسمت دیگه آرکین باید بگم واقعا خوش ساخت هست و از نظر داستانی هم خیلی جذاب در آوردن و سنگ تموم گزاشتن. خود انیمیشن هم واقعا خوبه و در کل 9/10 می دم :-"
سایت های وطنی هم الان اکثرا گزاشتن (البته با ویس انگلیسی هست و ژاپنی من جایی ندیدم . خودم آخر مجبور شدم از نت فلیکس ببینم ژاپنی) و خلاصه توصیه می کنم به همه انیمه/انیمیشن دوستان ببینن.
اینطور که میگی حتما صداهای ژاپنی خوبی برای کار انتخاب کردن.
ولی من یک قسمت که دیدم تصمیم گرفتم همون انگلیسی ببینم، چون واقعا صداگذاری ها خوب بود.
جدای لیپ سینک ، مهمتر از اون کارگردانی، انیمیشن صورت، نوع ژست هایی که میگیرن ، فضاسازی، تدوین و...کاملا شبیه کارهای غربیه، برای همین ترجیح دادم همون انگلیسی ببینم.
 

Arima Kishou

Kuro no Shinigami
کاربر سایت
Jul 14, 2014
5,373
نام
محمد
اینطور که میگی حتما صداهای ژاپنی خوبی برای کار انتخاب کردن.
ولی من یک قسمت که دیدم تصمیم گرفتم همون انگلیسی ببینم، چون واقعا صداگذاری ها خوب بود.
جدای لیپ سینک ، مهمتر از اون کارگردانی، انیمیشن صورت، نوع ژست هایی که میگیرن ، فضاسازی، تدوین و...کاملا شبیه کارهای غربیه، برای همین ترجیح دادم همون انگلیسی ببینم.
ساخت کجاست اصلا؟ این بنظرم مهم ترین موضوعه. من هرچی باشه با اون زبان میبینم:D
 

m.d.makan

کاربر فعال
Apr 14, 2007
9,351
نام
مــاکــان
ساخت کجاست اصلا؟ این بنظرم مهم ترین موضوعه. من هرچی باشه با اون زبان میبینم:D
خود ریوت که با یک استودیوی فرانسوی کار میکنه.
قبلا سینماتیک های زیادی هم برای LOL ساخته بود.
آرکین هم کار همین استودیو هست.
 

Z-fan

▲‌ Triforce of Wisdom ▲
ناظم انجمن
Jul 10, 2013
12,377
نام
سید محمد حسین
1636468209166.png

کمی در وصف این قسمت ششم موشوکو تنسه بنویسم تا یهو قسمت بعد نیومده :D
همین جوریش کلا 5 دقیقه هر قسمت طول می کشه
یهو چشم به هم میزنیم قسمت بعد میاد فرصت از دست میره :D
It's just some cool details

تیکه ای که رودئوس شروع می کنه تو بار با پائول حرف زدن، یه صحنه خیلی قشنگ داره که این ساقی بار میاد پیش اش و میگه "من حقیقتا چیزی نمیدونم، ولی بد نیست به چشم های پدرت هم نگاه کنی"
جالبه کارگردان ها میخواستن واسه این که هزینه انیمه کم شه و مجبور نباشن یه کاراکتر واسه یه سکانس طراحی کنن میخواستن یه شخصیت دیگه که طراحی شده و اسم و اینا داره بیاد این دیالوگ رو به رودی بگه
ولی نویسنده سری "ریفوجین نو ماگانوته" اصرار می کنه به تیم ساخت انیمه که ارزش این صحنه به اینه که یه غریبه این رو به رودی بگه
و به نظرم این خیلی تاچ جالبی بود که خوشحالم که حفظش کردن

بگذریم
سه تا شخصیت هست لازمه یکم بیشتر در موردشون بدونید. چون بعیده حالاها در موردشون دیگه چیزی ببینیم یا بشنویم

Mushoku Tensei S02 - 06 [1080p] [AnimDL.ir].mkv_snapshot_23.02_[2021.11.09_18.35.20].jpg

اولیش این خواهرایی اند پائول تو مدت تشکیل گروه تجسس اش نجات شون داده، ویرا و شیرا
قصه این دو تا خیلی پیچیده نیست ولی جالبه. اینا دو تا خواهرن که طی حادثه تلپورتیشن، از خونه شون دور میشن. این وسط به این خواهر توداره، شیرا، وحشتناک سخت میگذره. جدا از موقعیت مرگ و زندگیش بهش به حد ترسناکی تجاوز میشه که براش باعث تراومای سنگین میشه و به دنبالش ترس شدید از مردها. ویرا که خواهر قویتره بین این دو نفر میشه فرشته نگهبان شیرا. تو دنیای موشوکو تنسی Bikini Armor خیلی چیز نادری نیست. ولی تو مناطق گرمسیر. یه جایی به آب و هوای نایس و محشر میشیلیون، Bikini Armor عملا فایده ای نمی کنه و صرفا حکم Nerf کردن خودتو به لحاظ دفاعی داره.
برا ویرا البته دو تا قایده داره این قضیه. یکی این که عامل حواس پرتی کنی خوبیه :D (تو قسمت قبل سر مبارزه اش با رودئوس به شدت مشخصه :>) دومیش اینه که چشم همه رو از شیرا درویش می کنه. این خیلی مهمه چون جدا از این که تخصص شیرا تو جادوهای درمانیه و باید عقب وایسه تا کسی بهش حمله نکنه، یه مکانیزم دفاعی ای هم هست واسه تراومای خواهرش. شیرا عملا جز پائول با مرد دیگه ای خیلی نمیتونه رودررو شه. این یه دیتیل جالب در مورد قصه این دو تا خواهر. حقیقتا تو کلیت داستان اهمیتی نداره چون خیلی شخصیت های فرعی ای اند که یکی دو بار دیگه تو کل داستان می بینم شون. ولی گفتم بدونید. رمان هم خیلی کامل در موردشون توضیح نمیده و یه بخش زیاد این اطلاعات صرفا از پروفایل هاشون و یادداشت های ماگانوته دراومده.

Mushoku Tensei S02 - 06 [1080p] [AnimDL.ir].mkv_snapshot_04.40_[2021.11.09_18.37.00].jpg

و دومیش... Our GOAT و Our Man. قهرمان اصلی.... The Absolute Legend..... گیس :D (تو وب ناول اسم اش رو گیسو ترجمه کرده بودن من خیلی بیشتر از گیس دوست داشتم. ولی خب اسم اصلی اش گیس ـه حقیقتا :D اشتباه از جانب مترجم های وب ناول بوده :D)
داستان این یکی خیلی جالب تره

اگه تا این جای داستان متوجه نشدید با اطلاعاتی که داده، من براتون روشن می کنم این قضیه رو. گیس آخرین عضو گروه ماجراجوهای افسانه ای Fang of the Black Wolf بوده که پائول و زنیث قبل ازدواج شون توش بودن :D
با این هر شش تا عضو این گروه مشخص میشه (که اولین بار، گیلین تو فصل اول درموردش به رودئوس میگه که تو انیمه سیلوئت همه رو نشون میده که با شخصیت هایی که این فصل معرفی میشن کامل جور درمیاد)
  • پائول - نژاد آدمهای قلمرو آشورا: سردسته گروه و شمشیرزن گروه
  • زنیث - نژاد آدمهای کشور میشیلیون: هیلر گروه
  • گیلین - از بیست من های جنگل مقدس: شمشیر زن دوم گروه (تهاجمی ترین عضو گروه)
  • الینالیز - از الف های جنگل مقدس: تانک گروه
  • تالهند - از دورف های کوهستان های میلیس: جادوگر گروه
  • و گیس - از یکی از نژادهای منقرض شده Demon Continent: متخصص هر چی غیر از جنگیدن :D
1636472653860.png

قصه گیس جالبه چون این بشر هیچ تخصصی تو هنرهای رزمی و جادو و اینا نداره ولی یه تنه عاملی بود که یه گروه از آدمای در به دری مثل پائول و زنیث کنار هم بتونن جمع شن و دووم بیارن. مهمه اینو بدونید هر کدوم از اعضای این گروه رسما عضو ترد شده خونواده خودشون بودن. قصه گیلین رو دو قسمت پیش می فهمیم که تو دهکده ددولدیا چه موجود دردسری بوده. پائول رسما اسم نوتوس رو از فامیلی خودش میندازه بیرون که دیگه اشراف زاده گریرت ها نباشه و ولش کنن بره. زنیث هم شدید از خونواده خودش تو میشیلیون (که خیلی خونواده اسم و نسب داری هم هست) نافرم به مشکل میخوره و میزنه بیرون که بره دنبال ماجراجویی. قصه تالهند هم همینه یه جورایی و اون بشر هم هر جایی حاضره بره غیر از شهر اصلی دورف ها. الینالیز خیلی پیچیده تره قضیش و فعلا در موردش هیچی نمیگم.

اگه یه مشت آدم طرد شده و زا به راه شده از هر نژاد و هرجای دنیا که حساب کتاب خودشون درست دست شون نیست (و هر کدوم هم یه جوری مشکل زا باشن) دور هم جمع شن طبیعتا نتیجه به چیزی جز فاجعه نمی تونه ختم شه :D
خدا رو شکر در اکثر موارد این کار گیس بوده که گروه رو جمع و جور کنه :D از حساب و کتاب و برنامه ریزی گرفته تا نقشه خونی و مسیر یابی و علی الخصوص آشپزی و سیر نگه داشتن شکم این دوستان طی مسیر. عملا آدم همه فن حریفیه این گیس :D

گفتم آشپزی... آخ آخ آخ. این تیکه رو نمیدونم چرا انیمه اسکیپ کرد. این فکر کنم تنها اسکیپ انیمه باشه که واقعا حیف شد به نظرم چون خیلی World Building بامزه و دوست داشتنی ای بود. (خدا کنه تو بلوری اضافه کنن اش)
اگه یادتون باشه همون اول قسمت پنجم این فصل، موقع رسیدن به میشیلیون اریس به گیس اصرار می کنه که چرا گیس بهش آخرش آشپزی یاد نداد تو مسیرشون تا میشیلیون و انیمه ازش سریع عبور می کنه.
این سکانس تو رمان یکم پرجزئیات تره و یه چیزای جالب و بامزه ای رو رو می کنه :D
تو رمان، وسط راه طولانی از جنگل مقدس تا میشیلیون. هر کدوم از اعضای گروه یه سری وظایف رو گردن می گیرن. از اون جا که مسیر، مسیر به شدت امنیه، اریس هیچ کاری نداره به جز تمرین شمشیر زنی با خودش (تو مسیرهای قبلی شون اریس چون تو بخش شکار بود حسابی سرش گرم و کیف اش کوک بود :D) سر این قضیه حسابی حوصله اش سر میره. و خب گیس با این که خیلی سرزده بهشون ملحق میشه ولی کلی تو راه واسه کمپ کردن و مخصوصا آشپزی کمک می کنه به گروه رودئوس که خیلی تحت تاثیرشون قرار میده. علی الخصوص اریس رو.
Mushoku04_12.png
اریس به گیس اصرار می کنه که بهش آشپزی یاد بده (که حداقل یه چیزی داشته باشه که رودئوس توش بهش وابسته باشه) گیس هم میگه "حاجی بیخیال. من عمرا به کسی آشپزی یاد بدم" اریس میگه "آخه چرا مرد مومن!؟ چی ازت کم میشه به من آشپزی یاد بدی؟ تو رو خدا..."
جواب گیس این جا جالبه :D
"ببین دختر گلم.:) یه زمانی قبل تو یه دختر دیگه هم همسفرم بود که ازم هر جور بود خواست بهش آشپزی یاد بدم. منم دیدم چیزی نمیشه که. بهش یاد دادم:-?? و شد بدترین اشتباه عمرم. :D دختره با آشپزیش بالاخره تونست قلب یه پسره از گروه رو بدزده. اینا با هم عشق بازی کردن همانا و از هم پاشیدن گروه به خاطرش هم همانا. بعد از هم پاشیدن اون گروه هم منی که هیچ تجربه مبارزه ای نداشتم نتونستم خودم رو هیچ گروه دیگه ای جا کنم و افتادم به این وضع فعلی که می بینی و رو آوردم به قماربازی. پس آشپزی بی آشپزی!"

تو این نقطه از داستان، تو رمان هم مشخص نیست که گیس عضو گروه پائول بوده ولی وقتی بعد ملاقات گیس با پائول این قضیه رو می فهمی خیلی پرده جالبی از وقایع داخلی گروه و چرایی از هم پاشیدنش میشه فهمید :D تیکه تیکه چسبوندن این پازل از بهترین تیکه های این آرک تو رمان بود واسم
از اون جا که تو انیمه نیاوردنش خودم براتون این جا گفتم که شما هم یه ورژن نصفه و نیمه اش رو دونسته باشید
 

XsmokeX

کاربر سایت
Sep 24, 2012
2,968
نام
احمد
اینطور که میگی حتما صداهای ژاپنی خوبی برای کار انتخاب کردن.
ولی من یک قسمت که دیدم تصمیم گرفتم همون انگلیسی ببینم، چون واقعا صداگذاری ها خوب بود.
جدای لیپ سینک ، مهمتر از اون کارگردانی، انیمیشن صورت، نوع ژست هایی که میگیرن ، فضاسازی، تدوین و...کاملا شبیه کارهای غربیه، برای همین ترجیح دادم همون انگلیسی ببینم.
من چون بازی رو با زبان ژاپنی بازی میکنم برام مهم بود که صداها یکی باشه. و البته این که صداگذاری ژاپنی بازی به نظرم تقریبا برای 90% کاراکتر ها بهتره ولی خب اون کاراکتر هایی که داخل انیمیشن هستن تقریبا تو یک لول هستن (البته باز برای نسخه ژاپنی صدا پیشه های واقعا کت و کلفتی آوردن و مثلا کاراکتر وای صدا پیشه ـش با ساشا از اتک آن تایتان یکی هست.یا هایمردینگر که با تانجیرو از کیمتسو یکی هست)
خلاصه من شخصا نسخه ژاپنی رو می پسندم مخصوصا که خلیل دونو هم لینک گزاشت و الان در دسترس هم هست. اما اگه کسی انگلیسی(یا هر زبان دیگه ای ) می پسنده بر خلاف انیمه که حکمش اعدامه اینجا مشکلی نیست.
این نکته رو هم بگم که از اونجایی که بیس اصلی بازی هست و بازی هم سینگل پلیر نیست و مبا هست و هر منطقه / کشوری لوکالیزیشن خودشو داره یه جورایی زبان اصلی نداره بازی (و در نتیجه انیمیشن) و با هر زبانی بیشتر حال می کنید با همون ببینید.
 

Police _ 110

ハリール
مدیر انجمن
Sep 29, 2005
7,010
نام
خلیل
آخرین ویرایش:

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر