و ما هنوز به بهترین تیکه های این فصل موشوکو تنسه نرسیدیم هنوز
====================================================================================
دو تا مانگا این مدت تموم کردم
در حقیقت یکی شو امروز تموم کردم یکی شو خیلی وقت پیش
اول بریم سراغ اونی که خیلی وقت پیش تموم کردم
تو یه پست دیگه در مورد دومی صحبت می کنم
Yugami-kun ni wa Tomodachi ga inai
Romcom - School - Slice of Life(??)
82 Chapters
Finished
گول 82 چپتره بودنش رو نخورید. کار انتشار ماهانه داشته و سر همین هر چپترش دوبرابر طول معمول رو داره.
سر همین فرض رو بگیرید رو یه چیز 160 چپتری این طرفا
اوه خلاصه داستان.
قبل از این که من خلاصه داستان رو بگم فقط. یه سکانسی هست وسطای داستانه، اینا طبق معمول مدرسه جمع می کنه اردو میبره کیوتو. یه تیکه تو گشت شون تو مناطق دیدنی شهر میرسن به یکی از نقاط تفریحی معروف کیوتو. یه باغراهی که بهش میگن Philosopher's Road
و بعد این پنل شاهکار رخ میده
خارج از چهارچوب مانگا سکانس به شدت بی معنی ایه و تو خود داستان هم اهمیت داستانیش صفر صفره.
ولی اگه به مقوله Character Moment باشه شاید همین پنل دلیلی باشه که من این قدر عاشق این شخصیت و داستان حول شم.
بریم سراغ خلاصه داستان.
قصه شروعش خیلی ساده است. شخصیت اصلی ما یه دختریه به اسم واتانوکی چیهیرو که برای بار دهم تو عمرش داره به خاطر کار باباش هی بین این ور و اون ور جابجا میشه. با ورود به دبیرستان جدیدش تو سال دوم، حسابی سر رفیق پیدا کردن و تو جمع جا شدن به مشکل میخوره. چیهیرو دختر خجالتی، کم رو یا با مشکلات حاد اجتماعی نیست. ولی چون این همه تو عمرش هی رفیق پیدا کرده بعد مجبور شده ازشون جدا شه و این که یه سال دیرتر از بقیه بچه ها وارد این حلقه شده مشکل داره خودشو جا کنه و میخواد خودشو با آدمای دورش تطبیق بده.
از روز اول اما چیهیرو خانم قصه ما به صورت اتفاقی با Poster Boy داستان روبرو میشه. یوگامی یووجی، قیافه خوب، از تاپ های کلاس به لحاظ نمره و حتی Ace تیم بیسبال مدرسه. آمــــــــّــــــــا.... آمّا این یوگامی یوجی قصه ما علی رغم تمامی خوبی هایی که براش نوشتیم چون هیچ علاقه ای به وفق دادن خودش با دور و وریاش نداره، به سبب اش هیـــــــــچ رفیقی هم نداره
و برخورد این دو تا نیروی متضاد به هم قصه کمدی این مانگا رو کلید میزنن
خیلی ساده بگم، این مانگا یکی از اون جواهرات ژانر کمدیه که بیشترین تعریفی که میتونه بگیره اینه که تو ژانری که تا خرخره با همه جور تروپی پر شده کامل با فرمون خودش میره جلو. مخصوصا تو زمینه شخصیت ها.
مانگای YTI (تخلیص اسمش) حقیقتا رامکام نیست. یعنی واقعا فقط ده چپتر آخرش صلاحیت Romcom بودن داره که حتی اونم خیلی ملایم تر از عموم کارهای این ژانره
عوضش کار کمدی محشریه. YTI در مورد یه دختریه که میخواد خودشو با بقیه وفق بده و از قضا برخورد اولش با آدمیه که کامل از زندگیش بدون این که مجبور باشه خودشو با بقیه وفق بده راضیه. و این هی کنجکاوش می کنه
تو کارهای کمدی همیشه این دینامیک شخصیت های متضاد خیلی جواب میدن که بهترینش همیشه Weird و Straight man ـه. کاراکتری که تمام اعمالش با عقل سلیم جور در نمیاد و اونی که با عقل سلیمش باید به همه این جنونی که جلوش رخ میده واکنش نشون بده. کارهای پیمان قاسم خانی خودمون پر این مدل دینامیک هاست (بهترین نمونه اش شب های برره)
تو این داستان این نیروی متضاد هست ولی همون جور که گفتم بین شخصیت اصلی ایه که مدام متوجه اطرافشه و شخصیت دومی که اصلا براش این موضوع مهم نیست
چیهیرو به عنوان MC خیلی شخصیت عالی ایه. ولی ستاره مانگا طبیعتا یوگامی کون ـه. رو کاغذ این ایده "خودشو به هیچ وجه با بقیه وفق نمیده" شاید خیلی معنی خاصی نده. ولی جوری که داستان عمق عجیب و غریب بودن یوگامی رو نشون میده کم کم یه کاریزمای خاصی بهش میده. انگار که این بشر کامل تو یه فرکانس متفاوت از دور و وریاش زندگی می کنه
و میدونید؟
با این که تو طی داستان این قضیه کلی سناریوی خنده دار درست می کنه
همزمان همینشه که خیلی قشنگه.
برخلاف عموم مانگاهای ژانر مدرسه که خیلی اصرار دارن یه شخصیت تنها (با بعضا تو سری خور رو) با ارتباط دادن با شخصیت های مختلف وا کنه و شکل جدید بده بهشون
این مانگا میگه برعکس شو برو
خودت باش
رک و روراست باش با همه
بیخیال دلخوشی هات نشو چون برای بقیه عجیبه
بیخودی استانداردهای بقیه رو به خودت تحمیل نکن
برای تشکر بقیه واسشون کاری انجام نده. صرف کمک بهشون اون کار رو بکن
یه همچین Mentality ای رو گینتاما هم داشت به نظرم
که هر چقدر شخصیت های کلیدی اش عجیب بودن، نه صرفا باورهاشون بلکه سبک زندگیشون رو به شرایط حاکم الکی نمی باختن
اصن اون شمشیر بوکتوی چوبی گینتوکی که از اول داستان بعد خلاصه داستان "دوران سامورایی ها تو ادو تموم شده" عین همین قضیه است
YTI هم واقعا همینه و حداقل من خودم خیلی از این لحاظ با کلیت کار ارتباط می گیرم.
مخصوصا خود چیهیرو که خیلی به نظرم شخصیت پردازی اش برای یه MC که کاراکتر از منظرش وارد داستان و محیطش شه محشر عمل می کنه
و بعد که از اون دید وارد داستان میشی به نظرم خیلی قشنگ میشه به یوگامی و کارهای عجیب اش نگاه کرد.
در مورد پیشنهاد دادن این مانگا به عنوان یه کار کمدی...
نمیدونم بدونید راکوگو چیه. ولی یه نوع تئاتر کمدی سنتی تو ژاپنه (که اتفاقا سه چهار سال پیش یه انیمه درام خداوندگار-طور در موردش اومد بیرون) که اصولا پایه اش رو اجرای تک نفره حکایت های پندآموزه که ترکیب سفر شخصیت هاش، با اتفاقات و پند قضیه همیشه به یه تجربه توءام احساساتی و همزمان خنده دار منجر میشه.
یه تمرکز جالبی داره YTI روی مقوله ی راکوگو (به خاطر علاقه شخصی خود یوگامی بهش) و از طرفی خود سبک کمدیش هم خیلی تابع این مدل کمدیه.
اگه پیام داستان رو نفهمید یا من بهتون نگم یه چیزی مثل پنل بالا عملا نمیتونه خنده دار باشه
با این حال کلا از داستان گویی تا طراحی شخصیت ها و پنل بندی و... به نظرم نهایتا جوری شکل گرفته این مانگا که تک تک این قدم ها رو درست برمیداره و نهایتا یه حکایتی میسازه که واقعا خنده دار و احساساتیه
اگه دنبال کار کمدی می گردید که ریتمش با عموم کمدی های حال حاضر سریال و سینما و مانگا و انیمه فرق داشته باشه حتما این یکی رو یه چک کنید. (کنار یوتسوباتو. GOD, Please read that manga
)
شاید بهش تو نگاه اول نخوره
ولی واقعا کار خاصیه
به عنوان Bonus: پایان به شدت خوبی هم داره که کلا کمیابه لای مانگاها
Bonus 2: هنوز که هنوزه، دو سال بعد تموم شدنش انیمه نگرفته. بعضی موقع ها من میمونم این یه مورد خوبه یا بد. چون قشنگ یادمه وقتی این جا در مورد in/spectre نوشتم خیلی خوشحال بودم، ولی انیمه متوسطش ذوق خود منم برای خوندم ادامه مانگاش رو کشت