آرک یکی مونده به آخر واقعا خوبه و بخش اعظم داستان تمام میشه...بقیه اش شیردوشیهمن همین امروز خیلی اتفاقی توی یه short دیدمش و بعدش کل ۲۴ قسمت رو دیدم و هیچ ایده ای از مانگا ندارم نگو که قراره نا امیدمون کنه
آخرین ویرایش:
آرک یکی مونده به آخر واقعا خوبه و بخش اعظم داستان تمام میشه...بقیه اش شیردوشیهمن همین امروز خیلی اتفاقی توی یه short دیدمش و بعدش کل ۲۴ قسمت رو دیدم و هیچ ایده ای از مانگا ندارم نگو که قراره نا امیدمون کنه
تا جایی که یادمه بین انیمه و مانگای نانا تفاوتی وجود نداره. چیزی به مانگا اضافه نشده.خوب از اونجایی که من دنبال یـ کار متفاوت میگشتم این پست متقاعدم کرد که بشینم NANA رو ببینم . منی که یکی دو سال ـه دارم تک و توکی انیمه میبینم قشنگ این حس نوستالژی که میگیی رو توی NANA حس کردم قشنگ پیداست انیمه یـ چیزیش با ترند های روز فرق داره اینو از همون اپیزود اولش میشه فهمید . با حس اینکه میدونستم مانگاش نصف کار ـه رها شده ، به قسمت های آخرش نزدیک میشدم و با خودم میگفتم اون موقعی که میرسم به اپیزود 47 ـم حس کنجکاوی و راضی نکردن قرار ـه اذیتم کنه چه حس بدی بود .
منم بخوام بهش امتیاز بدم امتیاز 9 رو میدم باشد که روزی مانگاش ادامه پیدا کنه .
=============================
داستان تو مانگا دقیقا کجا تموم میشه ؟ الان حوادث اپیزود آخر یـ جورایی حس سر هم بندی رو داشت یهو از آینده نشون داد بعد یـ جوری وانمود که Osaki مرده که به من این حس رو داد سازنده های انیمه واسه اینکه سر تهش رو ببندن اون حرکت رو زدن یـ جورای داستان بدون اینکه چیزی رو توضیح بده تموم میشه .
الان که نگاه میکنم تا سال 2009 مانگاش منتشر میشده داستانش فراتر از انمیه پیش رفته ؟
پیشنهاد میکنم بری سراغ مانگاشخوب از اونجایی که من دنبال یـ کار متفاوت میگشتم این پست متقاعدم کرد که بشینم NANA رو ببینم . منی که یکی دو سال ـه دارم تک و توکی انیمه میبینم قشنگ این حس نوستالژی که میگیی رو توی NANA حس کردم قشنگ پیداست انیمه یـ چیزیش با ترند های روز فرق داره اینو از همون اپیزود اولش میشه فهمید . با حس اینکه میدونستم مانگاش نصف کار ـه رها شده ، به قسمت های آخرش نزدیک میشدم و با خودم میگفتم اون موقعی که میرسم به اپیزود 47 ـم حس کنجکاوی و راضی نکردن قرار ـه اذیتم کنه چه حس بدی بود .
منم بخوام بهش امتیاز بدم امتیاز 9 رو میدم باشد که روزی مانگاش ادامه پیدا کنه .
=============================
داستان تو مانگا دقیقا کجا تموم میشه ؟ الان حوادث اپیزود آخر یـ جورایی حس سر هم بندی رو داشت یهو از آینده نشون داد بعد یـ جوری وانمود که Osaki مرده که به من این حس رو داد سازنده های انیمه واسه اینکه سر تهش رو ببندن اون حرکت رو زدن یـ جورای داستان بدون اینکه چیزی رو توضیح بده تموم میشه .
الان که نگاه میکنم تا سال 2009 مانگاش منتشر میشده داستانش فراتر از انمیه پیش رفته ؟
در مورد ماموریت فرعی جاجمنت چیزی میگفتی؟فوتبالیستها رو رسیدم به قسمت ۶۰ و خوردهای و اوایل دوران نوجوونی و هنوز سر در نیاوردم از فرهنگ ژاپنیها در مورد به کار بردن اسم و فامیل و این همه تأکیدی که روی فامیل دارن!
کل شخصیتها به سوباسا میگن سوباسا، ولی ۹۰٪ از شخصیتهای دیگه توی سریال با فامیلشون شناخته میشن! مثلاً سوباسا و تارو این همه وقت با همدیگه بودن و روابطشون قشنگ به مرحلهای رسیده که اگه توی دوران امروزی بود، انگ و تهمت روابط همجنسگرایی هم بهش میخورد! ولی همچنان تا لحظه آخر و زمان خداحافظی هم سوباسا به این بنده خدا میگفت میساکی!
یا مثلاً ایشیزاکی و واکابایاشی و واکاشیمازو و... همه فامیل هستن، ولی ما اون زمان به تصور اسم کوچیک بهشون نگاه میکردیم و فکر میکردیم طرف اسمش ایشی هست، نه ریو! این وسط برام جالبه که تلویزیون ایران خودش تصمیم گرفت کار عاقلانهای انجام بده و حداقل توی دیالوگهای فارسی، میساکی به تارو تبدیل شد و ما این شخصیت رو با اسم کوچیکش شناختیم. وگرنه توی نسخه اصلی که به جز بابای تارو، کسی اسمش رو نمیدونه!
---------
این وسط پر تکرارترین عبارت رو هم کشف کردم که چیزی نیست جز کــــون! یعنی توی هر قسمت حداقل ۱۵۰ بار این کلمه به کار میره و مثلاً دیالوگها این مدلیه:
سوباسا کـــون، رقیب توپ رو از دست ایزاوا کــــون درآورد و داره حمله میکنه و اوضاع خرابه.
آره میساکی کـــون، باید به واکابایاشی کـــون بگیم مواظب بشه و ایشیزاکی کـــون هم حواسش رو جمع کنه.
اوضاعی داریم!
----------
چقدر هم طولانی بود فینال دوران کودکی! یادمه قدیما که از تلویزیون میدیدیم هم خیلی بحث میکردیم راجع به کِش اومدنش، ولی دیگه در این حد توی ذهنم نبود که یه مسابقه ۱۴،۱۵ قسمت طول بکشه! لامصب تموم نمیشد و... (برای فوتبالیستها کی از اسپویلر استفاده میکنه؟! ولی به هر حال) وقتی بازی معمولی مساوی تموم شد، رفت وقت اضافه. بعدش وقت اضافه هم داشت تموم میشد و گفتم خدا رو شکر دیگه خلاص شدیم، ولی مشخص شد که بعد از وقت اضافه، دوباره یه وقت اضافه دیگه هم هست! یعنی دو نیمه بازی اصلی بود و چهار نیمه وقت اضافه!
----------
دیروز بر حسب اتفاق دو مورد ژاپنی رو پشت سر هم تجربه کردم که باعث شد حیرتم از ژاپنیهای گرامی بیشتر از قبل بشه! یکی توی همین فوتبالیستها بود که یه عکاس اومده بود کنار زمین از تمرینات عکس میگرفت و بعدش با اون شخصیت اصلی دختر (اسمش یه چیزی تو مایههای سنایی هست) آشنا شد و گفت بیا مدل من برای عکاسی بشو. اونم عصبانی شد و گفت خجالت بکش و عکاسه گفت منظورم چیز استغفراللهی نبود و مدل معمولی میخوام.
ولی بعدش عکاسه به شوخی گفت حالا اگه عکس لختی هم بگیرم بد نیست! داداش، مثلاً انیمه مخصوص کودکان هست، این حرفا چیه دیگه؟!!
یه مورد دیگه هم بازی Judgment بود. عجب بازی باحالیه! حیف که قبلاً بعد از ۲،۳ ساعت گذاشته بودمش کنار و الآن که تاریخ انقضاش توی PS Now داره تموم میشه، تازه یادم افتاده سراغش برم و برخلاف اوایلش که زیاد جذبم نمیکرد، از اواخر فصل دوم خیلی خفن شد.
این وسط یه مأموریت فرعی هم در مورد شورت داشت که از لحظه شروع و صحبت با مظلومین حادثه و کسب اطلاع در مورد ویژگیهای شورت تا مواجه شدن با متهم و نحوه قدرت گرفتنش، در حدی بود که هی میخواستم به خودم سیلی بزنم و ببینم خوابم یا بیدار! درسته که ژاپنیها کلاً منحرف هستن و مثلاً کارگردان موردعلاقه من یعنی کوجیما هم اوضاعش خرابه، ولی این ماجرای شورت دیگه خیلی چیز عجیبی بود!
ولی عجب صدای محشری داره این شخصیت هامورا. من رو یاد صدای محمد عبادی در نقش تسوکه (سفرهای میتیکومان) میندازه که واقعاً باهاش حال میکردم و یه صدای مخملی(!) و خیلی قشنگی داشت.
اخرین انیمه که دیدم WorldEnd یا What Do You Do at the End? Are You Busy? Will You Save Us بود. انصافا اسمش رو می بینی غصه دار میشی دیگه ببین داستانش چیه
View attachment 190035
خلاصه بعد دیدنش و فهمیدن اینکه ادامه ش 7 تا لایت ناوله ، در به در دنبال یکی هستم که لایت ناول رو واسم اسپویل کنه. کسی رو میشناسید دریغ نکنید سروپا گوش هستم واسه اسپویل شدن
فوتبالیستها رو رسیدم به قسمت ۶۰ و خوردهای و اوایل دوران نوجوونی و هنوز سر در نیاوردم از فرهنگ ژاپنیها در مورد به کار بردن اسم و فامیل و این همه تأکیدی که روی فامیل دارن!
کل شخصیتها به سوباسا میگن سوباسا، ولی ۹۰٪ از شخصیتهای دیگه توی سریال با فامیلشون شناخته میشن! مثلاً سوباسا و تارو این همه وقت با همدیگه بودن و روابطشون قشنگ به مرحلهای رسیده که اگه توی دوران امروزی بود، انگ و تهمت روابط همجنسگرایی هم بهش میخورد! ولی همچنان تا لحظه آخر و زمان خداحافظی هم سوباسا به این بنده خدا میگفت میساکی!
یا مثلاً ایشیزاکی و واکابایاشی و واکاشیمازو و... همه فامیل هستن، ولی ما اون زمان به تصور اسم کوچیک بهشون نگاه میکردیم و فکر میکردیم طرف اسمش ایشی هست، نه ریو! این وسط برام جالبه که تلویزیون ایران خودش تصمیم گرفت کار عاقلانهای انجام بده و حداقل توی دیالوگهای فارسی، میساکی به تارو تبدیل شد و ما این شخصیت رو با اسم کوچیکش شناختیم. وگرنه توی نسخه اصلی که به جز بابای تارو، کسی اسمش رو نمیدونه!
این وسط یه مأموریت فرعی هم در مورد شورت داشت
این قضیه یه چیزی هست مثل دوران مدرسه تو ایران . حداقل زمان ما (دهه هفتادی هستم دهه شصتی ها و هشتادی ها رو خبر ندارم) خیلی معمول بود که تو مدرسه حتی دوستای نزدیک همدیگه رو با فامیل صدا بزنن که این قضیه تو دانشگاه عوض می شه و اونجا با اسم کوچیک صدا می زنن. حالا تو ژاپن تا آخر همینطوری می مونه و تا ابد با همون فامیل صداش می کنن البته بستگی به رابطه ی دو نفر و ترجیح شخصیشون هم داره و یکی ممکنه ترجیح بده کساییکه باهاشون ارتباطش نزدیک هست رو با اسم کوچیک صدا بزنه و بعیده کسی بهش گیر بده .فوتبالیستها رو رسیدم به قسمت ۶۰ و خوردهای و اوایل دوران نوجوونی و هنوز سر در نیاوردم از فرهنگ ژاپنیها در مورد به کار بردن اسم و فامیل و این همه تأکیدی که روی فامیل دارن!
کل شخصیتها به سوباسا میگن سوباسا، ولی ۹۰٪ از شخصیتهای دیگه توی سریال با فامیلشون شناخته میشن! مثلاً سوباسا و تارو این همه وقت با همدیگه بودن و روابطشون قشنگ به مرحلهای رسیده که اگه توی دوران امروزی بود، انگ و تهمت روابط همجنسگرایی هم بهش میخورد! ولی همچنان تا لحظه آخر و زمان خداحافظی هم سوباسا به این بنده خدا میگفت میساکی!
یا مثلاً ایشیزاکی و واکابایاشی و واکاشیمازو و... همه فامیل هستن، ولی ما اون زمان به تصور اسم کوچیک بهشون نگاه میکردیم و فکر میکردیم طرف اسمش ایشی هست، نه ریو! این وسط برام جالبه که تلویزیون ایران خودش تصمیم گرفت کار عاقلانهای انجام بده و حداقل توی دیالوگهای فارسی، میساکی به تارو تبدیل شد و ما این شخصیت رو با اسم کوچیکش شناختیم. وگرنه توی نسخه اصلی که به جز بابای تارو، کسی اسمش رو نمیدونه!
ببین سوال این دوستمون اینه چطور بقال سر کوچه و اونی که تو خیابون داره میگذره سوباسا رو سوباسا صدا میکنن ولی تموم کارکترا به فامیلی صدا میشن؟ کل تیم همدیگه رو به فامیلی صدا میکنن سوباسا رو سوبا میگن حتی گزارشگره میگه سوباسااین قضیه یه چیزی هست مثل دوران مدرسه تو ایران . حداقل زمان ما (دهه هفتادی هستم دهه شصتی ها و هشتادی ها رو خبر ندارم) خیلی معمول بود که تو مدرسه حتی دوستای نزدیک همدیگه رو با فامیل صدا بزنن که این قضیه تو دانشگاه عوض می شه و اونجا با اسم کوچیک صدا می زنن. حالا تو ژاپن تا آخر همینطوری می مونه و تا ابد با همون فامیل صداش می کنن البته بستگی به رابطه ی دو نفر و ترجیح شخصیشون هم داره و یکی ممکنه ترجیح بده کساییکه باهاشون ارتباطش نزدیک هست رو با اسم کوچیک صدا بزنه و بعیده کسی بهش گیر بده .
البته سوال بیشتر در مورد فرهنگ ژاپن و چرا با فامیل صدا می کنن تا اسم کوچیک بود به نظر من و در کنارش اشاره به این قضیه که تسوباسا رو همه با اسم کوچیک صدا می کنن که خوب اون یه چیز مخصوص انیمه هست و کار نویسنده خیلی ربطی به واقعیت نداره. البته هستن کیس های خاصی که تو واقعیت هم با اسم کوچیک همه بشناسن و صدا کنن ( به دلایل خاص و غیر معمول) ولی معمولش همون قضیه هست که اشاره کردم.ببین سوال این دوستمون اینه چطور بقال سر کوچه و اونی که تو خیابون داره میگذره سوباسا رو سوباسا صدا میکنن ولی تموم کارکترا به فامیلی صدا میشن؟ کل تیم همدیگه رو به فامیلی صدا میکنن سوباسا رو سوبا میگن حتی گزارشگره میگه سوباسا
به نظرم کم کم داری با عجایب پلشت جاپونیها آشنا میشی.فوتبالیستها رو رسیدم به قسمت ۶۰ و خوردهای و اوایل دوران نوجوونی و هنوز سر در نیاوردم از فرهنگ ژاپنیها در مورد به کار بردن اسم و فامیل و این همه تأکیدی که روی فامیل دارن!
کل شخصیتها به سوباسا میگن سوباسا، ولی ۹۰٪ از شخصیتهای دیگه توی سریال با فامیلشون شناخته میشن! مثلاً سوباسا و تارو این همه وقت با همدیگه بودن و روابطشون قشنگ به مرحلهای رسیده که اگه توی دوران امروزی بود، انگ و تهمت روابط همجنسگرایی هم بهش میخورد! ولی همچنان تا لحظه آخر و زمان خداحافظی هم سوباسا به این بنده خدا میگفت میساکی!
یا مثلاً ایشیزاکی و واکابایاشی و واکاشیمازو و... همه فامیل هستن، ولی ما اون زمان به تصور اسم کوچیک بهشون نگاه میکردیم و فکر میکردیم طرف اسمش ایشی هست، نه ریو! این وسط برام جالبه که تلویزیون ایران خودش تصمیم گرفت کار عاقلانهای انجام بده و حداقل توی دیالوگهای فارسی، میساکی به تارو تبدیل شد و ما این شخصیت رو با اسم کوچیکش شناختیم. وگرنه توی نسخه اصلی که به جز بابای تارو، کسی اسمش رو نمیدونه!
---------
این وسط پر تکرارترین عبارت رو هم کشف کردم که چیزی نیست جز کــــون! یعنی توی هر قسمت حداقل ۱۵۰ بار این کلمه به کار میره و مثلاً دیالوگها این مدلیه:
سوباسا کـــون، رقیب توپ رو از دست ایزاوا کــــون درآورد و داره حمله میکنه و اوضاع خرابه.
آره میساکی کـــون، باید به واکابایاشی کـــون بگیم مواظب بشه و ایشیزاکی کـــون هم حواسش رو جمع کنه.
اوضاعی داریم!
----------
چقدر هم طولانی بود فینال دوران کودکی! یادمه قدیما که از تلویزیون میدیدیم هم خیلی بحث میکردیم راجع به کِش اومدنش، ولی دیگه در این حد توی ذهنم نبود که یه مسابقه ۱۴،۱۵ قسمت طول بکشه! لامصب تموم نمیشد و... (برای فوتبالیستها کی از اسپویلر استفاده میکنه؟! ولی به هر حال) وقتی بازی معمولی مساوی تموم شد، رفت وقت اضافه. بعدش وقت اضافه هم داشت تموم میشد و گفتم خدا رو شکر دیگه خلاص شدیم، ولی مشخص شد که بعد از وقت اضافه، دوباره یه وقت اضافه دیگه هم هست! یعنی دو نیمه بازی اصلی بود و چهار نیمه وقت اضافه!
----------
دیروز بر حسب اتفاق دو مورد ژاپنی رو پشت سر هم تجربه کردم که باعث شد حیرتم از ژاپنیهای گرامی بیشتر از قبل بشه! یکی توی همین فوتبالیستها بود که یه عکاس اومده بود کنار زمین از تمرینات عکس میگرفت و بعدش با اون شخصیت اصلی دختر (اسمش یه چیزی تو مایههای سنایی، شاعر بزرگ پارسی هست) آشنا شد و گفت بیا مدل من برای عکاسی بشو. اونم عصبانی شد و گفت خجالت بکش و عکاسه گفت منظورم چیز استغفراللهی نبود و مدل معمولی میخوام.
ولی بعدش عکاسه به شوخی گفت حالا اگه عکس لختی هم بگیرم بد نیست! داداش، مثلاً انیمه مخصوص کودکان هست، این حرفا چیه دیگه؟!!
یه مورد دیگه هم بازی Judgment بود. عجب بازی باحالیه! حیف که قبلاً بعد از ۲،۳ ساعت گذاشته بودمش کنار و الآن که تاریخ انقضاش توی PS Now داره تموم میشه، تازه یادم افتاده سراغش برم و برخلاف اوایلش که زیاد جذبم نمیکرد، از اواخر فصل دوم خیلی خفن شد.
این وسط یه مأموریت فرعی هم در مورد شورت داشت که از لحظه شروع و صحبت با مظلومین حادثه و کسب اطلاع در مورد ویژگیهای شورت تا مواجه شدن با متهم و نحوه قدرت گرفتنش، در حدی بود که هی میخواستم به خودم سیلی بزنم و ببینم خوابم یا بیدار! درسته که ژاپنیها کلاً منحرف هستن و مثلاً کارگردان موردعلاقه من یعنی کوجیما هم اوضاعش خرابه، ولی این ماجرای شورت دیگه خیلی چیز عجیبی بود!
ولی عجب صدای محشری داره این شخصیت هامورا. من رو یاد صدای محمد عبادی در نقش تسوکه (سفرهای میتیکومان) میندازه که واقعاً باهاش حال میکردم و یه صدای مخملی(!) و خیلی قشنگی داشت.
@Dinosaurبه نظرم کم کم داری با عجایب پلشت جاپونیها آشنا میشی.
یه چیزایی هست که هنوز بعد از این همه سال انیمه دیدن و مانگا خوندن و جاپونی بازی کردن، برام برگ ریزونه.
این که چه طوری توی یه اثری که برای رده سنی بزرگسال هم نیست، خیلی راحت نشون میدن معلم و دانش آموز روابط پیچیدهای دارن
از اون بدتر این که انگار آزار جنسی همکلاسی/همکار/زیردست و ... در قالب شوخی و اینها خیلی رایجه و عادی هم هست. گاهی توی این مستندهاشون یک چیزهایی میبینم که اگر جای دیگه رخ میداد خون به پا میشد.
قفلی بودنشون روی شورت هنوز برام قابل درک نیست. تقریباً توی هر چیز منحرفانه، خاکبرسری و حتی تیکههای کمدی معمولی شورت نقش پررنگی داره. توی کارهای اچی معمولی که ۵۰ درصد ارجاعاتشون به اونه و ۵۰ درصد به اون یکی.
کلاً آدمهای Degenerate ای هستن. به نظرم تصور همه آدمهایی که انیمه/مانگا/جاپونی بازی رو لمس نکردن از ژاپنیها، یه سری آدم سرد، اتوکشیده و منظم و ربات طوره. اما برای کسانی که جرعهای جام حقیقت نوشیده باشن، واضحه که اونا یه سری آدم منحرف و پلشت هستن که فقط به فکر دزدیدن لباس زیر همسایههاشون هستن.
----
و در نهایت در مسیر کسب دانش و آشنایی با فرهنگ ژاپنی، حتماً یه دوره فشرده روی پیامهای بازرگانیشون وقت بذار. البته بدون آمادگی روحی و ذهنی سراغ تبلیغات آدامس نرو.
سانجی بعد از اسم نامی، سان و بعد از اسم روبین، چان میذاره که با توجه به سن و سال این سه شخصیت یه نکتهای داره ذوب شدگان در وان پیس باید بهش بپردازن.یک سوال چان و چوان چه فرقی تو معنا باهم دارن؟ چرا این سانجی خاک بر سر، تو جمع نامی و روبین رو چان صدا میکنه، تو خلوتی و وقتایی که خون دماغ میشه چوان صدا میکنه؟ بعد چرا نامی رو چوان میگه، روبین رو سوان؟؟؟
کاش موقع نوشتن اون پست یادم بود. دیدن فیلم فریگای و یه کلیپ یوتیوبی یادم انداخت باید به تباه بودن مصاحبهها و مسابقههای تلویزیونیشون اشاره کنم.