Anime & Animation Center (قوانین پست اول خوانده شود)

[m.a.t]

تا بحث کاپیتان سوباسا داغه بگم که

kojiro(kakero) > tsubasa

همشیره (؟؟) میزوگی > تارو > واکیبایاشی > بقیه > درخت > تیر دروازه > سوبا > کاکرو

 

[Dinosaur]

ماتسویاما > اون همشیره یا معشوقه‌ی میزوگی و ننه‌ی سوباسا و عمه‌ی کاکرو و کل شخصیت‌های فوتبالیست‌ها
اون هدبندش لامصب اوج جذبه بود!

رتبه بعدی هم به طور مشترک می‌رسه به واکی‌بایاشی و واکاشی‌زوما.
از اون ایزاوا هم راستی خوشم می‌اومد! یه بازیکن خفن آندرریتد!

 

[Police _ 110]

من

تمام شخصیت های دختر توی سوباسا بعلاوه اون زنی که میخواست کاکرو رو ترنسفر کنه مادر سوباسا هم مال خودتون

 

[pkarash]

من

تمام شخصیت های دختر توی سوباسا بعلاوه اون زنی که میخواست کاکرو رو ترنسفر کنه

خجالت بکش مرد! ما نسخه ایرانی-اسیش رو دیدیم کلا یکی-دوتا دختر بیشتر یادمون نیست اذیت‌مون نکن (گفت دختر؟ تماشای نسخه اصلی و بدون ممیزی را در دستور کار قرار می‌دهد!)
------
یه مطلب طنز چند سال پیش یه روزنامه نوشته بود راجع به همین فوتبالیستا، خوندنش خالی از لطف نیست

Spoiler: مطلب طنز مشتی درباره انیمه Captain Tsubasa

ذکر شیخنا و مولانا سوباسا اوزارا (قدس ا... روحه العزیز)

حسام حیدری | bighanooon

آن کاپیتان تیم شاهین، آن زهرآگین، آن طراح شوت چرخشی، آن دارای عکس با شورت ورزشی، آن بچه سوسولِ صدا قشنگِ شیک، آن ناقض قوانین فیزیک، آن رفیق واکی بایاشی و ایشی زاکی، آن که با تارو می‌زد شوت اشتراکی، آن در بزرگسالی رفته به بارسلونا، آن به تنهایی سه هفته مانده رو هوا، آن استاد قیچی برگردون، آن که در زمین می‌کند افسون، آن فینالیست بی‌چون و چرا، شیخنا و مولانا سوباسا اوزارا (هو یحب التوب و التوب یحبه) سخت عالی همت بود و دریبلی عجیب و شوتی چرخشی داشت و در وقت خود شیخ‌المشایخ تیم شاهین بود و حمله به سمت دروازه حریف نیکو می‌دانست و کار تیمی از تک‌روی دوست‌تر داشت و ضربه آخر را برگردون می‌زد و توپ را توی دروازه جای می‌داد و او همان است که شاعر در باب و او و دوستانش گوید: «پشت درهای بسته/ واکی بایاشی نشسته/ ایشی نوار گذاشته/ سوبا آواز میخونه/ تارو داره میرقصه» اعلی‌ا... مقامهم اجمعین.

نقل است که از ابتدای صباوت پدرش پیوسته در سفر بود و در نسخه صدا و سیما، او را عمویی بود مهربان که همیشه به مادرش سر می‌زد و میوه و تنقلات می‌خرید. عمو را گفتند: «تو مربی فوتبال سوباسا هستی، چرا انقدر به خانه‌شان می‌روی؟» گفت: «مگه نمیدونید فوتبال رو باید پایه‌ای یاد داد؟» و رفت و پایه‌ای یاد داد.

نقل است که از کرامات سوباسا این بود که لب باز نکرده سخن می‌گفت و سخن دیگران از هر جا می‌شنید. آورده‌اند روزی در مسابقه‌ای چون همه را دریبل کرد و به دروازه تیم میوه‌آ رسید. کاکرو در دلش گفت: «سوبا، دیگه نمیذارم جلوتر بری. تو این آخرین لحظه‌های مسابقه خودم توپ رو از چنگت در میارم» و سوباسا از دور کلامش شنید و بی‌آنکه لب بگرداند، پاسخ داد: «پس چرا معطلی کاکرو؟ اگه میتونی بیا بگیرش».
در خبر است که دوستانش نیز اهل کرامت بودند. گزارشگر بازی گوید: «روزی در گزارش گفتم: حالا ایشی توپ رو میگیره» همان‌گاه صدایی برخاست که: «کشمش هم دم داره. بگو ایشی زاکی» و پس از آن همیشه گفتم: ایشی زاکی.
در خبر است شیخنا سوباسا، جمله قوانین فیزیک را زیر سوال برده بود و چون به هوا می‌پرید؛ یک هفته در آسمان می‌ماند و هرچه می‌دوید به دروازه حریف نمی‌رسید و شوت چرخشی‌ که می‌زد؛ توپ به زمین می‌خورد و دوباره بلند می‌شد و به گوشه دیگر دروازه می‌رفت. مریدی گوید، صبح جمعه شیخنا نیوتن را دیدم که سیگار می‌کشید و ناله‌کنان در خیابان می‌رفت. گفتم: «تو را چه شده؟» گفت: «برادران تاچی‌بانا... اون‌ها کمر کشفیات من‌رو شکستن» و اشک می‌ریخت و بر صورت می‌کوفت.

و سوباسا را در طریق فوتبال، رقبایی بود. اول «کاکرو یوگا» که از مردان روزگار خویش بود و کارگری می‌کرد و خرج خانواده می‌داد و چون به زمین فوتبال می‌شد؛ آستینش را تا شانه بالا می‌زد و زورش زیاد بود و تک‌روی بسیار می‌کرد و از کرامات او این بود که به سولاریوم می‌رفت و برنزه بود وقتی برنزه بودن هنوز مد نبود و کاکرو را مربی‌ای بود از سالکان طریقت که دلستر فراوان می‌زد و لباس ژنده می‌پوشید و او همان است که به کاکرو شوت ببرآسا نشان داد و تمرینش داد تا به موج دریا شوت کند و این آغاز توبه کاکرو بود و رقیب دیوم سوباسا، میزوگی بود که صورتی مهربان و قلبی ضعیف داشت و از بیمارستان به استادیوم از استادیوم به بیمارستان می‌شد و جمله دختران بر او کراش داشتند و شب تا صبح برای سلامتی‌اش دعا می‌کردند.

نقل است که جمله کودکان دهه شصتی، هر جمعه چون فوتبالیست‎‌ها می‌دیدند به کوچه می‌شدند و تمرین شوت چرخشی و ببرآسا می‌کردند و پای‌شان را به تیرک می‌گذاشتند و چون واکاشی‌زوما شیرجه می‌رفتند و زارت روی زمین می‌افتادند و چند جای‌شان می‌شکست و باز درس عبرت نمی‌گرفتند.
در آخر کار سوباسا آورده‌اند که چون او را وقت وفات نزدیک شد؛ قابض‌الروح بر او وارد شد و گفت: «امروز میخوام جونت رو بگیرم سوبا، من برای رسیدن به این لحظه خیلی تلاش کردم. تو نمیتونی جلوی من‌رو بگیری». چشم‌های سوباسا برقی زد و گفت: «محاله ممکنه بذارم» و فرار کرد. پس هر دو به آسمان پریدند و چون قابض‌الروح خواست جانش بگیر، ندایی بلند شد و گفت: «ادامه این داستان را در برنامه بعد ببینید» رحمه‌ا... علیهم اجمعین.

پ.ن: دسترسی‌اش به انجمن قطع می‌شود

 

[m.d.makan]

آقایون این انیمه (Vanitas No Carte) The case study of vanitas خیلی خوبه.
فکر کنم قبلا صحبتش شده و ته دیگ مانگاش خوردین ولی انیمش واقعا خوبه آقا.

5 اپیزود اومده ازش، من عاشقش شدم.
کار استودیو bones هست که دیگه نیاز به تعریف نداره.
آهنگساز یوکی کایجورا، اصلا ترکیب رویایی شده
از دست ندین.
اینم از ردیت کپی پیست کردم:

View attachment Yuki Kajiura OST and BONES animation- Sign me up [Vanitas no Carte] - anime.mp4

 

[voldmort]

​

 

[Z-fan]

View attachment 219727​

خیلی خوبه
موقع معرفی سری، خیلی اختصاصی گفتن که رابرت دنی جونیور نقش داره تو این سری

بعد الان عملا همه رو آوردن غیر از خود رابرت

مرحوم چادویک هم حتی هست

 

[Police _ 110]

Rurouni Kenshin - The Final
Rurouni Kenshin - The Beginning​

هر دو تا Live-Action رو دیدم.....

بنظرم The Final اون از نظر داستان و شخصیت پردازی عمق زیادی نداشت و خیلی خوب از آب در نیومده بود...تو انیمه هم اگه درست یادم باشه یه OVA تک قسمتی یا 2 قسمتی بر اساس این داستان بیشتر نداشت که اونم تا اونجا که یادمه همش خاطرات رو نشون میداد و چیز خیلی دندون گیری نبودش.

بنظرم حتی اگه درست ـش هم نمیکردن، هیچ تاثیری منفی روی سری کنشین نداشت

اما The Beginning خیلی خوب بودش، روند فیلم و نوع پیشرفت داستان خوب بودش، بازیگرها حتی سیاهی لشکر ها واقعاً با احساس و خوب بازی کردن، موسیقی هم قشنگ با فیلم مچ بودش...کلاً خوب بودش و ایراد بزرگی نداشت که بخوام بهش اشاره کنم و از دیدنش لذت بردم....

ارزش 9 سال صبر کردن رو داشت که بعد از Live-Action اولش، این ارک ـش هم ساخته بشه

 

[m.d.makan]

تو ردیت اینو دیدم گفتم اینجا هم بزارم

View attachment The mirror stalker (Gintama) - anime.mp4

بعد این دوباره دلم خواست برم از اول ببینم

 

[ce7en44]

 

[m.d.makan]

احسنت تا حالا jojo ندیده بودم، دیشب به سفارش علی @Eazy-E زدم دانلود، امروز هم این تریلر.
نشانه ها حکایت از این داره که دیگه رسما باید استارت بزنم.

@Eazy-E قول میدم قبلش هم Evangelion ببینم

 

[Eazy-E]

New meme material incoming

احسنت تا حالا jojo ندیده بودم، دیشب به سفارش علی @Eazy-E زدم دانلود، امروز هم این تریلر.
نشانه ها حکایت از این داره که دیگه رسما باید استارت بزنم.
@Eazy-E قول میدم قبلش هم Evangelion ببینم

View attachment IMG_3619.mp4

جفتشون رو دو ساله دارم بهت میگم ببینی
اون sonny boy هم بیخیال شو فعلا این دو قسمت آخر خوب نبودن اونقدر. هرچند شروعش (۲ قسمت اول) خیلی جالب میزد

 

[ce7en44]

ویدئوی این سری گیگاگ خیلی خوبه

 

[XMohsen]

از خلوتی تایپیک میشه فهمید چه فصل داغونی هست

------
جریان این وان شات بلیچ چی بود ؟ سوپرایز شدیم الان این شروعی بود برای سری جدید بلیچ ؟ Kazui next generation ؟ پس اون مانگا witch که داشت میکشید چی شد ؟
از وان شات (اسپویل مهمی نداره):
دیدن دوباره قیافه این یارو هم خیلی خاطرات زنده کرد خوشحالم زنده مونده بود

Spoiler: One piece manga chapter 1021

این حرکت روبین چی بود ؟ اگر کف گرگی بود چرا اون روبین شیطانی ظاهر شد ؟ اینطور که به نظر میاد بعدا که انقلابی ها بیان وسط قراره مجموعه ای متنوع از میوه های خاص، تکنیک های خاص ببینیم. خیلی مشتاق شدم. فکر کنم اودا بخشی از خلاقیتش رو فقط برای این گروه خرج کرده باشه

 

[Akiba]

از خلوتی تایپیک میشه فهمید چه فصل داغونی هست

------
جریان این وان شات بلیچ چی بود ؟ سوپرایز شدیم الان این شروعی بود برای سری جدید بلیچ ؟ Kazui next generation ؟ پس اون مانگا witch که داشت میکشید چی شد ؟
از وان شات (اسپویل مهمی نداره):
دیدن دوباره قیافه این یارو هم خیلی خاطرات زنده کرد خوشحالم زنده مونده بود

Spoiler: One piece manga chapter 1021

این حرکت روبین چی بود ؟ اگر کف گرگی بود چرا اون روبین شیطانی ظاهر شد ؟ اینطور که به نظر میاد بعدا که انقلابی ها بیان وسط قراره مجموعه ای متنوع از میوه های خاص، تکنیک های خاص ببینیم. خیلی مشتاق شدم. فکر کنم اودا بخشی از خلاقیتش رو فقط برای این گروه خرج کرده باشه

Spoiler: One Piece - Manga Chapter 1021

کف گرگی صرفا برای ترکوندن سقف بود و خاموش کردن آتیش

بانو روبین دراکولای شیطانی تکنیک اصلی بود

شین مگامی تنسه ها رو ریخته بودن تو وان پیس با این طراحی عجیب غریبش

ولی بالاخره بانو روبین مبارزه کرد و تکنیک خفن زد