Anime & Animation Center (قوانین پست اول خوانده شود)

چند درصد از کیفیت ساخت انیمه One Piece راضی هستید؟

  • 100%

  • 80%-90%

  • 60%-70%

  • 40%-50%

  • 20%-30%

  • 10%

  • فاقد ارزش گذاری

  • وان پیس نگاه نمی کنم "دیدن نتایج"


Results are only viewable after voting.
دوستان یه راهنمایی میخوام. این Captain Tsubasa 2018 ارزش داره دان کنم ببینم؟ 54 قسمته. اون سری معروف قبلیه یکی از اسطوره های entertainment منه :D این جدیده چقدر به اون نزدیکه؟

من زیاد حال نکردم، تنها فرقش با قدیمیه این بود که الان همشون موبایل دستشونه.
بنظر من آدم همون وقتو بذار یه انیمه ورزشی جدید ببینه بهتره :-"
 
Yakusoku no Neverland رو دیدم، یاد پرورش گاو و گوسفندای خودمون افتادم
تجربه مشابه با این تفاوت که من (و البته بعد که چک کردم خیلیای دیگه) یاد مرغداری افتادم و بالاخص انیمیشن chicken run. تقریبا به یقین رسیده بودم که ایده رو از اونا کش رفتن.:))
و اینکه واقعا تجربه‌ی بدی بود. فکر کنید تو دنیای مرغا انیمه ژانر horrorـشون چیکن رانه ما هم که....:| همینجا تصمیم گرفتم گیاه‌خوار بشم که خب یک دقیقه هم تصمیمم دوام نداشت.
 
آخرین ویرایش:
Yakusoku no Neverland واقعا اعصاب قوی می‌خواد. من همون قسمت اول گرخیدم و جا زدم! (پیروی حرف بچه‌ها، بعد یک سال سراغ قسمت دوم می‌رود. خودآزاری دارد!)
اون جنبه‌ی نمادین و استعاری‌ش بد فکری کننده‌اس؛ اینکه:
ما مردم معمولی هم بلانسبت، دور از جون، برای بچه‌های بالا و کله‌گنده‌ها در حکم گاو و گوسفندیم. همون‌طوری که گوشت حیوونا به ما مزه می‌ده و حتی از نزدیک، کشتارگاه هم ببینیم و دل‌مون هم بسوزه باز هم دست کشیدن از گوشت برامون ساده نیست، ما هم برای اسمشو نبرها عددی نیستیم. بحث دشمنی هم لزوما نیست. ما برای ادامه‌ی زندگی و نیازهای بدن‌مون حیوونا رو از دم تیغ می‌گذرونیم؛ قوی‌ها هم برای زندگی به سبک خودشون. یه جوری قانون طبیعته. آدمیزاد هم رفتار جمعی‌ش با این همه پیشرفت تکنولوژی و ابزارهای نظارتی از همیشه قابل پیش‌بینی‌تر شده و رسانه‌ها هم که هرکدوم می‌خوان ما رو به یه سازی برقصونن... بی‌خیال چقدر حرف زدم؛ تئوری توطئه‌ای شد خیلی! ولی سوای این، دیدی/رابطه‌ای که ما نسبت به گونه‌های ضعیف نسبت به خودمون داریم طبیعیه که قوی‌ترها هم نسبت به ما داشته باشن.
پ.ن: از اونجا که یه قسمت بیشتر ندیدم فضای داستان همینه دیگه؟ یهو ماهو شوجویی چیزی که نمی‌شه؟! :D
---------
ادامشو ببین مثل همون فرار از زندان خودمونه البته من مانگاشو نخوندم و نمی دونم بعد از فصل یک چه تمی میشه
ولی این فصل اولش انیمه خوب و سرگرم کننده ای بود و لحظات درام خوبی هم داشت
یک ترک هم داره که نابود کننده روح و روانه :D
فصل دومش هم امسال میاد:clap:

ا دمت گرم؛ پس برم ببینم‌اش. فقط جالبه که نمی‌دونستم توی یه فصل تموم نمی‌شه! ادعام هم می‌شه بعد :D
آووووو! عجب آهنگیه! دسخوش :-bd
 
آخرین ویرایش:
از اونجا که یه قسمت بیشتر ندیدم فضای داستان همینه دیگه؟ یهو ماهو شوجویی چیزی که نمی‌شه؟!
ادامشو ببین مثل همون فرار از زندان خودمونه البته من مانگاشو نخوندم و نمی دونم بعد از فصل یک چه تمی میشه
ولی این فصل اولش انیمه خوب و سرگرم کننده ای بود و لحظات درام خوبی هم داشت
یک ost هم داره که نابود کننده روح و روانه :D
فصل دومش هم امسال میاد:clap:

 
آخرین ویرایش:
یکسوکو نو نورلند

ترسناک - رازآلود - علمی تخیلی - پسرانه - روانشناختی - سنین

قبل از اینکه انیمه بشه مانگاش رو خونده بودم ولی چون آرت چندان خفنی نداشت و یه جورایی کسل کننده بود دیگه ادامه اش ندادم.
در مورد انیمه اما قضیه فرق میکنه؛ استودیو Clover Works که در سال 2018 از استودیو A-1 Pictures جدا شده و چون تابعه Aniplex ـه معمولا خود انیپلکس تهیه کننده و ناشر آثارشه سازنده این انیمه است.
انیمیت انیمه واقعا فوق العاده و خلاقانه است مخصوصا کادر و قاب بندی های متفاوتی که از مانگا داره، انیمیت صحنه های تعقیب و گریزش , فضاسازی های فوق العاده بصری .
همچنین موسیقی متن عالیی که داره باعث میشه هیجان و ترس رو تا ته استخون هاتون حس کنید.
داستان انیمه تم دارک و ترسناک داره با موقعیت سازی ها پر معما و پر چالش و احساساتی که کاراکتر های اصلی باید بهشون بپردازند
و ایکه انیمه تا حدی از نظر خشونت بزرگسالانه محسوب میشه
مانگا یکسوکو نو نورلند الان تو آرک پایانی ـه و احتمالا تا قبل از پخش فصل دوم تموم بشه (فصل اول تا چپتر 37)
و اپنینگ انیمه هم به نظرم جزو 10 اپنینگ برتر سال 2019 ـه


"گرچه باهاشون نسبت خونی نداره، اما براشون مثل یه "مادر" واقعیه
گرچه "خواهر" و برادر" های واقعی نیستند، اما بیشتر وقتشون رو در کنار همدیگه میگذرونند.
اینجا یتیم خانه "گریس فیلد" (مزرعه شماره 3) است.

بچه هایی که بی خبر از دنیای بیرون در خانه ای گرم و در آغوش مادری مهربان پرورش(!!) می یابند.
تک تک آنها به مانند برادر و خواهر در کنار هم زندگی می کنند به هم دیگر عشق می ورزند و بهشون عشق ورزیده میشه.
"الیزابت" که مسئول پرورشگاه است و بچه ها اونو "ماما" صدا میکنند با دیدن خانواده اش که تمام روز به بازی و خوشی سرگرم هستند لذت میبرد.

روز های عادی یکی یکی سپری میشن و هر از گاهی یکی از اعضای خانواده از خانواده جدا و به فرزندی قبول میشه ولی چیزی که عجیبه اینه که از بچه هایی که به فرزندی گرفته میشن دیگه خبری شنیده نمیشه جوری که انگار اونا خانواده ای که این همه مدت در کنارشون بودن رو فراموش کردن.

و اینار نوبت یکی دیگر از بچه ها است که به فرزندی گرفته شود...

داستان در ابتدا ساده و در عین حال مرموز در جریانه تا اینکه یه اتفاق باعث میشه تعدادی از بچه های پرورشگاه اطلاعاتی رو بدست بیارند باعث میشه که به این زندگی زیبایی که داشتند شک کنند باعث میشه دل هاشون بی قرار و اعتمادشون شکسته بشه.

آیا دونستن واقعیت چیز خوبیه؟ آیا همون بهتر نبود که در جهالت باقی میموندیدم؟ حالا دیگه چجوری مثل قبل زندگی کنیم؟ آیا میتوان اوضاع رو تغییر داد؟ اصلا مگه ما چیکار میتونیم یکنیم؟ دشمن ما کیه؟ آیا بیرون از مزرعه انسان های دیگری هم هستند؟ ...

سوالات فراوانی به ذهن شخصیت های اصلی داستان وارد میشه که جواب تعدادی رو میدونند و تعدادی دیگه رو نه.
ترس، ناامیدی و حس تنهایی اولین چیزهاییه که بهشون غالب میشه.
و بعد وقتی که آروم آروم خودشون رو پیدا میکنند شروع میکنند به نقشه کشیدن.
برای خلاص شدن از این شرایط به چه چیز هایی نیاز داریم؟
در ادامه چالش ها و موانع فراوانی بر سر راه اونها قرار میگیره که باید با تیز هوشی برشون غلبه کنند
این بخش از داستان پرماجرای هیجان برانگیز و پر از استدلالها، نقشه ها، فریب ها و موقعیت های پر تنش مختلفه
همینجاست که میشه یه سری مباحث فلسفی از انیمه برداشت کرد.
دنیای کوچک و شادی که ما برای خودمون داشتیم فقط یه دروغ بود.
اون بیرون ،خارج از این مزرعه، دنیا بی رحمه برای زنده موندن برای رسیدن به حقیقت باید بجنگیم.
جایی در اون بیرون هست، مکانی وعده داده شده. مکانی برای حقیقت و آزادی، هدف ما اینه که به اونجا برسیم.

در آخر بخش احساسیه انیمه؛ دختری که از حقیقت آگاه شد تلاش کرد تا اوضلع رو تغییر بده شکست خورد کنترل شد و برده شد. مادری که نتوانست از فرزندش محافظت کنه و دلش رو به خانواده جدید و موقتی خودش خوش کرده بود اما دست تقدیر اون رو دوباره در برابر فرزندش قرار داد. حال برای فرزندانش در راهی که خودش موفق به طی شدنش نشد آرزوی موفقیت میکند.
 
Itai no wa iya nanode...

تا جایی که اومده دیدم و بدک نبوده :-" و نکته جالب توجه اینه که شاهد پچ دادن سازنده داخل داستان برای بر طرف کردن OP بودن کاراکتر اصلی هستیم (داستان انیمه مربوط به یک VRMMO هست) :D

یخورده بیشتر نرف کنن کاراکتر اصلیو می تونه به جاهای خوبی برسه :D:-"

ادیت:یادم رفت بگم دو تا کاراکتر اصلی برام یه حسی شبیه رن و فوکاجیرو تو GGO alternative رو دارن که خب چون اون دو تا رو خیلی دوستشون داشتم اینام برام جالبن :D
 
آخرین ویرایش:
برای اولین بار تو این بیست سال رفتم سراغ یه ورزشی.فصل اول daysرو دیدم.عجب چیزی بود فکر کنم خیلی چیزا رو تا حالا از دست دادم.یه چی مثل این هست معرفی کنید بهم؟این فصل دو نداره؟
Haikyuu و Hajime no ippo
این دوتا رو ببین که بنظرم بهترین کارهای ورزشی ان
من خودم با ژانر ورزشی اصلا حال نمی کنم ولی با این دوتا شدید حال کردم.
 
آخرین ویرایش:
کسی اینجا هست که مثل من از دیدن انیمه های فصلی لذت نبره ؟! :D
یا بهتر بگم به اندازه انیمه های سریالی باهاش حال نکنه

نسل ما که با انیمه های بلندی مثل ناروتو و وان پیس بزرگ شده و جون کندن کاراکتر ها رو دیده, عرق ریختنشون رو دیده، پاور آپشون رو دیده، وقتی کاراکتر اصلی با توانایی های جدیدش به مصاف نیروی شر میره تو با عمق وجودت درکش میکنی و باهاش حال میکنی.

مبارزات چند مرحله ای هستن و استراتژیک که چندین قسمت طول میکشید. فرصت کافی برای پرداختن به تمامی افکار و توانایی های اون شخصیت داده میشد و این باعث میشد همذات پنداری بیشتری از طرف مخاطب صورت بگیره.

حالا این نسلو بزار وسط کلی انیمه فصلی نهایتا ۲۰ قسمتی که تا بیای بهشون عادت کنی تموم شدن. مبارزه ها ظرف بیست دقیقه تموم میشن و پاورآپ ها واقعا الکی و سرهمبندی شدن و تو اصلا نمیتونی حس یک پیشرفت بگیری ازشون.

نمیدونم شاید فقط منم که اینجوریم ولی این مورد عامل اصلی لذت نبردنم از انیمه در چند وقت اخیره.
 
کسی اینجا هست که مثل من از دیدن انیمه های فصلی لذت نبره ؟! :D
یا بهتر بگم به اندازه انیمه های سریالی باهاش حال نکنه

نسل ما که با انیمه های بلندی مثل ناروتو و وان پیس بزرگ شده و جون کندن کاراکتر ها رو دیده, عرق ریختنشون رو دیده، پاور آپشون رو دیده، وقتی کاراکتر اصلی با توانایی های جدیدش به مصاف نیروی شر میره تو با عمق وجودت درکش میکنی و باهاش حال میکنی.

مبارزات چند مرحله ای هستن و استراتژیک که چندین قسمت طول میکشید. فرصت کافی برای پرداختن به تمامی افکار و توانایی های اون شخصیت داده میشد و این باعث میشد همذات پنداری بیشتری از طرف مخاطب صورت بگیره.

حالا این نسلو بزار وسط کلی انیمه فصلی نهایتا ۲۰ قسمتی که تا بیای بهشون عادت کنی تموم شدن. مبارزه ها ظرف بیست دقیقه تموم میشن و پاورآپ ها واقعا الکی و سرهمبندی شدن و تو اصلا نمیتونی حس یک پیشرفت بگیری ازشون.

نمیدونم شاید فقط منم که اینجوریم ولی این مورد عامل اصلی لذت نبردنم از انیمه در چند وقت اخیره.
من نیز موافقم:-"
کلا انیمه های بلند به نسبت انیمه های فصلی خیلی بهترن:دی
یعنی حتی اون فیری تیل ( :-" ) هم به نسبت خیلی از انیمهرهای فصلی به نظرم کار بهتر و خفن تریه:دی

اما چه کنیم که دارن منقرض میشن:(
 
نظرتون در مورد انیمه های ایسکای - گیم چیه؟ ( منظور از گیم بیشتر همون VRMMO ـه )
اصلا اینجور انیمه ها رو میشه ایسکای حساب کرد؟

توی ایسکای ها ارتباط شخصیت اصلی با دنیای خودش قطع میشه و در یه دنیای جدید تناسخ پیدا کنه.
ولی توی این جور انیمه ها جسم کاراکتر در دنیای خودش باقی میمونه و فقط هوشیاری و حواس فرد به دنیای بازی منتقل میشه.

البته اونا هم انواعی دارن مثلا اورلرد با اینکه شروع ـش بر اساس ورود به یه بازیه ولی نمیشه اونو یه گیم به حسابش آورد چون هیچ ارتباطی با دنیای خارج وجود نداره.
ولی مثلا همین دو تا انیمه فصلی Itai no wa Iya nano یا Infinite Dendrogram یا فصل دوم SAO کاراکتر ها ارتباطشون با دنیای خودشون قطع نمیشه. (اگه انیمه خاص یا شاخصی از این مدل میشناسین لطفا معرفی کنید)

فصل اول و سوم SAO یه جورایی بین این دو مدل قرار میگیره یا Darwin's Game (قبلا یه انیمه چینی دقیقا با همین داستان و رویداد ها دیده بودم یعنی جفتشون از رو یه مانگا ساختن!؟ داروینز گیم رو چک کردم یه مانگا برا خودش داره ولی اون یکی رو اسمشو یادم نمیاد) هم که بر اساس تکنولوژی "واقعیت افزوده" ساخته شده و برا خودش یه مدل جدا حساب میشه.


یه سری انیمه های دیگه هم هستند که بر اساس گیم ساخته شدن مثل Castlevania اونا رو دیگه نمیدونم کجای دسته بندیم جا بدم. (اگه انیمه شاخص میشناسین لطفا معرفی کنید)

نظرم در مورد انیمه Itai no wa Iya nano :
نباید این انیمه رو یه انیمه جدی در نظر گرفت.
و یا ازش انتظار چالش های اخلاقی _ رفتاری یا موقعیت سازی های پیچیده تصمیم گیری یا تعلیق های حبس کننده نفس داشت.
یه انیمه کمدی بر اساس VRMMO هم میتونه انیمه خوبی باشه و ازش لذت برد.
ولی من قطعا به این انیمه نمره بالایی نمیدم چون نمره بالا دادن به اینجور انیمه ها نادیده گرفتن زحمات سازنندگان سایر آثار فاخر و شاخص ـه
روی خوش نشون دادن به این جور انیمه ها باعث میشه تهیه کننده ها انتخاب هاشون رو بسمت اونا سوق بدن.
اتفاقی که برای انیمه های ژانر ایسکای افتاد و ما هر فصل شاهد تولید تعداد زیادی مانگا و انیمه با پلات مشابه، بدون خلاقیت و داستان پردازی یا موقعیت سازی خاص و خلاقانه هستیم. "سلیقه مخاطب که دستشون بیاد بعد بصورت افراطی انقدر آثار تکراری و مشابه تولید میکنند تا کل قضیه لوس بشه" این قانون بازار سرگرمی ـه
گرچه نمره دادن ما هیچ تاثیری نداره و این استقبال مخاطب های ژاپنی از خرید DVD ها و میزان درآمد تلوزیونی و محصولات جانبی ـه که برا تهیه کننده ها مهمه
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or