چه بازیهایی را نمیتوان جلوی دیگران بازی کرد !؟

  • Thread starter Thread starter ke$ha
  • تاریخ آغاز تاریخ آغاز
وضعیت
گفتگو بسته شده و امکان ارسال پاسخ وجود ندارد.
معمولاً عناوین راک استارو نمیشه در حضور جمع بازی کرد ؛ حضور ذهن ندارم ، ولی در حین یکی از مراحل dlc نسخه 4 gta یه سوئتفاهم ـی بین من و یکی از اعضای خانواده پیش اومد .
پ.ن : عکس های مافیا 2 هم موارد منکراتی به وفور داشتن .
max payne 2 کسی یادش هست ؟:d
اره ، البته مکس اون موقع در حال گذران دوران تفولیت بود :d
 
معمولاً عناوین راک استارو نمیشه در حضور جمع بازی کرد ؛ حضور ذهن ندارم ، ولی در حین یکی از مراحل dlc نسخه 4 gta یه سوئتفاهم ـی بین من و یکی از اعضای خانواده پیش اومد .
پ.ن : عکس های مافیا 2 هم موارد منکراتی به وفور داشتن .
اره ، البته مکس اون موقع در حال گذران دوران تفولیت بود :d
خو داداش مجبور بودی جمع کنی اون عکسارو ؟ شیطونیا
 
دوستان من با خدای جنگ اصلا یه خاطراتی دارم
قسمت سومش رو داشتم بازی میکردم کل فامیل خونه ی ما مهمون بودن و ما هم جلو کل فامیل رسیدیم به اون اتاق خاص...همه چشاشون رو بستن جز پسر خاله ی هیز و خودم که زدیم صداشو ساکت کردیم و بعد گفتم تموم شد باز کنید
ویچر 2 رو هم که تعازیفش رو شنیدم در تنهایی و با پی سی رفتم ولی نامرد از همون اولش شروع کرد گرالت...
مکس پین 3 رو نگرفتم ولی با مکس 2خاطراتی داشتیم...
مافیا هم که چون از بازی خبر داشتیم در خفا بازی کردیم...
تومب رایدر آندر ورلد رو ولی اون اولاش مادرم دید...کل تابستون داشت چکم میکرد!
با سری جی تی ای هم خاطره ها داریم...
مورتال کامبت هم داشتیم تو پی اس تری بازی میکردیم رسیدیم به غول آخر جا خوردیم...
 
max payne
god of war 2 & 3
dmc
همینا یادم هست خدارو شکر تا حالا که نشده کسی ببینه :دی البته یه خونه اختصاصی دارم :))
 
بابا شماها برای چی برنامه ریزی ندارید !؟
همتون داشتین خدای جنگ 3 رو جلوی خانواده و فامیل بازی میکردید ! مجبورید مگه !؟
من بازی هایی رو که حدس میزنم اون جوریه تک و تنها بازی میکنم ! حتی اگه مجبور بشم تا دو روز صبر میکنم تا موقعیت خوبی پیش بیاد بعد برم بازی کنم !
البته به مکان قرار گرفتم سیستم یا کنسول هم بستگی داره ! ولی دلیل نمیشه شما صبر نکنید !
 
آخرین ویرایش:
یادش بخیر داشتم ویچر 2 بازی می کردم بابام هم تو اتاق خواب بود . اصلا انتظار نمی رفت که صحنه ای توش باشه که یه دفعه دقیقا صر صحنه بابام بیدار شد خواست بره بانک صحنه رو که دید گفت دفعه بعدی بذار منم بازی کنم .
راستی به قول دستمون چرا همیشه شما سر صحنه ی GOW 3 گیر میوفتین .
عجب تاپیکی خیلی با هاش حال کردم .
 
اولا که خوشبختانه من در طبقه بالا توی یه اتاق دربسته همیشه بازی میکنم و کسی زیاد مزاحمم نمیشه.
دوما بازیهایی که زن توی اونها نقش اوله واسه ما ایرانیها مصیبتش بیشتره، یادمه رزیدنت اویل 3 را چون حدودا 10 سالم بود خیلی مصیبت کشیدم، (مامانم گیر میداد چرا این زنه لخته و این جک و جانورها چی ان که این زنه اونها را میکشه! با اینکه صحنه هم نداشت... )) ولی الان دیگه اینجوری نیست. کلا الان خانواده ما از بازی متنفرن، وگرنه خودشون اهل حال هستن!!! به فیلم و اینها گیر نمیدن، ولی بازی را وقت تلف کردن میدونن. واسه همین تا کسی بیاد ببینه دارم بازی میکنم سریع minimize میکنم بازی را حتی اگه fifa باشه!!!!
در ضمن شما خیلی ظاهرا بدشانس بودین که مثلا بازی ای مثل مکس پین 2که هیچی نداره (به جز یه صحنه کوچک) همون وقت حالتون گرفته شده.
ولی تو بازیهایی که من کردم هیچ کدوم مثل witcher 2 صحنه بکر!!!! نداره اون هم با این کیفیت!!! بازی فارنهایت هم آخرش یه چیزهایی نشون داد.
 
دقت کردین این تاپیک چقدر طرفدار داره؟:d
هر وقت میای داخلش حداقل 5-6 نفر دیگه هم دارن میبیننش:p
 
در ضمن این دو تا خاطره دیگه هم هست مال چهار سال پیشه گفتم حیفه نگم .
اولی: رفته بودم خونه ی پسر خالم تو مشهد اونم PS 2 داشت ولی کارت حافظه اش رو گم کرده بود. بعدم رفتیم GOW 2 که یهو همونطور که خودتون می دونید بعد از پایان مرحله اول زن های *** اومدن خونواده هم که داشتن توی اتاق تلویزیون ناهار می خوردند صحنه که آمد مارو میگی همون موقع پریدیم بیرون خودمون رو انداختیم طبقه پایین قایم کردیم خودمون رو .
دومی : سیمس 3 رو از دوستم گرفته بودم البته از رو فلش این رفیق ناباب هم رفته بود ماد برداشتن سانسور و اضافه کردن*** به بازی رو روش ریخته بود.
این جناب ماهم رفته بود حمام مادرم هم آمد اون رو که دید گفت : خوب بازیی گیرت کرده .
 
آقا دانته اینفرنو رو مثه اینکه هیشکی بازی نکرده!!!! :)) اصن دنیاییه برای خودش!!!
دیروز هم داشتم DMC بازی میکردم بعد از مرحله ی کاخونه ویریلیتی یه تیکه داره من همون صدای اولی رو که شنیدم به چنان سرعتی شیرجه رفتم و دکمه ی پاور رو زدم که به استعدادم توی دروازه بونی پی بردم :))
 
من فعلا DmC رو یادمه...
بار اول که شروع کردم...خب احتمالا همه میدونین که همون اولش مورد داره...بنده بسیار هنرمندانه کل 10 دقیقه اولشو در حالی که برادرم داشت با تلفن صحبت میکرد و چشمش به مانیتور نبود رفتم...چیزی بود برای خودش هر دو دقیقه یه بار زیر چشمی نگاه می کردم سرش به کار خودش باشه...
ولی دقعه بعدش سوتی دادم...با دختر خاله م شروع کردم به بازی کردن مرحله 6...اصلا حواسم نبود تهش یک مورد خیلی گنده ای داره...باس فایت تموم شد یهو اون کات سینه شروع شد...دیدم دختر خاله گرامی داره خیلی با دقت نگاه می کنه:dرومو برگردوندم سمت مانیتور دیدم یا ابالفضل بد بخت شدم...سریع افتادم رو کیبرد شروع کردم به زدن دکمه های مختلف enter...space...esc...بعد به این نتیجه رسیدم نمیشه کات سینارو skip کرد...بعد خیلی متمدنانه انگار هیچ اتفاقی نیفتاده شروع کردم به بلند بلند حرف زدن با دختر خاله م و تحلیل مرحله ی 6م و باس فایت بازی...بعد دیدم نه باو نمیشه با هیجان بیشتری داره نگاه میکنه کلا بیخیال شدم:dیادمه اون نیم ساعتی که بعدش بازی میکردم دختر خاله م به طرز عجیبی تو فکر بودو پوزخند شیطانی تحویل من می داد:d


Backspace......
biggrin1.gif

پ.ن: Alt+Tab ناجی همیشگی PC Gamer ها
biggrin1.gif
Alt+Tab رو نمیدونستم ولی backspace رو امکان نداره نزده باشم..چون وقتی دیدم اون سه تا دکمه کار نمیکنن شروع کردم به مشت کوبیدن روی کیبرد...:d
 
آخرین ویرایش:
من فعلا DmC رو یادمه...
بار اول که شروع کردم...خب احتمالا همه میدونین که همون اولش مورد داره...بنده بسیار هنرمندانه کل 10 دقیقه اولشو در حالی که برادرم داشت با تلفن صحبت میکرد و چشمش به مانیتور نبود رفتم...چیزی بود برای خودش هر دو دقیقه یه بار زیر چشمی نگاه می کردم سرش به کار خودش باشه...
ولی دقعه بعدش سوتی دادم...با دختر خاله م شروع کردم به بازی کردن مرحله 6...اصلا حواسم نبود تهش یک مورد خیلی گنده ای داره...باس فایت تموم شد یهو اون کات سینه شروع شد...دیدم دختر خاله گرامی داره خیلی با دقت نگاه می کنه:dرومو برگردوندم سمت مانیتور دیدم یا ابالفضل بد بخت شدم...سریع افتادم رو کیبرد شروع کردم به زدن دکمه های مختلف enter...space...esc...بعد به این نتیجه رسیدم نمیشه کات سینارو skip کرد...بعد خیلی متمدنانه انگار هیچ اتفاقی نیفتاده شروع کردم به بلند بلند حرف زدن با دختر خاله م و تحلیل مرحله ی 6م و باس فایت بازی...بعد دیدم نه باو نمیشه با هیجان بیشتری داره نگاه میکنه کلا بیخیال شدم:dیادمه اون نیم ساعتی که بعدش بازی میکردم دختر خاله م به طرز عجیبی تو فکر بودو پوزخند شیطانی تحویل من می داد:d
Backspace......:دی
پ.ن: Alt+Tab ناجی همیشگی PC Gamer ها:دی
 
این tab+alt به در من که نمیخوره!
مادرم جدیدا میگه چرا تو اینقدر به صفحه دسکتاپ علاقه داری؟
من بدبخت جرات ندارم بازی کنم...
 
وضعیت
گفتگو بسته شده و امکان ارسال پاسخ وجود ندارد.

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or