وقتی که ترس حتی جای احساس را میگیرد

[m1647]

من زمانی که شش یا هفت سالم بود مکس پین یک رو بازی کردم این بازی تنها بازی بود که به من حس ترس رو داد من فضای مرده،تپه خاموش اگر درست معنی کرده باشم کاندمند و همه ی این ها رو بازی کردم ولی هیچ کدوم به مکس پین نمیرسید شاید علتش کمی سنم بود دقیق نمیدونم فقط میدونم یک مرحله داشت یادم نمی یاد جزوی از مراحل اصلی بود یا نه ولی در نییویورک بود سکوت خالص برف وای دیگه چی بگم سرمای فلز اسلحه که تا مغز استخونت میره و فقط یک چیز بهت ارامش میده یک گلوله تو مغزت

 

[Katsura]

out last یه جاییش وقتی درو باز میکنی یه جسد میوفته جلوت اما اینقدر تاریکه و صدا های ترسناک میاد که همین کافیه که آدم 4 متر بره رو هوا

 

[mehrshad_245]

ایول قدیمی که روی پی اس وان بود یجا دستا از کمد میمود بیرون هیچ وقت یاذم نمیره اون موقع البت خیلی بچه بودم

 

[Wąnda]

از این بازی های آخری که رفتم:
بازی The last of us بودش که جوئل باید یه کارت شناسایی رو واسه اون دره پیدا کنه...~x( حالا با یه عالمه زور و ترس... اون کارت رو از یه اتاق پیدا کردیم، وااااااای نگو که برق اونجا هم قطع شده باید اون موتور توی زیرزمین رو راه بندازی تا برق وصل شه...آقا ما هم توی اون زیرزمینی اونم به اون تاریکی و پر از کلیکر و محیط آلوده و ماسک هم رو صورتمون تازه دید خوب هم نداریم رسیدیم...:-oخلاصه تا خواستیم این رو روشن کنیم، یه دفعه یادمون افتاد که کلیکرها به سروصدا حساسن و اگه یه نویز هم ایجاد بشه تیکه بزرگت گوشتته... تا ژنراتور رو روشن کردیم کلیکر و آدمخوار بود که ریخت رو سرمون ما هم واقعا....
به یه زوری رسیدیم به در تا کارت رو بزنیم دیدیم یکیشون بهمون رسیده باز این ترس ما بیشتر شد زود کارت رو زدیم و رفتیم داخل در نمیدونین چه نفس راحتی کشیدیم ما اونجا...

 

[GTA 4]

OUT LAST !!
یه جاش همونجا که درو وا میکنیم جنازه آویزونه یه جاش اونجا که ویلچریه بار دوم رد میشیم حمله میکنه , کل قسمتی که به دکتر روانیه میرسیم و و و .. کلا همش من ترسیدم با این بازی . تا آخر بازی باید بنویسم اگه بخوام همشو بگم:d

 

[mafia 2]

درست نمیدونم اولین بازی ترسناکی که کردم اویل های کلاسیک بود یا یه بازی قدیمی که اسمش فک کنم blood rhine بود یا شایدم یکی از این بازی های زامبی واری که اصلا اسمشون نمیدونم اما با dead space2 و dead rising بیشتر دوست دارم البته اویل 5 هم اونقدر ها بد نبود !!! گرچه بعضی وقتا مرز بین ترسناک بودن و حال به هم زن بودن تو بازی ها برداشته می شد اما ما بازم بازی میکردیم

 

[Ramyn]

من همه بازی هایی که تا اینجا بهشون اشاره شده رو بازی کردم(البته جز هانتینگ گراند) مثلا هر کدوم از Dead Space ها رو 3 بار تموم کردم Evil 3 رو هم که عاشقش بودم. ولی هیچ بازی من رو به اندازه Amnesia نترسونده تا حالا. مواقعی بود که با همه ادعام میخواستم واقعا از پای لپ تاپم فرار کنم. ولی بالاخره اون رو هم تموم کردم و دیگه تجربش نمی کنم. من احساس ترسیدن تا سر حد مرگ رو تو این بازی لمس کردم.

 

[Ezio 66]

یه‌جای بازی Dead Island بود که وارد یه هتل شده بودم که گوشه گوشه‌اش پر از زامبی بود. بعدم تو آشپزخونه بودم که فوق‌العاده تاریک بود و از همه‌جا زامبی می‌زد بیرون. بعد از اینکه زامبی‌های اونجا رو وایپ کردم، یه در دیدم. که اونم به آشپزخونه‌ی کناری راه داشت. فکر نمی‌کردم زیاد توش زامبی باشه و فکر می‌کردم مثل جاهای دیگه‌ی بازیه، به تعداد متوسط. ولی به محض این‌که در رو باز کردم دیدم این آشپزخونه لباااالب پررر از زامبیه و جای سوزن انداختن نیست. تاریییک و شاید بیشتر از صدتا زامبی اون تو. خلاصه دیگه کار از کار گذشته بود، همه‌شون ریختن سرم و مُردم. خلاصه اون لحظه‌ای که در باز شد و یهو اون همه زامبی رو دیدم یه جا، خیلی صحنه‌ی وحشتناک و هیجان‌انگیزی بود!

 

[reza_cowboy]

لحظه های ترسناک زیادی بوده برای من چون خیلی آدم ترسویی هستم شاید از کوچکترین چیزها هم تو بازیها بترسم:d
برای مثال اوایل بازی dead space 2که داریم از تو یه اتاق تاریک رد میشیم یهو یه ال سی دی روشن میشه که من دفعه اول گفتم هدفونو بزارم رو گوشم که حس ترسو بیشتر درک کنم :d شاید باورتون نشه ولی وقتی من اون تیکه که ال سی دی روشن شد و یه صدای زننده هم داشت چند سانتی از رو صندلی پریدم و سیم هدفون گیر کرد زیر صندلی و محکم کوبونده شد روی میز که یه لحظه فکر کردم شاید سکته زدم چون انگار مغزم کار نمیکرد واسه چند لحظه فقط داشتم صفحه رو نگاه میکردم:dکه اگرچه بازیشو 2 بار تموم کردم از بس از مکانیکاش خوشم اومده بود ولی دفعه دوم پسر عمه من کنارم نشسته بود تازه اوایل بازی باز دوباره به اونجا که رسیدیم من آمادگیشو داشتم تازه صدا هم قطع بوده ولی یهو که اون ال سی دی روشن میشه یهو دیدم پسر عمه ام شوکی بهش وارد شد و چند سانتی تکون خورد بعد گفت این بچه بازیها چیه قطعش کن بریم gta:d البته منم خودمو زدم به نفهمی که اصلا انگار نه انگار که کم مونده بود تو خودش برینه
ولی اگه بخوام یه بازی ترسناک نام ببرم بازی مکس پین 1 بوده که تا مرحله دومش نرفتم{همونجایی که میریم تو مترو}همش هم از چندتا پله پایین میرفتم و از اونجا به بعدشو اصلا جرات نداشتم برم هنوزم نمیدونم چرا ولی مثل چی از بازیش میترسیدم

 

[VAHID7442]

Silent Hill 1 - DOOM 3 کلا بازی شروع میشد استرسو ترس هم شروع میشد تا دستگاه خاموش کنم

 

[Jackdaw]

رزیدنت اویل 3 هروقت نمسیس میوفته دنبالم منم میترسم:d
اویل4 وقتی تو فاضلاب باید یه موجود کثیف رو بترکونیم که البته ترسناک نیست ولی از ترس تموم شدن جون آدم میترسه.
Outlast هم که وقتی میخام رو بازی کلیک کنم موهای بدنم سیخ میشه:d

 

[pvt.miller]

silent hill اصلا كلن ناجور بود يه بار داخل يه ساختمون كاملا تاريك ميخواستم ماموريت جانبي برم بعد يه نقاشي بود كه بعد از اينكه درستش ميكردي ميشد يه چيز ترسناكي بعد همون اون ميومد جلوت كه من بعد من ايكس باكس از توي برق كندم و كارتون تماشا كردم


Sent from iPad using Tapatalk

 

[Anti karizma]

من جز RE:NEMESIS دیگه هیچ وقت ترس رو تجربه نکردم (البته خوب اون موقع کوچیکم بودم) ولی ازون به بعد فقط هیجانم میرفت بالا تو بازیا اما نمیترسیدم خلاصه

یادمه اولین بار (14 سال پیش) که بازی رو انجام میدادم همون اولای بازی توی یک راهرو اداره پلیس نمسیس از پنجره میپره بیرون، جوری از روی صندلی پریدم هوا و افتادم کف اتاق که...
بعد اون هم همیشه موقع رد شدن از اونجا کلی استرس داشتم​

 

[SiminSecret]

من فکر کنم ترس رو برای اولین بار تو بازی The suffering تجربه کردم ... یهو یه موجود ترسناک با یه صدای ترسناکتر جلوت ظاهر میشد و بعد غیب میشد !

 

[f-4 phantom]

من اولین باری که ترس رو توی بازی تجربه کردم بازی رزیدنت ایول 2 بود.اولین بار بود که بازی ترسناک بازی میکردم.اینقدر توهم زدم که هر وقت تنها توی کوچه خلوت یا روی حیاط مخصوصا شبا میرفتم فکر میکردم الان یه زامبی یا آدمخوار از جلوم یا پشت سرم در میاد.دیگه از موقع خواب که نپرسید......