باز هم شاهکاری دیگر از کمپانی Ubisoft با همکاری Capcom,پس از موفقیت بازیهایی همچون Devil May Cry و Resident Evileشرکت کپ کام تصمیم گرفت تا با همکاری یکی از بزرگترین ناشران گیم پا به عرضه بازیهای کامپیوتر نیز وارد شود.Devil May Cry را می توان یکی از بهترین بازیهای کنسول نام برد که با سبک خاص خود طرفداران بسیاد زیادی دارد. به داستان اصلی این بازی این امکان را به شما می دهید که با تمام کراکترها بتوانید بازی کنیدودر این سری جدید تعدادی مراحل و Enemy و شخصیت به گیم اضافه شده است.هزاران سال از ماجرای اسپاردا، شوالیه تاریکی که با شمشیر مخصوص خود، برای نجات دنیا یک تنه در برابر شیاطین ایستاد . هم اکنون پسر او، دانته راهش را ادامه می دهد و شیاطین را نابود می کند. اما دانته تنها پسر اسپاردا نیست. در حالی که دانته با شیاطین مبارزه می کند برادر بی رحمش ویرجل قدرت به ارث رسیده اش را صرف کار های شیطانی می کند .
ابتدای بازی صحنه در گيری دانته با برادرش ورژيل را ، در زير برج شيطان نشان ميدهد ، افراد اصلی تيم سازنده بازی معرفی ميشوند ، تهيه کننده:تتسو يوشی تاناکا ، کارگردان هنری:دايگو ايکه نو ، آهنگساز:تتسويا شيباتا ، کارگردان صوتی:واتارا هاچی ساکو ، تهيه کننده قسمت های سينماتيک:شينجی شينوهارا-تاکايا سويا ناگيما ، کارگردان اصلی:هيده اکی اتيسونو. بر مبنای دموی ابتدايی و اخباری که از قبل به گوش ما رسيده مي توان حدس زد که در خط داستانی بازی از روش فلاش بک استفاده شده است و داستان قسمت سوم به گذشته باز ميگردد يعنی به زمان قبل از داستان دويل می کرای 1 ، وقتی که دانته و برادر دو قلو او ورژيل جوانتر بودند و ورژيل هنوز به خدمت موندوس الهه تاريکی در نيامده بود هر دو برادر نيمی شيطان و نيمی انسان از نژاد اسپاردا هستند و به طور کامل در فنون و هنرهای رزمی و شمشير بازی مهارت کامل دارند اما هنوز نمي توانند از نيروی شيطانی خود بهره بگيرند.
دانته و ورژيل هر دو نيمی از يک گردنبند را در اختيار دارند که مادرشان در سالروز تولدشان به آنها هديه داده است هر گاه دو نيمه گردنبند در کنار هم قرار گيرند نيروی درونی آن يعنی اسپاردا تکميل ميشود اما متاسفانه دو برادر رو در رو يکديگر قرار می گیرند. دانته به يک شکارچی شياطين تبديل شده و برعکس او برادرش اسير تاريکی شده و رو به پليدی و خوی شيطانی نهاده است. در شروع بازی می بينيم دانته با استيل خاص خود روی صندلی دفترش می نشيند و با حرکاتی جالب پاسخ تلفن را مي دهد: متاسفم هنوز شروع به کار نکرده ايم (او مشغول خوردن پيتزا است) که مردی مرموز وارد دفتر او ميشود دانته از او مي پرسد شما مشتری هستيد اگر به دستشويی احتياج داريد در انتهای اطاق قرار دارد ، مرد مرموز او را به اسم صدا ميکند: دانته ، پسر اسپاردا ، من از طرف برادرت آمده ام و برای تو پيغامی دارم ، سپس او به سمت دانته می آید ، دانته روی صندلی خود تکیه داده و به مرد مرموز خيره شده است که در یک آن مرد مرموز ميز او را به هوا بلند ميکند دانته با يک حرکت نمايشی از جای خود مي پرد و اسلحه را در دست ميگيرد (پيتزا را فراموش نکنيد) گروهی از شياطين در اطراف دانته ظاهر ميشوند و سلاح های خود را در بدن او فرو ميکنند اما همان طور که ميدانيد هيچ سلاحی بر بدن او تاثیر گذار نمی باشد. دانته با يک ضربه يکی از هيولا ها را به ديوار مي کوبد و با همان وضعيت به طرف دستگاه پخش صوت ميرود تا جشن ديوانه واری را آغاز کند و در اينجا شما شاهد يکی از پر تحرک ترين صحنه های بازی هستید لازم به ذکر است که در اين صحنه ها از حرکات يکی از قهرمانان هنرهای رزمی در چين استفاده شده است. پس از پايان نمايش نوبت شماست تا وارد مجادله بشوید.
در اين بخش مي توانيد استيل مبارزه کاراکتر را به ترتيب زير انتخاب کنيد:
1) تيک استر : عبارت است از حرکات پرشی ، بالارفتن از ديوار و جای خالی دادن
2) اسورد مستر : حرکات با شمشير و سلاح های سرد مانند مشت و لگد زدن به اضافه تکنيک های جديد که در اين نسخه اضافه شده اند.
3) گان اسلينگر : حرکات نمايشی با اسلحه به همراه يک سری حرکات جديد و چهارمين مهارت که در نسخه تست بازی گنجانده نشده است،اين حرکات توسط دکمه دايره قابل انجام است و حالا اين شما و اين هم دانته پسر اسپاردا.
در دويل می کرای 3 همان نگاه اول ميتوان دريافت که طراحی حرکات، گرافيک، محيط بازی و دشمنان نزديک به نسخه اول کار شده است،کنترل کاراکتر به همان نرمی و انعطاف پذيری قسمتهای قبلی است و شما سنگينی ضربات را بر بدن دشمنان احساس ميکنيد. دشمنان شما همانند دانته با شکل و شمايل جديدی طراحی شدند هنگامی که به دشمنان ضربه ميزنيد از بدن آنها ذرات خاکستر و خاک ساطع ميشود که جلوه خاصی به گرافيک بازی داده است،در اين نسخه شما اجازه داريد دو ماموريت انجام دهيد،در طی اين دو مرحله سعی شده نحوه کنترل بازی به شما نشان داده شود با کمی دقت ميتوان گفت کليه موارد ذکر شده به جز موسيقی بازی که در سبک متال ساخته شده شما را به حال و هوای نسخه اول بازی ميبرد،صدا گذاری در اين بازی از نقاط قوت بازی به شمار ميرود،صدای ضربات شمشير به همراه موسيقی بازی در هنگام درگيری با دشمنان حس عجيبی را به شما القا ميکند.پس از اتمام ماموريت اول و نابود کردن شياطين ، دانته به روی ميز نشسته و نگاهی به اطاق به هم ريخته میکند(باز هم پيتزا را فراموش نکنيد)دانته به سراغ جعبه پيتزا ميرودکه يک دفعه يکی از شياطين ظاهر ميشود و جعبه پيتزا را لگد مال ميکند دانته هم با يک گلوله از او تشکر ميکند و سپس به سمت بارانی قرمز خود ميرود تا ان را بر تن کند،طراحی لباس و خود کاراکتر دانته تقريباً متفاوت از نسخه های قبلی می باشد ، او با چهره اي جوانتر و اندامی ورزيده تر و بارانی قرمز رنگ (شبيه قسمت های قبلی) به سراغ شياطين آمده.
در شروع ماموريت دوم دوربين نمايی از برج شيطان را نشان ميدهد که ورژيل با همام مرد مرموز به نام آرخام مشغول گفت و گو می باشد. آنها درباره از بين بردن دانته و تصاحب قدرت گردنبند صحبت ميکنند که يکی از شياطين به سراغ ورژيل ميآيد اما ورژيل در يک حرکت نمايشی او را تکه تکه ميکند.دوربين نمايی از برج شيطان را نشان ميدهد يک دختر جوان که هنوز نامی از او نميدانيم سوار بر موتور خود در حال حرکت به سمت برج است او هم يک شکارچی شيطان است و دانته هم در ليست او وجود دارد گروهی از هيولاها او را تعقيب ميکنند اتشی که از اگزوز موتور بيرون مي آيد هيولاها را آتش زده و عدد 3 نمايان ميشود.در پايان ماموريت دوم اولين رييس يا به اصطلاح غول بازی قرار دارد ، هيولايی به شکل يک سگ سه سر(همانند سربريوس نگهبان دروازه جهنم)که بدن او پوشیده از يخ است و از اطراف زنجير شده است وقتی که دانته به او نزديک ميشود هيولا بيدار ميشود و تکه اي از يخ به سمت دانته پرتاب ميکند ولی دانته با شمشير ان را دفع ميکند ، هيولا يک جادو به شکل توده اي از يخ به سمت او پرتاب ميکند دانته به هوا پریده و توده يخ به ديوار برخورد ميکند او با هيولا شروع به صحبت ميکند:تو نبايد به اينجا وارد ميشدی ورود تو به اين برج ممنوع است ، تو را مثل يک کرم له ميکنم.
دانته در جواب ، او را مانند يک سگ دست آموز صدا ميزند و ميگويد زود باش پسر زودباش بدو بيا اينجا.بعد از ،از بين بردن هيولا او به دانته ميگويد تو نبايد فقط يک انسان باشی، هيولا از بين ميرود و به نوری آبی رنگ تبديل ميشود و در دستان دانته قرار ميگيرد و به يک سلاح جديد تبديل ميشود و دانته مهارتهای خودش را با اين سلاح ميسنجد.پس از پايان ماموريت دوم دانته وارد يک سر سرای بزرگ ميشود و شما منتظر هستيد سلاح جديد را امتحان کنيد و به بازی ادامه دهيد اما اينجا پايان نسخه تست بازی می باشد و کلمه “شيطان هم ممکن است بميرد” بر روی صفحه نقش ميبندد.
این با برخورداری از جاوه های ویژه بسیار زیبا و سبک بازی جایگاه بسیار خوبی در بین دیگر بازی ها قرار دارد از احاظ گرافیک نیز در سطح بسیار خوبی قرار دارد.. در طول مراحل شاهد معماری های سبک گوتیک برروی دیوار ها هستید که جلوه بسیار جالبی به بازی می دهند. شخصیت ها نیز با دقت تمام ساخته شده اند. صداگذاری بازی نیز فوق العاده است وآهنگ های فوق العاده بازی بیش از هرچیزی شما را تحریک می کنند تا دشمنان خود را زنده نگذارید. در مجموع اگر از طرفداران این سری هستید بهتر است که وقت را از دست ندهید.