شکارچی کابوس - داستان Bloodborne

  • Thread starter Thread starter Nevan
  • تاریخ آغاز تاریخ آغاز
چیزی که برای من علامت سوال ایجاد کرد حرف اون دوستمون بود که به یادم انداخت که اون مردی که برا باز کردن در رمز خواست چرا بعد باز شدن در میبینیم سالهاست مرده.؟؟.یاکالسکه....تو رویا یا کابوسی که نبودیم.

.

با همین تعریفی که از کابوس کردی قابل توجیه هست.

کالسکه خودش از کابوس اومده، در واقع ما با وارد شدن به کالسکه به کابوس میریم و از راهی که در واقعیت خراب شده رد میشیم (که در کابوس خراب نیست) و وقتی از کالسکه پیاده میشیم کالسکه ی واقعی (با اسبای عادی) سالهاست اونجا افتاده، راه خراب شده ام پشت سرمونه.

راجب اون مرد که رمزو میخواد هم میشه گفت قبل اینکه در باز شه اون پشت کابوس بوده یا اون مرد از دنیای کابوس حرف میزده ولی ما هنوز به اون بینش نرسیده بودیم که کابوسو ببینیم و فقط در حد صدای اون مرد کابوسو درک میکردیم.

البته این‌نظریه ها همین الان به ذهنم رسید و ممکنه خیلی ایراد داشته باشه :d
 
  • Like
Reactions: stewie griffin
- - -ویرایش - - -

فرزند آریانا تا اونجایی که من میدونم مال اودن هست ،خدای نا مرئی و ارتباطی به کازم نداره!

- - -ویرایش - - -


این محبوس بودن گرمن توی هانترز دریم مجازات بوده، ولی نه به خاطر جنایت فیشینگ ویلج به نظر من.
این اتفاق به واسطه ی جون دادن به دال اتفاق افتاده!

- - -ویرایش - - -


این قسمت ،
این بنظر من برمیگرده به همون پایان دوم بازی...
ماریا در هانترز دریم کشته شده و به یه دنیای دیگه منتقل شده!
اون کوتیشن معروف هم که میگه

مربوط به جسد مادرکازم هست نه خودش!
در توضیحات کورد بچه آریانا اونطور که یادم مونده اگه اشتباه نکنم نوشته بود که مربوطه به اودن اما شاید منظور محلی بوده که آریانا درش حامله شده و نه اینکه اودن خودش باعث حامله شدنش باشه من حتی در یوتیوب یه ویدءو دیدم که به خاطر دیالوگ اون پیری که در کاتیدرال هست و اینکه وقتی آریانا به اونجا میاد با یه حالت طمع و خوشحالی با هانتر صحبت میکنه گفته بود شاید پدرش اون پیر سیاه باشه و جایی هم دیدم که نوشته بود کازم یه همچین ماموریتی به ادن داده. آریانا در خونه ای در یارنهام بوده و با صحبت ما میاد کلیسا و آریانا زن فاسدیه و اگه با هانتر زن برین باهاش صحبت کنین در خونه خیلی سرد جواب میده و میگه اینجا جایی برای زن ها نیست و اگه هانتر مرد باشه با استقبال جواب ما رو میده، حالا شاید تمام این حرفها داستان پردازی بیخود باشه و همونطور که گفتی خیلی ساده آریانا پدر بچش اودن گریت وان بی فرم باشه .
در مورد کازم من فقط حدس میزنم که ماه باید کازم باشه اونم به خاطر کات سین ها که ماه بسیار درش فعال جلوه میکنه و مثلا بعد کشتن رام بزرگ میشه و قرمز و انگار داره حرکت میکنه به سمت هانتر.گفتم جایی ندیدم فقط بعد از بازی دوباره برای 20مین بار:d نظرم جلب شد به اینکه همش ماه به همه چی عکس العمل نشون میده و انگار خیلی مهمه.در مورد زمان دنیا های موازی هم درسته ممکنه اصلا زمان مطرح نباشه.
 
آخرین ویرایش:
  • Like
Reactions: stewie griffin
با همین تعریفی که از کابوس کردی قابل توجیه هست.

کالسکه خودش از کابوس اومده، در واقع ما با وارد شدن به کالسکه به کابوس میریم و از راهی که در واقعیت خراب شده رد میشیم (که در کابوس خراب نیست) و وقتی از کالسکه پیاده میشیم کالسکه ی واقعی (با اسبای عادی) سالهاست اونجا افتاده، راه خراب شده ام پشت سرمونه.

راجب اون مرد که رمزو میخواد هم میشه گفت قبل اینکه در باز شه اون پشت کابوس بوده یا اون مرد از دنیای کابوس حرف میزده ولی ما هنوز به اون بینش نرسیده بودیم که کابوسو ببینیم و فقط در حد صدای اون مرد کابوسو درک میکردیم.

در مورد قلعه که خودش و اون وضعیتش یه کابوس نیست چون آلفرد هم میتونه بیاد اونجا و لرد هم جلوی در ورودی ملکه نشسته.......ولی اون مردی که رمز میخواد میشه اونو کسی دید که وارد کابوسی شده(اونوقت دنیای یارنام هم میشه یه کابوس و رویا که اونوقتم داستان میشه شیر تو شیر و بی نمک:dکلا اصول بازی کن فیکون بشه بی مزه میشه به نظرم)

+

در کل کابوسا اسمشون روش....کابوس......به هیچ عنوان دنیای موازی نیستن چون میتونی با حفظ جسمت بری توشون(مثل میکلاش).....یه جور ادراک میزبان کابوس از واقعیت های اطرافش هست ولی بصورت کابوس وار.
اون وضع آشفته یارنام در DLC هم میشه بخاطر کابوس بوده باشه(یعنی درسته که هانترا تو شهر پخش شدن و همه دارن وحشی میشن و این حرفا ولی کج شدن ساختمونا و .... بخاطر فضای کابوس وار کابوس هست)

+

در کل من تو اکثر قسمتای بازی یجورایی به یه جمع بندی رسیدم ولی برخی موارد کوچیک مثل همون مردی که رمز در میخواد برام سوال مونده هنوز:-/:-/


  1. این محبوس بودن گرمن توی هانترز دریم مجازات بوده، ولی نه به خاطر جنایت فیشینگ ویلج به نظر من.این اتفاق به واسطه ی جون دادن به دال اتفاق افتاده!
  2. ماریا در هانترز دریم کشته شده و به یه دنیای دیگه منتقل شده!

اگر اینجور باشه چرا همه هانترها به این مجازات دچار میشن(ما یا دجورا که میگه روزی رویا میدید یا همه هانترهای دیگه(که کلی قبر اونجاس)) فقط میتونست شامل خود گرمن بشه این مجازات......ولی این مجازات یه چیز عام هست و کلا همه هانترها رو شامل شده(یه گناه بزرگ از سمت صنف هانترها مجازاتش میتونه همچین چیزی باشه:d)

ماریا در WORKSHOP قدیمی که حالا تعطیل شده هم قبر و استخوونش هست.....اون خیلی قبل کشته شده(یا خودشو کشته)این نظریه رد میشه به کل:d


.
 
  • Like
Reactions: stewie griffin
ولی یه چیز جالبی که این بازی داره اگه برای 100 بار هم باز کنی بازم هنگام بازی یه دپرس عجیبی میاد سراغ آدم:d. یه اتمسفر عجیب غریبی داره که برای صدمین بار هم روی تمام اعصابت اثر میزار مخصوصا وقتی وارد جنگل ممنوعه و برگینوود میشی و درون فرونتیر و منسیس یه احساس و همی میاد سراغ آدم. من هیچ بازی یادم نمیاد اینقدر آدم و دپرس کنه و هر بار بازم بترسی برای بازی.دانجن ها هم که جای خود.بیشتر جاها موسیقی نداره اما صداهای محیط خیلی میره رو مخ آدم و آدم و همش در نگرانی نگه میداره. یا این خوندن این مغزای سرگردان زن که فرنزی میکنن آدمو. من هر وقت یه هانتر چه دوست چه دشمن تو بازی میدیدم احساس آرامش میکردم. بازی های زیادی درست شده بر مبنای اینکه مردم و حیوانات زامبی شده باشن اما این با بقیه فرق میکنه.دلتم نمیاد از پاش بلند شی:d. دیگه این کازم و زن و بچه و اقوامش به کنار
 
  • Like
Reactions: stewie griffin
در مورد قلعه که خودش و اون وضعیتش یه کابوس نیست چون آلفرد هم میتونه بیاد اونجا و لرد هم جلوی در ورودی ملکه نشسته.......ولی اون مردی که رمز میخواد میشه اونو کسی دید که وارد کابوسی شده(اونوقت دنیای یارنام هم میشه یه کابوس و رویا که اونوقتم داستان میشه شیر تو شیر و بی نمک:dکلا اصول بازی کن فیکون بشه بی مزه میشه به نظرم)

.

من نگفتم قلعه کینهرست یا خود یارنام کابوسن :d گفتم خود اون مرد در دنیای کابوس زندس و ما صداشو میشنویم، یا اون کالسکه از دنیای کابوس هست :d در واقع ما بینشمون از کابوس موقعی که با اون مرد حرف میزنیم فقط در حد صدائه و موقع رفتن به قلعه فقط در حد اون کالسکه نه کل دنیای کابوس :d یه جورایی حالت نیمه خواب نیمه بیداری.
 
اگر اینجور باشه چرا همه هانترها به این مجازات دچار میشن(ما یا دجورا که میگه روزی رویا میدید یا همه هانترهای دیگه(که کلی قبر اونجاس)) فقط میتونست شامل خود گرمن بشه این مجازات......ولی این مجازات یه چیز عام هست و کلا همه هانترها رو شامل شده(یه گناه بزرگ از سمت صنف هانترها مجازاتش میتونه همچین چیزی باشه:d)

ماریا در WORKSHOP قدیمی که حالا تعطیل شده هم قبر و استخوونش هست.....اون خیلی قبل کشته شده(یا خودشو کشته)این نظریه رد میشه به کل:d


.

فرق بقیه ی. هانتر ها با گرمن اینه که میتونن دریم رو ترک کنن ولی گرمن توی دریم محبوس شده و قادر به ترکش نیست...
در واقع بازیچه دست MP هست گرمن...

اون ایتمی که پیدا میکنیم هم الد هانت بون هست و بین تمامی هانتر های قدیمی استفاده داره و اشاره خاصی ندیدم بهش شده باشه, برای ماریا...
البته من حدس میزنم مازیا خودش خودش رو کشته بعد از فهمسدن وقایع فیشینگ ویلج...
 
ولی یه چیز جالبی که این بازی داره اگه برای 100 بار هم باز کنی بازم هنگام بازی یه دپرس عجیبی میاد سراغ آدم:d. یه اتمسفر عجیب غریبی داره که برای صدمین بار هم روی تمام اعصابت اثر میزار مخصوصا وقتی وارد جنگل ممنوعه و برگینوود میشی و درون فرونتیر و منسیس یه احساس و همی میاد سراغ آدم. من هیچ بازی یادم نمیاد اینقدر آدم و دپرس کنه و هر بار بازم بترسی برای بازی.دانجن ها هم که جای خود.بیشتر جاها موسیقی نداره اما صداهای محیط خیلی میره رو مخ آدم و آدم و همش در نگرانی نگه میداره. یا این خوندن این مغزای سرگردان زن که فرنزی میکنن آدمو. من هر وقت یه هانتر چه دوست چه دشمن تو بازی میدیدم احساس آرامش میکردم. بازی های زیادی درست شده بر مبنای اینکه مردم و حیوانات زامبی شده باشن اما این با بقیه فرق میکنه.دلتم نمیاد از پاش بلند شی:d. دیگه این کازم و زن و بچه و اقوامش به کنار

دقیقا همینه ، هرچقدر بازی کنی هرچقدر لول آپ شی و بازی کامل دستت بیاد اما بازم ته دلت یه استرس عجیبی داری ، قشنگ عصبیت میکنه ، اما چنان درگیرت میکنه از هر نظر که هی میخوای ادامه بدی ، موجودات چندش آوری که میبینیشون پشیمون میشی از ادامه ی راه :|
اما همونطور که قبلا گفتم بلادبورن لذتبخش ترین عذاب دوران گیمینگ من بود :دی
از بحثای دوستان هم پیرامون داستان به شدت استفاده کردیم ، دستتون درد نکنه

موفق باشیم
 
فرق بقیه ی. هانتر ها با گرمن اینه که میتونن دریم رو ترک کنن ولی گرمن توی دریم محبوس شده و قادر به ترکش نیست...
در واقع بازیچه دست MP هست گرمن...

اون ایتمی که پیدا میکنیم هم الد هانت بون هست و بین تمامی هانتر های قدیمی استفاده داره و اشاره خاصی ندیدم بهش شده باشه, برای ماریا...
البته من حدس میزنم مازیا خودش خودش رو کشته بعد از فهمسدن وقایع فیشینگ ویلج...
بله درست میگی اولد هانت بون باعث حرکت سریع طوری که انگار غیب و ظاهر میشی میشه و اگه در اولد هانتر دقت کنی اکثر هانترهای شهر به علاوه ماریا این خاصیت رو دارن و گرمن هم در فایت آخر بازی این خاصیت رو داره.احتمالا به خاطر اینکه گرمن معلم همشون بوده.
 
اون ایتمی که پیدا میکنیم هم الد هانت بون هست و بین تمامی هانتر های قدیمی استفاده داره و اشاره خاصی ندیدم بهش شده باشه, برای ماریا...
البته من حدس میزنم مازیا خودش خودش رو کشته بعد از فهمسدن وقایع فیشینگ ویلج...

چند تا دلیل یا فرضیه محکمی هست در نت که اون استخوون و قبر رو متعلق به ماریا میدونن و میشه پذیرفتشون:
1-اون استخوون کارش اینه که اگه استفاده کنی بصورت سریعی تلپورت میشی .....هر کی تو بازی از این استخوون استفاده می کنه(npc یا کرکترای انسانی)انیمیشنی داره که اول اون استخون رو استفاده و بعد میتونن تلپورت کنن......ولی ماریا تنها کسی در بازی هست که بدون انیمیشن خاصی و در لحظه ای که میخواد این تلپورت رو انجام میده(یعنی از استخون اسنفاده نمی کنه و کل بدنش این قابلیتو داره)
۲-عروسک روی تنها قبری که در طول بازی میره نمین قبر هست
۳-دلیل سوم و مهمترین دلیل old hunter بودن هست.....استخوان رو ما سر این قبر تو ورک شاپ قدیم پیدا می کنیم پس قبر مال old hunter هست....از طریق همین قبر وارد کابوس old hunter میشیم ...پس کابوس مال old hunter هست(مثه میکلاش که host کابوس mensis هست)و old hunter معروف این بازی که ویژگی استخوونش هم مشخص و رو جلد dlc و همه جا هم هست کیه؟:dماریا

.
 
  • Like
Reactions: stewie griffin
اووف اووف من امشب تازه Brain Of Mensis رو دیدم....عجب چیزی بود....دقت کردین تو مسیر پیدا کردنش کلی جنازه شاگردای مدرسه Mensis بودن که نشون میداد اومدن به کابوس و توش مردن. اون جمجمه های به هم چسبیده و بالا رفته تو کابوس هم نمونه همونا تو منطقه تولد one reborn بود ....یجورایی میشه گفت چیزاییکه تو دور و بر میکلاش بود تو کابوسشم حضور داشتن

.
 
اووف اووف من امشب تازه Brain Of Mensis رو دیدم....عجب چیزی بود....دقت کردین تو مسیر پیدا کردنش کلی جنازه شاگردای مدرسه Mensis بودن که نشون میداد اومدن به کابوس و توش مردن. اون جمجمه های به هم چسبیده و بالا رفته تو کابوس هم نمونه همونا تو منطقه تولد one reborn بود ....یجورایی میشه گفت چیزاییکه تو دور و بر میکلاش بود تو کابوسشم حضور داشتن

.
انداختیش پایین؟ اگه انداختیش برو اون تالاری که بچه آهنیا توش میچرخن و بیشترش ریخته یه آسانسور هست که میبرتت پایین در تاریکی مطلق بالای سرش بعد فیگور ارتباط و جلوش بگیر یه 2 دقیقه صبر کن . یه آیتم moon یادم نیست چی!!! رو بهت میده . بعد بزن بکشش یه آیتم دیگه بهت میده اگه اشتباه نکنم مربوط به چلیس ها بود
 
انداختیش پایین؟
آره زدم کشتمش.:d
آقا یه سوال خیلی خیلی مهم که الان به نظرم رسید و میشه باهاش به سوالات بازی هم جواب داد:

چرا در این بازی ما و همچنین دشمنان(به جز باس ها) respawn میشیم؟؟؟‌
در دارک سولز این دلیل داشت چون هم ما و هم دشمنان undead بودیم و مرگ برامون معنایی نداشت(بخاطر dark sign) ولی اینجا چطور؟؟؟؟‌ چرا همواره میمیریم و زنده میشیم و همچنین دشمنان؟؟

جواب سادس: در ابتدا اون امپولی که به ما زده میشه ما رو کلا به رویا میبره.....ما از ابتدا تا انتهای بازی در رویا هستیم و یارنام و همه افرادی که می کشیم هم رویا هستن....تنها در صورتی میتونی به یارنام بدون رویا دسترسی پیدا کنی که پایان اول بازی رو انتخاب کنی:(

در نتیجه اون مردی که پشت در هم رمز رو میگه یا کالسکه از روی پلی که مدتهاس نابود شده به قلعه میره اینه که شما داری رویا می بینی(تاثیر دارویی که زدن بهت و در رویای گرمن گیر کردی)


+

یارنام وجود داره...great one ها وجود دارند همه اشخاص و باسها وجود دارند(یعنی اصول و اطلاعات رویایی که بهت تزریق شده مستند و و اقعی هست)ولی ادامه عملکرد تو در رویا خیالی هست و البته کابوسها که اونها مستنداتی هستند که به دست اشخاص بازی ساخته شده اند یا great one ها درش هستن.(معابد زیر شهر هم وحود دارند ولی دشمنان داخلش حاصل رویا هستن)


+

یکم ناجور شد داستان اینجوری:(اینکه همه چی رویا باشه داستان نویسی رو ساده تر می کنه


.
 
آخرین ویرایش:
  • Like
Reactions: stewie griffin
آره زدم کشتمش.:d
آقا یه سوال خیلی خیلی مهم که الان به نظرم رسید و میشه باهاش به سوالات بازی هم جواب داد:

چرا در این بازی ما و همچنین دشمنان(به جز باس ها) respawn میشیم؟؟؟‌
در دارک سولز این دلیل داشت چون هم ما و هم دشمنان undead بودیم و مرگ برامون معنایی نداشت(بخاطر dark sign) ولی اینجا چطور؟؟؟؟‌ چرا همواره میمیریم و زنده میشیم و همچنین دشمنان؟؟

جواب سادس: در ابتدا اون امپولی که به ما زده میشه ما رو کلا به رویا میبره.....ما از ابتدا تا انتهای بازی در رویا هستیم و یارنام و همه افرادی که می کشیم هم رویا هستن....تنها در صورتی میتونی به یارنام بدون رویا دسترسی پیدا کنی که پایان اول بازی رو انتخاب کنی:(

در نتیجه اون مردی که پشت در هم رمز رو میگه یا کالسکه از روی پلی که مدتهاس نابود شده به قلعه میره اینه که شما داری رویا می بینی(تاثیر دارویی که زدن بهت و در رویای گرمن گیر کردی)


+

یارنام وجود داره...great one ها وجود دارند همه اشخاص و باسها وجود دارند(یعنی اصول و اطلاعات رویایی که بهت تزریق شده مستند و و اقعی هست)ولی ادامه عملکرد تو در رویا خیالی هست و البته کابوسها که اونها مستنداتی هستند که به دست اشخاص بازی ساخته شده اند یا great one ها درش هستن.(معابد زیر شعر هم وحود دارند ولی دشمنان داخلش حاصل رویا هستن)


+

یکم ناجور شد داستان اینجوری:(اینکه همه چی رویا باشه داستان نویسی رو ساده تر می کنه


.
احسنت . احسنت من به این موضوع توجه نکرده بودم. پس با این حساب پایان اول بازی بهترین پایان بازیه . با این حساب میکلوش دیالوگ بعد از مرگش توجیه میشه که میگه بیدار شدم بلاخره . و درسته یا با این کار راحت میشه هرچیزی و تو قصه توجیه کرد و نویسنده هر کاری دلش خواسته انجام داده.
 
  • Like
Reactions: stewie griffin
با این حساب میکلوش دیالوگ بعد از مرگش توجیه میشه که میگه بیدار شدم بلاخره . و درسته یا با این کار راحت میشه هرچیزی و تو قصه توجیه کرد و نویسنده هر کاری دلش خواسته انجام داده.
البته اون حرف میکلاش به بیدار شدنش از کابوس mensis اشاره می کنه که میتونن بعد مدتها از اون کابوس رها بشن(که توش گیر کرده و دیوانه شده و در نتیجه جسدش رو تو یارنام می بینیم)
اینکه ما از اول تا اخر تو رویا هستیم تنها شامل هانترهاس(که دجورا هم اشاره می کنه) که میکلاش هانتر نبوده...... .
+
من اول فکر می کردم منظور از hunters dream‌ فقط اون Hub بازی هستش و بقیه بازی رویا نیس.....ولی وقتی زنده شدن پشت سر هم خودمون در کل بازی و مخصوصا دشمنان رو می بینی(و قضایایی مثل کالسکه و دشمنای توی معابد و رمز در) مطمین میشه شد که از اول تا آخر بازی رویا بوده...... .


احسنت . احسنت من به این موضوع توجه نکرده بودم. پس با این حساب پایان اول بازی بهترین پایان بازیه .
آره به نظر....پایان اول بهترین پایان(از رویا خلاص میشی ولی در عوض تلخی یارنام رو در واقعیت حس می کنی و اگر آلوده بشی تمومه کارت).....پایان دوم بدترین(برای همیشه حبس میشی تو رویا) و پایان سوم یه جور حد وسط هست(بدیش اینه دیگه آدمیتت میره ولی در عوض Great One میشی)

.
 
  • Like
Reactions: stewie griffin
البته اون حرف میکلاش به بیدار شدنش از کابوس mensis اشاره می کنه که میتونن بعد مدتها از اون کابوس رها بشن(که توش گیر کرده و دیوانه شده و در نتیجه جسدش رو تو یارنام می بینیم)
اینکه ما از اول تا اخر تو رویا هستیم تنها شامل هانترهاس(که دجورا هم اشاره می کنه) که میکلاش هانتر نبوده...... .

.

من همیشه این قسمت برام یه سوال بود...
دجورا تاکید میکنه که من هم یه مدتی هانتر بودم و خواب میدیدم...
بعد توی قسمت بعدی اشاره میکنه اینهایی که تو میکشی بیست نیستن و انسانن!
بنظر دوستان منظورش چه بوده؟!
یعنی هانتر ها به واسطه ی خوابی که میرن انسان های معمولی رو به صورت بیست میبینن؟!

- - -ویرایش - - -

آره زدم کشتمش.:d
آقا یه سوال خیلی خیلی مهم که الان به نظرم رسید و میشه باهاش به سوالات بازی هم جواب داد:

چرا در این بازی ما و همچنین دشمنان(به جز باس ها) respawn میشیم؟؟؟‌
در دارک سولز این دلیل داشت چون هم ما و هم دشمنان undead بودیم و مرگ برامون معنایی نداشت(بخاطر dark sign) ولی اینجا چطور؟؟؟؟‌ چرا همواره میمیریم و زنده میشیم و همچنین دشمنان؟؟

جواب سادس: در ابتدا اون امپولی که به ما زده میشه ما رو کلا به رویا میبره.....ما از ابتدا تا انتهای بازی در رویا هستیم و یارنام و همه افرادی که می کشیم هم رویا هستن....تنها در صورتی میتونی به یارنام بدون رویا دسترسی پیدا کنی که پایان اول بازی رو انتخاب کنی:(

در نتیجه اون مردی که پشت در هم رمز رو میگه یا کالسکه از روی پلی که مدتهاس نابود شده به قلعه میره اینه که شما داری رویا می بینی(تاثیر دارویی که زدن بهت و در رویای گرمن گیر کردی)


+

یارنام وجود داره...great one ها وجود دارند همه اشخاص و باسها وجود دارند(یعنی اصول و اطلاعات رویایی که بهت تزریق شده مستند و و اقعی هست)ولی ادامه عملکرد تو در رویا خیالی هست و البته کابوسها که اونها مستنداتی هستند که به دست اشخاص بازی ساخته شده اند یا great one ها درش هستن.(معابد زیر شهر هم وحود دارند ولی دشمنان داخلش حاصل رویا هستن)


+

یکم ناجور شد داستان اینجوری:(اینکه همه چی رویا باشه داستان نویسی رو ساده تر می کنه


.
این قسمت رنگی با صحبت های دجورا یجورایی تناقض داره!
اگه واقعا اینهایی که میکشیم رویا هستن چرا باید دجورا ازشون محافظت کنه؟!
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or