شایعه: نسخه جدیدی از بازی Silent Hill توسط Japan Studios درحال ساخت است

  • Thread starter Thread starter Ludens
  • تاریخ آغاز تاریخ آغاز

Ludens

Fallen Angel of the Night
Loyal Member
در چند ماه اخیر شایعات مختلفی از سری Silent Hill به گوش رسیده‌اند که خبر از بازگشت آن می‌دهند. اخیرا نیز اطلاعات جدیدی منتشر شده که جزئیات جالبی را از روند ساخت این بازی لو می‌دهد.

Silent-Hill.jpg


این شایعه، از طرف کاربری به نام AestheticGamer در توئیتر (یا Dusk Golem در ResetEra) می‌آید که قبلا اطلاعات مربوط به سری Resident Evil را لو داده‌بود. طبق ادعای این کاربر، نسخه جدید Silent Hill توسط تیم Japan Studios و با همکاری شرکت کونامی و سونی درحال ساخت است. قسمت هیجان‌انگیز این شایعه، آنجاست که کارگردان و نویسنده نسخه اول بازی Silent Hill یعنی آقای Keiichirō Toyama هم‌اکنون در استودیوی نام‌برده فعالیت می‌کند.

حدود دو سال پیش بود که کونامی برای دو پروژه مرتبط با Silent Hill به دنبال نیروهای جدیدی می‌گشت. به نظر می‌رسد شرکت Sony از این فرصت استفاده کرده و طی یک همکاری با کونامی، ساخت نسخه جدید این سری را آغاز کرده‌است. اگر اطلاعات Dusk Golem صحیح باشد، این دو ناشر ژاپنی هزینه ساخت را با هم فراهم خواهند کرد اما بودجه اختصاص یافته به بازی نسبت به سایر عناوین انحصاری پلی استیشن کمتر است.

در پایان نیز Dusk Golem گفت آهنگساز سری سایلنت هیل (Akira Yamaoka) و کارگردان هنری نسخه دوم و سوم (Masahiro Ito) برای کار بر روی نسخه جدید بازگشته‌اند. او مدعی است که احتمالا این بازی در اواخر امسال معرفی خواهد شد. از آنجایی که کونامی پیش‌تر اعلام کرده‌بود به دنبال بررسی راه‌های مختلف برای احیای این سری محبوب و قدیمی است، طرفداران امیدوارند با ورود به نسل بعد پس از چندین سال عنوان جدیدی را از سری Silent Hill تجربه کنند.
Continue reading...
 
آخرین ویرایش:
چرا همه چیز رو به هم ربط میدین ؟ الان خودتون میگین میاموتو دو دهه هست که کارگردانی نکرده خب این آدم توی روزهای اوجی که داشته تقریبا کنار کشیده و اینطوری اتفاقا جایگاهش رو هم حفظ کرده. کوجیما ولی چی ؟ این دو بازی آخرش رو خودش کارگردانی و نویسندگی و... کرده ، اتفاقا خیلی هم روی این چیزا تاکید داره مثلا سر بازی PP مدام هر 5 دقیقه بعد از هر آغاز و پایان ماموریتی مینویسه نویسنده کوجیما کارگردان کوجیما طراحی شده توسط کوجیما و ... مدام هم آرم کوجیما پروداکشنز نشون میده ، خب این یعنی چی ؟ جدا از این همه هایپی که درست میکنه مثلا سر DS و آخرشم دیدم چی شد.

یا مثلا در سینما بگیم چون کاپولا دیگه خیلی وقته فیلم درست درمون نساخته و نوجوون های الان که در دنیای فیلمهای مارول غرق شدن نمیرن پدرخوانده رو ببینن پس کاپولا هم دیگه فیلمساز افسانه ای نیستش! در پست قبلیم هم گفتم سلیقه عمومی قرار نیست جایگاه چنین اشخاصی رو مشخص کنه بلکه تاریخچه اون فرد انجام میده. شما کلا تاریخچه رو ول کردید چسبیدید به جریان مین استریم و گیمرهای جوونتر. استدلالاتون عجیبه کلا:D
من حرفم اینه ، وقتی توی حرفه ات ایده خاصی نداری ، نمیتونی و ... کنار بکش. اینطوری جایگاهت هم حفظ میشه. اگر ادامه بدی میتونه به اعتبار اون فرد لطمه بزنه. (و راستش الان به کوجیما لطمه زده) حالا اون شخص یا کوجیما باشه یا کاپولا فرقی نداره.

ضمنا اینکه شما نمیتونین فیلمی که نهایتا 3-2 ساعت هست رو با گیمی که خیلی بیشتر باید وقت گذاشت مقایسه کنید. همین نوجوون های الان که میگی رو میشه متقاعد کرد که بشینن دو ساعت یک فیلم فاخر کاپولایی رو ببینن ، برخلاف گیم هم نه چالش بر انگیزه و نه نیازی به اینکه دسته رو دست بگیری و تمرکز کنی که کشته نشی و ... هم نداره. صرفا فقط یکجایی لم میدی و میبینی. حالا شاید فیلم نیاز به فکر کردن و تحلیل کردن باشه ولی خب از گیم خیلی راحت تره. همین نوجوون رو ولی نمیتونی متقاعد کنی گیم 2-3 نسل پیش با اون المان های قدیمی و گرافیک و ... رو به مدت های طولانی حداقل مثلا 13 ساعت (که مطمئنا برای بازیای کوجیما خیلی بیشتر از این حرفاست) تجربه کنن. اصلا شاید تحمل نکنن. پس چی میشه؟ میان بازی های جدید کوجیما رو تجربه میکنن. بازی هایی که به اعتبارش لطمه زده ...
 
  • Like
Reactions: residen
چرا همه چیز رو به هم ربط میدین ؟ الان خودتون میگین میاموتو دو دهه هست که کارگردانی نکرده خب این آدم توی روزهای اوجی که داشته تقریبا کنار کشیده و اینطوری اتفاقا جایگاهش رو هم حفظ کرده. کوجیما ولی چی ؟ این دو بازی آخرش رو خودش کارگردانی و نویسندگی و... کرده ، اتفاقا خیلی هم روی این چیزا تاکید داره مثلا سر بازی PP مدام هر 5 دقیقه بعد از هر آغاز و پایان ماموریتی مینویسه نویسنده کوجیما کارگردان کوجیما طراحی شده توسط کوجیما و ... مدام هم آرم کوجیما پروداکشنز نشون میده ، خب این یعنی چی ؟ جدا از این همه هایپی که درست میکنه مثلا سر DS و آخرشم دیدم چی شد.
میاموتو یه مثال بود. به هر حال طبق تعریف شما گیمرهای جدید بازیهای میاموتو رو تجربه نمیکنن پس میاموتو دیگه جایگاه تاریخیش رو نداره. مثال تیم شیفر هم زدم که جوابی براش نداشتین مگر اینکه بگین اونم جایگاهی نداره.
من حرفم اینه ، وقتی توی حرفه ات ایده خاصی نداری ، نمیتونی و ... کنار بکش. اینطوری جایگاهت هم حفظ میشه. اگر ادامه بدی میتونه به اعتبار اون فرد لطمه بزنه. (و راستش الان به کوجیما لطمه زده) حالا اون شخص یا کوجیما باشه یا کاپولا فرقی نداره.
این صرفا نظر شخصی شما هستش. بنظر خیلی ها مثل من چنین چیزی نیست و کوجیما هنوزم حرف برا گفتن زیاد داره. در ضمن فکر نکنم کسی در چنین جایگاهی باشه برا کسی تعیین تکلیف کنه که باید طرف کنار بکشه یا نه. به خودش مربوطه در نهایت
ضمنا اینکه شما نمیتونین فیلمی که نهایتا 3-2 ساعت هست رو با گیمی که خیلی بیشتر باید وقت گذاشت مقایسه کنید. همین نوجوون های الان که میگی رو میشه متقاعد کرد که بشینن دو ساعت یک فیلم فاخر کاپولایی رو ببینن ، برخلاف گیم هم نه چالش بر انگیزه و نه نیازی به اینکه دسته رو دست بگیری و تمرکز کنی که کشته نشی و ... هم نداره. صرفا فقط یکجایی لم میدی و میبینی. حالا شاید فیلم نیاز به فکر کردن و تحلیل کردن باشه ولی خب از گیم خیلی راحت تره. همین نوجوون رو ولی نمیتونی متقاعد کنی گیم 2-3 نسل پیش با اون المان های قدیمی و گرافیک و ... رو به مدت های طولانی حداقل مثلا 13 ساعت (که مطمئنا برای بازیای کوجیما خیلی بیشتر از این حرفاست) تجربه کنن. اصلا شاید تحمل نکنن. پس چی میشه؟ میان بازی های جدید کوجیما رو تجربه میکنن. بازی هایی که به اعتبارش لطمه زده ...
به هر حال پدرخوانده رو تجربه بکنن یا نکنن بازم احتمال اینکه از فیلم خوششون نیاد زیاده چون خیلی از المان های اون فیلم ها هم قدیمی شده با توجه به استاندردهای امروز. در نتیجه اصلا اهمیتی نداره که نسل جدید چی میخواد بگه. آثار قدیمی کار خودشون رو کردن و تاثیر خودشون رو گذاشتن و رد پاشون در آثار جدید رو نمیشه نادیده گرفت حالا هرچقدرم که خودشون قدیمی شده باشن. MGSهای قدیمی هم خیلی طولانی نبودن فک کنم شما هیچکدوم رو بازی نکردین آشنا نیستین زیاد باهاشون. من کلا نمیدونم بحث شما چیه الان مشکلتون اینه که گیمرهای تینیجر با بازیهای جدید کوجیما حال نمیکنن؟ خب نکنن چیکار کنیم:دی واقعا چه اهمیتی داره که حال بکنن یا نکنن. تاریخ رو که نمیشه پاک کرد. کوجیما تاثیرش رو گذاشته و زحماتش ثبت شده هستش تموم شد رفت. خیلی ها مثل ما همچنان دوس دارن بازیهای جدید کوجیما و ایده های تازه اش رو ببینن نمیفهمم مشکلش برای شماها چیه آخه!! گیر عجیبی دادید کلا درک نمیکنم حرفاتون رو. فک کنم بحث دیگه داره فرسایشی میشه من ترجیحا ادامه نمیدم
 
بازی کردم و اتفاقا مثال خوبی زدی، چون OW جواب خوبی برای این سواله که چرا کوجیما داستان گویی تو بازی OW رو بلد نیست. البته از نظر من.

حالا خیلی وارد مقایسه نمیشم اما یه مثال ساده و مختصر، اما در عوض اساسی میشه زد. OW یه بازی به نسبت کوتاه و در عوض با روایت منسجم، جذاب و تاثیر گذاره. خیلی خوب هم پلیر رو با مورال چویس ها و انتخاب هایی که بهش میده درگیر داستان میکنه. مثلا من از همون اول داستان که باید تصمیم میگرفتم برق به اون شهره بره یا گلخونه اون زنه، قشنگ احساس کردم لای منگه قرار گرفتم و بازی دارم ازم میپرسه دوستی داری برای راحتی کار خودت این زنه و دار و دستش رو به اف بدی یا نه کار درست اما سخت تر رو بکنی. من که از گشادی در راستای ماموریت عمل کردم اما در عوض برای اینکه عذاب وجدان نداشته باشم رفتم اون مرده رو راضی کردم این زنه و دار و دستش برگردن:D اینو بزار کنار DS، تایم گیم پلی الکی طولانیه و برای اینکه به این زمان برسه، ما بین هر ند داستانی که اطلاعات جدید بهمون داده میشه الکی داریم 5 6 ساعت کار اضافه و بی دلیل و تکراری میکنیم. PP هم همینطور بود. بعد Environment Story Telling عملا صفره، این همه میری تو اون پایگاه ها و میای اما یکیش باهات یکار بدرد بخور نمیکنه و همه تکیه اش روی روایت های به شدت کارگردانی شده و پیچیدشه. تازه اونم بخاطر این گپ های طولانی کارکردشون رو خیلی از دست میدن.

به نظر من TOW یه نمونه خوب از یه RPG مدرنه. داستان جذاب، تایم کوتاه و روایت منسجم. برعکس بازی های OW کوجیما، بیش از حد طولانی و به شدت خسته کننده، انقدر که خیلی ها بازی هاش رو دارن دراپ میکنن و حوصلشون نمیکشه تا آخر برن. من خودم DS رو یبار دراپ کردم و بعد یه وقفه طولانی، به زور تمومش کردم.
همه که قرار نیست مثل کن لوین و دراکمن داستان بگن که. یه مقدار دست به دیالوگ های بازی بکشی اتفاقا داستان خیلی پشم ریزون و خفن. پیس داستانی قبول دارم نامنظم و این یه مشکل تو روایت ولی خود داستان نه واقعا! اقلا بیا بگو کجای داستان مشکل داره به نظرت. بعد چرا این 5 6 ساعتی که کور گیم پلی بازی رو داری به عنوان یه برزخ الکی میبینی که قراره ند های داستانی رو وصل کنه به هم؟
کار به درد بخور بکنه یعنی چی اینجا؟ گیم پلی وصل کردن این نود ها به هم حالا این که بخوای با قبول کردن این مسئله ایراد بگیری از المنت های گیم پلی من میتونم درک کنم ولی نمیتونی کلیتش ببری زیر سوال بگی کار اضافست گیم پلی چون مثل RPG های دیگه با انتخاب ها لای منگنه نمیذارتت.
محیط تو این بازی صرفا حالت نمایشی نداره و کامل در اختیار گیم پلی هست شاید به قول تو کمتر داستان روایت میکنه ولی این انتخابی که کارگردان کاملا به عمد انجام داده چون عملا هر کاری هر عملی که تو این بازی داری انجام میدی از لحاظ گیم پلی(که محیطم اینجا بر خلاف بازیی مثل OW جزئی از گیم پلی) کاملا به تم داستانی بازی که connection هست ارتباط داره. مثل این میمونه که بگی چرا SOTC چرا Environment Story Telling نداره. همه بازی ها رو که نباید با سیستم گیم پلی سنجید.
 
مثال خوبی نزدید به نظرم. اون بنده خدا تقریبا همش از طریق محیط داستانشو میگه.
من دارم این بازی مثال میزنم که بگم به روش معمول محیط داستان سرایی نمیکنه مثل DS. یعنی هدف این بوده که محیط خالی باشه تا اون حسی که کارگردان مد نظرش رو منتقل کنه.
 
عرض کنم خدمتتون رفقا;من اصلاً در مورد بازی جدید کوجیما صحبت نمی کنم چون اصلاً نمی دونم چی هست و شما چی می گید.من به شخصه،من نوعی من کم دان و ناآگاه خودم رو عرض می کنم نه کس دیگری.
=تمام عرض و عرایض،حرف و منظور من سرپاتخسیر اینکه، ما در صنعت گیم در حال حاضر شخصی مثل کوجیما نداریم.من به عنوان کسی که بهش علاقه مندم عرض می کنم نه به عنوان فن کوجیما.
منو ببخشید که نمی تونم راحت صحبت کنم.متاسفانه ما در جامعه ای زندگی می کنیم.تاکید به احترام و محترم بودن بیشتر جنبه ی ظاهری پیدا کرده.و قضاوت مثل موجی عظیم هر چی قبلاً بوده و هستو می شوره و می بره.تنها چیزی که می مونه نگرشی که بعدش شکل می گیره.یادتون باشه بر مبنای لحن و دیالوگ در متن در مورد یک شخص قضاوت اخلاقی نکنید.
ای تو که مرا می نگری.بگو که چه می بینی.
 
سلام
اتفاقا منم برای همین "ماموریت‌های اصلی تکراریش" نتونستم و نیمه ولش کردم. در مورد ناقص بودن داستان هم شنیده بودم ولی چون خودم تا آخر داستان رو نرفته بودم برای همین گفتم این رو نگم بهتره ، ولی چه خوب شد شما این مورد رو هم گفتید. خب اینم یه نکته منفی دیگه هست. ببینید من یادمه چپتر اول رو تموم کردم ، بنابراین این مواردی که گفتید رو همش رو میدونم. از وسایل نقلیه و سگ و توسعه مادر بیس و ... اتفاقا quiet رو همیشه میبردم برای اسنایپ کردن و ... فقط چیزی از کپسول‌های انگلی یادم نیست. مشکل این بود که بعد از کلی ماموریت توی مپ افغانستان و (فکر کنم آفریقا) برای چپتر دوم باز برگشتیم به مپ افغانستان. و باز همون کارهای تکراری. ببینید ببخشید دیگه ، این نظر منه. نظر شما دوستان هم بشدت محترمه.


ببینید حتی اینجام با هم اختلاف داریم. شما نظر منتقد رو خیلی جدی میگیرید. در صورتی که منتقد هم کسی هست مثل من. مثل هر گیمری دیگه. حالا چندتا بازی بیشتر انجام داده دلیلی نمیشه که اگر چیزی گفت خوبه ، واقعا هست و اگر گفت بده ، واقعا بد هست. اتفاقا بنظر من نظر عموم گیمرها بشدت مهم تر از منتقد هست. اون شخص منتقد هم سلایق مختلفی داره همونطور که هر گیمری دیگه ای داره. شما میتونید بازی ای رو دوست داشته باشید که همه بدش رو میگن ، میتونه هم برعکسش باشه. حالا چون یک منتقد از بازی خوشش آمد و من نوعی بازی رو دوست نداشتم ، استدلال من میشه آبدوغ خیاری؟ این دیگه چه حرفیه آخه ...
میاموتو یه مثال بود. به هر حال طبق تعریف شما گیمرهای جدید بازیهای میاموتو رو تجربه نمیکنن پس میاموتو دیگه جایگاه تاریخیش رو نداره. مثال تیم شیفر هم زدم که جوابی براش نداشتین مگر اینکه بگین اونم جایگاهی نداره.

این صرفا نظر شخصی شما هستش. بنظر خیلی ها مثل من چنین چیزی نیست و کوجیما هنوزم حرف برا گفتن زیاد داره. در ضمن فکر نکنم کسی در چنین جایگاهی باشه برا کسی تعیین تکلیف کنه که باید طرف کنار بکشه یا نه. به خودش مربوطه در نهایت

به هر حال پدرخوانده رو تجربه بکنن یا نکنن بازم احتمال اینکه از فیلم خوششون نیاد زیاده چون خیلی از المان های اون فیلم ها هم قدیمی شده با توجه به استاندردهای امروز. در نتیجه اصلا اهمیتی نداره که نسل جدید چی میخواد بگه. آثار قدیمی کار خودشون رو کردن و تاثیر خودشون رو گذاشتن و رد پاشون در آثار جدید رو نمیشه نادیده گرفت حالا هرچقدرم که خودشون قدیمی شده باشن. MGSهای قدیمی هم خیلی طولانی نبودن فک کنم شما هیچکدوم رو بازی نکردین آشنا نیستین زیاد باهاشون. من کلا نمیدونم بحث شما چیه الان مشکلتون اینه که گیمرهای تینیجر با بازیهای جدید کوجیما حال نمیکنن؟ خب نکنن چیکار کنیم:D واقعا چه اهمیتی داره که حال بکنن یا نکنن. تاریخ رو که نمیشه پاک کرد. کوجیما تاثیرش رو گذاشته و زحماتش ثبت شده هستش تموم شد رفت. خیلی ها مثل ما همچنان دوس دارن بازیهای جدید کوجیما و ایده های تازه اش رو ببینن نمیفهمم مشکلش برای شماها چیه آخه!! گیر عجیبی دادید کلا درک نمیکنم حرفاتون رو. فک کنم بحث دیگه داره فرسایشی میشه من ترجیحا ادامه نمیدم
میاموتو که شخصیت ماریو رو ساخته که تا ابد نماد صنعت گیمه کوجیما یه بیگ باس ساخت که اونم خودش به فنا داد و با این وضعیت گیمرهای جدید تا ۵ سال بعد متال گیر رو هم فراموش میکنن این بازیشم که هیچی البته آیندگان کوجیما به عنوان کسی که خودشو به سلبریتی که خودشو به کیانو ریوز و نورمن ریداس میچسبونه برا گرفتن اندکی اعتبار یاد میکنن و همچنین زدن رکورد فالوور توییتر و اینستاگرام
 
میاموتو یه مثال بود. به هر حال طبق تعریف شما گیمرهای جدید بازیهای میاموتو رو تجربه نمیکنن پس میاموتو دیگه جایگاه تاریخیش رو نداره. مثال تیم شیفر هم زدم که جوابی براش نداشتین مگر اینکه بگین اونم جایگاهی نداره.

این صرفا نظر شخصی شما هستش. بنظر خیلی ها مثل من چنین چیزی نیست و کوجیما هنوزم حرف برا گفتن زیاد داره. در ضمن فکر نکنم کسی در چنین جایگاهی باشه برا کسی تعیین تکلیف کنه که باید طرف کنار بکشه یا نه. به خودش مربوطه در نهایت

به هر حال پدرخوانده رو تجربه بکنن یا نکنن بازم احتمال اینکه از فیلم خوششون نیاد زیاده چون خیلی از المان های اون فیلم ها هم قدیمی شده با توجه به استاندردهای امروز. در نتیجه اصلا اهمیتی نداره که نسل جدید چی میخواد بگه. آثار قدیمی کار خودشون رو کردن و تاثیر خودشون رو گذاشتن و رد پاشون در آثار جدید رو نمیشه نادیده گرفت حالا هرچقدرم که خودشون قدیمی شده باشن. MGSهای قدیمی هم خیلی طولانی نبودن فک کنم شما هیچکدوم رو بازی نکردین آشنا نیستین زیاد باهاشون. من کلا نمیدونم بحث شما چیه الان مشکلتون اینه که گیمرهای تینیجر با بازیهای جدید کوجیما حال نمیکنن؟ خب نکنن چیکار کنیم:D واقعا چه اهمیتی داره که حال بکنن یا نکنن. تاریخ رو که نمیشه پاک کرد. کوجیما تاثیرش رو گذاشته و زحماتش ثبت شده هستش تموم شد رفت. خیلی ها مثل ما همچنان دوس دارن بازیهای جدید کوجیما و ایده های تازه اش رو ببینن نمیفهمم مشکلش برای شماها چیه آخه!! گیر عجیبی دادید کلا درک نمیکنم حرفاتون رو. فک کنم بحث دیگه داره فرسایشی میشه من ترجیحا ادامه نمیدم
آخه تیم شفر اندازه کوجیما ادعا داره هی بگه من این سبکو اختراع کردم من اونو اختراع کردم و هی I'm back I'm back کنه و اسمشو ۲۰۰ جای بازی بیاره و سالی ۱۰۰ تا مصاحبه کنه و به همه تیکه بندازه
 
آخرین ویرایش:
میاموتو که شخصیت ماریو رو ساخته که تا ابد نماد صنعت گیمه کوجیما یه بیگ باس ساخت که اونم خودش به فنا داد و با این وضعیت گیمرهای جدید تا ۵ سال بعد متال گیر رو هم فراموش میکنن این بازیشم که هیچی البته آیندگان کوجیما به عنوان کسی که خودشو به سلبریتی که خودشو به کیانو ریوز و نورمن ریداس میچسبونه برا گرفتن اندکی اعتبار یاد میکنن و همچنین زدن رکورد فالوور توییتر و اینستاگرام
آخه تیم شفر اندازه کوجیما ادعا داره هی بگه من این سبکو اختراع کردم من اونو اختراع کردم و هی I'm back I'm back کنه و اسمشو ۲۰۰ جای بازی بیاره و سالی ۱۰۰ تا مصاحبه کنه و به همه تیکه بندازه
واقعا چرا نقل قول میکنی:دی الان با این جوکهایی که میگی مثلا من باید بشینم باهات منطقی بحث کنم؟:دی
 
فکر کن طرف رفته اکانت جدید ساخته اومده حرف های همیشگی من باب به اخر رسیدن دنیا و مسبب بودن کوجیما و سونی (لعنت مایکروسافت علیه) رو دقیقا با همون لحن و گفتار تکرار میکنه :D
بزرگوار شما که زحمت میکشی حداقل یه ذره ادبیات و استدلال هاتم تغییر بده که در کسری از ثانیه شناسایی نشوی :D (این داستان ساب اکانت خیلی بالا گرفته به نظرم مدیریت باید یه فکری بکنه)

---

من کوجیما ابسِسد نیستم. سرنوشت MGS هم زیاد برام مهم نیست چون فن MGS هم نیستم.(با این حال چون میدونم سری طرفداران 2 اتیشه زیاد داره همیشه امیدوارم با قدرت برگرده ولی خب ویش لیست من نیست)
اما با توجه به تجربه ای که از MGSV و MGS4 و MGS دارم خب میدونم کوجیما چه توانایی در کارگردانی و دولوپ داره ( به خصوص گیم پلی MGSV) و البته با این که تجربه PT بهم ثابت کرد از سایلت هیل ساخت کوجیما خوشم میاد اما در نهایت با توجه به شایعاتی که میگن سازنده های اصلی سایلنت هیل برگشتند به نظرم به هیچ عنوان نیاز نیست کوجیما رو سایلنت هیل جدید کار کنه. بره دنبال پروژه های بلند پروازانه و خاص خودش فکر کنم به نفع همه باشه.
 
همه که قرار نیست مثل کن لوین و دراکمن داستان بگن که.

کوجیما همه است؟ اتفاقا من منهای این دو باری اخیر کوجیما رو بهترین داستان گو ویدئو گیم میدونم و دراکمن و لوین باید بدوعن بهش برسن. البته از نظر من. من کماکان معتقدم اپنینگ MGS4 بهترین تاریخه و مثلش نخواهد امد. برای همینم انتظارم از کوجیما خیلی بالاس.

اقلا بیا بگو کجای داستان مشکل داره به نظرت.

توضیح دادم، من بیشتر از داستان، با روایت داستان مشکل دارم، هرچند خود داستان هم بی ایراد نیست. اشاره میکنم بهش خلاصه وار، اولین باگ من با روایت DS منقطع بودنشه، یعنی بین هر ند که قراره به مخاطب اطلاعات بده گپ های بسیار طولانی وجود داره و اساسا از یه الگو به شدت تکراری و البته کم جذابیت طبیعت میکنه، یعنی 5 ساعت گیم پلی محض، یه ساعت کاتسین. و کوجیما تقریبا بلد نیست یا نمیتونه عوض دو ساعت دوساعت کاتسین نشون دادن بیاد این اطلاعات داستانی رو درگیر خود گیم پلی بکنه و اجازه بده ذره ذره مطلع بشیم از داستان نه یهو یه فیلم سینمایی ببینیم. شاهکار این قضیه انتهای داستانه که دقیقا به اندازه یه فیلم سینمایی کاتسین نشون میده. این برای من قابل قبول نیست.

مشکل بعدی اطلاعات دادن های عجیب غریبه، مثلا گاها تو بازی برای یه موضوع فرعی ما یه ساعت کاتسین میبینیم، مثل اون ساعت شنیه، اما یه اطلاعات خیلی مهم رو یهو سم میشینه زمین و یه بابایی تو گوشی باهاش حرف میزنه و اطلاعات میده! این نحوی روایت برای من دیگه جواب نمیده، چون نمونه های بهتری رو دارم میبینم که همه این کارها رو در بطن گیم پلی انجام میدن.

و مشکل بزرگ بعدی هم روایت الکی پیچیده برای گول زدن مخاطبه. من از کوجیما داستان MGS2 رو دیدم (و همونجا هم بهش ایمان آوردم) که به نظرم شاهکار مطلق دنیای گیمه. اونجا داستان ماهیتن پیچیده و پر چالشه و کوجیما تمام تلاشش رو میکنه با روایت خوب به ما ایده های داستانیش رو بفهمونه، اما تو DS قضیه برعکسه، خود داستان چیز عجیبی نیست، اما انقدر روایت پیچیده شده و انقدر مارو با سکانس های نیمه سورئال و تریک های روایی میپیچونه تا به نظر بیاد با یه چیز خیلی خفن روبروییم. اما اینطور نیست واقعا، داستان DS رو اگه عین آدم روایت کنی یه چیز معمولی و به شدت هم کلیشه ای و تکراریه. کوجیما فقط سعی داره با این ابهام گویی ها ضعف های داستان و بخصوص ضعف های شخصیت پردازیش رو پشت این پیچیدگی پنهان کنه.

در نتیجه مشکل بزرگ بعدی من هم با شخصیت پردازی های آبکی و بدرد نخوره. بخصوص ریگز که فاجعه است.

بعد چرا این 5 6 ساعتی که کور گیم پلی بازی رو داری به عنوان یه برزخ الکی میبینی که قراره ند های داستانی رو وصل کنه به هم؟

اساسا یه بحثی تو بازی های استوری دریون هست، اونم فیدبک های گیم پلیه. یعنی طبق قانون همیشه یه چلنج گیم پلی با روایت یه بخشی از داستان پاسخ داده میشه و تواضن بین گیم پلی، داستان، تبدیل میشه به ریتم. بازی های ND رو به یاد بیار، استاد این کارن و میتونن با ست پیس ها و سکانس های روایی سینماتیکشون بیان گیم پلی و داستان رو در هم تلفیق کنن. وقتی بازی به شما بی هدف بگه برو 5 ساعت بار اینور اونور کن، و بعد از 5 ساعت یه اتفاق داستانی بیفته یعنی ریتم درستی نداره. بی هدف هم معنا مشخصی داره، درسته از منظر گیم پلی هدف معلومه، اما از منظر روایت نه. شما فقط درگیر یه عالم ماموریت به شدت تکراری میشید تا وقت تلف بشه.

همینم اتفاقا به کیفیت گیم پلی خوب بازی ضربه میزنه. من گیم پلی رو دوست دارم، اگه DS الکی طولانی و پیچیده نبود، کوجیما میتونست از توش یه بازی 20 ساعته خیلی خوب و بسیار بهتر در بیاره، اما با طولانی شدن بی هدف تاثیرش رو به خاطر تکرار از دست میده.

کار به درد بخور بکنه یعنی چی اینجا؟

کار بدرد بخور یعنی درگیر کردن روایت با گیم پلی و انجام کاری که یا درک ما از داستان رو بهتر کنه، یا به شخصیت پردازی کمک کنه، یا درام رو ببره جلو. این اتفاق تو 10 ساعت اول بازی میفته. شما به واسطه این تنهایی و قدم زدن تو محیط دنیای بازی رو درک میکنید، میفهمید سم چطور آدمیه و هدف نهایی هم کامل روشن میشه، که همون وصل کردن دنیا به همه، اما در ادامه دیگه تکرار مکرراته. یعنی برای من از یه جایی به بعد این قدم زدن به شدت بورینگ و مسخره بود، چون تکراری شد کامل و دیگه چیزی به دانش من از بازی اضافه نمیکرد. هیجان BT ها رفت، دنیای ساکت و تنهاش برام تکراری شد، میدونستم سم کیه و دیگه از حفظ تعادل خیلی لذت نمیبردم. ما صدبار میریم تو این پایگاه ها، بار میزاریم و چیز جدید بر میداریم، یا جایی که کانکت میکنیم سرورهارو، کوجیما با این همه پایگاه تکراری چیکار میکنه؟

مثل این میمونه که بگی چرا SOTC چرا Environment Story Telling نداره.

شدو آو کلسوس داستان گویی محیطی نداره؟ ریلی؟ لامصب همه بار روایی داستان روی دوش محیطه، بعد میگی نداره؟ همه حس تنهایی، اپیک بودن محیط، اساطیری بودنش، خالی از سکنه بودن، دور افتاده بودن و هزار تا چیز دیگه رو محیط داره به ما میگیه، بازی که بطور آخرش 4 خط دیالوگ داره و کاتسین نشون میده! منتها تو SotC همه چز به اندازه است و تکراری نمیشه. اونجا هم شما تو یه دنیای بزرگ و خالی از سکنه دارید در تنهایی، در واقع با یه اسب، اکتشاف میکنید و هدف مشخصه، کشتن کلسوس ها، اما چون بازی الکی طولانی نیست، و ادا در نمیاره، همه چیز بی نهایت لذت بخشه و قبل از اینکه به ورطه تکرار بیفته تموم میشه. DS هم 10 ساعت اولش همینطوریه، بعد از اون تبدیل میشه به تکرار. برای همین میگم میتونست یه بازی کوتاه و خوب باشه، اما الکی کژژژژژ دادنش و به همین دلیل گند زدن تو بازی.
 
آخرین ویرایش:
من پیشنهاد میکنم اگه امکانش هست برید ابر بازی این نسل و ابر بازی تاریخ یعنی Breath of the Wild رو بازی کنید ببینید در آوردن حس تنهایی تو محیط و داستان گفتن یعنی چی. شراین های زلدا رو مقایسه کنید با پایگاه های DS. اون وقت متوجه میشید DS باید چی میبود و چرا نیست.

من هنوز درگیر زلدام و به شکل عجیبی 200 ساعته دارم بازی میکنمش، اما DS رو بزور خواهش التماس دوستان و اینکه برم تا تهش ببینم چی میشه بلکه بهتر شد تموم کردم. و در نهایت گفتم حیف این 60 ساعت وقت.
 
کوجیما همه است؟ اتفاقا من منهای این دو باری اخیر کوجیما رو بهترین داستان گو ویدئو گیم میدونم و دراکمن و لوین باید بدوعن بهش برسن. البته از نظر من. من کماکان معتقدم اپنینگ MGS4 بهترین تاریخه و مثلش نخواهد امد. برای همینم انتظارم از کوجیما خیلی بالاس.



توضیح دادم، من بیشتر از داستان، با روایت داستان مشکل دارم، هرچند خود داستان هم بی ایراد نیست. اشاره میکنم بهش خلاصه وار، اولین باگ من با روایت DS منقطع بودنشه، یعنی بین هر ند که قراره به مخاطب اطلاعات بده گپ های بسیار طولانی وجود داره و اساسا از یه الگو به شدت تکراری و البته کم جذابیت طبیعت میکنه، یعنی 5 ساعت گیم پلی محض، یه ساعت کاتسین. و کوجیما تقریبا بلد نیست یا نمیتونه عوض دو ساعت دوساعت کاتسین نشون دادن بیاد این اطلاعات داستانی رو درگیر خود گیم پلی بکنه و اجازه بده ذره ذره مطلع بشیم از داستان نه یهو یه فیلم سینمایی ببینیم. شاهکار این قضیه انتهای داستانه که دقیقا به اندازه یه فیلم سینمایی کاتسین نشون میده. این برای من قابل قبول نیست.

مشکل بعدی اطلاعات دادن های عجیب غریبه، مثلا گاها تو بازی برای یه موضوع فرعی ما یه ساعت کاتسین میبینیم، مثل اون ساعت شنیه، اما یه اطلاعات خیلی مهم رو یهو سم میشینه زمین و یه بابایی تو گوشی باهاش حرف میزنه و اطلاعات میده! این نحوی روایت برای من دیگه جواب نمیده، چون نمونه های بهتری رو دارم میبینم که همه این کارها رو در بطن گیم پلی انجام میدن.

و مشکل بزرگ بعدی هم روایت الکی پیچیده برای گول زدن مخاطبه. من از کوجیما داستان MGS2 رو دیدم (و همونجا هم بهش ایمان آوردم) که به نظرم شاهکار مطلق دنیای گیمه. اونجا داستان ماهیتن پیچیده و پر چالشه و کوجیما تمام تلاشش رو میکنه با روایت خوب به ما ایده های داستانیش رو بفهمونه، اما تو DS قضیه برعکسه، خود داستان چیز عجیبی نیست، اما انقدر روایت پیچیده شده و انقدر مارو با سکانس های نیمه سورئال و تریک های روایی میپیچونه تا به نظر بیاد با یه چیز خیلی خفن روبروییم. اما اینطور نیست واقعا، داستان DS رو اگه عین آدم روایت کنی یه چیز معمولی و به شدت هم کلیشه ای و تکراریه. کوجیما فقط سعی داره با این ابهام گویی ها ضعف های داستان و بخصوص ضعف های شخصیت پردازیش رو پشت این پیچیدگی پنهان کنه.

در نتیجه مشکل بزرگ بعدی من هم با شخصیت پردازی های آبکی و بدرد نخوره. بخصوص ریگز که فاجعه است.



اساسا یه بحثی تو بازی های استوری دریون هست، اونم فیدبک های گیم پلیه. یعنی طبق قانون همیشه یه چلنج گیم پلی با روایت یه بخشی از داستان پاسخ داده میشه و تواضن بین گیم پلی، داستان، تبدیل میشه به ریتم. بازی های ND رو به یاد بیار، استاد این کارن و میتونن با ست پیس ها و سکانس های روایی سینماتیکشون بیان گیم پلی و داستان رو در هم تلفیق کنن. وقتی بازی به شما بی هدف بگه برو 5 ساعت بار اینور اونور کن، و بعد از 5 ساعت یه اتفاق داستانی بیفته یعنی ریتم درستی نداره. بی هدف هم معنا مشخصی داره، درسته از منظر گیم پلی هدف معلومه، اما از منظر روایت نه. شما فقط درگیر یه عالم ماموریت به شدت تکراری میشید تا وقت تلف بشه.

همینم اتفاقا به کیفیت گیم پلی خوب بازی ضربه میزنه. من گیم پلی رو دوست دارم، اگه DS الکی طولانی و پیچیده نبود، کوجیما میتونست از توش یه بازی 20 ساعته خیلی خوب و بسیار بهتر در بیاره، اما با طولانی شدن بی هدف تاثیرش رو به خاطر تکرار از دست میده.



کار بدرد بخور یعنی درگیر کردن روایت با گیم پلی و انجام کاری که یا درک ما از داستان رو بهتر کنه، یا به شخصیت پردازی کمک کنه، یا درام رو ببره جلو. این اتفاق تو 10 ساعت اول بازی میفته. شما به واسطه این تنهایی و قدم زدن تو محیط دنیای بازی رو درک میکنید، میفهمید سم چطور آدمیه و هدف نهایی هم کامل روشن میشه، که همون وصل کردن دنیا به همه، اما در ادامه دیگه تکرار مکرراته. یعنی برای من از یه جایی به بعد این قدم زدن به شدت بورینگ و مسخره بود، چون تکراری شد کامل و دیگه چیزی به دانش من از بازی اضافه نمیکرد. هیجان BT ها رفت، دنیای ساکت و تنهاش برام تکراری شد، میدونستم سم کیه و دیگه از حفظ تعادل خیلی لذت نمیبردم. ما صدبار میریم تو این پایگاه ها، بار میزاریم و چیز جدید بر میداریم، یا جایی که کانکت میکنیم سرورهارو، کوجیما با این همه پایگاه تکراری چیکار میکنه؟



شدو آو کلسوس داستان گویی محیطی نداره؟ ریلی؟ لامصب همه بار روایی داستان روی دوش محیطه، بعد میگی نداره؟ همه حس تنهایی، اپیک بودن محیط، اساطیری بودنش، خالی از سکنه بودن، دور افتاده بودن و هزار تا چیز دیگه رو محیط داره به ما میگیه، بازی که بطور آخرش 4 خط دیالوگ داره و کاتسین نشون میده! منتها تو SotC همه چز به اندازه است و تکراری نمیشه. اونجا هم شما تو یه دنیای بزرگ و خالی از سکنه دارید در تنهایی، در واقع با یه اسب، اکتشاف میکنید و هدف مشخصه، کشتن کلسوس ها، اما چون بازی الکی طولانی نیست، و ادا در نمیاره، همه چیز بی نهایت لذت بخشه و قبل از اینکه به ورطه تکرار بیفته تموم میشه. DS هم 10 ساعت اولش همینطوریه، بعد از اون تبدیل میشه به تکرار. برای همین میگم میتونست یه بازی کوتاه و خوب باشه، اما الکی کژژژژژ دادنش و به همین دلیل گند زدن تو بازی.
اگه گیم پلی mgsv رو با این داستان ترکیب میکرد چیز خوبی از آب درمیومد ولی صد حیف و لامصب قبولم نمیکنه که گند زده
 
تو بحث کونامی با کوجیما باید گفت کونامی با خودشم مشکل داشت و آی پی های خودش رو نابود کرد. کوجیمای بدبخت این وسط چیکاره بود.
Contra, Silent Hill, Castlevania و... هم سازنده هاشون مگه مشکل داشتن با کونامی که الان دارن خاک میخورن.
اینم که کونامی گفته کوجیما خرج زیاد میتراشه هم دلیلش اینه که این شرکت فکر میکنه بازی AAA صلواتی ساخته میشه. آی پی های بزرگشم با این طرز فکر داد به استدیوهای ناشناس خرج کم باشه و نابودشون کرد.
DS هم باز میگم بازی بدی نبود، سبک نامانوسی داشت ولی تجربه به شدت یونیکی بود. و موفق هم شد. در کل فکر نکنم چیزی بوده باشه که کوجیما رو زیر سوال ببره.
خواهشا فقط هر چی میگید بگید اصلا کوجیما هیتر باشید ولی درمورد موضوع کونامی و کوجیما یه درصدم طرف کونامی رو نگیرید اعصاب آدم واقعا خط خطی میشه میخونه اینجور پستا رو. بحث هم فکر کنم با چنین چیزی استارت خورد صفحات قبل رو دیدم. الان بایستی سایلنت هیل، کسلوانیا و کنترا تو لایبری بازیامون باشه لذت ببریم که بخاطر این کمپانی ملعون کلا خاک شدن.
گاهی اوقات فکر میکنم رئیس این کمپانی یه پیر خسیس حاجی بازاری وطنیه و نشسته ببینه کی از در میاد تو مفتی براش کار کنه بهش بازی رو بده ببره :|
 
آخرین ویرایش:

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or