اول از همه باید بگم عجب بازیای کرده بودن بازیگرهای بیل و فرانک! جداً دمشون گرم و کارشون حرف نداشت. روابطشون هم خیلی خوب از آب در اومده بود، هر چند من خوشم نمیاد از بخشهای غلیظ اون روابط برای مردها!
یعنی اگه یه نسخه ملایمتر از این قسمت ساخته میشد که اون صحنه تخت خواب توش نبود، برای من خیلی بهتر بود و کلاً دیدن اون وضعیت برای مردها برام سخته!
نمیگم کسی نباید سراغ این نوع روابط بره، چون اصلاً به من ربطی نداره که ملت چیکار میکنن، ولی با سلیقهم جور نیست دیگه!
ولی گذشته از اون سکانس، اکثر بخشهای این قسمت رو خیلی دوست داشتم، از بخشهای ابتدایی که تنهایی بیل رو نشون میداد تا اومدن فرانک و نزدیک شدن این دو تا به همدیگه و عکسالعملهای بیل که یه حالت مظلومانهای داشت. یکی از بهترین جاها هم حضور جول و تس توی شهرک بیل بود که عجب لحظات لذتبخشی بود و کاش از این بیشتر بود.
کلاً هر چقدر تس ببینم، برام کافی نیست و کاش باز هم فلشبک ازش داشته باشیم.
پایان کار بیل و فرانک هم خیلی زیبا بود، ولی اگه مثل بازی پیش میرفت هم شاید بد نمیشد. یعنی اینفکتدها به فرانک حمله میکردن و اون هم دور از چشم بیل، خودکشی میکرد و بعدش بیل با جنازهش روبرو میشد. کلاً نمیتونم تخمین بزنم که اون حالت تأثیرگذاری بیشتری داشته یا حالت سریال، ولی یه جورایی منتظر اون صحنه بودم و توی ذوقم خورد، هر چند داستان سریال هم خیلی شاعرانه و قشنگ تموم شد و اشک ما رو درآورد...
از طرف دیگه هم خیلی دوست داشتم دعوا و درگیری الی و بیل رو ببینیم.
توی بازی خیلی قشنگ به همدیگه میپریدن و از اون تیکه که الی نزدیک بود بیل را منهدم کنه تا بعدش که بیل هی بهش تیکه مینداخت، روابط باحالی داشتن.
ولی اینجا نشد که بشه... ولی به جاش چیزهایی مثل اون نامه بیل که به جول میگفت ازت خوشم نمیاد ولی آدم باحالی هستی و بعدش اشاره به تس، تا حد زیادی جای حذفیات رو برام گرفت و به شدت صحنه قشنگی بود.
---------------
جای بیل توی TLoU2 خیلی خالی بود و امیدوارم توی نسخه سوم حضور پررنگی داشته باشه. درسته که شاید مسیر الی و بیل به همدیگه نخوره، ولی به هر حال با یه بهانهای میشه دوباره وارد داستان کردش و به نظرم حیفه که خبری از این شخصیت جالب توی بازی نباشه.