بعد از ماجراهای بیل و تفاوتهای زیادی که با بازی داشت، ملت دارن پیشبینی میکنن که ماجرای سم و هنری مثل بازی جلو میره یا نه.
حالا باید خودمون ببینیم و نظر بدیم، ولی من دوست دارم شبیه بازی باشه و به نظرم اون بخش از بازی یکی از تأثیرگذارترین قسمتها بود و بدجوری منهدمم کرد. حالا هنری رو شاید با یه سری تغییرات بتونن به سمت دیگهای ببرن و حتی از بازی هم جالبتر بشه، ولی سم رو واقعاً دوست ندارم یه مدلی بشه که با پایان خوش بره خونهشون.
نه اینکه از بنده خدا بدم بیاد!
بیشتر به خاطر بحث تأثیرگذاری روی مخاطب میگم.
اینفکتد شدن این پسر مظلوم، مخصوصاً بعد از اون دیالوگی که با الی داشت خیلی اتفاق فجیعی بود. دیالوگ رو دقیق یادم نیست، ولی مضمونش یه چیزی تو این مایهها بود که: «فکر میکنی انسانها بعد از اینفکتد شدن، هنوز قدرت تفکر دارن و داخلِ اون بدن تغییر شکل پیدا کرده، دارن برای نجات دست و پا میزنن؟» این صحبت رو هم وقتی میکرد که میدونست خودش تا چند ساعت دیگه تبدیل به یکی از اونها میشه، ولی بقیه خبر نداشتن و خوش و خرم بودن.