به نظر من کلیت اپیزود اول دقیقا تعریفی بود که بسیاری از منتقدها از سریال داشتن بود :
بهترین اقتباس سینمایی از یک بازی ویدئویی (البته من با سریال هیلو هم مشکلی نداشتم و فکر میکنم اثر بدی نبود! برای من که همیشه یک مخاطب عمومی این فرنچایز بودم - اثر سرگرم کننده ی بود - ولی درک میکنم فن های دو آتیشه چرا از اتفاقات سریال حس ناخوشایندی داشتند ... ) .
مهمترین نکته تو ذهن من حل شدن اون تیکه پازل مفقوده بود که چرا بازی لست 1 باید دوباره و دوباره ریمیک یا ریمستر بشه - با دیدن اپیزود اول کاملا متوجه نقشه ی سونی و ترتیب بندی کارهاش برای ناتی داگ شدم . از تلف نکردن انرژی نیروهای ناتی داگ در استدیو گرفته (رفع خستگی کاری بعد از عرضه لست 2 ...) , تا آشنایی همین نیروها با سخت افزار نسل جدید و آشنایی موج جدیدی از مخاطب ها با یک اثر ویدئو گیمی که تجربه عالی و کم نظیری با بهترین ویژوال / تکنیک خواهند داشت .
این ژاپنی های لعنتی دقیقا همونطور که بلدن رگ خواب طرفدارهای پلی استیشن رو با فروختن گیم هاشون (فول پرایس) بدست بگیرن , وارد کردن کلی مخاطب جدید به سمت فرنچایزهاشون رو هم اینجا با بهترین برنامه و کامل ترین برنامه ریزی انجام دادن . جوری که مطمئنم بعد از تموم شدن سریال , اگر مخاطبی علاقه مند بشه به تجربه ی ویدئو گیمی اثر - لذت کلی بیشتر و تازه ی رو از روایت و ... خواهد داشت .
ریت یا امتیاز دادن به یک اثر هنری (از نظر من) وقتی که هنوز شما پایان بندی و نحوه ی روایت اثر رو ندیدین کاملا بی معنی و بیهودست . برای شخص من در برترین اثرهای سینمائی که دیدم - تکمیل روایت و به قولی ایمپکت نهایی در 10% یا 20% اخر شکل گرفته - چطور میشه از یک مینی سریال که یک اپیزودش رو دیدیم (و بخش اصلی روایت رو هم میدونیم!!) نمره بدیم ...
مطمئنا اگر بازی اصلی رو هم 15 ساعت در نظر بگیریم - شما در 5 ساعت آخر بازی عاشق روابط عمیق جوئل و الی قرار میگیری - اون تنومندی روایت در لست 1 دقیقا در پایان بازیه که اون رو تبدیل به یک اثر یکتا و بی نظیر می کنه . بله هیچ کس منکر این نیست که در 10 ساعت اول شاخ و برگ ها شکل میگیره - ولی من شخصا انتظار دارم مخاطب عمومی تا اپیزودهای نهایی درکی از اصل گفتار نویسنده ها از قصه گویی نداشته باشه .
زامبی محوری / مبارزه برای بقا و ... هیچ وقت محور اصلی و روایت نهایی لست نبوده و نیست! اون طعم بی نظیر روابط و رفتارهای شخصیت هاست که لست رو لست میکنه - چقدر اون سکانس سریال که جوئل برای دفاع از الی در ذهنش فلش بک میزنه به رویاروییش به اون سرباز که به سارا شلیک میکنه زیبا و بجا بود! (و ای کاش این صحنه ها تو گیم هم بود که ما بیشتر این شدت روابط رو حس کنیم )
البته که من نقد هایی به اپیزود اول هم دارم , ولی لطفا و خواهشا گیرهای عجیب غریب به انتخاب بازیگر ها و نوع تداعی شدنشون در ذهنتون نسبت به بازی ندین! شما تو کلیت فرنچایز عاشق لحجه ی جوئل و بینی یا رنگ موهای الی نشدین! که اگر هم شده باشین به خاطر روایت فوق العاده و شکل گیری روابط این شخصیت ها با هم بوده ... - میخواید الی رو همون الی ببینید - جوئل رو همون جوئل ببینید - با کمترین هزینه بشینید واکتروئه سینماتیک بازی رو , روی پلتفرمهای مشخص ببینید ... .
حمایت کنید - مخاطب های عمومی بیشتری رو به سمت این محصول ها بیارید تا هم جامعه سنتی و به قولی بزرگترهامون متوجه بشن ویدئو گیم چه زمین بزرگی در قالب آموزش میتونه باشه (ویدئو گیم فقط بخش سرگرمی یا کشتن و کشتن نیست) - هم ابر کمپانی ها متوجه بشن مخاطب های این مدیوم به چه نکاتی توجه می کنن و مورد استقبالشون قرار میگیره برای اختصاص بودجه به ساختن پروژه های بعدی